eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
189.3هزار عکس
131.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴 اگر به ستمی رضایت دادی، اگر اعتراض نکردی، اگر به ستمدیده کمک نکردی، تو هم در جایگاه ستمکار هستی! 🪜 /دینی، اخلاقی ……………………………………… 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
از شکستی که باعث شده رشد کنی، غمگین مباش! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🍀🍁🍀 خوش صورت و خوش قامت و خوش آب و هوایی خوش خنده و با معرفتی، اهل کجایی؟ با دیدن لبخند تو هوش از سرِ من رفت آن طرز نگاه تو مرا کرده هوایی تأثیر نگاه تو و چشمان تو بوده اکنون تو اگر در دل دیوانه ی مایی تا دید تو را این دل دیوانه به ما گفت تو نیمه ی گم گشته ی پنهانی مایی با بودنِ روی تو چه حاجت به طبیب است؟ بر زخم دل من تو خودت مثل شِفایی لبخند تو آرامش این قلب مریض است تو جلوه‌ای از قدرت زیبای خدایی حقّا که به افتادن ِ در دام نگاهت چیزی نتوان گفت به جز عشق و رهایی «سعید غمخوار» فارسی   🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
😌 راضی باش! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌿🌸🌿 هر جا و هر گاه فهمیدی مسیر رو اشتباه رفتی بدون که هیچ وقت برای برگشت دیر نیست. نگو راه برگشت طولانی و تاریکه. نترس از این که هیچی به دست نیاری. حتی اگر برگشتن، سال ها هم طول بکشه باید برگردی. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
‌🌿🌸🌿 🔺 از افکار ویرانگر خودت بترس! 🌊 آقای روان شناس 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ تصویرسازی هوش مصنوعی از روز آزادی فلسطین 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌸 🌱 صبورانه تلاش کن و در انتظار زمان بمان؛ هر چیزی در زمان خودش رخ می دهد. 🌳 باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند، در غیر فصل خود میوه نمی‌دهد. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
ای قامت بلند تو کوه غرور ما ای تکیه گاه مردم ایران، عصای تو 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌「🌺」 امیدوارم در بیش تر اوقات زندگی، سرت رو بگیری رو به آسمون و بگی: «خدایا می‌دونم کار خودت بود، شکرت!» 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
37.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 پاسخ به ده شبهه و دروغ درباره ی فلسطین 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شهید خلبان هنرمند ...🌷... /یاد یاران ………………………………… 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ دلیلی باش که آدم ها بدونند زندگی هنوز قشنگیاش رو داره! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🕌 حرم مطهر حضرت معصومه (درود خدا بر او) / قم / نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴 تیراندازی در آمریکا ۲۲ کشته بر جای گذاشت! در تیراندازی در ایالت مین واقع در شمال ‍‌‌شرق آمریکا ۲۲ نفر کشته شدند. تعداد مجروحان ۶۰ نفر گزارش شده است. گفته می‌شود قاتل در ۳ مکان به‌سمت مردم تیراندازی کرده و هنوز دستگیر نشده است. پلیس ایالت مین به مردم گفته در خانه بمانید و درِ خانه‌ها را قفل کنید. 🇺🇸 ┄┅┅┅┅♦️┅┅┅┅┄ /غرب و شرق شناسی مصداقی 🏁 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌸 «مادری و برازندگی» «خانم ساره جوانمردی» با فرزندش برای دریافت مدال تپانچه بادی بازی های پارا آسیایی هانگژو، روی سکو حاضر شد. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ با سختی ها و مشکلاتتون این جوری برخورد کنید! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🍀🌺🍀 آقایان بدانند: وقتی خانم شما از درد پایش صحبت کرد، درمانگاه های خوب شهر را برایش فهرست نکنید. او را کنار پنجره ببرید، برایش شعر بخوانید و نوازشش کن. داروی همیشگی یک زن، «دیده شدن» است! / خانوادگی مشاور 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش بیستم: در را باز کرد و رفت داخل. سلام کرد. اُ
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش ۲۱: ابراهیم رفت و با قاشقی و تکه نانی برگشت و حلیم را با اشتها خورد. خوشمزه بود. حالش بهتر شد. اُم جیران سر بالا گرفته بود و نگاه از او بر نمی‌داشت. ابراهیم می توانست سوراخ‌های دماغش را ببیند. انگار آماده بود از آن سوراخ‌ها آتش بیرون بدهد. ــ ببین ابراهیم تو کله‌ات خوب کار می‌کند. پس خوب گوش کن! هر دردی درمانی دارد. عاشقی هم چاره دارد. شاعران را رها کن که دوست دارند عمری در خواب و خیال به دنبال معشوق بدوند و به او نرسند و ناله کنند! همه‌اش حرف مفت است! سر پایین آورد. آهسته پرسید: «اسمش را به من بگو!» نگاهش تند و کاونده بود. لب ورچیده بود و راه فرار را بسته بود. ابراهیم تکه نانی ته کاسه مالید و به دهان گذاشت. برای آنکه حرفی زده باشد گفت: «اسم کی؟ خوب می‌بُرید و می‌دوزید! شما فالگیرید که از ذهن و دلم خبر می‌دهید؟» اُم جیران کاسه و قاشق را گرفت و گوشه‌ای گذاشت. ــ فقط اسمش را به من بگو و جانت را خلاص کن! ابراهیم نگاهی به مادر انداخت و آهسته گفت: «درست فهمیدی! عاشق یکی شدم که نامش آمال است، اما تصمیم گرفته ام فراموشش کنم. کار سختی است، اما از پسش برمی‌آیم. برای همین، قیافه‌ام شده است عین سگ کتک خورده!» اُم جیران باز سر بالا گرفت و سوراخ‌های دماغش تهدیدآمیز شدند. ابراهیم مجبور شد ادامه دهد. ــ توی بازار، کلوچه و ذرت آب پز می‌فروشد. دست فروش است. شیعه است. کسی را ندارد. چند باری از او کلوچه و ذرت خریدم. یک دفعه دیدم می‌خواهم هر روز ببینمش. فهمیدم گرفتارش شده‌ام. زیبایی‌اش طوری است که به دلم می‌نشیند. دوست دارم همیشه و همه جا کنارم باشد. قبلاً در مسافرخانه‌ای کار می‌کرده است. امشب با صاحب آن جا حرف زدم. او گفت که پدر و مادرش شیعه بودند و سر به نیستشان کرده اند. گفت که آمال دستش کج بوده و سر و گوشش می‌جنبیده. برای همین بیرونش انداخته است؛ از دختری تنها و زیبا چه انتظار دیگری می‌توان داشت؟ این‌ها را که شنیدم، سقف آسمان روی سرم آوار شد. سرم سوت کشید. نمی‌دانم راست می‌گفت یا نه. کاش راست نباشد! اما چرا باید آن مردک دروغ بگوید؟ دلم گواهی می‌دهد که این حرف‌ها به آمال نمی‌آید. کسی که اهل آن کارها باشد، نمی‌رود سراغ دست فروشی و کار پرزحمت و زندگی فقیرانه! اُم جیران چرخید طرف آتش. ــ این حرف‌ها به آن دخترک ورپریده نمی‌آید، چون دوستش داری! عشق، آدم را کور و کر می‌کند. از طرفی دست فروشی عیب نیست. من هم با رختشویی بچه‌هایم را بزرگ کرده ام. ابوالفتح مدت‌ها زندان بود. مادرت خیاطی می‌کرد. کار عار نیست. برو با خودش حرف بزن یا نشانی‌اش را بده تا من با او حرف بزنم! ته و تویش را برایت در می‌آورم. ــ قد بلند و لاغر است چشم‌های کشیده و درشتی دارد. هرجا می‌رود، گاری اش را با خودش می‌کشد. جیرجیر چرخ‌های گاری اش از دور شنیده می‌شود. مادر گفت: «پچ پچ بس است! خوشم نمی‌آید در خانه‌ام، جلو چشمم، کسی با پسرم در گوشی حرف بزند!» اُم جیران تا می توانست لب ورچید و به سوی مادر چرخید. ــ از بس هم به فکر پسرت هستی! چشم‌هایت را باز کن اُم ابراهیم تا ببینی اوضاع از چه قرار است. ◀️ ادامه دارد.... ................................. 🌳 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش ۲۱: ابراهیم رفت و با قاشقی و تکه نانی برگشت و ح
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش ۲۲ : صبح روشنی بود. خورشید را می‌شد از پس لایه ی نازک ابر دید. هنوز لبه ی دیوارها و کناره‌های کوچه‌ها خیس بود و در گودی‌ها آب ایستاده بود. شب بدی را گذرانده بود. خوب نخوابیده بود. مرتب از این دنده به آن دنده شده بود و وقتی چرتش برده بود، خواب آمال را دیده بود که با گاری‌اش دور می‌شد و جیرجیر چرخ‌ها در گوشش می‌پیچید. تصمیم خودش را گرفته بود. می‌خواست با او حرف بزند و ببیند در برابر ادعاهای الیاس، چه حرفی برای گفتن دارد. کار دشواری بود. باید چنان نرم نرمک رشته ی کلام را به ماجراهای مسافرخانه می‌کشید که آمال مثل آهویی وحشی رم نکند و سر و صدا به راه نیندازد. باید او را در همان باریکه، جایی که اتراق می‌کرد و گاری‌اش را می‌گذاشت، گیر می‌انداخت تا راه فراری نداشته باشد. سر پیچ به خودش خندید. مگر می‌خواست دزد بگیرد؟ نباید کاری می‌کرد که از او متنفر شود. چه کاره بود که از او درباره گذشته‌اش بازجویی کند؟ شاید بهتر بود این کار را به اُم جیران می‌سپرد. او بلد بود با زیرکی و ظرافت، حقیقت را از زیر زبان آمال بیرون بکشد. زن‌ها زودتر سفره ی دلشان را برای هم باز می‌کنند. وارد بازار شد. دکان‌ها را دید که تا دوردست کنار هم ریسه شده بودند. از تب و تاب افتاد. لحظه‌ای ایستاد و به دو طرف نگاه کرد. خود را از جلو راه گاری پر از باری کنار کشید. نفس صدادار و مرطوب اسب به صورتش خورد. حرف زدن با آمال درباره ی اتفاق‌های مسافرخانه کار چندان ساده ای نبود. شبیه کلافی سردرگم بود. دچار تردید شد. کار سختی بود. آمال دوست نداشت او دوباره سر راهش سبز شود. چه طور تاب می‌آورد که حرف‌هایش را بشنود و با خونسردی و آرامش، پاسخی قانع کننده بدهد؟ آیا اصلاً توضیحی قانع کننده وجود داشت که آمال به آن پناه ببرد و از سایه‌های تاریک بیرون بیاید که او را در بر گرفته بود؟ اگر حرف و حدیث‌ها را می‌پذیرفت و کتمان نمی‌کرد، چه؟ آن وقت باید دمش را می‌گذاشت روی کولش و می‌رفت و دیگر سراغی از او نمی‌گرفت. گیج شده بود. به باریکه جایی که آمال گاری اش را می‌گذاشت، نزدیک شد. باز قلبش تپیدن گرفت. لاوک و منقلی ندید. قدم‌هایش سست شد. او نبود و آن باریکه جا با چند عدل بزرگ پنبه پر شده بود. عدل‌ها را تا ارتفاع سه متری روی هم چیده بودن. شاید آمال آمده بود و با دیدن چند خروار پنبه ی فشرده و سنگین، راهش را گرفته و رفته بود. شاید هم تا ساعتی دیگر می‌آمد و با ناباوری به باریکه جایی که پر شده بود نگاه می‌کرد و راهش را می‌گرفت و می‌رفت. به دکان سر زد. طارق آمده بود و صبحانه می‌خورد. ابوالفتح کنار در دکانش نشسته بود و ریشه‌های گلیمی‌ را گره می‌زد. به اصرار طارق، لقمه‌ای پنیر و جزغاله برداشت و خورد. به دهانش مزه کرد. طارق با تعجب نگاهش کرد. ابراهیم پرسید: «چیزی به صورتم چسبیده است؟» طارق لقمه ای دیگر به دستش داد. ــ دندانتان درد می‌کند؟ انگار صورتتان ورم دارد! ابراهیم راه افتاد و بیرون دکان گفت: «همه ی حواست به دکان باشد! دوری می‌زنم و برمی‌گردم!» طارق آمد کنار در. ــ نگران آن پنبه‌ها نباشید! بار که آورده اند، کارگاه ریسندگی بسته بوده است. بسته‌ها را آن جا گذاشته اند. تا ساعتی دیگر برمی‌دارند و می‌برند. وقتی می‌آمدم دیدم که چند نفر بالای گاری رفته بودند و بسته‌ها را در آن باریکه روی هم می‌چیدند. کارشان تماشایی بود. کار هر کسی نبود. ــ او را ندیدی؟ ــ نه. ◀️ ادامه دارد ... ................................. 🌳 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
🦋🕸🕷🦋🕷🕸🦋🕷🕸 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #قسمت_اول بسم الله القاصم الجبارین... به نام خداوندی که بهتری
🦋🕸🕷🦋🕸🕷 همان وقتی که خاله هاجر امده بود ,راجب من وعمر صحبت کند,طارق هم از راه رسید. پدرم یک نخلستان دراطراف موصل داردکه رسیدگی به نخلها وجمع اوری محصول و...به عهده طارق است ومغازه ی خرما فروشی درموصل راپدرم اداره میکند,امروز طارق زودتراز نخلستان امد ومتوجه خاله هاجرشد,طارق ازخانواده همسایه مان اصلا خوشش نمیاید,حالا چرا؟؟من هم نمیدانم.... طارق وارد اتاق شد وگفت:لیلا....سلما گوش وایستادین؟؟مگه ام عمر چی میگه که براتون جالبه؟ من ولیلا اروم جا خوردیم ,خاله هاجرتاصدای طارق راشنید بلند شد وگفت:ام طارق من حرفم را زدم ,خدامیدونه دخترای تورامثل دخترا ی خودم دوستشون دارم ودلم میخوادخوشبخت بشن حالا دیگه خبراز شما....بلندشدوخداحافظی کرد ورفت. طارق رفت داخل اون اتاق وروبه مامان:این عمری(معمولا به اهل سنت اطلاق میشه) اینجا چی میخواست؟؟ مادرم انگاری برای خودش خواستگارامده باشد شرم داشت بگه,بهش حق میدادم اخه اولین باربود که برای دخترش خواستگارامده بود واولین فرزندی بود که میخواست ازدواج کند,سرش راانداخت پایین وخیلی اروم که حتی ما به سختی صداش رامیشنیدیم گفت:سلما رابرای پسربزرگش عمر خواستگاری کرد... طارق مثل یک خروس جنگی از جا در رفت وگفت:بیجا کرده زنیکه ی عمری با اون پسر وطن فروشش... مادر:پسرم هرکسی برای خودش دین ومذهبی داره همونطورکه ما ایزدی هستیم انها هم مسلمان وسنی مذهبند,هم ما وهم اونها به خدای یکتا اعتقادداریم ,دلیلی ندارد که به همسایه مان بی احترامی کنیم واونا راوطن فروش بدانیم... طارق سری تکان داد وزیرلب هی هی کرد وداشت به بیرون ازاتاق میرفت که خیلی نامحسوس به من اشاره کرد تا پشت سرش برم. خیلی ناراحت بودم,ازروی طارق خجالت میکشیدم,انگار با خواستگاری ام عمر,من گناه بزرگی مرتکب شده بودم,روی حیاط رفتم وطارق گفت:بیا پایین توزیرزمین کارت دارم,یه چیزایی هست که باید بدونی وحرکت کردطرف زیرزمین. وقتی طارق رفت داخل,برگشتم بالا ووقتی مطمین شدم مادرم حواسش به من نیست وسرگرم کارهای خونه است ,منم رفت طرف زیرزمین...لیلا هم میخواست بیاد که بااشاره بهش فهموندم مراقب مامان باشه که طرف زیرزمین نیاد... ادامه دارد.... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴 گردان های قسام اعلام کردند 16 دستگاه تانک در شرق بیت حانون را با موشک های ضد زره کورنت منهدم کردند. 🔴 فایننشال تایمز: ♦️سخنگوی حماس گفت: این جنبش در ازای آتش بس 5 روزه خارجی های اسیر شده را آزاد می کند، اما سربازان اسرائیلی آزاد نمی شوند و برای مبادله نگهداری می شوند. 🔴 ظاهراً رزمندگان گردان قسام ایست بازرسی سانوز را در غرب طولکرم منهدم کردند. 🔴کاخ سفید: ♦️از اسرائیل درباره اهدافش در غزه و چگونگی پایان جنگ پرسیدیم. ♦️ما به حمایت از اسرائیل و تجهیز آن به سلاح و مهمات لازم ادامه خواهیم داد. 🔴 جنگنده های اسرائیل شروع به نقض حریم هوایی لبنان کردند 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴 تانک‌ها آرایش گرفته‌اند تا وارد بیت حانون، این منطقه در شمال غزه شوند. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🛑رسانه های صهيونيستی اعلام میکنند جبهه جدیدی از طرف یمن گشوده شده است 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🚨 اخبار ضد و نقیض و تایید نشده منابع عبری در مورد آغاز حمله زمینی به غزه 🔹برخی منابع عبری اعلام می‌کنند که ظاهرا با بمباران هوایی، زمینی و دریایی شدید و بی‌سابقه علیه نوار غزه، حمله زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به این منطقه آغاز شده است. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff