#عبدالله که باشی، حلقه زدن دشمنان به دور امامت را تاب نمی آوری...
آنکه #تنهاییِ امامش را ببیند و بی تفاوت باشد و کاری نکند، بنده شیطان است نه بنده ی خدا...
◾️ #محرم
@hafezenevelayat
🌙★🌙★🌙★🌙
.
♥️چشم پاک #دختری از جمله ای تر ★مانده است
♥️چشم های #پاکش اما
♥️خیره بر در #مانده است😔
★روی دیوار اتاق کوچک #تنهایی اش
♥️عکس 🖼بابایش کنار شعر مادر مانده است
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
🏴@gamedovomeenqelab
گام دوم انقلاب
📚 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی 🌥 #آفتاب_در_حجاب 1⃣ #قسمت_اول 🏴پرتو اول🏴 💢پریشان و آشفته از خواب پریدى
📚 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️ #افتاب_در_حجاب
2⃣ #قسمت_دوم
💢وطوفان به قصد شکستن آخرین امید به تکاپو افتاده است. از جا کنده مى شوى، سراسیمه و مضطرب خود را به خیمه #حسین مى رسانى. حسین🚩 در آرامشى بى نظیر پیش روى خیمه نشسته است.
🖤نه، انگار خوابیده است. شمشیر را بر زمین #عمود کرده، دو دست را بر قبضه شمشیر گره زده، پیشانى بر دست و قبضه نهاده و نشسته به خواب رفته است. نه فریاد و هلهله دشمن؛ که آه سنگین تو او را از خواب مى پراند و چشمهاى خسته اش را نگران تو مى کند.
💢 پیش از اینکه برادر به سُنت همیشه خویش، پیش پاى تو برخیزد، تو در مقابل او زانو مى زنى، دو دست بر شانه هاى او مى گذارى و با اضطرابى آشکار مى گویى: مى شنوى برادر⁉️ این صداى هلهله دشمن است که به خیمه هاى ما نزدیک مى شود. فرمانده #مکّارشان فریاد مى زند: اى لشکر خدا بر نشینید و بشارت بهشت را دریابید
🖤 #حسین بازوان تو را به مهر در میان دستهایشان مى فشارد و با آرامشى به وسعت یک اقیانوس، نگاه در نگاه تو مى دوزد و زیر لب آنچنان که تو بشنوى زمزمه مى کند: پیش پاى تو پیامبر آمده بود اینجا، به خواب من. و فرمود که زمان آن قصه فرا رسیده است. همان که تو الان #خوابش را مرور مى کردى و فرمود که به نزد ما مى آیى. به همین #زودى
💢 و تو لحظه اى چشم برهم مى گذارى و حضور بیرحم #طوفان را احساس مى کنى که زیر پایت خالى مى شود و اولین
شکافها بر تنها شاخه دست آویز تو رخ مى نماید و بى اختیار فریاد مى کشى:
واى بر من😭 حسین، دو دستش را بر گونه هاى تو مى گذارد، سرت را به سینه اش مى فشارد و در گوشت زمزمه مى کند:
🖤واى بر تو نیست خواهرم❌ واى بر دشمنان توست. تو غریق دریاى رحمتى. #صبور باش عزیز دلم♥️ چه آرامشى دارد سینه #برادر، چه فتوحى مى بخشد، چه اطمینانى جارى مى کند. انگار در آیینه سینه اش مى بینى که از ازل خدا براى تو #تنهایى را رقم زده است تا تماما به او تعلق پیدا کنى
💢 تا دست از همه بشویى، تا یکه شناس او بشوى. همه تکیه گاههاى تو باید فرو بریزد، همه پیوندهاى تو باید بریده شود، همه دست آویزهاى تو باید بشکند، همه تعلقات تو باید گشوده شود.
🖤تا فقط به او #تکیه کنى، فقط به ریسمان حضور او چنگ بزنى و این دل بى نظیرت را فقط جایگاه او کنى. تا عهدى را که با همه کودکى ات بسته اى، با همه بزرگى ات پایش بایستى:
پدر گفت: بگو یک!
💢و تو تازه زبان باز کرده بودى و پدر به تو اعداد را مى آموخت. کودکانه و شیرین گفتى: یک! و پدر گفت: بگو #نگفتى! پدر تکرار کرد: بگو دو دخترم. #نگفتى! و درپى سومین بار، چشمهاى معصومت را به پدر دوختى و گفتى:
🖤بابا! زبانى که به یک گشوده شد، چگونه مى تواند با دو #دمسازى کند؟
و حالا بناست توبمانى و همان #یک! همان یک جاودانه و #ماندگار. بایست بر سر حرفت "زینب" که این هنوز اول عشق 💖است
#ادامه_دارد......
🍃🌹🍃🌹
🏴@gamedovomeenqelab
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
8⃣1⃣#قسمت_هجدهم
💢 زندگى بدون ابوالفضل ، میان #تهى است و آسمان🌫 و زمین ،...
بى قمر بنى هاشم ، #تاریک و #ظلمانى است. نه ، نه ، عباس نباید از تشنگى بچه ها باخبر شود.... این تنها #رازعالم_هستى است که باید از او مخفى شود.... اما مگر او با گفتن و شنیدن ، خبردار مى شود؟!
دل 💗او #آینه_آفرینش است....
و آینه ، تصویر خویش را انتخاب نمى کند.
🖤مگر همین دیشب🌙 نبود که تو براى سرکشى به خیمه 🏕هاى خودى از خیمه خودت در آمدى و از دور عباس را، استوار و #باصلابت در کار محافظت از خیمه ها دیدى؟!مگر نه وقتى تو از دلت گذشت که چه علمدار خوبى دارد برادرم !از میان #زمزمه هاى او با خودش شنیدى که :چه مولاى خوبى دارم من.
💢 مگر نه وقتى تو از دلت 💞گذشت که چه برادر خوبى دارد برادرم !
#شنیدى که :من نه برادر، که خدمتگزار حسینم وزندگى ام در بندگى #حسین معنا مى شود.آرى ، دل عباس به آسمان آبى و بى ابر مى ماند...پرواز 🦋هیچ پرنده خیالى در نظرگاه دلش مخفى نمى ماند.چگونه مى توان #رازى به این #عظمت را از عباس مخفى کرد؟!
همیشه خدا انگار نبض عباس با عطش حسین مى زده است.
🖤انگار پیش از آنکه #لب و #دهان حسین ، تشنگى را احساس کند، #قلب عباس ، از آن خبر مى داده است..
اکنون که روز تشنگى است ، چگونه ممکن است او از عطش حسین و بچه هاى جبهه حسین بى خبر بماند؟!
بى خبر نمى ماند. بى خبر نمانده است .
همین خبر است که او را از صبح🌤 مثل مرغ سرکنده کرده است . همین خبر است که او را میان خیمه و میدان ، هاجروار به سعى و هروله واداشته است.
#او_معدن_و_سرچشمه_ادب_است...
او کسى نیست که با سماجت از امام چیزى طلب کند.
💢 او کسى است که به احتمال پاسخ
منفى ، از اصل مطلب مى گذرد.
اما این خواهش ، این مطلب ، این تقاضا، خواسته اى #متفاوت بوده است.
این خود او بوده است که در میان دو سوى دلش ، در تعارض مانده بوده است . با خود عجب کلنجار سختى داشته است . عباس ؛ میان دو خواسته ، میان دو عشق ، 🌷میان دو ایثار.
هرم عطش بچه ها، او را از کنار خیمه کنده است و به محضر امام کشانده است تا از او #رخصت بگیرد و براى #آوردن_آب ، دل به دریاى دشمن بزند.
🖤اما به آنجا که رسیده است و #تنهایى امام را در مقابل این #سپاه_عظیم دیده است ، #طاقت نیاورده است و تقاضاى خویش را فرو خورده و بازگشته است.
بار دیگر وقتى کودکان را دیده است که پیراهنهاى خود را بالا زده اند و شکم به رطوبت جاى مشک پیشین سپرده اند،
تا هرم تشنگى را فرو بنشانند،...
بار دیگر وقتى...
💢 هر بار از خیمه ⛺️به قصد طرح تقاضاى خویش با امام گریخته است...
و به آنجا که رسیده است ، #فلسفه_حیات خویش را به یاد آورده است... و به #بهانه_زیستن خویش نگریسته است و در آینه هستى خویش نگاه کرده است و دیده است که همه عمرش را براى همین امروز زندگى کرده است ؛ #براى_دفاع_ازحسین پا به این جهان گذاشته است...
🖤و براى #علمدارى او رنج این هبوط را پذیرا گشته است . او لحظه هاى همه عمر خویش را تا رسیدن امروز شمرده است... و امروز چگونه مى تواند #لحظاتى را بى حسین سپرى کند، #حتى به قصد آوردن آب💧 ، براى بچه هاى حسین.
اما در این سعى آخر..
#ادامه_دارد.....
🍃🌹🍃🌹
🔴@gamedovomeenqelab
گام دوم انقلاب
🇮🇷 نعمت تنهایی 👇👇
🇮🇷 نعمت تنهایی
#تنهایی یک تلاطم است در درون که همواره انسان را فرا خوانده و به همنشینی اش دعوت میکند بدون هیچ بها و منتی...
آدمهای بزرگ با تنهایی شان ، به اوج و ملکوت دست پیدا میکنند. تنهایی یگانه ترین پل انسان است به سمت آرامشِ وجودش ، در میان این همه دلتنگی ، بی قراری ، وحشت و بیماری...
اهل معرفت اما، تنهایی خود را با به پا داشتن نماز، شکوهی ژرف میبخشند تا بدینوسیله به آگاهی و خلسه بیشتری دست یابند. بزرگی میگفت : نماز ، اعلام میدارد که هیچ نیازی به غیر نیست . آنجا که میگویی : " ایاک نعبد و ایاک نستعین " . فقط تو را میپرستم و فقط از تو مدد میجویم.
گویی انسانهای عارف دوست ندارند جز خودشان کسی محرم اسرار تنهایی شان باشد. تنها و تنها به اعماق درونشان سفر میکنند و آن قدر شیفته تنهایی شان میشوند که آن را با نمازشان جشن میگیرند.
انسانِ تنها ، انسان بی نیاز از غیر خداست و خدا در جنس این انسان جاذبه ای میگذارد که همه ی انسانها او را احاطه میکنند ولی او در میان جمع به تنهایی خویش واقف است و آن را دوست میدارد.
این را برای خودمان میگویم ، وقتی از مردم نا امید میشوی ، وقتی به چنین نتیجه درستی میرسی که جامعه و اطرافیان نمیتوانند این خلاء را پر کنند ،عاقل تر شده ای .
اسلام شرط مسلمان بودن را در نا امیدی از انسانها عنوان میکند و این بهترین توجیه و بهترین سند و مدرکی است برای رهایی . رهایی از دلبستگی ها و وابستگی های دنیایی...
تنهایی به هیچ وجه افسردگی نیست ، انزوا طلبی نیست ، بی کس ماندن نیست بلکه این گریختن از تنهایی است که شما را بی کس میکند.
تنها بودن ، اوج بی نیازی است از غیر و اوج نیاز است به او که خود تنهای بی شریک است. لذا هرگز از تنها بودنتان ، به دوست فرار نکنید ، چرا که التیام بی قراری هایتان نزد دوست نیست.
تنهایی شروعی ست برای عشق ورزیدن و به تو میگوید باید صبور بود ، باید آرام بود و تو در این صبرو آرامش است که میتوانی خودت را در آغوش بگیری و عاشق خودت شوی.
انسانی که بلد نباشد عاشق خود شود چگونه بلد می شود به دیگران عشق بورزد.؟
زندگی با همین عشق ورزیدن و مهربانی است که زیباست و اگر زندگی زیبایی هایش را به شما نشان نمیدهد بدانید در حصار زندگی دیکته شده ای گرفتار آمده اید و این تنهایی است که میتواند شما را از این حصار برهاند و دستت را در دست خدا بگذارد...
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff