eitaa logo
گنج کاغذی
313 دنبال‌کننده
673 عکس
136 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┄┅═✧❁✦﷽❁✧═┅┄┄ امسال؛ پاهای‌مان راهی کربلا نمی‌شود...😔 چشم‌هایمان به گنبد و بارگاه حضرت‌شاه و حضرت‌ماه نمی‌افتد...😔 اشک‌های‌مان نمی‌چکد روی خاک سرزمین‌مقدس...😔 طعم چای‌عربی که...💔 . . . اما، دلتنگ نباش! ما اینجا یک موکب راه انداخته‌ایم، به وسعت ایران...🇮🇷 قدم‌قدم‌هایمان، صدای خش‌خش ورق‌زدن می‌دهد و چای عربی‌مان طعم نوشته...🍂 و اشک‌هایمان را لابه‌لای کاغذها یادگار می‌‌گذاریم...🖤 شما هم دعوتید به موکب بزرگ‌ِ: ░°•گنج کاغذی•°░ ‌‌ ••┈┈••❥•🦋⁩•⁦⁦❥••┈┈•• 🔰شیوه پرداخت نذورات: پرداخت از طریق کارت بانکی: ۶۰۳۷۹۹۱۸۸۷۹۵۵۷۶۷ خانم ربیعی 🌹☺️ ارسال عکس واریزی ها به آیدی زیر در پیامرسان ایتا👇👇👇 ༺🦋 @ganjekaghazi_admin کربلایی، زیارت قبول...✋🏻🖤 🇮🇷⃟⃟🇮🇶 @ganjekaghazi
•|🎨|• در جنگ با نفهمی! {کتابـ📚ــــــ } تانک است..... (نابودش میکنه😉) 📔📖 @ganjekaghazi
نا امیدے ممنوع! این‌جا ♡رحمت♡ موج مےزند!🌊🦋 راستے "او" رحمت واسعه‌ خداست!...✨🕌 🌹‌ 🌹‌ 🌹‌؟ 📲 @ganjekaghazi
*·~-.¸-<🖤📖🖤>-,.-~* 📚 🌀 🕊وقتی کسی به زیارت امامی می ­رود می­گویند طلبیده شده است. این کتاب داستان یکی از همان طلبیدن­ های عجیب است که عقل آدم به آن قد نمی­ دهد و هاج و واج می­ ماند. 📜خلاصه: 📝داستان پسر بچه­ ی لالی است که به صورت اتفاقی با کاروان کربلا رو به رو می­شود و بدون اطلاع و مدارک لازم با آن­ها همراه می­ شود و در این جریان اتفاقات جالبی برای او پیش می ­آید. 🇮🇷⃟⃟🇮🇶 @ganjekaghazi
🌏🌴 دنیا دو راهے و چند راهے زیاد جلوے پاے آدم ها مے‌گذارد... ولی خوشا راهے ڪه پایانش حسین‌-؏- اسٺ...🕌 🌹‌ 🌹‌ 🌹‌؟ 📲 @ganjekaghazi
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرنوشت آدم فقط به دسـت خودش رقم می‌خورد!✋ مثــــلا اینـکـه چطـور زندگـی کنـد و چگـونه بمیـرد!💔 🌹‌ 🌹‌ 🌹‌؟ 📲 @ganjekaghazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرنوشت آدم فقط به‌دسـت خودش رقم می‌خورد!✋ مثــــلا اینـکـه چطـور زندگی کنـد و چگـونه بمیـرد!❤️ 🌹‌ 🌹‌ 🌹‌؟ 📲 @ganjekaghazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ฯ🖤··📖ฯ 📚کتاب ✍نویسنده:  🤩 🏴 📝بریده کتاب: 👈علی(ع) با دست اشاره کرد که چابک سوار نزدیکش شود. 🏇چابک سوار در نزدیکی مولا علی(ع) از اسب پایین آمد. سرش را پایین انداخت و در برابر ایشان ایستاد. 💪بازوی راستش زخمی شده بود. همه در تاب و انتظار بودند که بدانند این دلاور کیست که ابوشعشاء مدعی و هفت پسرش را به هلاکت رسانده است. 🗣مولا علی(ع) دستار از صورت چابک سوار کنار زد. محمد حنفیه با شگفتی گفت:عباس! عباس که هنوز چهارده ساله نشده بود به امیرالمومنین گفت: 🍃 از خدا حیا کردم که شما و برادرانم را تنها بگذارم. فکر کردم اگر اجازه نبرد ندهید، لااقل می توانم برایتان سقایی کنم و آب بیاورم تا تشنه نمانید. پ.ن: شاید به جرئت بتونم بگم، زیباترین رمان در مورد حضرت عباس علیه السلام🌹 خواندن این کتاب را به همه توصیه میکنیم😍 🇮🇷⃟⃟🇮🇶 @ganjekaghazi
💭|••• گفت و گو با او؛ قبل از... 🌹‌ 🌹‌ 🌹‌؟ 📲 @ganjekaghazi
💭|••• گفت و گو با او؛ بعد از... 🌹‌ 🌹‌ 🌹‌؟ 📲 @ganjekaghazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا