eitaa logo
🇵🇸🇮🇷 قرارگاه ولایت 🇮🇷🇵🇸
923 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
8.9هزار ویدیو
218 فایل
﷽ 🇮🇷🇵🇸قرارگاه ولایت🇵🇸🇮🇷. قضيه فلسطين كليد رمز آلود گشوده شدن درهاي فرج به روي امت اسلام است. امام خامنه ای @garargahevelayat ارسال مطالب @khakrizevelayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ همسر رئیس‌جمهور به سوالی درباره کشته‌شدگان اغتشاشات در گفت‌وگو با خبرنگار ABC
جزئیات خنثی‌سازی بمب‌گذاری‌های تهران وزیر اطلاعات: 🔹قاچاق سلاح به کشور در ماه‌های گذشته به‌منظور ایجاد آشوب و ناامنی افزایش چشمگیر داشته است. 🔹بسیاری از محموله‌های قاچاق کشف و اعضای آن توسط سپاه، فراجا و وزارت اطلاعات دستگیر شدند. 🔹دشمنان و گروهک‌ها کارگاه‌هایی به‌منظور ساخت بمب‌ و... در داخل کشور نیز فعال کردند. این کارگاه‌ها در شهرهای مختلف شناسایی و عوامل آن دستگیر شدند. 🔹دشمنان در این رابطه به دنبال ایجاد کشته‌سازی بودند و اطلاعیه‌هایی نیز آماده کرده بودند که در آن آمده بود این کشته‌سازی به‌تلافی کشته‌های اغتشاشات است تا به‌ نظام نسبت دهند. 🔹تعداد زیادی از دستگیرشدگان از گروهک‌های تکفیری و تجزیه‌طلب بودند که در کشورهای منطقه آموزش‌دیده بودند. tn.ai/2964707
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صحبت های طوفانی حجت‌الاسلام سید هاشم الحیدری از رهبران مقاومت اسلامی عراق در بیعت با امام زمان (عج)
ساخت تارا برقی براساس فناوری تسلا معاون علم و فناوری ریاست جمهوری: 🔹از سال ۹۷ کار مهندسی معکوس بر روی خودروی تسلا آغاز شد. 🔹تارا برقی بر مبنای چند خودروی برقی در جهان طراحی و ساخته شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای بیهوش شدن آرمیتا از زبان همکلاسی‌هایش 🔹«فاطمه» همکلاسی، دوست صمیمی و همراه «آرمیتا گراوند»: آن روز مثل همیشه که با هم قرار داشتیم اول من به ایستگاه مترو رسیدم و بعد هم آرمیتا آمد؛ همه چیز عادی بود، آهنگ گوش کردیم، حرف زدیم و کلی خندیدیم. 🔹ابتدا مهلا وارد واگن شد، بعد آرمیتا و در آخر هم من وارد قطار شدم ولی «آرمیتا» در کمتر از یک ثانیه و به ناگاه با پشت به زمین افتاد و سرش با زمین (حاشیه سکو) برخورد کرد. 🔹وقتی آرمیتا را بلند کردم دیدم دستم خونی شده و متوجه شدم که سر وی زخم برداشته که در نهایت با کمک مردم، آرمیتا را به خارج قطار و کنار سکو انتقال داده و برای نجات وی تلاش کردیم. 🔹هیچ کس به ما تذکر نداد و کسی هم آرمیتا را هل نداد. 🔸«مهلا» دیگر همکلاسی و دوست آرمیتا که در روز حادثه همراه او بود: آن روز (یکشنبه) مثل همه روزهای دیگر با فاطمه و آرمیتا در مترو (ایستگاه شهدا) قرار داشتیم که به مدرسه برویم؛ وقتی وارد ایستگاه شدم، قطار آمده بوده و فاطمه و آرمیتا که زودتر رسیده بودند منتظرم بودند. 🔸به گفته وی برای اینکه به قطار برسیم با سرعت حرکت کرده و داخل واگن شدیم، اول من و بعد هم آرمیتا و سپس فاطمه وارد مترو شدیم، ولی در کمتر از یک ثانیه «آرمیتا» با پشت سر به زمین خورد. 🔸فاطمه دست‌های آرمیتا و من پاهای او را گرفتیم و با کمک چند نفر او را به بیرون واگن قطار و حاشیه سکو منتقل کردیم. 🔸انگار آرمیتا مرده بود، اما با تلاش ماموران مترو و یک خانم که فکر کنم پرستار بود، آرمیتا دوباره زنده (احیا) و با آمبولانس به بیمارستان انتقال داده شد.
📚📚📚📚📚 ✅قالَ لي أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام يَومًا : يا حَمّادُ ، تُحسِنُ أن تُصَلِّيَ؟ قالَ : فَقُلتُ : يا سَيِّدي ، أنا أحفَظُ كِتابَ حَريزٍ فِي الصَّلاةِ . فَقالَ : لا عَلَيكَ يا حَمّادُ ، قُم فَصَلِّ . قالَ : فَقُمتُ بَينَ يَدَيهِ مُتَوَجِّهًا إلَى القِبلَةِ ، فَاستَفتَحتُ الصَّلاةَ فَرَكَعتُ وسَجَدتُ . فَقالَ : يا حَمّادُ ، لا تُحسِنُ أن تُصَلِّيَ ؟! ما أقبَحَ بِالرَّجُلِ مِنكُم يَأتي عَلَيهِ سِتّونَ سَنَةً ، أو سَبعونَ سَنَةً فَلا يُقيمُ صَلاةً واحِدَةً بِحُدودِها تامَّةً! قالَ حَمّادٌ : فَأَصابَني في نَفسِيَ الذُّلُّ ، فَقُلتُ : جُعِلت فِداكَ ، فَعَلِّمنِي الصَّلاةَ . فَقامَ أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام مُستَقبِلَ القِبلَةِ مُنتَصِبًا ، فَأَرسَلَ يَدَيهِ جَميعًا عَلى‏ فَخِذَيهِ ، قَد ضَمَّ أصابِعَهُ وقَرَّبَ بَينَ قَدَمَيهِ حَتّى‏ كانَ بَينَهُما قَدرَ ثَلاثِ أصابِعَ مُنفَرِجاتٍ ، واستَقبَلَ بِأصابِعِ رِجلَيهِ جَميعًا القِبلَةَ لَم يُحَرِّفهُما عَنِ القِبلَةِ ، وقالَ بِخُشوعٍ : «اللَّهُ أكبَر» ، ثُمَّ قَرَأ الحَمدَ بِتَرتيلٍ و«قُل هُوَ اللَّهُ أحَدٌ» ، ثمّ صَبَرَ هُنَيَّةً بِقَدرِ مايَتَنَفَّسُ وهُوَ قائِمٌ ، ثُمَّ رَفَعَ يَدَيهِ حِيالَ وَجهِهِ و قالَ : «اللَّهُ أكبَر» وهُوَ قائِمٌ ، ثُمَّ رَكَعَ ومَلَأَ كَفَّيهِ مِن رُكبَتَيهِ مُنفَرِجاتٍ ، ورَدَّ رُكبَتَيهِ إلى‏ خَلفِهِ حَتَّى استَوى‏ ظَهرُهُ ، حَتّى‏ لَو صُبَّ عَلَيهِ قَطرَةٌ مِن ماءٍ أو دُهنٍ لَم تَزُل ؛ لِاستِواءِ ظَهرِهِ ، ومَدَّ عُنُقَهُ ، وغَمَّضَ عَينَيهِ ، ثُمَّ سَبَّحَ ثَلاثًا بِتَرتيلٍ فَقالَ : «سُبحانَ رَبِّيَ العَظيمِ وبِحَمدِهِ» ، ثُمَّ استَوى‏ قائِمًا ، فَلَمَّا استَمكَنَ مِنَ القيامِ قالَ : «سَمِعَ اللَّهُ لِمَن حَمِدَهُ» ، ثُمَّ كَبَّرَ وهُوَ قائِمٌ ورَفَعَ يَدَيهِ حِيالَ وَجهِهِ ، ثُمَّ سَجَدَ ، وبَسَطَ كَفَّيهِ مَضمومَتَيِ الأَصابِعِ بَينَ يَدَي رُكبَتَيهِ حِيالَ وَجهِهِ فَقالَ : «سُبحانَ رَبِّيَ الأَعلى‏ وبِحَمدِهِ» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، ولَم يَضَع شَيئًا مِن جَسَدِهِ عَلى‏ شَي‏ءٍ مِنهُ ، وسَجَدَ عَلى‏ ثَمانِيَةِ أعظُمٍ : الكَفَّينِ والرُّكبَتَينِ وأنامِلِ إبهامَيِ الرِّجلَينِ والجَبهَةِ والأَنفِ ، وقالَ : سَبعَةٌ مِنها فَرضٌ يُسجَدُ عَلَيها وهيَ الَّتي ذَكَرَهَا اللَّهُ في كِتابِهِ فَقالَ : (وَ أَنَّ الْمَسَجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُواْ مَعَ اللَّهِ أَحَدًا) وهيَ : الجَبهَةُ والكَفّانِ والرُّكبَتانِ والإِبهامانِ ، ووَضعُ الأَنفِ عَلَى الأَرضِ سُنَّةٌ ، ثُمَّ رَفَعَ رأسَهُ مِنَ السُّجودِ ، فَلَمَّا استَوى‏ جالِسًا قالَ : «اللَّهُ أكبَر» ، ثُمّ قَعَدَ عَلى‏ فَخِذِهِ الأَيسَرِ ، وقَد وَضَعَ ظاهِرَ قَدَمِهِ الأَيمَنِ عَلى‏ بَطنِ قَدَمِهِ الأَيسَرِ وقالَ : «أستَغفِرُ اللَّهَ رَبّي وأتوبُ إلَيهِ» ، ثُمَّ كَبَّرَ وهُوَ جالِسٌ ، وسَجَدَ السَّجدَةَ الثّانيَةَ وقالَ كَما قالَ فِي الاُولى‏ ، ولَم يَضَع شَيئًا مِن بَدَنِهِ عَلى‏ شَي‏ءٍ مِنهُ في رُكوعٍ ولا سُجودٍ ، وكان مُجَنَّحًا ، ولم يَضَع ذِراعَيهِ عَلَى الأَرضِ ، فَصَلّى‏ رَكعَتَينِ عَلى‏ هذا وَيداهُ مَضمومَتَا الأَصابِعِ وهُوَ جالِسٌ فِي التَّشَهُّدِ ، فَلَمّا فَرَغَ مِنَ التَّشَهُّدِ سَلَّمَ . فقال : يا حَمّادُ ، هكَذا صَلِّ (الكافى : ج ۳ ص ۳۱۱ ح ۸ ، تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۸۱ ح ۳۰۱) .
✅ الكافى - به نقل از حمّاد بن عيسى - : روزى امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اى حمّاد! آيا مى‏توانى خوب نماز بخوانى؟» . به امام گفتم : اى سَرور من! كتاب حريز را كه در باره نماز است ، در حافظه دارم. فرمود: «عيبى ندارد، اى حمّاد! برخيز و نماز بخوان» . در برابر ايشان برخاستم و نماز را رو به قبله شروع كردم. به ركوع رفتم و سجده كردم. امام فرمود: «اى حمّاد! نيكو نماز نمى‏خوانى! چه قدر زشت است فردى از شما شصت يا هفتاد سال بر او بگذرد و يك نماز با آداب و حدود كامل نخواند!» . در خود ، احساس خوارى كردم و به ايشان گفتم: فدايت شوم! نماز را به من بياموز. امام عليه السلام برخاست، رو به قبله ايستاد و هر دو دستش را بر روى ران خويش نهاد، در حالى كه انگشتانش بسته بود و دو پاى خود را نزديك هم قرار داد ، به گونه‏اى كه ميان دو پايش به اندازه سه انگشت باز فاصله بود و انگشتان پا را رو به قبله نگاه داشت و آنها را از قبله منحرف نساخت و با فروتنى تكبير گفت. سپس حمد و (قل هو اللَّه احد) را شمرده خواند. آن گاه به اندازه يك نفس، در همان حال ايستادن، درنگ كرد. سپس دو دست خود را تا رو به روى صورت بالا آورد و در همان حال ايستاده ، تكبير گفت. آن گاه به ركوع رفت و با دستانى كه انگشتانش باز بود، زانوى خود را گرفت و زانو را به عقب داد تا اين كه پشت ايشان كاملاً صاف شد، به گونه‏اى كه به سبب صافى پشت و كشيدگى گردن، اگر قطره‏اى آب يا روغن بر پشت ايشان ريخته مى‏شد، از جايش تكان نمى‏خورد. [ امام عليه السلام ] دو چشمش را بست و سپس سه بار شمرده فرمود: «سبحان ربّى العظيم و بحمده». آن گاه راست ايستاد و چون استقرار كامل پيدا كرد، فرمود: «سمع اللَّه لمن حمده». سپس در حال ايستاده ، تكبير گفت و دست‏ها را تا رو به روى صورت ، بالا آورد. آن گاه سجده كرد و دست‏ها را در حالى كه انگشتانش كنار هم و بدون فاصله بودند، در جلوى زانو و برابر صورت نهاد و سه بار گفت: «سبحان ربّى الأعلى و بحمده» و در حالت سجده ، هيچ جاى بدن را بر جاى ديگر قرار نداد و بر هشت استخوان سجده كرد: دو كف دست، دو زانو، دو انگشت شست پا، پيشانى و بينى و فرمود: «لازم است سجده بر هفت‏تاى اينها قرار گيرد و اين ، همان است كه خداوند در قرآن فرموده است كه: (و همانا سجده‏گاه‏ها براى خداست . پس در كنار خداوند ، هيچ كس را مخوان)۱ و اين هفت جا، پيشانى و دو كف دست و دو زانو و دو شست پا هستند و نهادن بينى بر زمين ، مستحب است. سپس امام عليه السلام سر از سجده برداشت و چون درست به حالت نشسته در آمد، تكبير گفت. آن گاه بر ران چپ نشست و روى پاى راست را بر كف پاى چپ قرار داد و فرمود: «أستغفر اللَّه ربّى و أتوب إليه». سپس در حال نشسته تكبير گفت و سجده دوم را به جاى آورد و در سجده دوم مانند سجده اوّل رفتار كرد و در حال ركوع و سجود ، هيچ جاى بدن را بر جاى ديگر آن نگذاشت و در حال سجده ، دست‏ها را چون دو بال ، باز مى‏كرد و ساعد را بر زمين نمى‏گذاشت. اين چنين ، امام دو ركعت نماز گزارد و انگشتان دو دست ايشان در حال تشهّد ، بسته بود و چون از تشهّد فارغ شد، سلام داد و فرمود: «اى حمّاد! اين گونه نماز بخوان!» 📚