خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_هشتادو_هفتم در جريان آن حمله يكي از زنان اين شهر با ضربات داس دو
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_هشتادو_هشتم
از نوجوان تا پيرمرد، از افراد بي ســواد تا فارغ التحصيل دكتري، از بچه هاي بسيار متدين و اهل نماز شب، تا كساني كه در همان گروه نماز را فرا گرفتند.
از بچه هــاي حوزه رفتــه تا كمونيســت هاي توبه كرده
و... بــه اين ترتيب همه گونه نيرو در جوّي بسيار صميمي و دوست داشتني دور هم جمع شدند.
افــراد اين گروه تقريباً چهل نفره، در يك چيز با هم مشــترك بودند
و آن شجاعت و روحيه بالاي آن ها بود.
ابراهيم كه عملا مسئوليت گروه را برعهده داشــت هميشه مي گفت: ما فرمانده نداريم و از طريق محبت و دوستي خيلي خوب گروه را رهبري مي كرد.
سيستم اداره گروه به صورتي بود كه همه كارها خودجوش انجام مي شد و تقريباً كسي به ديگري امر و نهي نمي كرد.
بيشتر كارها با همفكري پيش مي رفت و بيشتر از همه جواد افراسيابي و رضا گوديني همراهان هميشگي ابراهيم بودند.
يكي از برنامه هاي روزانه گروه، كمك به مردم محلي وحل مشكات آن ها بود.
بسياري از نيروهاي محلي گيلان غرب نيز از اين طريق به گروه جذب شدند.
فعاليت گروه اندرزگو، بيشتر تشكيل
تيم هاي شناسايي و عملياتي بود. عبــور از ارتفاعــات و تهيه نقشــه هاي دقيق و صحيح از منطقه دشــمن، از ديگركارها بود.
روش ابراهيم در شناسايي ها بسيار عجيب بود. نيمه هاي شب به همراه افراد از ارتفاعات عبور مي كردند.
آن ها پشــت نيروهاي دشمن قرار مي گرفتند و از محل استقرار و تجهيزات دشمن اطلاعات بســيار دقيقي را به دســت مي آوردند.
مي گفت: اگر چنين كاري انجام نگيرد معلوم نيست در عمليات ها موفق شويم. پس بايد شناسائي ما دقيق و صحيح باشد.
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd