فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاندو
📲💭 بررسی نقش موساد و سازمان منافقین در ماجرای انفجار سامانه موشکی سپاه در ۲۱ آبان سال ۱۳۹۰ در منط
📲💭
به وقتش میگوییم...
پنج سال بعد سردار محمد طهرانی مقدم، برادر شهید حسن طهرانی مقدم در گفتوگویی با نشریه رمز عبور كه در شماره۱۹ آن منتشر شد، اتفاقی بودن انفجار را رد و آن را یك حادثه تروریستی عنوان كرد.
او میگوید: واقعهای كه به شهادت سردار حسن طهرانی مقدم منجر شد یك اتفاق نبود، بلكه یك حادثه از پیش برنامهریزی و تعیین شده و تروریستی بود. ابعاد مختلف آن را مسؤولان به موقع برای مردم ما بازخواهند كرد. در آن حادثه یكی از ابداعات جدید شهید بزرگوار در دست ساخت، طراحی و تست بود كه این حادثه تروریستی اتفاق افتاد.
روزنامه جام جم | «بیدگنه» در مه
https://jamejamdaily.ir/newspaper/item/28962
#گاندو
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
38.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻آقای تحلیلگر / افسر اطلاعاتی رژیم: بهترین رفیق من جاسوس ایران بوده / آنها بسیار به ما نزدیک هستند
🔹جنگ اطلاعاتی بین رژیم صهیونیستی و ایران به اوج خود رسیده است. در این برنامه قصد داریم اظهار نظر های یک افسر اطلاعاتی صهیون در خصوص عمق این اتفاق را با هم مرور کنیم. این افسر اطلاعاتی میگوید از دوستان نزدیکش عده ای همکار ایران هستند...
#جنگ_اطلاعاتی
#جاسوسی
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
جنگ اطلاعاتی بین رژیم صهیونیستی و ایران - @mrtahlilgar.mp3
10.82M
آقای تحلیلگر / افسر اطلاعاتی رژیم: بهترین رفیق من جاسوس ایران بوده / آنها بسیار به ما نزدیک هستند...
#جنگ_اطلاعاتی
#جاسوسی
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
گاندو
.. قسمت بیست و هشتم / محسن گفت: به نظرم موساد یه الگوی رفتاری تعریف کرده و دختره مبتنی بر اون اومد
.
قسمت بیست و نهم /
خب پس صبر کن داستان فرمانده ام رو برات بگم: اینا عاشق هم شده بودن، تفاوت نگاه داشتن، تفاوت فرهنگ داشتن و همه چیز، این رفت ازدواج کرد با دختره، یه جوری بهم خورد همه چیزشون که این دیگه تو کار همه ی استعدادهاش خشک شد، در نهایت چند بار بهش تذکر دادن که این چه وضع کار کردنه، تذکر دادن که خودش رو درست کنه، منتها از کوره در رفت دیگه کلا سر کار نیومد، پرونده حفاظتی براش درست شد و... در نهایت هم به خاک سیاه نشست.
محسن امیدوار بود پیام حداقل به همین چند جمله فکر کند.
پیام گفت: جدی میگی آقا محسن ولی من و نوال همکاریم، هر دو رسانه ای هستیم، تفاوت فرهنگ درست، اما این اشتراک ها هم کمک میکنه.
محسن گفت : آره، این رفیق ما هم با دختره همکار بود.
پیام گفت: یعنی دختره جاسوس بود؟
محسن گفت: آقا پیام، داداش ما جاسوس نیستیم. اطلاعاتی هستیم.
پیام جا خورد و گفت: به خدا قصد بدی نداشتم، میگم ایشون هم اطلاعاتی بوده؟
محسن گفت: حرفتو زدی، بله ایشون هم اطلاعاتی بود منتها خانوادهاش کرمان ساکن بودن، اینا سر اینکه باید مدام میرفتن خانواده رو می دیدن زندگی هاشون از هم پاشید، دختره کوتاه هم نیومد، پسره هم الان زندانه برای مهریه
پیام فکر کرد و کمی نگران شد و گفت: آقا محسن ته دلمو خالی کردی!
محسن گفت: نه بابا قصد بدی نداشتم به خدا، فقط میگم اینا رو جدی بگیر
پیام که این رو شنید گفت: ممنونم بابت توضیحاتت، من فکر میکنم حتما، خواستم کاری کنم ازت راهنمایی میگیرم.
کاملا مشخص بود که پیام تمایل ندارد چیزی از حرف های محسن را بفهمد.
محسن فکری دیگر به ذهنش رسید که البته شاید تصمیم درستی نبود.
میخواست به خانواده ی پیام دسترسی پیدا کند و به آنها بگوید پیام را منصرف کنند. چند باری در صحبت های پیام به این اشاره شد که با خانواده اش در موارد حساس مشورت میگیرد. البته تصمیم درست و حرفه ایی نبود اما شاید برای محسن که میخواست از ازدواج فردی با یک جاسوس جلوگیری کند و از تباهی نجاتش دهد چاره ای نبود.
