eitaa logo
گردشگری
40.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
816 ویدیو
4 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v18N.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت اول 🔻قرآن و آب، در مراسم بدرقه 🔹از عناصر اساسی موجود در مراسم بدرقه زائران، باید به قرآن و آب اشاره کرد. گاهی عناصر دیگری چون آینه، سبزی و خاک تیمّم، در مراسم بدرقه وجود دارد که به صورت جداگانه یا به صورت ترکیبی، مورد استفاده قرار می گیرد. ⏹در صائین قلعه شهرستان ابهر: «روز حرکت زائرین مکه یا مشهد، همسایه ها و اقوام زائر جمع می شوند و یک نفر قرآن می آورد و جلوی در منزل زائر دو دستی قرآن را بالا نگه می دارد. سپس زائر یا زائران از زیر قرآن سه بار رد می شوند، قرآن را می بوسند و به طرف قهوه خانه یا محل استقرار اتوبوس حرکت می کنند.» ⏹در قمصر کاشان «وقتی که زائر می خواهد از خانه خود بیرون بیاید، ابتدا از زن و فرزندان خود خداحافظی می کند، سپس یکی از زن های فامیل، یک سینی که در آن یک ظرف آب و یک ظرف سبزی و یک جلد قرآن مجید قرار دارد، جلوی درب خانه زائر می ایستد و مسافر، ابتدا قرآن را بوسیده، بعد مقداری از آب و سبزی را می خورد و دوباره قرآن را می بوسد. آنگاه پس از گذشتن از زیر سینی قرآن، پا به بیرون از خانه می گذارد و مقداری که راه رفت، آب را پشت سر زائر می ریزند و او را دعا می کنند.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص59 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت دوم 🔻قرآن و آب، در مراسم بدرقه ⏹در یکی دیگر از روستاهای قمصر به نام جَهَق چنین رسم است: «وقتی مسافر مشهد یا کربلا می خواهد از در بیرون برود، همه افرادی که برای مشایعت آمده اند، به همراه او خارج می شوند؛ آن وقت یک نفر، در یک سینی، یک آینه، یک قرآن، مقداری قند یا شکر و یک ظرف آب قرار می دهد و مسافر سه بار در محّل خروجی خانه، از زیر آینه و قرآن رد می شود و در حال بیرون رفتن و آمدن، سوره توحید می خواند. ⏹ دفعه سومی که می خواهد از در خانه بیرون برود، سینی را جلوی او پایین می آورند و شخص مسافر در آینه نگاه می کند و اگر می تواند قرآن بخواند، یک آیه از یک سوره قرآن را می خواند، در غیر این صورت قرآن را باز می کند و سوره توحید را می خواند و بعد یک حبّه قند و مقداری از آب داخل سینی را می خورد، سپس، از درِ خانه بیرون می رود، آنگاه شخصی که سینی را حمل می کند، ظرف آب را پشت سرِ مسافر روی زمین می پاشد؛ زیرا عقیده دارند که مسافر به سلامتی باز خواهد گشت.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص60 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت سوم 🔻قرآن و آب، در مراسم بدرقه ⏹در مراسم خداحافظی زائران در سیرجان: «پس از این که مسافر را از زیر قرآن می گذراندند، هدیه ای شامل یک جلد قرآن، جعبه هایی از گز یا قوطی های مسقطی و یا مقداری پسته به عنوان سرراهی به او هدیه می کردند و مسافر نیز موظف بود برای هدیه دهنده سوغاتی بیاورد و به او ثابت کند که در سفر به یادش بوده و محبتش را فراموش نکرده است. مسافرین پس از عبور از زیر آینه و قرآن، قرآن را می بوسیدند و در آینه نگاه می کردند و با حبه ای قند یا کُفتی(جرعه ای) شربت دهانشان را شیرین کرده دستشان را روی ظرف آرد یا قرص نانی که به عنوان صدقه، پای آینه و قرآن گذاشته بودند، می زدند و بدون این که پشت سرشان را نگاه کنند، راه می افتادند. ⏹قدیمی ها عقیده داشتند که مسافر پس از عبور از زیر آینه و قرآن، نباید به خانه بازگردد و پشت سرش را نگاه کند و اگر مسافری چنین کاری را انجام می داد جهت برطرف شدن خطر احتمالی، دوباره از زیر آینه و قرآن تا می شد(عبور می کرد) و بعد کاسه ای از آب و سبزی را پشت سرش می پاشیدند به امید این که سفرش بخیر بگذرد و به سلامتی به خانه اش برگردد.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص61 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت پنجم 🔻قرآن و آب، در مراسم بدرقه ⏹در حسین آبادِ ناظم از توابع ملایر نیز: «زن و بچه زائر، مجمعه ای که محتوای آن سبزی، منقل آتش و اسپند بود، به همراه قرآن و آینه ای روی سر می گذاشتند و ابتدا مسافرخود را از زیر قرآن سه بار می گذراندند، بعد به همان صورت او را همراهی می کردند تا در ساعت مقرر، در محلی که معمولًا مقابل مسجد دِه بود، برای حرکت جمع شوند.» این رسم در اسفرجان شهرضا این طور بود که: «زائر مشهد باید با آردی که قبلًا در ظرفی تهیه شده بود، تیمم می کرد از این آرد آش پخته و به فقرا می دادند و هنگامی که از خانه بیرون می آمد، قرآن را می بوسید و از زیر آن رد می شد، سپس در حینِ رفتن، کاسه ای آب، پشت سرِ زائر ریخته می شد.» ⏹در شهرهای دیگری؛ مانند بندرانزلی و قزوین نیز مطابق اسنادِ موجود، از زیر قرآن رد شدن، اسپند دود کردن و آب پشت سر زائر ریختن، از آداب و رسوم در بین مردم بوده و هست. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص63 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت ششم 🔻تجمع و مشایعت، در مراسم بدرقه 🔹مراسم خداحافظی اهالی و خویشان و نزدیکان زائر با پیمودن مقداری از راه و همراهی کردن مسافر تا مکان معینی؛ مانند امامزاده، ایستگاه اتوبوس، ابتدای جاده اصلی، قهوه خانه بین راه یا چند کیلومتر خارج از محدوده روستا ادامه می یافت. ⏹«در آن زمان که در روستاها اتومبیل نبود، زوّار ناگزیر بودند فاصله بین روستای سُه و بخش میمه جوشقان را که سر راه شوسه قرار داشت و فاصله آن حدود 30 کیلومتر بود با الاغ، قاطر و بعضی وقت ها باخورجین ها را بر روی آن ها می انداختند و وسایل سفر را درون خورجین ها جا می دادند. به هر حال کاروان زوّار، بیرون روستا جمع می شدند و زنان را بر مرکب ها سوار می کردند و مردها پیاده آماده حرکت می شدند. ⏹مراسم تودیع و خداحافظی، حالت جالبی داشت، گروهی می گریستند، گروهی خوشحال و خندان به روبوسی با یکدیگر می پرداختند و گروهی از اینکه عازم سفر زیارتی هستند، شاد و گروهی ناراحت و نزار از اینکه نتوانستند به زیارت بروند. به هر حال مراسم روبوسی، تودیع و التماس دعا، در میان هلهله، شادی، گریه و صدای چاووش خوان، حدود نیم ساعت طول می کشید و بعد قافله زوّار حرکت می کرد.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص64 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت هفتم 🔻تجمع و مشایعت، در مراسم بدرقه ⏹در گُمیشان از توابع بندر ترکمن: «زائر خانه خدا دو سه روز بعد از ولیمه دادن، باید به طرف تهران حرکت می کرد. تمام وسایل مورد نیاز او را از قبل آماده می کردند که توسط همراهانش حمل می شد. اگر زائر، صبح قصد عزیمت به تهران را داشت، بعد از نماز صبح که معمولًا در مسجد خوانده می شد، همراهروحانی مسجد به منزل مراجعت می نمود. در این وقت گروهی از فامیل ها و همسایه ها نیز در منزل او جمع می شدند، سپس روحانی از پارچه سفیدی که از قبل برای درست کردن عمّامه تهیه شده بود، عمّامه ای درست می کرد و بر سر زائر خانه خدا قرار می داد. اگر زائر زن بود، لباس های سفید به تن می کرد. قبل از حرکت زائر به تهران، عده زیادی از مردم در محلی که دروازه شهر و میدان بزرگی بود، جمع می شدند و وقتی زائر از منزل خود حرکت می کرد، نزدیکان وی نیز همراه او تا همان میدان می رفتند. ⏹ در این بین چون در «گُمیشان» روحانی زیاد بود و همه عمّامه سفید می گذاشتند،عمّامه زائر به دلیل نو بودن از همه سفیدتر بود. همراهان همگی در میدان جمع می شدند، سپس روحانی، اقامه نماز می کرد و همراهان و زائر نیز پشت سر او نماز می خواندند. بعد از نماز مردان با زائر خانه خدا دست می دادند و برای او سفر خوشی را آرزو می کردند و زن ها هم به طرف زائر می رفتند. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص65/66 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت هشتم 🔻تجمع و مشایعت، در مراسم بدرقه ⏹البته با او دست نمی دادند، بلکه نوک آستین او را گرفته و به او «سفر به خیر» می گفتند. سپس زائر سوار اتومبیل می شد و با همراهان خود، که سه یا چهار نفر ازفامیل های او بودند، در میان شور و هلهله بدرقه کنندگان، به طرف تهران حرکت می کردند.» در سیرجان: «معمولًا ساعات حرکت زائرین در جلسات خداحافظی اعلام می شد و روز موعود، جمعی از اقوام و آشنایان در منزل مسافر جمع می شدند تا ضمن دیدار و خداحافظی مجدّد، او را بدرقه نمایند. قدیمی ها بدرقه کردن یا به اصطلاح «همپا» رفتن زائرین را ثواب می دانستند به همین دلیل در روز حرکت، شخصی بر پشت بام یا درب منزلِ زائر، می ایستاد و چوشی(چاووشی) می کرد.» ⏹در زاهدان فسا، کسی که می خواست به زیارت مشهد یا کربلا برود: «شب قبل از حرکت زائر، چاووش خوان به منزل آن شخص و روی پشت بام می رفت و شروع به خواندن می کرد؛ سپس بیشتر مردم برای خداحافظی می آمدند. در روز حرکت، زائر دستمال سبز رنگی دور گردن خود می بست و مردم به همراه او به امامزاده ای که در یک کیلومتری آبادی قرار دارد، می رفتند. این امامزاده به «امامزاده ابراهیم» یا «امامزاده زاهد» مشهور است، آنگاه پس از زیارت، با یکی دو تن از خویشان نزدیک خود حرکت می کرد.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص67 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت نهم 🔻تجمع و مشایعت، در مراسم بدرقه ⏹در نی ریز فارس، با فرا رسیدن فصل تابستان و تعطیلی مدرسه ها، خانواده هایی که مایل به زیارت مرقد امام رضا(ع) بودند، خود را آماده می کردند تاراه دور را در پیش بگیرند. جالب آن بود که در تمام آن محله از چند روز قبل، بر سر زبان ها می افتاد که خانواده فلانی می خواهد به مشهد برود. ⏹در روز موعود که تمامی وسایل آماده می شد، آن ها را با گاری به گاراژ حمل می کردند و مطابق رسم، یک درویش با لباس سفید، عبا و تبرزین به خانه زائر می رفت و چاووشی می خواند. سپس اهل محل و خویشاوندان، زائران را تا گاراژ مشایعت می کردند. جالب آن بود که اگر به هنگام حرکت مسافران، در میان کسانی که آن ها را همراهی می کردند، بچه های زیر ده سال هم بودند، دستمال سبزی به دور گردن آن ها می بستند تا امام رضا(ع) آن ها را نیز برای زیارت طلب کند. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص68-69 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت یازدهم 🔻تجمع و مشایعت، در مراسم بدرقه ⏹مسیر بدرقه مشخص بود بنابراین همه زوّار از منازل شخصی یا مساجد به سوی غلامخونه(ژاندارمری سابق)مشایعت می شدند و از آنجا با وسایل نقلیه آنروز به سوی بندرعباس و کرمان حرکت می کردند تا از طریق آب یا خشکی راهی مقصد نهایی شوند. حدود 80 70 سال قبل تنها مکانی که از زائرین مشایعت و استقبال به عمل می آمد غلامخانه بود، اما رفته رفته به دلیل توسعه شهر و ازدیاد وسایل نقلیه، حسین آباد بالا، واقع در جاده سیرجان بردسیر جهت اینکار در نظر گرفته شد و در حال حاضر نیز با وجود جایگاه ویژه زوّار، باز هم بیشتر مردم از مسافرین شان در حسین آباد استقبال می کنند.» ⏹ از اسنادی که، درباره مشایعت زائران موجود است، می توان نتیجه گرفت که بیشتر این مشایعت ها، با رفتن به نزدیکترین امامزاده محل(سکونت زائر) همراه است؛ یعنی زائر و مشایعت کنندگان قبل از حرکت، به نزدیکترین امامزاده محل سکونت شان می روند و پس از خواندن دعا، نماز و گاهی پخت و توزیع ولیمه بین مشایعت کنندگان، مراسم مشایعت را به اتمام می رسانند. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص71 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت دوازدهم 🔻بیرقْ زنان، در مراسم بدرقه 🔹یکی از مراسمی که، پس از خداحافظی و حرکت زوّار به سوی خانه خدا، مرسوم بود، مراسم «بیرقْ زنان» بود. ⏹در این رسم «خانواده زائر، چه مرد باشد چه زن، بعد از رفتن مسافرشان، بین اقوام و خویشان عَلَم تقسیم می کنند و به هر خانواده دو عَلَم می دهند، این عَلَم ها که بیشتر سبز رنگ هستند، سه گوش و پایه های آن به بلندی 75 سانتیمتر و از نی ساخته شده اند. صاحب خانه آن را بر سر درب ورودی منزل خود، نصب می کرد و تا زمانی که حاجی باز گردد و پس از آن هم تا زمانی که ازتابش آفتاب و باران پوسیده شود، برافراشته باقی می ماند.» ⏹در دزفول رسم بود که: «هر کس قصد زیارت خانه خدا را داشت، در روزهایی که برای خداحافظی و حلالیت طلبیدن نزد اقوام و دوستانش می رفت، پارچه ای سبز رنگ به رسم هدیه، به زن های خانواده، خلعت می داد؛ سپس این پاره، دوخته می شد و در روز هشتم ماه ذی الحجّه، مجلس شادی در خانه حاجی برپا می گشت و تمام همسایه ها، آشنایان، دوستان و اقوام حاجی، شرکت می کردند. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص72 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت سیزدهم 🔻فصل3:بیرقْ زنان، در مراسم بدرقه ⏹در این روز تمام لباس های زن و دختر حاجی باید سبز رنگ بوده و روسری های پولک دار بر سر می کردند. همچنین یک زن دایره زن نیز خبر می کردند تا اشعاری را با ضربِ دایره بخواند: ⏹آسارا زِلازِل حَجّی رَسیدَ منزلبود و سپس تا هنگام شب که مراسم بیرق زنان شروع می شد، این مجلس ادامه می یافت. هنگام شب نیز چند تن از مردان بزرگ فامیل به همراه پسران حاجی، پرچم هایی را که قبلًا درست کرده بودند، به بلندترین بام خانه می بردند و بنّای استادی را که دعوت کرده بودند، به تعداد بیرق ها، چاله می کند و بعد آن ها را نصب می کرد. در این هنگام دایره زن، دوباره مشغول می شد و زن ها هلهله(کِل) می کردند. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص73 🇮🇷 😍 🧐@iq_sargarmi ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت چهاردهم 🔻فصل3:بیرقْ زنان، در مراسم بدرقه ⏹این بار دایره زن برای بنّا شعر می خواند تا بنّا خوشحال شود و بیرق ها را بهتر بنشاند:این مراسم در میان شور و شادی به پایان می رسید و بعد از زدن بیرق ها، به همه حاضران، نفری یک بشقاب شیرینی می دادند که به آن شیرینی، «پا بیرق» گفته می شد. ⏹بدین ترتیب، روز دهم ذی الحجّه اگر یک نفر غیر دزفولی به دزفول می آمد، با منظره جالبی روبه رو می شد، چرا که در بیشتر پشت بام ها و روی سر پله های خانه حجّاج، بیرق هایی را می دید که با چوبِ رنگ آمیزی شده و پارچه های سبز رنگ، با بادی ملایم به حرکت درمی آیند. همچنین هر شخص تازه وارد، می توانست بفهمد که فلان حاجی چند اولاد پسر دارد، چون غیر از بیرق حاجی که از همه بزرگ تر بود، به تعداد پسرانش نیز بیرق زده می شد. ناگفته نماند که هر سال، حاجی هایی که سال های پیش به مکّه رفته بودند، دوباره بیرق می زدند؛ یعنی بیرق های قدیمی را در می آوردند و دوباره رنگ زده و پارچه نو به آن ها می دوختند و در سر درب منزل، نصب می کردند.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص74-75 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت پانزدهم 🔻فصل3:بیرقْ زنان، در مراسم بدرقه ⏹مراسم بیرق زنان و مجلس شور و شادی زنانه در شهر شوشتر نیز برگزار می شد، به طوری که پس از آنکه چند نفر، زائر مکّه را تا اهواز بدرقه کردند، درهمان روز خانواده زائر، زن های دیگر را برای رفتن به امامزاده عبدالله و دعا برای مسافر دعوت می کردند، و برای این مراسم شیر برنج شکری و نان تیری تهیه می دیدند؛ سپس بعد از زیارت، دعا و خوردن شیر برنج، به خوشحالی می پرداختند و ضمن دایره زدن، پایکوبی و کِل کشیدن این شعر را برای زائر می خواندند: far⏹ konom emoma گُلُو دِهام زنونَه zanonagolo deh m هه دُودُو حَجیونَه he do do hajjiyona خیر آیا خیر آیا حجّی از مکّه آیا hajji az makke ya 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص76 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت شانزدهم 🔻فصل3:بیرقْ زنان، در مراسم بدرقه ⏹در سومین روزی که زائر به سفر حج رفته بود، زن زائر به همراه چند زن دیگر با یک دایره و چند نان شیرینی به کنار رودخانه می رفتند. آنگاه نان شیرینی ها را که به آن «توشه حجّی» گفته می شد، در آب می انداختند و مشغول دایره زدن و کِل کشیدن می شدند و چنین می خواندند: مُورُوم سر «رِقتُ»morom sare "reqto " تُوشَه دِهام اوِto a deh m owe حجّی لاشه به لول hajji la e be lol سر تخت کُنَد خُوه sare taxt konad xova ⏹خانواده حاجی تا نه روز، هر روز با لباس سبز به امامزاده عبدالله می رفتند و در شب دهم، هفت بیرق سبز را که بالای هر یک از آن ها زنگوله ای است بر سر در حیاط نصب می کردند و در حالی که یک نفر هم چاووشی می خواند، در پی بیرق ها گوسفندی ذبح می کردند. فردای آن روز که روز دهم بود، خانواده حاجی، همسایه ها و اقوام خود را برای ناهار دعوت می کرد. غذای این روز «قلّیه» نام داشت. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص77 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
✳️سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت هفدهم 🔻فصل3:بیرقْ زنان، در مراسم بدرقه ⏹ بعد از خوردن ناهار، همگی به امامزاده عبدالله می رفتند. زنحاجی یک بیرق سبزِ کوچک، به دست می گرفت و جلوتر از همه به راه می افتاد و همسایه ها و خویشان هم به دنبال او تا امامزاده می رفتند. سپس زن حاجی برای شوهرش دعا می کرد. آنگاه زن ها به شادی و پایکوبی می پرداختند و این شعرها را می خواندند: آساره یکی دو تا s ra yeki dot حجّی رسید خونَه خداhajji resid xona xod ◀️آساره بُلَندَه s ra bolanda حَجی احرُوم بَنده . ری به ری کِنار سِزَه ri be ri kenare seza خیر خِوبی حَجّی آیاxeyre xobi hajji y هی بریم تافته سوز hey berim t fte soz بیرقامون بُون بلندن beyraq mon bone bolanden ری به ری مام زَردri be ri mame zard خیر خوبی حَجِی آیاxeyre xobi hajji y هی بریم تافته زرد . بیرقامون بُون بلندن beyraq mon bone bolanden ری به ری مام زَردri be ri mame zard خیر خوبی حَجِی آیاxeyre xobi hajji y هی بریم تافته زرد hey berim t fteye zard بیرقامون بون بلندن beyraq mon bone bolanden ری به ری سایه اموم ri be ri saye amome خیر خوبی حجّی آیاxeyre xobi hajji y هَی بریم پارچه کتون hay berim p r e katon 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص78 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت هجدهم 🔻فصل4:آش پشت پا، در مراسم بدرقه 🔹پختنِ آش پشتِ پا و توزیعِ آن بین اهالی محل، خویشان و نزدیکان، از آداب سفر به شمار می رود که خانواده زائر با حرکت مسافر خود، برای سلامتی و ایمنی مسافر به آن مبادرت می ورزد. ⏹ این سنت در شهرها و روستاهای مختلف با اسامی خاصّی؛ مانند آشِ پشت پا، پشت سر، پس پایی و جا گرمی نامیده می شود، و با توجه به سنت های محلی، طرز پخت این آش و حبوبات به کار رفته در آن متفاوت است. ⏹در زاهدان فسا: «بدرقه کنندگان زائر، موقعی که به‌خانه بازگشتند، خانواده زائر، با پنج کیلو آرد گندم، روغن گوسفندی، نخود و سبزی، آش می پزند و به خانه همسایه ها می فرستند، به طوری که به هفت خانه آش برسد و می گویند: این آش جا گرمی زوّار است.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص79 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت نوزدهم 🔻فصل4:آش پشت پا، در مراسم بدرقه ⏹در هونجان: «هنگامی که اقوام و خویشان زوّار، از گاراژ برمی گشتند، به منزل زائر می رفتند و با آردی که زائر، بر آن تیمم کرده بود، آش برگ یا آش رشته درست می کردند و پس از پخت، کاسه کاسه به در خانه ها می بردند و می گفتند: این آش پشت پایی زوّار یا نذری زوّار است.» ⏹در فیروزکوه: «میان اهالی گاوده نیز این چنین رسم بود که سه روز بعد از رفتن زوّار به زیارت، آشی به نام آشِ پشتِ پا می پختند و به تمامی اهل محل می دادند، برای اینکه زوّار به سلامت باز گردند.» در مبارکه لنجان، چنین رسم بود: «هنگام خروج زائر از منزل، یک سفره می آوردند که در آن مقداری آرد بود؛ سپس شخص زائر باید با آن آردها تیمّم می کرد و از خانه خارج می شد؛ سه روز پس از حرکت زائر، برای او آش پشتِ پا می پختند. برای پخت این آش از همان آردی استفاده می شد که زائر باآن تیمّم کرده بود. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص81 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت بیستم 🔻فصل4:آش پشت پا، در مراسم بدرقه ⏹در حسین آبادِ ناظم، از توابع ملایر: «سه روز پس از رفتن زائران، هر خانواده ای جداگانه، برای سلامتی مسافر خود، آش رشته پشت پایی می پخت و از همسایه ها و اقوام نزدیک دعوت می کرد که برای صرف این آش به خانه زائر بروند و آخر سر هم چند جام باقی مانده را به پشت بام می بردند و از ناودانی که به طرف مشرق؛ یعنی مقصد مسافر قرار داشت، به صحن حیاط سرازیر می کردند.» ⏹در علی آباد دو دانگه فریم: «روز سوم، آشپشتِ پا می دهند. این آش سه نوع است: آشِ دوغ، آشِ کشک و آش ترش؛ که البته یکی از این سه نوع آش را برای پختن انتخاب می کنند.» در تربت حیدریه: «وقتی خبر خروج زائر خانه خدا را از ایران می فهمیدند، روز بعد آشِ رشته درست می کردند و برای همسایه ها می فرستادند، به این آش، آشِ پشتِ پا می گفتند.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص82,83 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت بیست و یک 🔻فصل4:آش پشت پا، در مراسم بدرقه ⏹همان گونه که در اسناد آمده است، پختنِ آشِ پشتِ پا، در روز سوم، از مهم ترین کارهایی است که خانواده زائر خانه خدا، آن را برای مسافر خود انجام می دهد. تبرّک این آش، به خاطرآردی است که زائر با آن تیمّم کرده است. ⏹این مراسم در روستای بهمن از توابع آباده، به شکل جالبی برگزار می شود: «در این روستا صبح روز سوم، آردی را که زائر با آن تیمّم کرده و هنوز دست نخورده است، می آورند و مقدار یک منِ شاه(معادل شش کیلو) آرد به آن اضافه و سپس آن را خمیر می کنند. آنگاه اقوام زائر در خانه او جمع می شوند و مقداری عدس، نخود و سبزی های خشک از قبیل برگ چغندر، پیاز خشکه(پیاز را می کوبند و خشک می کنند) شِوید خشک و مقداری ادویه می آورند، سپس خمیر را چانه می کنند و چانه ها را روی تخته ایمی گذارند و با چوبی گرد به نام تیر «بَلَک بُری»خمیر را پهن می کنند و با چاقویی آن ها را به شکل و اندازه های مختلف که به صورت برگ است، می برّند. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص83,84 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت بیست و دوم 🔻فصل4:آش پشت پا، در مراسم بدرقه ⏹دو قطعه اوّلی را به صحرا می اندازند و می گویند: «را زَوارُمونُ بریدم» r) »(r zavvaromono boridam)؛ یعنی راه زوّارمان را کوتاه کردیم. آنگاه تمام چانه ها که پهن و بریده شد، دو چانه آخری را به شکل یک زن و یک مرد درست می کنند و اسم آن ها را «مومو هوا و بوموهوا» می گذارند. وقتی بَلَک بری تمام شد، مقداری سبزی خشک کرده را همراه با روغن، داخل ظرفی سرخ می کنند، آنگاه مقداری کشک به سبزی سرخ کرده می افزایند. ⏹ بعد عدس ونخود پخته شده را با کمی آب در ظرف می ریزند و آن ها را می جوشانند. هنگامی که آب به جوش آمد، بَلک های بریده شده را داخل ظرف دیگ می ریزند و «موموهوا و بوموهوا» را هم داخل دیگ قرار می دهند تا پخته شود. وقتی آش پخته شد، آنگاه آش بَلک یا آشِ پسِ پا را کاسه کاسه، به خانه دوستان، همسایگان و اهل دِه می فرستند. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص85 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت بیست و سوم 🔻فصل4:آش پشت پا، در مراسم بدرقه ⏹سپس «بوموهوا و موموهوا» را داخل ظرفی گذاشته و آن را به یک زن می دادند تا به همراه ظرف، بدون آن که پشت سر خود را نگاه کند، سر جوی آب رود و «بوموهوا و موموهوا» را در آب اندازد و بگوید: همین جور که شما خود او میریک، مسافر مَنُم زید بیا؛ ( hamin jur ke oma xod ow miriyk mosafere manom zid baya ) ⏹سپس بدون آنکه به پشت سر خود نگاه کند، به خانه برمی گشت. در واقع آش پس پا را برای سلامتی مسافر می پختند.» (1) سیرجانی ها نیز: «به پختن آش قپاپا(پشتِ پا) اهمیت می دادند و بر این عقیده بودند که این آش، باید در منزل مسافر و به هزینه خانواده او تهیه شود و 7 تا 40 نفر از آن بخورند. بنابراین طبق سنت، در سومین، پنجمین یا هفتمین روز، آش می پختند و عده ای را به صرف آن دعوت می کردند و مقداری نیز بین همسایگان توزیع می کردند. 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص85 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie
سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم 💠بدرقه/قسمت بیست و ششم 🔻فصل4:آش پشت پا، در مراسم بدرقه ⏹از این رو مهم ترین کارکرد آش پشت پا، سلامتی مسافر و دعا برای ایمنی سفر بوده است: «این آش را نذر می کنند که مسافرشان به سلامت به مقصد برسد. به طوری که وقتی مسافر به مکه معظّمه رسید با اولین نامه و حالا با اولین تلفن در منزل حاجی آش پشتِ پا می پزند و آن آش را کاسه کاسه می کنند و برای قوم و خویش و همسایه ها می برند و به آن ها می گویند: ⏹ آشِ پشت پای فلانی است که به مکه رفته و همسایه هم دعا می کند که به سلامت و قبولی حج به میهن‌برگردد.» 📚سفرهای زيارتی در فرهنگ مردم/ص90 🇮🇷 😍 ✈️ @gardeshgarie