eitaa logo
🌹صاحب الامر🇵🇸
71 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
162 ویدیو
4 فایل
ارتباط باخادم کانال⬅️ @Seyedalialipour1373 خادم دوم⬅️ @Zahramolla آدرس اینستاگرام⬅️ https://www.instagram.com/seshanbehhaye.mahdavi313/
مشاهده در ایتا
دانلود
👤سردار سلیمانی خطاب به ترامپ: 📌شما تا به امروز چه غلطی کردید که برای ما خط و نشان می‌کشید؟ یادتان رفته برای سربازانتان پوشک بزرگسال تهیه می کردید، امروز آمدید ما را تهدید می کنید؟😃 @seshanbehhayemahdavi
🌹صاحب الامر🇵🇸
👤سردار سلیمانی خطاب به ترامپ: 📌شما تا به امروز چه غلطی کردید که برای ما خط و نشان می‌کشید؟ یادتان
🔴 حمايت قاطع سردار سلیمانی از سخنان ضدآمريكايي رئيس جمهور: ایران نمی‌خواهد، من حریف تو هستم! نیروی قدس حریف شماست/ هیچ شبی نیست که ما نخوابیم و به شما فکر نکنیم/ بيا پاسخت را من مي‌دهم 💬 سردار سلیمانی در مراسم تجلیل از شهدای عملیات رمضان در همدان: 🔸 رئیس جمهور آمریکا در جواب رئیس جمهور ما مطالب سخیفی در توئیت خود بیان کرد. شأن رئیس جمهور ما نیست که جواب تو را بدهد. من به عنوان یک سرباز جواب تو را می دهم. 🔸 تو ما را تهدید می کنی به این که اقدامی انجام می دهی که در دنیا سابقه ندارد. این ادبیات کاباره است. یک کاباره‌چی با دنیا اینگونه حرف می زند. 🔸 شما چه کاری می توانستید بکنید که در طول این ۲۰ سال نکردید؟ شما با ده‌ها دستگاه تانک و نفربر و صدها فروند هلیکوپرتهای پیشرفته آمدید به افغانستان و جنایتهایی را انجام دادید. شما بعد از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ با ۱۱۰هزار سرباز چه غلطی کردید؟ امروز دارید به طالبان برای گفتگو التماس می کنید. 🔸 فرمانده آمریکایی آمد پیش من و از ما خواهش کرد با مجاهدین عراقی صحبت کنیم تا با آنها کاری نداشته باشند 🔸 یادتان رفته برای سربازانتان پوشک بزرگسال تهیه می کردید و امروز آمدید ما را تهدید می کنید؟ شما در جنگ ۳۳روزه چه غلطی کردید؟ غیر از این است که شروط حزب الله برای پایان جنگ را پذیرفتید؟ 🔸 ترامپ قمار باز! من خودم به تنهایی در مقابلت می ایستم. ما ملت، حوادث سختی را پشت سر گذاشته ایم. 🔸 جنگ را شما شروع می کنید اما ما به پایان می رسانیم، بروید از پیشینیان خود بپرسید. پس ما را تهدید به کشتن نکنید. ما آماده هستیم در مقابلت بایستیم. 🔸 در گذشته آمریکا ابهتی داشت اما امروز زباله های ایران یعنی منافقین را دور خود جمع کرده اید تا چه چیزی را ثابت کنید؟ قدرت و توان ما را می دانید. چگونه است پس نمی توانید در مقابل ما و اعتقادات ما بایستید؟ @seshanbehhayemahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 پاسخ تمام سؤال های زیر از امام زمان(علیه السلام )می باشد:👇👇 🔷 سؤال: می شود شما را بیشتر بشناسم؟ 🔶 جواب: من مهدی هستم، من صاحب الزمان هستم ،من آن قیام کننده ای هستم که روی زمین را پر از عدالت می کنم، همان طور که از بی عدالتی پر شده باشد 📚 ینابیع الموده، قندوزی،ص 464 🔷 سؤال: وقتی شما غایب هستید ما مشکلاتمان را باید به چه کسی بگوئیم؟ 🔶 جواب: ما بر اوضاع و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نمی ماند. 📚احتجاج طبرسی، ج 2،ص 497 🔷 سؤال: چرا شما نمی آئید، ما دوست داریم شما را ببینیم؟ شما برای همیشه پیش ما باشید؟ 🔶 جواب: اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند هم دل می شدند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمی افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می گشت. 📚 احتجاج طبرسی، ج 2،ص 315 🔷 سؤال: اما من از شما... از نبودنتان ... اگر شما بودید..... 