eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
195.9هزار عکس
136.2هزار ویدیو
1.5هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 راهکار متخصصین برعنداز برای عدم شناسایی بی حجاب ها در دوربین ها پلیس 😂 🔹 نمیتونید تا تهش بخونید 😂😂 پیشنهاد دادن کل سر و صورت و چشم و ... بپوشونید که شناسایی نشید! 🔹 یعنی از حجاب کاملم ، کامل تره! 😂😂 🔹 خدایا اینا رو از ما نگیر وسط این گرونی خودرو 😂🤲 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴 آرام حیوان ...باشه ... یه لیوان آب بخور ...سر رات یه لیوان چایی ام واس ما بیار نشستیم داریم تماشا میکنیم ، خیلی دوره ...سخته مونه 😂 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🏡 خانه ات آباد! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
یادت نرود کمی زندگی کنی میان این همه هیاهو. 🌱 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش دهم: در این هیاهو، آسمان هم خیال باران به سر داشت. نعره ی
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۱۱: یک ساعتی از آن همه تشویش می‌گذشت و انگار همه چیز آرام گرفته بود. صدای گپ زدن های طاها و دانیال از پشت در بسته ی اتاق در حس شنوایی ام می پیچید و من بی حوصله، محتویات کاسه گل سرخی آش را زیر و رو می کردم که پروین به دستم داده بود. نجوای نحیف سارا من را خواند که چرا آشم را نمی خورم. پشتم را از لبه ی تخت کندم و به سمتش چرخیدم. _ امروز چرا یه دفعه اون طوری شدی؟ چی دیدی؟ طفره رفت و از عطرِ خوشِ پیاز داغ گفت. مطمئن بودم تماشای چیزی آن‌گونه به مرگ نزدیکش کرد. با سماجت سؤالم را ورد زبانم نمودم. پتو را کنار زد کاسه ی گلِ سرخ آش را از دستم گرفت چند قاشق از آن را به کام کشید و زبان به تعریف گشود. نمی خواست پاسخم را بدهد، اما چرا؟ صدای زنگ گوشی از کیف کوچک آویزان به جا رختیِ پشت در اتاق بلند شد. انگار که راه فراری یافته باشد، کاسه را به دستم سپرد و از جایش جهید. دوست داشتم بی رحمانه بگویم: «تو غیر از من چه کسی را برای درد دل داری که این طور بچگانه از سؤالم می گریزی؟» پوزخند نگاهم را خواند و ساده لوحانه زمزمه کرد: _ شاید فاطمه خانم یا احیاناً یان باشد. گوشی را بیرون کشید و پاسخ گفت. کاسه ی آش را عصبی روی میز کنار تخت گذاشتم و مقابل آینه ایستادم تا آماده ی رفتن شوم. با کلافگی نگاهی به لباس های گشاد و گلدار پروین که حالا جامه ی تنم بود انداختم. روسری بر سر مرتب کردم و قصد برداشتن چادر از گوشه ی تخت داشتم که نگاهم به صورت گچ سارا و گوشی چسبیده به گوشش کشیده شد. رنگ پریدگی قسمتی از جانش بود اما این بار زیادی به مُردگان شباهت داشت؛ درست شبیه به حال عصر. ضربان قلبم دویدن را آغاز کرد. مقابلش ایستادم. _ سارا، خوبی؟ چرا باز این جوری شدی؟ چی شده؟ گوشی از دستش افتاد. معده اش را چنگ زد. جان به آغوش در سپرد و بی رمق روی زمین نشست. دیگر اطمینان داشتم خبری هست که خوش نیست. دستپاچه روی زانوهایم فرود آمدم و وحشت زده دلیل حالش را جویا شدم اما جز یک کلمه چیزی عاید کنجکاوی ام نشد. _ برگشته... نمی دانستم از چه کسی حرف می زند اما یقین داشتم هرچه هست ارتباط نفس به نفس دارد با تماس چند ثانیه ی پیش به گوشی اش. _ سارا، کی برگشته؟ اصلاً کی بود پشت خط؟ گوشی را از کنار پایه ی تخت چنگ زدم اما جز بوق های ممتد چیزی دستگیرم نشد. چون جنینی خفته در رحم مادر، دخترک چشم آبی نقش زمین گشت. ترس بر مویرگ هایم هجوم آورد. صورتش را میان دستان منجمدم قاب کردم و مضطرب صدایش زدم. چشمانش یارای هوشیاری نداشت. سرفه یقه ی بی رمقی اش را درید. ناگهان نوار باریک خون چون آرایشگران بر بی رنگی لب هایش انگشت کشید. ترس، اختیار از وجودم ربود و جیغ، افسار هستی ام را به دست گرفت. متشنج، کمک می خواستم و نفس های یکی در میان سارا این دیوانگی را برایم آسان می نمود. حرکت تند دستگیره ی در و فریاد های وحشت زده ی دانیال من را به خود آورد. هق هق کنان یک دستم را حائل در کردم. _ نه، نه! در رو هُل ندین، سارا پشت در افتاده. طاها با آرامشی ساختگی قصد حکومت بر تلاطم فضا و طوفان مرد مو طلایی را داشت. _ زهرا نترس. فقط سعی کن از جلوی در بکشیش کنار. ⏪ ادامه دارد... ................................. 🌳 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب شهدایی🖱⇩⇩ 📚خاک های نرم کوشک ⇩⇩ نویسنده: سعید عاکف 🌷زندگی‌نامه و خاطرات عبدالحسین برونسی،از تولد تا زمان شهادتش را روایت می‌کند که در قالب خاطراتی به نقل از خانواده و همرزمانش گردآوری شده است.🌷 🔸قسمت 7⃣2⃣⇩ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴اقتدار را برگردانید ۱. کسانی‌که کشف حجاب می‌کنند، پنداشته‌اند که «اقتدار» نظام، متزلزل شده و نظام، امکان اعمال «قدرت» را ندارد. ۲. اما چنانچه در مورد عده‌ای، اعمال «قدرت» بشود، «اقتدار» نظام در ذهن دیگران بازسازی خواهد شد. ۳. اینان در «فضای اقتدارآمیز»، خودبه‌خود «تغییر رفتار» خواهند داشت؛ بدون اعمال قدرت. گرچه سران قوا در قضیه مهسا کوموله شکستند.... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff