eitaa logo
گنج کاغذی
313 دنبال‌کننده
673 عکس
136 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
7.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💿 قسمت سوم: پدرخوانده مجموعه مستند ارباب رخنه ها با توجه به شرايط اين روزهاي حاکم بر کشور و غفلت برخي از نهادهاي کشور به موضوع تکنيک هاي نفوذ آمريکا به کشور مي پردازد. «مزه مذاکره» اولين قسمت اين مجموعه مي باشد. 📲 @ganjekaghazi
گنج کاغذی
#معرفی_کتاب_کودک این همه هدیه از خداست درباره کتاب: پک این همه هدیه از طرف خداست درباره ی داستانها
اسامی کتاب های . 1⃣بازی و باغ سیب 🍎 کتاب درباره احترام به طبیعت 🌳بود . 2⃣دوست خوب آسیاب کتاب درباره ارزش باد 💨بود . 3⃣بیب بیب برو کنار کتاب درباره ارزش گوش👂 بود . 4⃣چشم ,چشم خیابان کتاب درباره ارزش چشم👀 بود . 5⃣ حالا چه کار کنیم کتاب درباره ارزش آب💧 و تمیزی بود . 6⃣چقدر سرده کتاب درباره ارزش فصل زمستان⛈ و ارزش گاز بود . 7⃣رفیق خوب ابر ☁️ کتاب درباره ارزش باد💨 که به باران🌨 تبدیل می شود . 8⃣ حالا چطور بسازیم? کتاب درباره ارزش دست 🖐و دوست با وفا است . 9⃣خطر به خیر گذشت کتاب درباره ارزش بینی👃 و ارزش گاز بود . 🔟 عمو سعید بنا کتاب درباره ارزش آب 💦و ارزش شغل بنایی است . 1⃣1⃣چقدر حیف شد ⛔️اشتباه چاپی داشت ... کتاب درباره ارزش پا 👣و سفر مشهد بود . 2⃣1⃣شما کی هستید ? کتاب درباره قدر فراموش 🧠کار نشدن خودمون را بدانیم . 3⃣1⃣شیر🥛 بی مزه کتاب درباره ارزش چشایی بود . 4⃣1⃣آی دلم ..آی دلم کتاب درباره ارزش دندان و احترام به سالمندان بود . 5⃣1⃣علی چشماتو👀 باز کن کتاب درباره نعمت خواب بود. 6⃣1⃣کجا میری?به اونجا ! کتاب درباره ارزش شنیدن 👂و صحبت کردن 👄و ارزش زبان👅 داشتن بود . 7⃣1⃣ پی تی کو ,پی تی کو ,سواری کتاب درباره ارزش حیوانات🐾 و احترام به سالمندان بود . 8⃣1⃣طوفان 🌪دیوانه کتاب درباره ارزش باد💨 و شکوفه بهاری🌺 بود . 9⃣1⃣هم چراغه هم بخاری کتاب درباره ارزش آفتاب☀️ و اینکه تبدیل به ابر ☁️می شود . 0⃣2⃣ گنجشک 🕊تشنه کتاب درباره ارزش آب💦 و کمک به حیوانات🐾 بود . 📲 @ganjekaghazi
از خاک تو کسب آبرو کردم من با عطر ضریح تو وضو کردم من تا صید کسی نگردد آهوی دلم مولای غریب، بر تو رو کردم من 🌺میلاد حضرت رضا(ع)مبارک 🌺 🎉@ganjekaghazi🎉
🍃السلام ای حضرت سلطان عشق یا علی موسی‌الرضا ای جان عشق السلام ای بهر عاشق سرنوشت السلام ای تربتت باغ بهشت 🎊میلاد امام رضا (علیه السلام) مبارک باد🎊  🌺 @ganjekaghazi ╚════ ✾" ✾" ✾
✍به قلم: 📓📙📒📗 جوانی است و جوانی کردنش، عاشقی کردنش... جوان است و عاشق و سر به هوا همه ی لذت های دنیا را با هم می خواهد به هیچ چیز هم اعتقاد ندارد جز شنیده هایش دنبالش برود حتما به آن می رسد ، قدرت و انگیزه جوانیش را بر می دارد و می افتد دنبال عشقش.... 📲 @ganjekaghazi
❣سلام رفیق ✋ کارها دست اونه..ما هیچ کاره ایم !..😍 🌱🌺@ganjekaghazi🌺🌱
براے حال خوبـ... یڪ فنجان قهوهـ ☕️ و یڪ کتابـ 📖 ڪافیستـ.... 📚 •|🌱♥️•| @ganjekaghazi
گنج کاغذی
#معرفی_کتاب #اقیانوس_مشرق ✍به قلم: #مجید_پورولی_کلشتری #عهد_مانا 📓📙📒📗 جوانی است و جوانی کردنش، عاش
اثر: 📗📒📙📓 ✂برشی از کتاب: شمشیردار با نوک شمشیر سکه های بر زمین افتاده را پس و پیش می کند. - باقی اش کو؟ پینه دوز نگاهش می کند. - باقی؟ تنها همین بود؟ - دروغ نگو پیرمرد. تمام دارایی تو تنها همین دو کیسه است؟ می خواهی باور کنم؟ - شمشیردار نگاهش را تیز می کند و شمشیرش را بالا می آورد و به راحله اشاره می کند. - و آنکه در دست های توست؟! پینه دوز سر تکان می دهد: - او با خود کیسه ای ندارد. - شمشیردار می خندد: خودش را می گویم، خودش از هزار سکه بیشتر می ارزد، نمی ارزد؟پینه دوز ترسیده ، راحله را تنگ در آغوش می گیرد. - هرگز اجازه نمی دهم. راحله ترسیده، در خود می لرزد. - پدر.. مبادا بر من دست یابد... صفحه ی ۱۳۹ 📲 @ganjekaghazi
سلام رفقا ✋ حالتون چطوره؟ 😉 ما اومدیم با یه کار جالب و یه حرکت باحال دیگه.... پنجشنبه هفته ی گذشته( ۳/۱۲) به مناسبت میلاد حضرت علی بن موسی الرضا (ع) تعدادی از دخترای خوش ذوق موسسه، با هدف عمل به فرمان حضرت آقا (آتش به اختیار) 🤝 کتـ📔ــاب هایی رو با یه بسته بندی خوشگل و زیبا🎀 توی سطح شهر پخش کردن و اونا رو به اقشار مختلف جامعه هدیه دادن🎁 البته با کمک موسسه 😉 چقدر هم مردم استقبال خوبی ازشون کردن😍 ان شاءالله نذرشون قبول باشه😊 @ganjekaghazi
3⃣ 📚 بعضی خیلی زود پشیمان می شوند و بعضی خیلی دیر. پشیمانی از کاری که مردود بوده و بد، خیلی خوب است. اما خیلی ها از کار خوب هم پشیمان می شوند. ✔️دلیلش به نظر من این است که به آن کار خوب، راه درست، عقیده و باور نداشتند. وقتی عمر و سرمایه شان را سر آن کار می گذارند با اندک مخالفتی یا برخورد تندی، یا تبعید و رنجی پشیمان می شوند. رمان چشم هایش، سرگذشت مبارزه نقاشی به نام ماکان همراه با مریدانش بر علیه رضاخان است و از زبان زنی 👩🏻روایت می شود که روزی معشوقه ی ❤️همین نقاش سن بالا بوده و البته خودش نیز با اینکه خیلی کوچک تر از نقاش بوده عاشق 💕و دل باخته ی او می شود. طوری که از تمام زیبایی، دارایی🚘🏢 و حتی آینده اش به خاطر نجات نقاش از دست نیروی امنیه می گذرد. نقاش و یارانش نه به خاطر عقیده ی دینی خاصی بلکه به دلیل ایران پرستی شان و مقام و جایگاه والای ایران با رضاخان در می افتند و به خاطر این امر از انگلیس 🇬🇧و فرانسه تا خود ایران همبستگی پیدا می کنند، هرچند که به ناکامی می انجامد. داستان📖 از نکات ویژه ای برخوردار است. یکی اینکه این نهضت ضد رضاخانی رهبری دارد که نقاشی شجاع است، اما رویه و منش مشخصی ندارد و در نتیجه نمی تواند چه زمان بودنش و چه پس از دستگیری و تبعیدش، موجی در دل مردم ایجاد کند. به نظر می رسد مردم آن زمان دیندار بوده اند و ماکان نقاش، دل در گرو سبک زندگی غربی داشته و این مانع پیشرفت او می شود هر چند که به نفع مردم قدم برمی دارد. ادامه👇👇👇👇👇 @ganjekaghazi
گنج کاغذی
✅ #نقد_کتاب 3⃣ #سه_شنبه_های_نقدکتاب 📚 #چشم_هایش ✍ #بزرگ_علوی بعضی خیلی زود پشیمان می شوند و بعضی
👆👆👆👆 دیگر این که رمان 📖بیش تر واگوی های درونی خود ✍نویسنده، آقای علوی ست، که در دوران زندگی اش مبارزه ی سیاسی را پی می گیرد که به زندان و فرارش به اروپا و مهجور ماندنش از نوشتن می انجامد. ✍بزرگ علوی اقرار می کند که از مبارزه سیاسی اش پشیمان است، چرا که از دوستان ✍✍نویسنده اش عقب مانده است و حسرت 📚کتاب هایی که می توانست چاپ کند و نکرده را می خورد. این ناکامی در زمان هم اثر گذار بوده است. کل دویست و خورده ای صفحه رمان 📖به صورت گفت و گو🗣 و بازگفت روحی و فکری دو شخصیت نقش آفرین است که هر دو در مقابل 🎆تابلویی که نقش زنی👩🏻 با نگاهی ویژه دارد با فکر و درون خود🤔 به بیان احساسات، افکار و اندیشه هایشان می پردازند و قسمت زیادی از رمان 📖سپری می شود تا به نقل داستان که باز هم بیشتر بیان حالات درونی فرد↪️ است برسد. 🔹به هرحال باز هم می گویم که رمان تاثیر زیادی ازحالات بزرگ علوی به خاطر مبارزه اش و پشیمانی اش و شکست ها و مهجوریت هایش گرفته است. 🔹شاید✍ بزرگ علوی اگر می خواست می توانست نقش 🇬🇧انگلیس خبیث را در ظلمی که به ایران 🇮🇷کرده با آوردن رضاخان و قتل و غارت و کشتار بیشتر بیان کند که متاسفانه بسیار کمرنگ بوده و با خواندن رمان حالت یاس از مبارزه جلوه ی بیشتری دارد تا تشجیع به مبارزه، که باز هم از روحیه ی ✍بزرگ علوی برمی خیزد. 🔹همیشه دوست دارم اگر برای کاری گام 👣برداشتم و زمان و توانم را از سر آن کار فدا کردم آنقدر معتقدانه و محکم باشد که سال ها بعد که پشت سرم را نگاه کنم حسرت پشیمانی را بر دوش نکشم. ✍نویسنده ی توانمند کتاب، به مبارزه اش اعتقادی ندارد و این یاس را در کتاب چشمهایش👁👁 هم القا می کند. 📔کتابی که خواندنی ست اما به خاطر سپردنی و ماندنی نیست. 🔹یعنی الگوی خوبی برای روحیه ی پیش برنده و مشتاق نخواهد بود 📝قلم✍ بزرگ علوی را دوست داشتم هرچند که خیلی جاها آن قدر موضوع را با توصیفات حالات و روحیه ی تکراری کش داده بود که اغلب به تندخوانی و گذر کردن از مفاهیم رد می کردم. دلم می خواست ✍بزرگ علوی از مبارزه اش به بزرگی یاد می کرد نه این که پشیمان😫 و واخورده باشد. چون معلوم بود که برپایه ی اعتقاد و آرمان خاصی نمی جنگیده و همین هم می شود که حسرت روزهای گذشته در مبارزه اش را می خورد🙁 و راهکاری و تدبیری بهتر برای آن نمی یابد. ✍بزرگ علوی در رمانش هم همین سرخوردگی از مبارزه را📖 جا می دهد و رمان با گرفتگی خاصی پایان می پذیرد. 📝قلم ها می توانند روح ها را زنده کنند و شاداب وحرکت بدهند؛ می توانند به سستی بکشانند و از ترس حسرت خوردن😦 سر به آخور بکشانند. قلمش من را زنده نمی کند.😐 📲 @ganjekaghazi