#من_طبیب_اطبا_هستم
من مانده ام که ما اهل بیت علیهم السلام را #معدن_علم می دانیم و در مسائل طبی جوری برخورد می کنیم که نعوذ بالله ائمه علیهم السلام چیزی در مورد طب نمی دانستند و چیزی نفرموده اند و #مقلد_اطبای آن روز بودند، در حالی که در روایتی جریری می گوید:
روزی امام علیه السلام مرا دیدند و از رنگ صورتم فرمودند جریری مبتلا به بواسیر شده ای؟ عرض کردم بله، امام علیه السلام فرمودند برایت دارو تجویز بکنم؟ عرضه داشتم مولای من خیلی دوا و درمان کردم ولی تاثیری ندیدم حضرت فرمودند: وای بر تو مگر تو نمی دانی که من #طبیب_اطباء هستم و رأس حکما و ... هستم. عرضه داشتم بله سید و مولای من و بعد آن حضرت علیه السلام نسخه ای تجویز فرمودند و ...:
«وَيْحَكَ يَا جَرِيرِيُّ فَإِنِّي طَبِيبُ الْأَطِبَّاءِ وَ رَأْسُ الْعُلَمَاءِ وَ رَأْسُ الْحُكَمَاءِ وَ مَعْدِنُ الْفُقَهَاءِ وَ سَيِّدُ أَوْلَادِ الْأَنْبِيَاءِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ قُلْتُ كَذَلِكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَاي.»
لازم به ذکر است که برخی بزرگان این روایت را به عنوان یکی از #معجزات_اهل_بیت_علیهم_السلام، در کتب شان ذکر کرده اند.
منبع: طب الأئمة عليهم السلام، ص: 81 _ طب الأئمة عليهم السلام (للشبر)، ص: 329ـ مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، ج5، ص: 126