محسن تصمیم خودش را گرفت تا به سراغ پروندهی پیام در مرکزی که در آن مشغول است برود. بررسی های محسن نشان میداد که اصلا فردی به نام پیام علوی وجود خارجی ندارد.
خیلی عجیب بود. محسن بررسی های خود را دقیق تر کرد و رسید به یک مرکز که برای دسترسی به اطلاعات آن نیاز به نامه ی کتبی از بالادستی خود یعنی هادی بود.
او نامه نگاری های لازم را انجام داد و به آن مرکز خاص رفت. متوجه شد آنجا فردی به نام پیام مرتضوی با نام مستعار "پیام علوی" فعالیت میکند که همین پیام خودمان است. در واقع پیام از نیروهایی بود که اصطلاحا به او میگفتند "حفاظت شده" که قرار بود هویت او و بطور کامل شخصیت و هویتش محافظت شود.
برای محسن جالب بود که پیام با اینکه میدانست محسن از بچه های سازمان اطلاعات است طوری رفتار کرده بود که او تحت هیچ عنوان بویی از اینکه وی یک نیروی محافظت شده است نبرد. این اتفاق احترام پیام را نزد محسن دوچندان کرده و انگیزه ی او را برای اینکه کمک کند پیام در رابطه با نوال آسیب نبیند بسیار زیاد...
محسن شماره تلفن خانه ی پیام را گرفت. میخواست برای این مسئله و این امر خیر با خانواده ی او صحبت کند. به هر شکلی که بود تلاش کرد که با مادر پیام صحبت کند و این اولین باری بود که در عمرش تصمیم به چنین اقدام عجیب و غریبی که خارج از تمام چهارچوب های سازمان بود میگرفت.
محسن تا لحظه ی آخر برای این تصمیم دو دل بود اما دلش را به دریا زد و تماس گرفت: حاج خانم سلام عرض شد. من فلانی هستم از فلان جا، از همکارهای آقا پیام هستم، میخواستم چند تا نکته خدمت شما عرض کنم و البته خواهش کنم اینها جایی مطرح نشه!
مادر پیام: سلام پسرم، شما آقای؟ چرا با بنده تماس گرفتید؟
محسن: ذوالجناحی هستم.
مادر پیام گفت: اسم کوچیکتون؟
محسن گفت: شهسوار هستم. ذوالجناحی، شهسوار ذوالجناحی
مادر پیام کمی از این نام و نام فامیلی بیش از حد غریب تعجب کرده بود گفت: پسرم در خدمت شما هستم.
محسن کلی تاکید کرد که این حرف ها جایی مطرح نشود و بعد گفت که متوجه شده پیام عاشق دختری شده و به صلاحش نیست و اگر ازدواج کنند زندگی آنها از هم میپاشد و میداند که پیام از شما (مادرش) حرف شنوی دارد و چون با او رفیق صمیمی است نمی خواهد زندگی پیام از هم بپاشد و مجبور شده این غلط را بکند و مزاحم خانواده ی پیام بشود و ...
مادر پیام خیلی از محسن بابت نگرانی اش تشکر کرد و به او گفت که اتفاقا خودش هم از این بابت دلواپس است و با پیام حرف هایی هم داشته و...
همزمان که محسن و پیام و هادی و همه مشغول کارهای خودشان بودند نوال هم خوشحال بود از ارتباط های جدیدی که در این بین پیدا کرده و اطلاعات جدیدی که به دست اورده است.
ادامه دارد....
.
.
🔻گرگها رو به روی هم میخوابند
🔹نتانیاهو و اعضای کابینه اش نزدیکان
همدیگر را به جاسوسی متهم میکنند!
🔗https://tn.ai/3198299
#جاسوسی
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
🔻هک کامپیوتر شخصی بنی گانتز (وزیر جنگ سابق اسرائیل) و افشای روابط پنهانی وی با پزشک نتانیاهو!
✍🏻گروه هکری #حنظله سرویس "امان" اسرائیل را مسخره میکند و میگوید آنها باید به چند سوال پاسخ دهند:
۱- رابطه مخفیانه آدی ساباگ و گانتز در اتاق تخت قرمز طبقه ۱۶ برج ماتکال و درز برخی اطلاعات طبقه بندی شده توسط گانتز و جاسوسی آنلاین موبایل آدی در آن لحظه را توضیح دهید.
۲- رابطه پنهانی پزشک معتمد نتانیاهو و بنی گانتز در هتل ساوی لندن و انتقال برخی اطلاعات محرمانه از نتانیاهو به گانتز توسط آن پزشک را توضیح دهید.
۳- خودکشی نوگا دختر گانتز پس از شنیدن ماجرای رابطه پنهانی پدرش که فقط به دنبال اطلاعات بیشتر از نتانیاهو بود.
#جنگ_اطلاعاتی
#جاسوسی
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻روایت حاج مهدی رسولی از جانباز حادثه تروریستی پیجرها
🔹جانبازی را دیدم که پیجرها چشمها و انگشتهایش را برده بودند، اما انگار چشمهایش بازتر و دستهایش گشادهتر شده بود! تفسیر میکرد برایم این جملهی مولا را؛ عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ...
#فاطمیه
#لبنان
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo