eitaa logo
خودسازے و تࢪڪ گناھ
1.8هزار دنبال‌کننده
688 عکس
813 ویدیو
46 فایل
https://eitaa.com/joinchat/2173240167C847a1cc6ec گروه پاسخ به سؤالات شرعی خانمها‌ ⚘💙 ﷽ ✍پیامبر اڪرم صلی الله علیه و آله و سلم: گنهڪارے ڪه به رحمتِ خدا اميدوار است از عابدِ مأيوس، به درگاهِ خدا نزديڪتر است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 اگر در زندگیتان شڪاف‌هایی هست، دليل آن اين ‌است ڪه از "بندگى" ‌تان براے خداے متعال ڪم گذاشته ‌ايد. • ˹  @gasedaak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 🌹شهـــید احمد علی نیری: (عارف شهید) هر کس سه روز از گناه دوری کند خدا به او عنایت میکند و هر کس چهل روز از گناه دوری کند، گوش و چشم او باز خواهد شد. @gasedaak
نگران‌ هر چیزی‌ باشی؛ خودت‌ را فدای‌ آن‌ کرده‌ای برای‌ چیزی‌ خودت‌ را قربانی‌ کن‌ که‌ بیارزد! تنها چیزی‌ که‌ ارزش‌ نگران‌ شدن‌ دارد عدم‌ رضایت‌ خدا و وَلی‌ خـداست...:)♥️🌱 @gasedaak
1. مرد باید در حال نماز عورتین خود را بپوشاند، هر چند کسی او را نمی‌بیند و بهتر است از ناف تا زانو را بپوشاند. 2. زن باید در موقع نماز تمام بدن و موی خود را با پوششی که کاملاً بدن را می‌پوشاند بپوشاند، ولی پوشاندن صورت به مقداری که شستن آن در وضو واجب است و دستها تا مچ و پاها تا مفصل ساق لازم نیست. توجه: 1. از آنجا که چانه، جزیی از صورت است، لذا لازم نیست در نماز آن را بپوشاند، ولی پوشاندن قسمت پایین چانه واجب است. 2. پوشاندن پاها تا مفصل ساق در صورتی که نامحرم حاضر باشد واجب است. 3. هرگاه در بین نماز متوجه شود که مقداری از موهایش پیداست و فوراً آن را بپوشاند نمازش صحیح است مگر زمانی که ظاهر شدن مو عمدی باشد. 4.  اگر نمازگزار بعد از نماز بفهمد که در نماز پوشش واجب را نداشته، نمازش درست است. @gasedaak
👆وقتی حجاب از جوامع غربی رفت👆 🔸حالا یک عده مرتب بگویند: تا مشکلات اقتصادی حل نشه کاری به حجاب مردم نداشته باشید. تا مشکلات اقتصادی حل نشه کاری با فرهنگ نداشته باشید... در حوزه فرهنگ، تعلل و سهل‌اندیشی منجر به جابه‌جایی معروف و منکر و از بین رفتن سنت‌های حسنه و جایگزینی منکرات و خبیثات در زندگی آحاد جامعه خواهد شد. 🔹برای مقابله با هر منکری فردا دیر است همین حالا باید اقدام کرد... نشر = صدقه جاریه
⭕️ معیار در پوشش بانوان 🔹چادر برای بانوان، حجاب برتر اسلامی است؛ البته هر پوششی که شرایط ذیل را داشته باشد به عنوان حجاب اسلامی محسوب می شود: 🔹تمامی بدن (به جز صورت و دست ها تا مچ) را بپوشاند. 🔹هرگونه آرایش و زینت را (حتی در صورت و دست ها تا مچ) بپوشاند. 🔹به گونه ای نباشد که توجه نامحرم را جلب کند. 🔹برجستگی های بدن را ـ به شکل تحریک کننده و مفسده انگیز، آشکار نکند. 🔹موجب انگشت نما شدن در میان مردم نشود. 🔹از لباس های مخصوص مردان نباشد. ------------------ 📎 📎 @gasedaak
✳️ زنند! 🌟یکی از شاگردان روشن ضمیر، مرحوم (رحمه الله علیه)نقل می کند: 📌 دو ساله‌ام – که اکنون حدود چهل سال دارد – در منزل کرده بود و مادرش چنان او را زد که نزدیک بود نفس بند بیاید. 📌 پس از یک ساعت کرد، تب شدیدی که به پزشک مراجعه کردیم و در شرایط اقتصادی آن روز شصت تومان نسخه و دارو شد، ولی تب قطع نشد، بلکه شدیدتر شد. 📌مجدداً به مراجعه کردیم و این بار چهل تومان بابت هزینه درمان پرداخت کردیم که در آن روزگار برایم سنگین بود. 📌باری، شب هنگام جناب شیخ رجبعلی خیاط را در سوار کردم تا به جلسه برویم همسرم نیز در ماشین بود، جناب شیخ که سوار شد، اشاره به خانم کردم و گفتم: والده بچه‌هاست، تب کرده، هم بردیم ولی تب او قطع نمی‌شود. ⚠️شیخ نگاهی کرد و خطاب به همسرم فرمود: « بچه را که آن طور نمی‌زنند،استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب می‌شود. » چنین کردیم تب او قطع شد!. @gasedaak
🔴 ... خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد. پس قافله ای را نیازمند آب نمود تا او را از چاه بیرون آورد سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود تا او را به فرزندی بپذیرد سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود تا او عزیز مصر شود. اگر خدا عهده دار کارت شود همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند فقط با صداقت بگو . . @gasedaak
🌷 : هر کس بسیار استغفار کند، خدا برای او از هر غمی گشایش، از هر تنگنایی رهایی و از جایی که انتظار ندارد، روزی اش می دهد. 📗 حدیث ۲۹‌۴۱ @gasedaak
خودسازے و تࢪڪ گناھ
📝 #متن_ڪتاب_سه_دقیقه_در_قیامت 🔖 #تجربه_نزدیک_به_مرگ_جانباز_مدافع_حرم 📝 #قسمت_چهارم 👇 🔍فهمیدم ڪه
📝 🔖 📝 👇 🔰کنار هر نوشته چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت.😢 وقتی به آن خیره می شدیم مثل فیلم به نمایش در می آمد، 😢 درست مثل قسمت ویدئو در موبایل های جدید فیلم آن ماجرا را مشاهده می‌کردیم با تمام جزئیات.😳😔 یعنی در مواجهه با دیگران حتی فکر افراد را هم می‌دیدیم لذا نمی شد هیچ کدام از این کارها را انکار کرد.😢 غیر از کارها حتی نیت های ما ثبت شده بود.آنها همه‌چیز را دقیق نوشته بودند.😭😳 ✨جای هیچگونه اعتراضی نبود، تمام اعمال ثبت بود. هیچ حرفی هم نمیشد زد...😭 💠اما خوشحال بودم که از کودکی همیشه همراه پدرم در مسجد و هیئت بودم و خودم را از همین حالا در بهترین درجات بهشت می دیدم!😌 💥همینطور که به صفحه اول نگاه می‌کردم و به اعمال خودم افتخار می کردم یک دفعه دیدم یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن است!!😰😰 ⚫️ صفحه ای که پر از اعمال خوب بود ناگهان تبدیل به کاغذ سفید شده بود!😭 🔷با عصبانیت به آقایی که پشت میز نشسته بود گفتم: چرا اینها محو شد؟مگه من این همه کارهای خوب نکرده ام؟😭😡 🔰گفت:بله درسته،اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی.اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد.😏 🔘با عصبانیت گفتم چرا، چرا همه اعمال من؟؟😰😰 او هم غیرمستقیم اشاره کرد به حدیثی از پیامبر که می فرماید: سرعت نفوذ آتش در گیاه خشک، به پای سرعت اثر غیبت در نابودی حسنات بنده نمی رسد.😏😱 🔹رفتم صفحه بعد. 🔮آن روز هم پر از اعمال خوب بود،نماز اول وقت مسجد، بسیج، هیئت،رضایت پدر مادر و.. تمام اعمال خوب، مورد تایید من بود.👌 🔍آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خیلی ها مثل من بچه مثبت بودند،خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماماً برای من یادآوری می شد،اما با تعجب به یکباره مشاهده کردم که دوباره تمام اعمال من در حال محو شدن است!😭😢 ❗️گفتم: این دفعه چرا! من که در این روز غیبت نکردم؟😱 ✅جوان گفت: یکی از رفقای مذهبیت را مسخره کردی،این عمل زشت باعث نابودی اعمال شد. سپس بدون اینکه حرفی بزند آیه ۳۹ سوره یاسین برایم یادآوری شد: ⛔️ روز قیامت برای مسخره کنندگان روز حسرت بزرگی است. "یا حسره علی العباد ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزون"😱 ♻️خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد. من خیلی اهل شوخی و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم اگه اینطور باشه که خیلی اوضاع من خرابه...!😱😢😭 🔷رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم اما در این شوخی ها با رفقا گفتیم و خندیدیم اما به کسی اهانت نکردیم.👌😢 🔆 غیبت نکرده بودم،هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین شوخی ها و خنده ها به عنوان کار خوب ثبت شده بود.😢 ✅با خودم گفتم: خدا را شکر. یاد حدیثی افتادم که امام حسین علیه السلام می فرماید: برترین اعمال بعد از اقامه نماز شاد کردن دل مومن است. البته از طریقی که گناه در آن نباشد..😰 📿خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد با تعجب دیدم ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده!☺️ 🔅به آقایی که پشت میز نشسته بود با تعجب و لبخند گفتم: من که در سنین نوجوانی مکه نرفتم.😢 💥گفت:ثواب حج ثبت شده، برخی اعمال باعث می شود که ثواب چندین حج در نامه عمل شما ثبت شود، مثل اینکه از سر مهربانی به پدر و مادر نگاه کنید، یا مثلاً زیارت با معرفت امام رضا علیه السلام و...😌 ⚡️ اما دوباره مشاهده کردم که یکی یکی از اعمال خوب من در حال پاک شدن است دیگر نیاز به سوال نبود خودم مشاهده کردم که آخرش با رفقا جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم.😢 ❄️یاد آیه ۶۵ سوره زمر افتادم که میفرمود برخی اعمال باعث حبط و نابودی اعمال خوب انسان میشود...😢 🔆به دو نفری که در کنارم بودند گفتم: شما یک کاری بکنید! همینطور اعمال خوب من دارد نابود می شود!!😭😭😭 🍃سری به نشانه ناامیدی و این که نمی‌توانند کاری انجام دهند برایم تکان دادند.😔😔 همینطور ورق می‌زدم و اعمال خوبی را می‌دیدم که خیلی برایش زحمت کشیده بودم اما یکی یکی محو می‌شد...😭😭 🔴فشار روحی شدیدی داشتم،کم مانده بود دق کنم...😱😱 نابودی همه ثروت معنوی ام را به چشم می دیدم اما نمی دانستم چه کار کنم...😰😰😱 ادامه دارد... 🌹✨ @gasedaak
خودسازے و تࢪڪ گناھ
📝 #متن_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت 🔖 #تجربه_نزدیک_به_مرگ_جانباز_مدافع_حرم 📝 #قسمت_پنجم 👇 🔰کنار هر نوش
📝 🔖 📝 👇 💠خیلی ناراحت بودم،ای کاش کسی بود که می‌توانستم گناهانم را گردن او بیاندازم و اعمال خوبش را بگیرم.😢😢 اما هرچی میگذشت بدتر میشد..😔 🔆جوان پشت میز ادامه داد: وقتی اعمال شما بوی ریا بدهد پیش خدا هیچ ارزشی ندارد. اعمال خالصت را نشان بده تا کارت سریع حل شود.😢😢 ✅ همانطور که با ناراحتی کتاب اعمال را ورق می زدم ناگهان دیدم بالای صفحه با خط درشت نوشته شده:😢 🔅نجات یک انسان🔅👌 🔷خوب به یاد داشتم که ماجرا چیست. به خودم افتخار کردم وگفتم: خدا راشکر این کار را واقعاً خالصانه برای خدا انجام دادم.😌👌 🔮 ماجرا از این قرار بود که یک روز در دوران جوانی با دوستانم برای شنا کردن اطراف سد زاینده رود رفته بودیم. رودخانه پر از آب بود.😢 🛡ناگهان صدای جیغ و داد یک زن و مرد همه را میخکوب کرد. یک پسر بچه داخل آب افتاده بود و دست و پا میزد.😭😔 🔵 من شنا و غریق نجات بلد بودم. آماده شدم که به داخل آب بروم اما رفقایم مانع شدن آنها گفتند اینجا نزدیک سد است و خطرناک...😢😱 🔸 اما یک لحظه با خودم گفتم: فقط برای خدا و پریدم توی آب.😔 خدا را شکر که توانستم این بچه را نجات بدهم .او را به ساحل آوردم و با کمک رفقا بیرون آمدیم.👌👌 ♦️پدر و مادرش از من تشکر کردند و شماره تماس و آدرس من را گرفتند.👌 💠 این عمل خالصانه خیلی خوب در پیشگاه خدا ثبت شده بود.خوشحال بودم که لااقل یه کار خوب با نیت الهی پیدا کردم.👌 ⛔️اما یکباره مشاهده کردم که این عمل خالصانه هم در حال پاک شده است!!😢 ❗️ با ناراحتی گفتم:مگر نگفتی فقط کارهایی که خالصانه برای خدا باشد حفظ می‌شود؟؟ من این کار را فقط برای خدا انجام دادم،پس چرا دارد پاک میشود؟؟😱😱😰😰 ☘جوان لبخندی زد و گفت: درست می‌گویی اما شما در مسیر برگشت به سمت خانه با خودت چه گفتی؟😰😱 ⚡️یکباره فیلم آن لحظات را دیدم.. نیت درونی من مشغول صحبت بود! من با خودم می گفتم: خیلی کار مهمی کردم.. اگر جای پدر و مادر این بچه بودم به همه خبر می دادم که یک جوان به خاطر فرزند ما خودش را به خطر انداخت.😢 💥اگر من جای مسئولین استان بودم یک هدیه حسابی تهیه می‌کردم و مراسم ویژه می گرفتم اصلا باید خبرنگاری ها و روزنامه ها با من مصاحبه کنند..😰😥 ❄️خلاصه فردای آن روز تمام این اتفاقات افتاد، روزنامه‌ها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به دیدنم آمد و یک هدیه حسابی برای من آوردند.😰 ✨جوان پشت میز گفت: اول برای رضای خدا کار کردی اما بعد خرابش کردی! آرزوی اجر دنیایی کردی و مزدت را هم گرفتی درسته؟☹️☹️ 🍂گفتم راست می گویی.. همه اینها درست است. بعد با حسرت عظیمی گفتم: چه کار کنم دستم خیلی خالیه.😢😭 ☘جوان پشت میز گفت:خیلی ها کارهایشان را برای خدا انجام می‌دهند اما باید تلاش کنند تا آخر این اخلاص را حفظ کنند. بعضی ها کارهای خالصانه را در همان دنیا نابود می‌کنند!😩😫😩 🌾حسابی به مشکل خورده بودم.. اعمال خوبم به خاطر شوخی ها و صحبت های پشت سر مردم و غیبت‌ها نابود میشد و اعمال زشت من باقی می ماند.😩😢 🍃البته وقتایی که یک کار خالصانه انجام داده بودم همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت می‌شد،چرا که در قرآن آمده بود: ان الحسنات یذهبن السیئات..کارهای نیک گناهان را‌ پاک میکند.😢 🌿زیارت های اهل بیت در نامه عمل من بسیار تاثیر مثبت داشت.البته زیارت های با معرفتی که با گناه آلوده نشده بود.😢 🌕اما خیلی سخت بود! هر روزِ ما دقیق بررسی و حسابرسی می‌شد کوچکترین اعمال مورد بررسی قرار می گرفت.😰 🍀به یکی از روزهای دوران جوانی رسیدیم اواسط دهه هشتاد! 🥀 یکدفعه جوان پشت میز گفت: به دستور آقا اباعبدالله الحسین ۵ سال از اعمال شما را بخشیدیم و این ۵ سال بدون حساب طی می شود.😊 💥با تعجب پرسیدم یعنی چی؟ گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوبتان باقی می ماند.😊 ❄️نمیدانید چقدر خوشحال شدم.۵ سال بدون حساب و کتاب!!😌 گفتم: علت این دستور آقا برای چه بود؟🙊 🍀 همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند..👌 ادامه دارد.. @gasedaak
