eitaa logo
‌❇️مَهدیُّ الاُمَم❇️[عج]
131 دنبال‌کننده
23 عکس
21 ویدیو
4 فایل
این کانال مباحث متنوع در خصوص #مهدویت را در اختیار شما قرار می‌دهد.⬇️⬇️ ✅ #پاسخ_به_شبهات_مهدوی ✅ #مطالب_مهدوی ✅ #مقالات_مهدوی ✅ #معرفی_کتاب زین العابدین گلایری بابلکناری،مدرس حوزه ،نویسنده و پژوهشگر تاریخ،ادیان،فرق و مذاهب @Z_gelayeri
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پنجره🇮🇷
روز بدر در روز 17 ، سنه 2، واقعه بدر اتفاق افتاد و مسلمانان سيصد و سيزده نفر بودند و مشركين نهصد و بيست تن و از مشركين هفتاد نفر اسير شدند و هفتاد نفر كشته شدند كه از جمله رؤساى ايشان: عُتبه، شَيْبه، وليد، عاص بن سعيد، زَمعة بن الأسود و نوفل بوده و بيشتر ايشان به شمشير امير المؤمنين عليه السلام به دركات جحيم شتافتند . و چون جنگ بر طرف شد و فتح براى حضرت رسول صلى الله عليه و آله واقع شد، حضرت فرمود:کيست كه از ابوجهل خبرى آورد. عبدالله بن مسعود گفت: يا رسول الله، من حاضرم ، و برخاست و در ميان كشتگان قريش فحص كرد. ابوجهل را ديد كه مجروح بر روى خاك افتاده. عبدالله پا بر گردن او نهاد و بر سينه وى نشست و موى زَنَخ او را بكشيد و گفت: «الحَمدُ لِلّهِ الذي أخزاك». ابوجهل گفت: اى شبانكِ گوسفند، بر جاى بلندى بر آمدى! بگو فتح با كيست؟ گفت: فتح، خداى و رسول راست. هم اكنون سرت از تن دور كنم. ابوجهل بعد از كلماتى گفت: سر من را از پايين گردن جدا كن تا بزرگ و مهيب بنمايد در چشم محمّد، و به او بگو كه من پيوسته با تو دشمن بودم و امروز عداوتم سخت‏تر است. عبدالله گفت: من لختى از اعضاى سرت را به گردن خواهم افزود تا از همه سرها حقيرتر و خردتر بنمايد. پس شمشير كشيد تا كار او را تمام نمايد. شمشيرش را حدّت نبود. لاجرم تيغ ابوجهل را بركشيد و سرش را بر گرفت و به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آورد و در خاك افكند. حضرت در او تأمّل فرمود و حمد خداى به جاى آورد. فیض العلام ص 68 https://eitaa.com/MohammadGelayeri