*️⃣ #روضه_های_غیر_مستند [1]؛
▪️علی أکبر(ع)
مطالبى در ذكر مصائب على اكبر(ع) گزارش شده است كه در منابع معتبر، يافت نمىشود بلكه خلافِ واقع بودن بسيارى از آنها، قطعى است، مانند:
🔺آنچه در معالى السبطين آمده كه امام حسين(ع) وقتى ديد كه فرزند جوانش على اكبر به ميدان جنگ مىرود، به حال احتضار در آمد!
🔺يا اينكه عمّهها و خواهران على اكبر، از به ميدان رفتن وى، ممانعت كردند!
🔺يا اين كه زينب(س) قبل از رسيدن امام(ع) به بالين على اكبر، خودش را روى جنازه او انداخت؛ چون مىدانست كه ايشان، اگر فرزندش را كشته ببيند، روح از بدنش مفارقت مىكند!
📚 دانشنامه امام حسین، ج7، ص7.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
*️⃣#روضه_های_غیر_مستند؛ [2]
▪️علی أصغر
در شمارى از منابع متأخّر، مطالبى در ذكر مصائب على اصغر آمده كه در منابع قابل استناد، ديده نمىشود؛ مانند:
🔺[امام حسين عليه السلام،] على اصغر را روى دست آورده و آواز داد كه: اى قوم! اگر به زعم شما، من گناه كردهام، اين طفل، بارى، هيچ گناهى ندارد. وى را يك جرعه آب دهيد كه از غايتِ تشنگى، شير در پستان مادرش نمانده.
🔺در ميان لشكر عمر بن سعد، در باره آب دادن به على اصغر، اختلاف افتاد. ابن سعد به حَرمَله گفت: اين نزاع را قطع كن!
🔺حرمله به مختار گفت: اكنون كه مرا مىكُشى، بگذار كارهاى خودم را بگويم تا قلبت را بسوزانم. اى امير! من، سه تير سهشاخه داشتم كه آنها را با زهر، آميخته كرده بودم. با يكى از آنها، گلوى على اصغر را در آغوش حسين، دريدم؛ با دومى، قلب حسين را نشانه رفتم...، و با سومى، گلوى عبد اللّه بن حسن را.
🔺على اصغر، بعد از تير خوردن، به روى پدر نگريست و تبسّمى كرد و سپس به شهادت رسيد.
🔺شب يازدهم، بعد از خوردن آب، شير در پستان [رَباب] آمد. پستانها [يش] را سرِ دست گرفت. همى گفت: نورِ ديده، على اصغر! كجايى؟ پستانهاى من، پُر از شير است!
🔺سپاه عمرسعد قنداقه على اصغر را از زير خاك، بيرون آوردند و سرِ او را به نيزه نمودند.
📚 دانشنامه امام حسین(ع)، ج7، ص33.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff