خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_سیو_دوم دادزد: بچه ها ڪجا رفتيد؟! بياييد گردوها رو برداريد! بعد ه
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_سیو_سوم
به دوســتانش هم توصيه میڪرد ڪه: اگر ورزش براے خدا باشــد، می شــه عبادت.
اما اگه به هر نيت ديگه اے باشه ضرر میڪنين.
توے زمين چمن بودم. مشــغول فوتبال.
يڪدفعه ديدم ابراهيم در ڪنار سڪو ايســتاده. سريع رفتم به سراغش.
سلام ڪردم و باخوشحالي گفتم: چه عجب، اين طرف ها اومدے؟!
مجله اے دستش بود. آورد بالا و گفت: عڪست رو چاپ ڪردن!
از خوشــحالي داشــتم بال در مي آوردم، جلوتر رفتم و خواستم مجله را از دستش بگيرم. دستش را ڪشيد عقب و گفت: يه شرط داره!
گفتم: هر چي باشه قبول دوباره گفت: هر چي بگم قبول میڪني؟
گفتــم: آره بابا قبول. مجله را به من داد. داخل صفحه وســط، عڪس قدے
و بزرگي از من چاپ شــده بود. در ڪنار آن نوشــته بود: «پديده جديد فوتبال جوانان»
و ڪلي از من تعريف ڪرده بود. ڪنار سڪو نشستم. دوباره متن صفحه را خواندم.
حسابي مجله را ورق زدم.
بعد سرم را بلند ڪردم و
گفتم: دمت گرم ابرام جون،
خيلي خوشحالم ڪردے،
راستي شرطت چي بود!؟
آهسته گفت: هر چي باشه قبول ديگه؟ گفتم: آره بابا بگو، ڪمي
مڪث کرد و گفت: ديگه دنبال فوتبال نرو!!
خشڪم زد. با چشــماني گرد شــده و با تعجب گفتم: ديگه فوتبال بازے نڪنم؟!
يعني چي، من تازه دارم مطرح مي شم!!
گفت: نه اينڪه بازے نڪني، اما اينطورے دنبال فوتبال حرفه اے نرو. گفتم: چرا؟!
✍ادامه دارد...
شهدا را یاد ڪنید با ذڪر صلوات
✨🌱✨🌱✨🌱✨
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
━━━ ━━━ ━━━