🔶 جواب: ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمنان شما را ریشه کن می نمودند. 📚 احتجاج طبرسی، ج 2،ص 323 🔷 سؤال: اگر بخواهیم شما از ما راضی باشید چه باید کنیم؟ 🔶 جواب: هر یک از شما باید کاری کند که او را به محبت و دوستی ما نزدیک گرداند و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند 📚 احتجاج طبرسی، ج9،ص 323،324 🔷 سؤال: بعضی وقت ها، وقتی همه چیز سخت می شود شک می کنم به...! 🔶 جواب: هرگز شک به دل راه مده زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنی. 📚کافی کلینی، ج1،ص518،ح4 🔷 سؤال: چه کاری از دست ما ساخته است ما چه کار می توانیم برای ظهور شما بکنیم؟ 🔶 جواب: برای فرج در گشایش حقیقی و کامل بسیار دعا کنید زیرا فرج شما در آن است. 📚کمال الدین و تمام النعمه،شیخ صدوق،ج2،ص521،ح49 @ seshanbehhayemahdavi
🍃 یا حاضِـر و یا ناظِـر 🍃 ♨️ ســـــراب ♨️ ڪلافہ در جایش جا به جا شد و دستش را روی سرش گذاشت و نالید: سحر-اے خدا...حالا چے ڪار ڪنم نازی؟ نازنین- همون ڪاری ڪه دفعه های قبلے کردے. فقط زود بیا سحر... مردک امروز عجیب داره برا خودش اراجیف میبافه. دیر برسے آبروتو برده. زیر لب ناسزایے نثار جمشیدی و اجدادش کرد و سریع گفت: سحر-‌باشـہ اومدم. تماس را قطع ڪرد و سرش را با دستانش محاصره... راه حل نازنین برایش آسان نبود اما گویا تنها راهی بود ڪه پیش رویش قرار داشت. ڪیف لوازم آرایشش را از بیرون ڪشید. از میان انواع و اقسام لوازم آرایش، رژ لب قرمزش را برداشت. سرش را باز ڪرد. نگاهے به خودش در آینـہ انداخت و زیر لب با نفرت زمزمه ڪرد: سحر-لعنت به تو حاجـے قلابـے... ڪار تجدید آرایشش ڪه تمام شد با عجلـہ از سرویس بهداشتی بیرون زد و تقریبا به طرف در دوید اما جلوے ورودے به مردِ سـے و چند ساله ای برخورد ڪرد ڪه باعث شد ڪیف از میان دستان سر شده و لرزانش، رها شده و محتویات درونش روے زمین پخش شود. مسعود ڪه با "وای" گفتن سحر به خودش آمده بود، در حالـے ڪه تلاش مـے ڪرد تعجبش را بابت ظاهر نامتعارف دخترِ مقابلش پنهان ڪند، روی زمین نشست. دست برد و همان طور ڪه ڪیف پول دختر را به دستش مـے داد با شرمندگـے گفت: مسعود-ببخشید... سحر اما آن قدر عجله داشت ڪه جایـے براے فڪر ڪردن به عذرخواهی آن مرد برایش نمـے ماند. تنها آخرین وسیلـہ را در ڪیف دستـے اش چپاند و با عجله رفت. جلوے در بود ڪه نگاهش به آن مرد خورد. مثل همیشـہ آرام قدم بر مـے داشت و به هر ڪس مـے رسید، سلام بلند بالایـے مـے داد. لبخند تلخے بر لب سحر نشست... همیشـہ همین طور بود. خوبـے ها و مهربانـے هایش به دیگران مـے رسید و بـے وفایـے هایش به او... اے کاش فرصت داشت تا جلو برود و همه ی بغضـے را ڪه در گلویش مانده، جلوے چشمان مردمے ڪه با احترام نگاهش مے ڪردند، بر سرش فریاد بزند. اما نازنین گفت بود ڪه زود بیا... گفته بود نیایـے آبرویت رفتــہ... باید مـے رفت. باید مـے رفت و برای حفظ آبرویش چنگ و دندان نشان مـے داد. فرصت برای محاڪمه ے این مرد فراوان بود... ... @seshanbehhayemahdavi
🔸عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری: 🔹اقامه برای ماه گرفتگی فردا (۵ مرداد) واجب است. @seshanbehhayemahdavi
آموزش نماز آیات👆 نماز ٢رکعتی ست،که بعد از حمد یک سوره ۵ آیه ای مثل فلق یاقدر خوانده میشود وبعداز هر آیه،یک رکوع میروند،ومابقی مثل نمازصبح. @seshanbehhayemahdavi
🌹صاحب الامر🇵🇸
🔸عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری: 🔹اقامه #نماز_آیات برای ماه گرفتگی فردا (۵ مرداد) واجب است.
🔸امشب طولانی‌ترین ماه گرفتگی قرن رخ می‌دهد 🔹طولانی‌ترین ماه گرفتگی قرن ۲۱ امشب اتفاق می‌افتد و این رویداد در بخش‌های بزرگی از ایران، استرالیا، آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکای جنوبی قابل رویت است. 🔹این خسوف در ساعت ۲۱:۴۴:۴۷ آغاز خواهد شد و مدت زمان گرفت کامل ۱۰۳ دقیقه خواهد بود. @seshanbehhayemahdavi
گـاهـی چُنـان بـَدَم کـه مـبادا، #ببـینـی‌ام آقـا... @seshanbehhayemahdavi
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 💢چه چیزی از برای فرج امام زمان مهمتر است؟! : ✅مهم‌تر از برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او می‌باشد؛ زیرا مردن، تنها قطع حیاتِ دنیای چند روزه فانی است، اما بیرون رفتن از عقیده صحیح، موجب ابدی از حیات جاوید آخرت و خلود در جهنم است؛ لذا حضرت امیر(ع) در لیلةُالمَبیت از رسول اکرم(ع) می‌پرسد: «أَفِی سَلامَةٍ مِنْ دِینِی؟؛ آیا من سالم خواهد بود؟». یعنی از در دین و ثبات ایمان و عقیده تا مرز شهادت را ـ که از خود شهادت بالاتر است ـ از آن حضرت سؤال می‌کند. ✅این دعا خیلی عالی است که دستور داده شده است در زمان خوانده شود، که: «یا أَللهُ یا رَحْمانُ یا رَحِیمُ! یا مُقَلبَ الْقُلُوبِ، ثَبتْ قَلْبِی عَلی دِینِک؛ ای خدا، ای رحمت‌گستر، ای مهربان، ای گرداننده دل‌ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار بدار». 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۱۰۱ @seshanbehhayemahdavi 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
❣ #سلام_امام_زمانم❣ مڹ از جست و جوے زمیڹ، خستہ ام ڪجاے آسماڹ ببینمـت؟! مڹ فقط یڪ حاجت دارم آڹ‌هم ظہـور توسـت❣ ⛅أللَّہـُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج⛅ @seshanbehhayemahdavi
👇😳 😳 👇 🍃 یا حاضِـر و یا ناظِـر 🍃 ♨️ ســـــراب ♨️ همـہ چیز مطابق روال هر روز بود. هیچ چیز تازه اے وجود نداشت ڪه بخواهد آن روز را از روز گذشته اش متمایز ڪند. مثل همیشه همین ڪه نوای "الله اڪبر" موذن از بلندگو های مسجد بلند شد، اهل محل ڪار و ڪاسبـے را تعطیل ڪرده و به سوی مسجد شتافتند. صف های نماز جماعت یڪی پس از دیگری تشکیل مـے شد. عده ای فرصت باقی مانده تا شروع نماز را غنیمت شمرده و مشغول خوش و بش با یڪدیگر بودند. عده ای هم بیخیال آنچـہ در اطرافشان مـے گذشت دل به دریای رحمت الهـے زده و غرق در آرامش، قامت بسته بودند به چند رڪعت نمازِ قضا شده یا شاید هم مستحب... مسعود هم جایی میان صف اول برای خود یافت و همان جا و گیج از برخورد با آن دختر، به انتظار دیدن حاج رضا نشست. حاج رضا ،ڪه میان عده ای ڪه بر گِردش حلقه زده بودند، قدم به درون مسجد نهاد، ڪم ڪم همهمه ها فروڪش ڪرد و همـہ آماده ی نماز شدند. جلوتر و پیشاپیش همه ایستاد و پیش از آن ڪه نمازش را شروع ڪند، وسایل توی دستش را ڪه شامل یڪ ڪیف‌دستـے ڪوچڪ بود، ڪمـے آن طرف تر و روی زمین قرار داد. با نیت ڪردن حاج رضا و تڪبیرة الاحرامِ مڪبر، نماز شروع شد. مسجد در سڪوتی معنوی فرو رفته بود و در این میان تنها چیزی ڪه سڪوت را می شڪست صوتِ زیبا و روحانی حاج رضا بود ڪه ڪلام خدا را زیر لب زمزمه مـے ڪرد. هنوز تشهد رڪعت دوم نماز ظهر تمام نشده بود ڪه اتفاق عجیبـے افتاد. صدای بلند آهنگـے در فضای مسجد پیچید و سڪوت را درهم شڪست؛ اما ای ڪاش همه اش همین بود. چیزی ڪه تعجب همگان را برانگیخت صدای آهنگ و یا حتی ریتم تندش نبود؛ بلڪه صدای نازک و گوشخراش خواننده ی زن بود ڪه ڪلماتی را به زبانـے ناآشنا با زبانِ این مردم، فریاد مے ڪشید. "I let it fall, my heart And as it fell, you rose to claim it It was dark and I was over..." بلافاصلـہ همه چیز به هم ریخت. نفس ها در سینه حبس شد و زبان ها از حرڪت ایستاد. یعنی این زنگِ تلفن متعلق به چه ڪسے بود؟ این ڪدام هفت خطے بود ڪه هم مسجد مے آمد و جانماز آب مے ڪشید و هم به آهنگ های مبتذل گوش مے داد؟ خدا لعنتش ڪند ڪه با این ڪارهایش هم خودش گناه مے ڪرد و هم جماعتـے را گرفتار... خواننده ی زن صدایش را در سرش انداخته بود و همچنان مـے خواند. بعضی ها به زحمت تلاش مے ڪردند تا این صدا را نادیده گرفته و حواسشان را به نمازشان بدهند. دسته اے هم بے توجه به ذڪر هایی ڪه تند تند و تنها از روی عادت بر لبانشان جاری می شد، گوش تیز ڪرده و به دنبال شخص خطاڪار مے گشتند. همین ڪه حاج رضا سلام نماز را داد، صدای داد و بیداد ها هم بلند شد. -بابا مسلمون، قطع ڪن اون صدا رو. اصلا نفهمیدیم چے خوندیم. -این گوشی مال ڪیه؟ صداشو قطع ڪن مرد حسابـے...اینا چیه گوش مے کنے؟ اون وقت مسجدم میای؟ -ای بابا اینم شد نماز خوندن‌؟ واقعا ڪه...همینان ڪه آبروی هرچی مومنـہ رو بردن. صدای زنگ برای لحظه ای قطع و بلافاصله بعد از چند لحظه دوباره شروع شد. مردم با اخم هایی درهم یڪدیگر را واررسی ڪرده و به دنبال سرچشمه ی این صدا می گشتند. حاج رضا ڪه جلو نشسته بود سراسیمه دست برد و از داخل ڪیف دستی مشڪی رنگش، موبایل لوڪس و گران قیمتی را بیرون آورد و به سرعت تماس را برقرار ڪرد: حاج رضا-بله؟ هیچ ڪس نمی توانست آنچه را ڪه دیده بود باور ڪند. اصلا مگر چنین چیزی امڪان داشت؟ حاج سید رضا حسنی... روحانی معتمد محل... همان ڪه همه به سرش قسم می خوردند و یڪ عمر پشت سرش ایستاده و به او اقتدا ڪرده بودند، حالا داشت به همان موبایلـے جواب مـے داد ڪه صدای " یڪ خواننده ی زن " از آن بلند شده بود... چه ڪسے باور مے ڪرد ڪه در پس نقاب این روحانے با آن چهره ی همیشه مهربان و متبسمش یڪ انسان دیگر خفته باشد؟ ادامه دارد... @seshanbehhayemahdavi