🌿🌿🌿 #قضا و #قدر الهی 🌿🌿🌿
🔹 قدر: یعنی اندازه و اندازه گیری و تعیین حدود چیزی... قدر در اصطلاح به این معنی است که خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است که آن را طبق آن اندازه و حدود می آفریند.
🔹قضا: یعنی حکم و قطع و قطعیت
🌿 در نظام آفرینش، چند راه برای تحقق امری و بوجود آمدن موجودی هست... مثل چند راه که برای رسیدن به یک مکان وجود دارد. حال اگر از بین این راه ها علل و اسباب یکی فراهم شد 👈 تنها همین یکی به قطع و حتمیت تحقق پیدا می کند که این قضای الهی است.
✨ خداوند متعال این عالم را عالم اسباب و علل قرار داده است و این نظام تخلف ناپذیر الهی است.
🌿 یکی از این اسباب و علل هم «آزادی و اختیار انسان» است.
خداوند خواسته و مقدر کرده است که بشر کارهای خود را با اراده ی خود انجام دهد و سرنوشت خود را رقم بزند... اما این خواست و اراده ی انسان تحت اراده و خواست الهی است، خدا مقدّر کرده که اینگونه باشد.
🌿 بشر مثل سنگ نیست که وقتی از بالای بلندی ول اش کنی تحت نیروی جاذبه بدون هیچ اراده ای پایین بیاید.
🌿 بشر مثل گیاه نیست که فقط یک راه محدود پیش رو داشته باشد و آن جذب مواد غذایی از آب و خاک و نور خورشید و در نتیجه رشد است.
🌿 بشر مثل حیوان هم نیست که فقط طبق غرایز طبیعی خود عمل کند.
▫️ بشر همیشه راه های زیادی پیش روی خود دارد، همیشه در چهار راه هایی قرار می گیرد و با خواست و اراده ی خودش یکی را انتخاب می کند. لذا اخلاق و شخصیت و مشخصات روحی اش برین انتخاب ها اثر دارد.
🔹 بشر برخلاف خواسته ی نفس و غریزه ی خود «گناه» را ترک می کند و بر اساس مصلحت اندیشی و «داروی تلخ» می خورد.
🌿 تقدیر الهی و اختیار انسان به این معنی است که: خداوند متعال مقدر فرموده که انسان با اختیار خود، راه پیشِ روی خود را انتخاب کند و همان راهی که پیش می گیرد، همان است که مقدر است.
🌿 خداوند هستی بی انتهاست و وجودی فراتر از زمان و مکان است. از روز ازل برای خدا معلوم است که این فرد با اختیار خود کدام راه را خواهد رفت و نزد حق تعالی حتمی است.
▫️ قضا و قدر انسان همان است که اختیارش او را به آن طرف می کشاند و علم الهی بدان احاطه دارد.
ادامه دارد👇
🌿🌿🌿 #قضا و #قدر به بیان ساده تر 🌿🌿🌿
🔹احتمالات مختلف یک کار که ممکن است پیش آید، قدر نام دارد و هر کدام که اتفاق بیفتد می شود قضا.
🔹پس هر کار که ما بکنیم تأثیر دارد، اگر گناه کنیم مثلا در همین دنیا در مقدار عمرمان تأثیر دارد و اگر کار نیک مثلا صله ی رحم باز تأثیر دارد. یعنی به طور معمول مقدرات مختلفی برای «علی آقا» رقم زده شده است، نوشته شده به طور معلوم علی اقا 70 سال عمر می کند، ولی وی گناه می کند و پدر و مادر را می رنجاند عمرش مثلا ده سال از مقدرش کم می شود و یا صله ی رحم 10 سال اضافه... اما همه ی اینها را خدا می داند.
🔹حال علی آقا با اختیار خود متأسفانه گناه می کند و عمرش 60 ساله به پایان می رسد، این می شود قضای او که اتفاق افتاد. اما آیا خدا هیچ کاره هست یعنی هیچ اختیاری نسبت به این شخص نداشت؟! چون ما فکر می کنیم همه اش اختیار است، با مشکل مواجه می شویم. بعد فکر می کنیم جبر است باز با مشکل مواجه می شویم، اما این جاست که امام صادق علیه السلام می فرمایند:
🌹 لا #جبر و لا #تفویض ولکن #امر_بین_الامرین... نه همه اش جبر است و نه همه اش اختیار، یه چیزی مابین این دو.
🔹آیا می توانید قلبتان را که تپش دارد الان از حرکت باز دارید؟ یا نبضتان را؟ یا سرتان را چند دور بچرخانید؟! نمی توانید: پس اراده در این چیزها ندارید.
در برخی چیزها اراده داریم و در برخی دیگر اراده ای نداریم، این یعنی همان «لا جبر و لا تفویض ولکن امر بین الامرین.» نه همه اش جبر است و نه همه اش اختیار یه چیزی مابین این دو.
🔹بله کارهای غیرارادی مربوط به خداست، ولی حتی همان کارهای اختیاری شما هم مربوط به خداست. یعنی خدا به شما قدرتش را داده و اگر نمی داد شما قدرت نداشتید که حرف بزنید یا راه بروید یا کار کنید.
🔹اما یک نکته ی بالاتر: ما فکر می کنیم خدا به ما قدرت داد و خودش کنار رفت و همه چیز را به ما واگذار کرد! مثلا ما را آفرید و رها کرد بعد می میراند! ولی اینطور نیست... همین الان که زنده هستیم باز هرلحظه خدا عنایت می کند و حیات می دهد، فقط لحظه ی مرگ می گویند وقت تمام است. مثال خوبی اساتید عقاید و اخلاق می زنند: مثال لامپ، بچه ها فکر می کنند لامپ کلا روشن است و نورش برای خودش است اما نورش برای برق است و هر لحظه از نیروگاه برق برق به آن می رسد، اگر یک لحظه نیروگاه برق را قطع کند دیگر نوری نمی ماند. ما هر لحظه نیاز به حیات از طرف خدا داریم.
🔹و نکته ی آخر: هر لحظه خدا می تواند برخلاف اراده ی ما اراده کنید اما نمی کند، چرا؟ چون ما را مختار آفریده است. یعنی گفته است (به زبان ساده) انسانی می آفرینم که اختیار داشته باشد، پس جلوی اختیار ما را کمتر می گیرد. البته از سر لطف خود خیلی مواقع به نفع ما جلوی ما را می گیرد که به خطا نرویم ولی باز ما اشتباه می کنیم و آنقدر به خطا تمایل داریم که گاهی نیز...
@HagigateVasel
بسم الله الرحمن الرحیم
نکات قرآنی در محافل قرآنی اعتکاف
توسط خانم محمدلو
باتوجه به اینکه اعتکاف فرصتی است برای ارتباط با خدا، ایجاد زمینه برای ایجاد محبت خدا در دلها و انس با قرآن و اهل بیت به ویژه وجود نازنین امام زمان ارواحنافداه
و فرصتی است برای تزکیه و خودسازی جسم و روح با رجوع به آیات زیبای قرآن از کتاب الهی توشه میگیریم .
ابتدا نیت میکنیم و ثواب قرائت قرآن خود را هدیه به امام زمان ارواحنافداه مینماییم .
بعدهم با قرائت چند سوره از جزء ۳۰ قرآن به نکات قرآنی مختصر در این سوره ها اشاره میکنیم :
خداوند در سوره مبارکه #شمس بعد از ۷ سوگند قرآنی که به خورشید و ماه و روز و شب و زمین و جان انسانها قسم میخورد در آیات ۹ و ۱۰ میفرماید «قد افلح من زکها: هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرد رستگار شد و آن کس که آن را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است )
در این سوره بالاترین قسم های قرآنی به کار برده شده برای بالاترین نکته قرآنی یعنی تزکیه و پالایش نفس و روح و اعتکاف فرصتی است برای تزکیه روح
در سوره #ضحی خداوند به پیامبرش میفرماید :« و لسوف یعطیک ربک فترضی (ضحی/۵ به زودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی »
این آیه به شفاعت پیامبر خدا اشاره دارد انشاءالله که بتوانیم رضایت ایشان را کسب کنیم و از شفاعت ایشان بهره مند شویم .
به نظرم اگر بتوانیم برای ظهور فرزندش مولا مهدی صاحب الزمان عج زمینه سازی و تلاش و کوشش کنیم قطعا از شفاعت ایشان بهره مند میشویم .
در آیه ۱۱ سوره ضحی میخوانیم« و اما بنعمه ربک فحدث: نعمتهای پروردگارت را بازگو کن»
به نظرم یکی از نعمتها همین حضور در اعتکاف و قرار گرفتن در این فضای معنوی هست. بهتر است بعد از بازگشت از اعتکاف این فضای معنوی را به جامعه منتقل کنید زیبایی های معنوی این حضور را بازگو کنید در میان خانواده و دوستان و اطرافیان خود تا دیگران مشتاق تر شوند به حضور در اعتکاف
در سوره #انشراح در آیات ۵ و ۶ میخوانیم «فان مع العسر یسرا : به یقین با هر سختی آسانی است »
بعد از تمام سختی ها آسانی وجود دارد این وعده خداست و حقیقت است یکی از مصادیقش میتواند همین سختی روزه گرفتن و گرسنگی در این روزهای اعتکاف باشد که بعدش زمان افطار احساس آرامش و لذت معنوی را میتوان احساس کرد .
در سوره #قدر هم که درباره نزول قرآن در شبهای قدر و نزول ملائکه الهی برای تقدیرات امور انسانها اشاره میشود که این نزول ملائکه چون به صورت فعل مضارع است یتنزل الملائکه است و استمرار دارد در زمان ما بر قلب امام زمان ارواحنافداه نازل میشود و تقدیرات ما به دست مبارک ایشان امضا میشود بنابراین لازم است که در همه ی ایام به یاد حضرت باشیم تا در شب قدر ایشان هم برای ما دعا کنند. ..
در سوره #عصر هم خداوند به وقت و زمان سوگند یاد میکند حال این زمان یا اشاره به زمان پیامبر اکرم ص اشاره دارد و یا زمان ظهور حضرت مهدی عج
بعد در ادامه میفرماید همه انسانها در زیانندمگر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند و یکدیگر را به حق و صبر و استقامت و شکیبایی توصیه میکنند و ترغیب میکنند .
سوره #کوثر هم که در شأن حضرت زهرا سلام الله علیها هست و اشاره به عنایت و لطف خدا به پیامبرش که در مقابل هجمه های بیگانگان از پیامبرش حمایت میکند و نسل پیامبر با دخترش فاطمه زهرا س ادامه پیدا میکند و امام زمان ارواحنافداه از نسل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است .
در سوره #نصر هم درباره پیروزی و فتح و نصرت اسلام صحبت میکند که خطاب به پیامبر اکرم میفرماید زمانی که یاری خدا و پیروزی رسید به شکرانه این پیروزی پروردگارت را تسبیح و حمد کن ..
در حقیقت خداوند میخواهد به ما تعلیم دهد که در هنگام پیروزی خدا را از یاد نبریم ..
در آیات سوره #فلق و #ناس هم به پناه بردن به خدا از شر شیاطین انس و جن اشاره دارد .
در آیات سوره #توحید هم خیلی زیبا به خداشناسی اشاره دارد ..
توحید ذات ،توحید صفات توحید افعالی
توحید عبادت
توحید #افعالی یعنی هر وجودی هر حرکتی هر فعلی در عالم است همگی به ذات پاک خدا میگردد .
توحید افعالی به ۶ قسمت تقسیم میشود
توحید خالقیت یعنی خالق همه موجودات خداست .
توحید ربوبیت یعنی مدیر و مدبر هستی تنها خداست
توحید در قانون گذاری و تشریع یعنی غیر خداوند هیچ کس صلاحیت قانون گذاری نخواهد داشت .
توحید در مالکیت و توحید مالکیت یعنی باور کنیم که مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین مخصوص خداوند است
و مسلما جامعه بشری نیاز به حکومت دارد و بدون حکومت قوانین اسلام اجرا نمیشود و یا ناقص اجرا میشود .
توحید اطاعت یعنی اطاعت و حاکمیت مخصوص ذات پاک خداست و مشروعیت اطاعت از هر مقام دیگری باید از اطاعت خدا سرچشمه گیرد .
توحید در عبادت یعنی تنها باید خدا را پرستش کرد و غیر از او شایسته پرستش و بندگی نیست