خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_دویستُ_هفتم ديگري گفت: من ديدم كه زدنش. با همان انفجارهاي اول افت
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_دویستُ_هشتم
اوج مظلوميت
راوی: مهدی رمضانی
با اينکه سن من زياد نبود اما خدا لطف کرد تا با بهترين بندگانش در گردان کميل همراه باشــم.
ما در شب شروع عمليات تا کانال سوم رفتيم.
اين کانال کوچک بود و تقريباً يک متر ارتفاع داشت.
بر خلاف کانال دوم که بزرگ و پر از موانع بود.
آن شــب همه بچه ها به ســمت کانال دوم برگشتند.
کانالي که بعدها به نام «کانال کميل» معروف شد. من به همراه ديگر نيروها پنج روز را در اين کانال سپري کردم.
از صبــح روز بعد، تــک تيراندازان عراقــي هر جنبنــده اي را هدف قرار مي دادند.
ما در آن روزهاي محاصره، دوران عجيبي را سپري کرديم.
يادم هســت که ابراهيم هادي، با آن قدرت بدني و با آن صلابت، كانال را سرپا نگه داشته بود!
فرمانده و معاون گردان ما شهيد و مجروح شدند.
براي همين تنها كسي كه نيروها را مديريت مي كرد ابراهيم بود.
او نيروها را تقسيم كرد.
هر سه نفر را يك گروه و هر گروه را با فاصله، در نقطه اي از كانال مستقر نمود.
يك نفر روي لبهے كانال بود و اوضاع را مراقبت مي كرد. دو نفر ديگر هم در داخل كانال در كنار او بودند.
✍ادامه دارد...
شهدا را یاد ڪنیم با ذڪر صلوات⚘
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»