خودسازے و تࢪڪ گناھ
📝 #متن_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت 🔖 #تجربه_نزدیک_به_مرگ_جانباز_مدافع_حرم 📝 #قسمت_ششم 👇 💠خیلی ناراحت ب
📝 🔖 📝 👇 💥بعد از سقوط صدام در دهه هشتاد چندبار به کربلا رفته بودم.👌 دریکی از این سفرها پیرمرد کرولالی با ما بود که مسئول کاروان به من گفت: میتوانی مراقب این پیرمرد باشی؟😰 🔰خیلی دوست داشتم‌  تنها باشم و با مولای خود خلوت کنم اما با اکراه قبول کردم.😐 ♦️پیرمرد هوش و حواس درست حسابی هم نداشت و دائم باید مواظبش میشدم تا‌ گم نشود.تمام سفر من تحت شعاع حضور پیرمرد سپری شد.😰 🍃حضور قلب من کم رنگ شده بود، هر روز پیرمرد با من به حرم می آمد و برمی‌گشت چون باید مراقب این پیرمرد میبودم.🙈 ✔️روز آخر قصد خرید یک لباس داشت فروشنده وقتی فهمید متوجه نمی شود قیمت راچند برابر گفت. جلو رفتم و گفتم:چه می‌گویی آقا؟ این آقا زائر مولاست،این لباس قیمتش خیلی کمتر است...😡 🍀 خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزانتر برای پیرمرد خریدم و او خوشحال و من عصبانی بودم.😐 ♦️ با خودم گفتم:عجب دردسری برای خودم درست کردم! این دفعه کربلا اصلاً حال نداد... 🔆یکدفعه دیدم پیرمرد ایستاد روبه حرم کرد و با انگشت دستش من را به آقا نشان داد و با همان زبان بی زبانی برای من دعا کرد.👌 🌷جوان پشت میز گفت: به دعای این پیرمرد آقا امام حسین علیه السلام شفاعت کردند و گناهان ۵ ساله را بخشیدند.😉 باید در آن شرایط قرار می‌گرفتید تا بفهمید که بعد از این اتفاق چقدر خوشحال شده بودم.😉 🍃 صدها برگ در کتاب اعمال من جلو می رفت،اعمال خوب این سال ها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود.👌 💥در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم شب های جمعه همه دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن فعالیت نظامی و.. داشتیم.👌 ❎ در پشت محل پایگاه، قبرستان شهرستان ما قرار داشت. ما هم بعضی وقت ها دوستان خودمان را اذیت می کردیم. البته تاوان تمام این اذیت ها را در آن جا دادم.😰 ♻️یک شب زمستانی برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی میتواند الان به ته قبرستان و برگردد؟😩 💠 گفتم: اینکه کاری ندارد. من الان می روم. او به من گفت باید یک لباس سفید بپوشی. من از سر تا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم.😰👌 🔷 صدای خس خسِ پای من بر روی برف از دور شنیده می‌شد. اواخر قبرستان که رسیدم صوت قران شخصی را شنیدم...👌 🔸 یک پیرمرد روحانی از سادات بود شب های جمعه تا سحر داخل یک قبر مشغول قرائت قرآن می شد.👌 🔮فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند!🙈 می خواستم برگردم اما با خودم گفتم اگر الان برگردم رفقا من را به ترسیدن متهم می کنند. 🛡 برای همین تا انتهای قبرستان رفتم هرچی صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر می شد. از لحنش فهمیدم که ترسیده ولی به مسیر ادامه دادم.👌 📘 تا این که بالای قبر رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود. تا مرا دید فریاد زد و حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم. پیرمرد رد پایم را در داخل برف گرفت و دنبال من آمد.👌😢 🌾وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود .ابتدا کتمان کردم اما بعد معذرت خواهی کردم و با ناراحتی بیرون رفت .😢 🍀حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عمل حکایت آن شب را دیدم!😔 🌒نمی دانید چه حالی بود وقتی گناه یا اشتباهی را در نامه عمل می دیدم مخصوصاً وقتی کسی را اذیت کرده بودم از درون عذاب می کشیدم.😔😢 ⚡️از طرفی در این مواقع باد سوزان از سمت چپ وزیدن می‌گرفت.طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ می شد. وقتی چنین عملی را مشاهده کردم و گونه آتش در نزدیکی خودم دیدم دیگر چشمانم تحمل نداشت.😱😱 💫 همان موقع دیدم که این پیرمرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. 😢 💥سپس به آن جوان گفت: من از این مرد نمیگذرم او مرا اذیت کرد و ترساند.😡 من هم گفتم به خدا من نمی دانستم که سید در داخل قبر دارد عبادت می کند.😔😢 💮جوان به من گفت: اما وقتی نزدیک شد فهمیدی که دارد قرآن می‌خواند چرا برنگشتی؟😢 دیگر حرفی برای گفتن نداشتم...😔 ♻️ خلاصه پس از التماسهای من، ثواب دو سال از عبادت هایم را برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود. دوسال نمازی که بیشتر به جماعت بود...دو سال عبادت را دادم فقط به خاطر اذیت و آزار یک مومن...!😒 ادامه دارد.. @gasedaak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 : در شگفتم از كسى كه در پى گمشده اش مى گردد، ولى خود را گم كرده و آن را نمى جويد عَجِبتُ لِمَن يُنشِدُ ضالَّتَهُ وقَد أضَلَّ نَفسَهُ فَلا يَطلُبُها! 📔غررالحكم حدیث 6266 ☀️ اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ @gasedaak
☀️ "الهي" بـوي ِناب"بهشـت"ميدهد همـۀ "نامهاي"قشـنگ ِ"تــو ميگذارمشان روي ِزخمهاي "دلم" گفـته بـودي "اَلجَّبار" يعني: کسي کـه "جُـبران مــيکند" همـۀ شکستگـيهايِ "دلت" را گفـــــته بودي "اَلمُصَـوِّر" يعني: کسي کــه از "ُنو مـيسـازد" همۀ آنچه را که "ويـران" شـده اسـت درون ِ "دلت" گفــته بـودي"الشّـافـي" يعني کسي کـــه "شِفاَء" مـيدهد تمام ِ "زخمهـايِ عميق " و "ناعـلاج" را هـواي ِ"دلم" سبک ميشود بــا زمزمه نامهايِ زيبايت نَفـس ميکشــم در هوايِ "مهربانيهـايِ نابت "الهي" سپاس که هستي و خدايي ميکني. @gasedaak
- - : هر چقدر علاقه به خواندن قرآن دارید ؛ همان اندازه علاقه به دیدارِ امام زمانتان دارید :)) _دیگه‌ خودت‌ علاقتو بسنج!!_ 🌱 @gasedaak
💫👌 🥀 : سستی در نماز❗💔 ترک تلاوت قران❗️💔 ترک ذکر الله❗️💔 ترک نماز جماعت❗️💔 غیبت کردن❗️😕 بی احترامی به والدین❗️😡😳 رعایت نکردن حقوق دیگران❗️😏 مشغول بودن به کارهای بیهوده❗️🤳 👈کدام یک از این موارد در ما وجود داره؟ کمی فکر کنیم✧‎‌‌‎‌‌‎‌‌ اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ* @gasedaak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻منم فکر می‌کردم دکتر مَحرَمه ولی مثل اینکه سخت در اشتباه بودم!🤦🏻‍♀ | | @gasedaak ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
"👀💙" - (ره) : انسان بین دو بی نهایت قرار گرفته است بی نهایت صعود ،بی نهایت سقوط انتخاب با شماست(: |🌱 @gasedaak
چیزی‌ که‌ نمیتوانی‌ در قیامت از اون‌ دفاع‌ کنـی نه‌ ببین،‌ نه‌ بنویس، نه‌ بشنو، نه‌ بگو(: 🌱 @gasedaak
درهر جنگی‌ یک‌‌ سنگر مقدم وجود‌ دارد‌ که‌ اگر دشمن‌ آن‌ را بگیرد، عملا‌ موفق‌ و‌ پیروز‌ شده‌ است!! سنگر اول‌ اسلام‌ و‌ بانوی‌ اسلامی، حجاب‌ِ‌ اوست..🌱 ᯥ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱 @gasedaak
(ع): توكل بر خداوند، مايه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است. بحارالأنوار(ط-بيروت) ج75، ص79 ' ح56 @gasedaak
تقاضا میکنم هفته‌ای یک دفعه موعظه‌ای بشنوید، موعظه قساوت دل را از بین می برد و دل را زنده میکند، فرمودند در شنیدن اثری هست که در دانستن نیست اگر میدونی هم باز بشین گوش بده...! حجت الاسلام عالی🪴 @gasedaak
خودسازے و تࢪڪ گناھ
: ترحّم به ناتوانان، رحمت حق را فرود مى‌آورد. 📚غرر الحكم، حدیث ۵۴۱۵ @gasedaak
خودسازے و تࢪڪ گناھ
📝 #متن_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت 🔖 #تجربه_نزدیک_به_مرگ_جانباز_مدافع_حرم 📝 #قسمت_هفتم 👇 💥بعد از سقوط
📝 متن کتاب 🔖 مرگ_جانباز_مدافع_حرم 📝 👇 ☘اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم:حرمت مومن از کعبه بالاتر است.😢 💥 در لابلای صفحات اعمال خودم به یک ماجرای دیگر از آزار مومنین برخوردم،کسی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی داشتیم و همدیگر را سرکار می گذاشتیم.😢 ✔️ یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و بدجوری ضایعش کردم. موقع خداحافظی از او عذرخواهی کردم او هم چیزی نگفت.😭 🔅روز آخر که می خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم دوباره به او زنگ زدم و گفتم: فلانی به تو خیلی بد کردم تو را یک بار  ضایع کردم .بعد در مورد عمل جراحی گفتم تا گفت: حلال کردم،ان شاالله که سالم برمیگردی.☺️ 👌آن روز در نامه عمل همان ماجرا را دیدم. ✅ جوان پشت میز گفت: این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد، اگر رضایتش را نمی گرفتی باید تمام اعمال خوب خودت را می دادی تا رضایتش را کسب کنی.😉 💠مگر شوخی است آبروی یک مومن را بردی!!😐 ♨️می خواستم همانجا زارزار گریه کنم.برای یک شوخی بی مورد دو سال عبادت هایم را دادم. برای یک غیبت بی‌مورد بهترین اعمال خوب من محو می‌شد...😩😩 🔘چقدر حساب خدا دقیق است،چقدر کارهای ناشایست را به حساب شوخی انجام دادیم و حالا باید افسوس بخوریم...😰 🍀 در این زمان جوان پشت میز گفت: شخصی اینجاست که ۴ سال منتظر شماست، این شخص اعمال خوبی داشته و باید به بهشت برزخی برود اما معطل شماست.😕😏 🔮با تعجب گفتم:از کی حرف میزنی؟😩😰 🔶ناگهان یکی از پیرمرد های مسجد مان را دیدم که در مقابل هم و در کنار همان جوان ایستاد. خیلی ابراز ارادت کردوگفت:کجایی،چند سال منتظر تو هستم.😰 🔵بعد از کمی صحبت پیرمرد ادامه داد: زمانی که شما در مسجد و بسیج مشغول فعالیت فرهنگی بودید تهمتی را در جمع به شما زدم،برای همین آمدم که حلالم کنید.😰😰 📙آن صحنه برایم یادآوری شد که مشغول فعالیت در مسجد بودم،کارهای فرهنگی بسیج‌ و...😔 🔺این پیرمرد و چند نفر دیگر در گوشه ای نشسته بودند و پشت سر من حرف می زدند که واقعیت نداشت. به من تهمت بدی زد و نیت ما را زیر سوال برد...😱😱 🔆آدم خوبی بود،اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بود.😢 🌼به جوان پشت میز گفتم: درسته ایشان آدم خوبی بوده اما من همینطوری از ایشان نمی گذرم ،دست من خالیست هرچه می توانی ازش بگیر.😒 🌺تازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم: "هر کسی در روز جزا برای خودش گرفتاری دارد و همان گرفتاری خودش برایش بس است و مجال این نیست که به فکر کس دیگری باشد."😢 🌹جوان هم رو به من کرد و گفت:این بنده خدا یک انجام داده که خیلی با برکت بوده و ثواب زیادی برایش می‌آید.👌 🌿یک حسینیه را در شهرستان شما خالصانه برای رضای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده می کنند.👌 🍃اگر بخواهی ثواب کل حسینیه اش را از اومی گیرم و در نامه عمل شما می گذارم تو او را ببخشی.👌😢 ♦️با خودم گفتم: ثواب ساخت یک حسینیه به خاطر یک تهمت؟؟خیلی خوبه.😳 🔰 بنده خدا پیرمرد خیلی ناراحت و افسرده شد اما چاره‌ای نداشتیم.😏 ☘ثواب یک وقف بزرگ را به خاطر یک تهمت داد و رفت به سمت بهشت برزخی.👇😕 🌾تمام حواس من در آن لحظه به این بود که وقتی کسی به خاطر تهمت به یک نوجوان یک چنین خیراتی را از دست می دهد پس ما که هر روز و هر شب پشت سر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه عاقبتی خواهیم داشت.. 😩😩😱 💥ما که به راحتی پشت سر افراد جامعه و دوستان و آشنایان خود هر چه می خواهیم می گوییم...😞 🌴 باز جوان پشت میز به عظمت آبروی مومن اشاره کرد و آیه ۱۹ سوره نور را خواند: کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان رواج یابد برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است.😱 ✨امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه میفرمایند: هرکس آنچه را درباره مومنی ببیند یا بشنود برای دیگران بازگو کند از مصادیق این آیه است.😰 🍁ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه میکردم. یکی آمد و دو سال نمازهای من را برد. دیگری آمد و قسمتی از کارهای خیر مرا برداشت. بعدی....😱 ⚡️ بلاتشبیه شبیه یک گوسفند که هیچ اراده ای ندارد و فقط نگاه می کند من هم نگاه می‌کردم. چون هیچ گونه دفاعی در مقابل دیگران نمی شد کرد.😰 🌾در دنیا انسان در دادگاه از خود دفاع می‌کند و خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه می‌کند😰 ♻️ اما اینجا مگر می‌شود چیزی گفت؟ حتی آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است چه برسد به اعمال...😱😱 ادامه دارد.. @gasedaak
خودسازے و تࢪڪ گناھ
📝 متن کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔖 #تجربه_نزدیک_به مرگ_جانباز_مدافع_حرم 📝 #قسمت #هشتم 👇 ☘اینجا بود
📝 🔖 📝 👇 ✅در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب‌المثل بود آش نخورده و دهن سوخته!😢 ♨ شخصی در میان جمع غیبت کرده یا تهمت زده و من هم که غیبت را شنیده بودم در گناه او شریک شده بودم...😒 ♨چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط برایم گناه ایجاد کرد! خیلی سخت بود خیلی...😢😔 🔰 حساب و کتاب خود به دقت ادامه داشت اما زمانی که نقایص کارهایم را می‌دیدم، گرمای چپ گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد حرارتی که نزدیک بود و تمام بدنم را میسوزاند!😭 🔥همه جای بدنم می سوخت به جز  صورت و سینه و کف دست هایم!😳 💥برای من جای تعجب بود چرا این سمت بدنم نمی‌سوزد.. جواب سوالم را بلافاصله فهمیدم.😰 💠از نوجوانی در جلسات فرهنگی مسجد حضور داشتم. پدرم به من توصیه می‌کرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا و اهل بیت علیه السلام اشک میریزی ✨قدر این اشک را بدان و به سینه و صورت خود بکش من نیز وقتی در مجالس اهل بیت گریه می‌کردند اشک خود را به صورت و سینه می کشیدم.😢😢 ♦️حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدن نمی‌سوزد 😭 ✔️نکته دیگری که در آن واحد شاهد بودم به اشکال توبه به درگاه الهی بود و دقت کردم که برخی از گناهانم در کتاب اعمال نیست. آنجا رحمت خدا را به خوبی حس کردم... بعد از اینکه انسان از گناه توبه کند و دیگر سمتش نرود گناهانی که قبلاً مرتکب شده بود کاملا از اعمالش حذف می شود.👌 💥 حتی اگر کسی حق الناس بدهکار است،اما از طلبکار خود بی اطلاع است با دادن رد مظالم برطرف می‌شود.😢 💠 اما حق الناسی که صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند... اگر یک بچه از ما طلبکار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد باید در آن وادی صبر کنیم تا بیاید و حلال کند😢 از ابتدای جوانی به حق‌الناس بیت المال بسیار اهمیت می دادم.👌 لذا وقتی در سپاه مشغول به کار شدم سعی می‌کردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول نشوم و یا اگر در طی روز کار شخصی یا تلفن شخصی داشتم، کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام می‌دادم.😢 ✨ با خودم میگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است.👌 🌷این موارد را در نامه عمل می دیدم.. 🍃 جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر که بیت المال بر گردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می‌کردی!😰 اتفاقا در همانجا کسانی را می‌دیدم که شدیداً گرفتار هستند گرفتار رضایت تمام مردم،گرفتار بیت‌المال!😢 🔴 این را هم بار دیگر اشاره کنم که بُعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت.😩 💠 من به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من وفات کردن ببینم یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند.😏😢 🌿 یا اگه کسی را می‌دیدم لازم صحبت نبود به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد. ✔️ چقدر افرادی را دیدم که با اختلاس و دزدی از بیت المال و آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمامی مردم کشور حتی آنهایی که بعدها به دنیا می آیند حلالیت می طلبیدند!!😱😱 ☘اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته شده بود که خیلی وحشت کردم!😭😭😭 ادامه دارد.. @gasedaak
خودسازے و تࢪڪ گناھ
📝 #متن_کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔖 #تجربه_نزدیک_به_مرگ_جانباز_مدافع_حرم 📝 #قسمت #نهم 👇 ✅در کتاب اع
📝 📝 ❎یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت: اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند. 💥 کتابهای خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود. سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده می‌کردند. 🍃 بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتاب‌ها را هم بردم. ✨ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتاب‌ها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند. ☘لذا کتاب‌ها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده می‌شود. 🍃جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتاب‌ها کرد و گفت: این کتاب‌ها جزو بیت‌المال و برای آن مکان بود. ♨️چون بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمی‌آوردی ⛔️ باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت می‌طلبیدی. ⚠️خیلی ترسیدم! به خودم گفتم:  من تازه نیت خیر داشتم و کتاب‌ها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیت‌المال را ملک شخصی خود کرده‌اند! 🔆درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم. 🔰 مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند. 🔴اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت، ⛔️ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت. وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر می‌کنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند. تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن. 💥 تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند! راست می گویند که مرگ خبر نمیکند. ☘در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که: روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد. 🔰 یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد. ❤️خبر به پیامبر رسید.ایشان فرمودند: من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهایی که بر تن او بود از بیت‌المال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد. 💠 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم. 🌸 حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش🔥 در پای تو قرار می‌گیرد. 💥 در میان روزهایی که بررسی اعمال انجام شد ما به باطن اعمال آگاه می شدیم. 🔰 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را می‌فهمیدیم. ❎چیزی که امروزه به اسم شانس نام برده می شود اصلا آنجا مورد تایید نبود! 🔆بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علت‌ها را می داد... 💠مثلا روزی در جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو رسید. ♻️ نمی‌دانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم بیشتر این نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند. 🔷 یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. روز دوم اردو هم باز بقیه را اذیت کردیم. 🔵 البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم. 📘وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده 🔮 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم با دوعدد پتو برای خودم یک تختخواب قشنگ درست کرده بودم. 🔶چادر ما چراغ نداشت متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچه‌ها می‌خواهد من را اذیت کند. ✅لذا همین طور که پوتین به پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم. یک باره دیدم حاج آقا که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفت! داد میزد: کی بود،چی شد!؟ ♨️وحشت کردم...سریع از چادر آمده بیرون و فهمیدم حاج آقا جای خواب نداشته، بچه‌ها برای اینکه من را اذیت کنند به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست. 🔘 لگد خیلی بدی زده بودم.بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش. 🔆حاج آقا آمد بیرون و گفت: الهی پات بشکند، مگر من چه کردم که اینجوری لگد زدی؟ گفتم:حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم ..خلاصه خیلی معذرت خواهی کردم. ⚜ به حاج آقا گفتم: شرمنده من توی ماشین میخوابم شما بخوابید. فقط با اجازه بالش خودم را بر می دارم. 🌿 رفتم توی چادر همین که بالش را برداشتم دیدم یک عقرب بزرگی اندازه کف دست زیر بالش من قرار دارد . من و حاج آقا هر طور بود او را کشتیم. حاجی گفت :جون من را نجات دادی.. ادامه دارد.. @gasedaak