🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و پنجاه و سوم
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه176
4⃣ ضرورت كنترل زبان
🔻 سپس مواظب باشيد که اخلاق نيکو را در هم نشکنيد و به رفتار ناپسند مبدّل نسازيد. زبان و دل را هماهنگ کنيد. انسان بايد زبانش را حفظ کند، زيرا همانا اين زبان سرکش صاحب خود را به هلاکت می اندازد. به خدا سوگند! پرهيزکاری رانديده ام که تقوا برای او سودمند باشد، مگر آنکه زبان خويش را حفظ کرده بود و همانا زبان مؤمن در پسِ قلب او و قلب منافق از پَسِ زبانِ اوست. زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنی گويد، نخست می انديشد، اگر نيک بود اظهار می دارد و چنانچه ناپسند بود، پنهانش می کند، در حالیکه منافق آنچه بر زبانش آمد می گويد و نمی داند چه به سود او و چه حرفی بر ضرر اوست؟ و پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: «ايمان بنده ای استوار نگردد تا دل او استوار شود و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد.» پس هرکس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک و زبانش از عِرض و آبروی مردم سالم ماند، بايد چنين کند.
5⃣ پرهيز از بدعتها
ای بندگان خدا! آگاه باشيد! مؤمن کسی است که حلال خدا را هم اکنون حلال و حرام خدا را هم اکنون حرام بشمارد و آنچه را مردم با بدعت ها تغيير دادند، چيزی از حرام را حلال نمی کند زيرا حلال همان است که خدا حلال کرده و حرام همان چيزی است که خدا حرام شمرده است. پس شما در امور و حوادث روزگار تجربه آموختيد و از تاريخ گذشتگان پند گرفتيد، مَثَل ها برای شما زده اند و به امری آشکار دعوت شده ايد، جز ناشنوايان کسی ادّعای نشنيدن حق را ندارد و جز کوران و کوردلان کسی ادّعای نديدن واقعيّت ها را نمی کند. آن کس که از آزمايش ها و تجربه های خدادادی سودی نبرد، از هيچ پند و اندرزی سود نخواهد برد و کوته فکری دامنگير او خواهد شد، تا آنجا که بد را خوب و خوب را بد می نگرد. و همانا مردم دو دسته اند: گروهی پيرو شريعت و دين و برخی بدعت گذارند که از طرف خدا دليلی از سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و نوری از براهين حق ندارند.
6⃣ ويژگيهای قرآن
🔻همانا خداوند سبحان کسی را به چيزی چون قرآن پند نداده است که قرآن ريسمان استوار خدا و وسيله ايمنی بخش است. در قرآن بهار دل و چشمه های دانش است؛ برای قلب جلايی جز قرآن نتوان يافت، به خصوص در جامعه ای که بيداردلان در گذشته و غافلان و تغافل کنندگان حضور دارند. پس هرجا کار نيکی ديديد، ياری کنيد و هرگاه چيز بد و ناروايی مشاهده کرديد، دوری گزينيد، زيرا پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) همواره می فرمود: «ای فرزند آدم! کار نيک را انجام ده و کار بد را واگذار، اگر چنين کنی در راه راست الهی قرار خواهی داشت.»
7⃣ اقسام ظلم و ستم
🔻آگاه باشيد! که ظلم بر سه قسم است: ظلمی که نابخشودنی است و ظلمی که بدون مجازات نمی ماند و ظلمی که بخشودنی و جبران شدنی است؛ امّا ظلمی که نابخشودنی است، شرک به خدای سبحان است که فرمود: «خداوند هيچ گاه از شرک به خود در نمی گذرد.» و امّا ظلمی که بخشودنی است، ستمی است که بنده با گناهان بر خويشتن روا داشته است؛ و ظلمی که بدون مجازات نيست، ستمگریِ بعضی از بندگان بر بعض ديگر است که قصاص در آنجا سخت است؛ مجروح کردن با کارد يا تازيانه زدن نيست، بلکه اينها در برابرش کوچک است! پس مبادا در دين دورويی ورزيد، که همبستگی و وحدت در راه حق گرچه کراهت داشته باشيد از پراکندگی در راه باطل گرچه مورد علاقه شما باشد بهتر است، زيرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آيندگان، چيزی را با تفرقه عطا نفرموده است.
8⃣ ضرورت خودسازی
♦️ای مردم! خوشا به حال کسی که عيب شناسی نفس، او را از عيب جويی ديگران باز دارد و خوشا به حال کسی که به خانه و خانواده خود پردازد و غذای حلال خود را بخورد و به اطاعت پروردگار مشغول باشد و بر خطاهای خويش بگريد، همواره به خويشتنِ خويش مشغول باشد و مردم از او در امان باشند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
شرح حکمت ۴۷ قسمت ۲ معیار صداقت و شجاعت و عفت(1).mp3
4.88M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت47 3⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت47 ( 3 )
🔹 معیار صداقت و شجاعت و عفّت
🔰 اوّلین مسأله ای که در حکمت ۴۷ نهج البلاغه ؛ ارزش و میزان اندازه گیری آن مشخص شده است ، ارزش شخصیّت هر انسانی است.
🔻حضرت علی علیه السلام می فرماید :
« قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ »
" ارزش هر انسان به اندازه همّتی است که دارد."
همت یعنی متمرکز کردن ، به خدمت گرفتن ، بسیج کردن همه توان و امکانات برای یک هدف ، یک مقصود و یک خواسته مهم .
🔵 در بحث همّت در نهج البلاغه، شش نکته مهم ارائه شده است که به ترتیب عبارت اند از :
🔸 ۱. ارتباط همّت با طینت
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه ۲۳۴ نهج البلاغه، وقتی که رابطه صفات اخلاقی با سرشت و گِل انسان ها را بیان می کنند ، در بخشی از آن فرمایش می فرمایند : « وَ بَعضُ النّاسِ مَادُّ الْقَامَةِ قَصِیرُ الْهِمَّةِ» ؛
" بعضی از انسان ها قد بلند کم همّت اند. "
🔸 ۲. نکته دوم آثار بلند همتی است.
🔻در حکمت ۴۶۰ امیرالمؤمنین (علیه السلام) حلم و اَنات را که همیشه همراه هم هستند دو نتیجه بلند همتی می دانند .
حلم یعنی بردباری ، اَنات یعنی درنگ ؛ در مقابل عجله کردن. کسی که همّت بلند دارد ، عجله ندارد. کسی که همّت بلند دارد ، در مقابل مشکلات و ناملایمات ها و اذیت و آزارها ، حلم و بردباری دارد.
🔻 در حکمت ۴۶۰ می فرماید :
« الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ، يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّة »
" حلم و انات با هم هستند ، که این حلم و اَنات را بلند همتی نتیجه می دهد ، یعنی اینها از نتایج بلند همّتی هستند. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 154.mp3
5.69M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و پنجاه وچهارم خطبه ۱۷۵ و ۱۷۴
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و پنجاه و چهارم
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه175 (برخی از شارحان نوشتند، این خطبه را هنگامی که به ستون مسجد تکیه داده بود ایراد فرمود. )
1️⃣ نكوهش غافلان
♦️ای بی خبرانی که لحظه ای مورد غفلت نيستيد و ای ترک کنندگان فرامين الهی که از تمامی کارهايتان بازخواست می شويد! شما را چه شده است که از خدای خود روی گردان و به غير او گرايش داريد؟ چونان چارپايانی که چوپان آنها را در بيابانی وَبا خيز و آب هايی بيماری زا رها کرده است. گوسفندان پروار را می مانيد که برای کارد قصّاب آماده اند، ولی خودشان نمی دانند! چه آن که هر گاه به گوسفندان با مقداری علف نيکی کنند، يک روز خود را يک عمر پندارند و زندگی را در سيرشدن شکم ها می نگرند.
2️⃣ علوم بی پايان امام (علیه السلام )
♦️سوگند به خدا! اگر بخواهم می توانم هر کدامِ شما را از آغاز و پايان کارش و از تمام شئون زندگی اش آگاه سازم، امّا از آن می ترسم که با اينگونه خبرها نسبت به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کافر شويد. آگاه باشيد! که من اين اسرار گرانبها را به ياران رازدار و مورد اطمينان خود می سپارم. سوگند به خدايی که محمّد(صلی الله علیه و آله) را به حق برانگيخت و او را برگزيد. جز به راستی سخن نگويم. پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) همه اطّلاعات را به من سپرده است و از محلِّ هلاکت آن کس که هلاک می شود و جای نجات کسی که نجات می يابد و پايان اين حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاه کرده است. هيچ حادثه ای بر من نگذشت، جز آن که در گوشم نجوا کرد، و مرا مطّلع ساخت.
3️⃣ ويژگيهای امام علی (علیه السلام )
♦️ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هيچ طاعتی وادار نمی کنم، مگر آن که پيش از آن، خود عمل کرده ام و از معصيتی شما را باز نمی دارم، جز آن که پيش از آن ترک گفته ام.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه174 (درباره طلحه فرزند عبیدالله در سال ٣٦ هجری در آستانه جنگ جمل فرمود:)
🔹افشاء ادعاهای دروغين طلحه
♦️تا بوده ام مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده اند. من به وعده پيروزی که پروردگارم داده است، استوارم. به خدا سوگند! او (طلحئ بن عبيدالله) برای خونخواهی عثمان شورش نکرد، جز اينکه می ترسيد خون عثمان از او مطالبه شود، زيرا او خود متّهم به قتل عثمان است، که در ميان مردم از او حريص تر بر قتل عثمان يافت نمی شد. برای اينکه مردم را دچار شک و ترديد کند، دست به اينگونه ادّعاهای دروغين زد. سوگند به خدا! لازم بود طلحه، نسبت به عثمان يکی از سه راه حل را انجام می داد (که نداد). اگر پسر عفّان ستمکار بود، چنان که طلحه می انديشيد سزاوار بود با قاتلان عثمان همکاری می کرد و از ياران عثمان دوری می گزيد؛ يا اگر عثمان مظلوم بود، می بايست از کشته شدن او جلوگيری می کرد و نسبت به کارهای عثمان عذرهای موجّه و عموم پسندی را طرح می کرد (تا خشم مردم فرو نشيند) و اگر نسبت به امور عثمان شکّ و ترديد داشت، خوب بود که از مردم خشمگين کناره می گرفت و به انزوا پناه برده و مردم را با عثمان وا می گذاشت. امّا او هيچ کدام از سه راه حل را انجام نداد و به کاری دست زد که دليل روشنی برای انجام آن نداشت و عذرهايی آورد که مردم پسند نيست.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
شرح حکمت ۴۷ قسمت ۴ معیار صداقت و شجاعت و عفت.mp3
3.47M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت47 4⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت47 ( 4 )
🔹 معیار صداقت و شجاعت و عفّت
🔸 ۳. نکته سوم این است که در همین حکمت ۴۷ بیان فرمود: " ارزش هر انسانی به اندازه همت اوست " ؛ یعنی باید ببینی که چه هدفی برایت خیلی مهم جلوه داده شده و برای چه هدفی خیلی علاقمندی ، به اندازه همان هدف می ارزی. اگر مال است ، اگر مقام است ، اگر شهرت است ، اگر شهادت است ، اگر زیارت امام زمان است ، اگر صالح شدن در قاموس بندگی است، تو به همان هدفی که در زندگی خودت قرار دادی و همّت می کنی ، می ارزی.
🔸 ۴. نکته چهارم در نهج البلاغه این است که پایین ترین همّت های اخروی ، از بالاترین همّت های دنیوی با ارزش تر اند.
🔻حضرت در حکمت ۳۷۰ می فرماید :
« مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ، كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ »
" کسی که فریفته دنیا شده و از دنیا با عالی ترین همّتش به چیزی دسترسی پیدا می کند ، مانند فرد دیگری نیست که از آخرت با کمترین همّت به چیزی رسیده است. "
🔸۵. پنجم متعلَّقاتی که شایسته است مورد همّت مؤمن قرار بگیرد. یعنی حالا که همّت اینقدر ارزش برای انسان می آورد و یا ما را بی ارزش می کند ما به چه چیزهایی همّت کنیم ارزشمان بیشتر می شود؟
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ادامه دارد...
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و یکم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻خ
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و دوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻پیش از این گفتیم، ابوالاعور اسلمی به معاویه توصیه کرد برای اینکه از خطرات بعد از حکمیت، در امان بماند، باید در سپاه امام و اصحاب ایشان، اختلاف و تفرقه بیندازد.
🔻 همین امر، نقطه ای برای آغاز اعتراضات رسمی خوارج علیه امام بود. معاویه از فرصت به دست آمده از شورش خوارج و جرئت پیدا کردن مردم علیه امام نهایت استفاده را کرد. همزمان، گروهی نیز در اهواز و فارس شورش کردند و خریت بن راشد در آن مناطق ناامنی هایی به وجود آورد.
🔻 آری نتیجه جنگ نهروان، جری شدن مردم علیه امام جامعه بود که آب گل آلودی را برای دشمن درست کرد و دشمن نیز تا می توانست از این آب، ماهی گرفت. معاویه در این مدت، هم جان خود و هم جان اهل شام و بنی امیه را نجات داد و توانست به تجدید قوا بپردازد. به محض درگیری امام با خوارج و شروع به طغیان این گروه، معاویه برای ایجاد ناامنی در سرزمینهای اسلامی و بی کفایت نشان دادن امام در عرصه مدیریتی، فتنه ای دیگر را در سال آخر حکومت امام، کلید زد.
🔻او با فرستادن سپاهیان خود در دسته های مختلف به شهرهای کوچک و هم چنین شهرهایی که پیش از این، مخالفت هایی با امام داشتند مانند مکه و شهرهایی که مهد گسترش اسلام مانند مدینه بود، تلاش کرد امید را در افرادی که اندکی به نظام اسلامی امیرالمومنین، دلخوش بودند،، از بین ببرد. از سویی با این کار توانست، سپاهیان امام را درگیر چنین شورش هایی کند تا بتواند خود در شام، با خیال آسوده به سلطنت ادامه دهد.
🔻 امام در این فتنه، تمام تلاش خود را کرد تا سپاهیان خود را برای نبرد با بنی امیه، بسیج کند. اما متأسفانه افراد کمی به این فرمان امام، لبیک می گفتند.
🔻نتیجه تفرقه افکنی معاویه، از بین بردن آرزوهای مردمی بود که در جامعه اسلامی، هنوز امید به اصلاحات اساسی داشتند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...