eitaa logo
غدیر شناسنامه شیعه
160 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
45 فایل
✅ اصل و نسب و مذهب ما را چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز غدیــــــر است... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عید غدیر بخش عمده ای از شناسنامه ی شیعه ائمه محسوب می شود. مقام معظم رهبری @ggg1400 آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥 بوی بد گناه 🔥 ✍ بعضی از گناهان ما، بوی بدی دارد که مشامِ ملکوتیان را آزار می‌دهد. طبق بعضی روایات، بعضی از ملائکه از بوی بد گناهان آزرده می‌شوند؛ همچنین است اولیائی که مشامِ برزخی‌شان باز است، از بوی بد گناهان ما آزرده می‌شوند. چه باید کرد تا این بوی بدِ گناه، ما را نزد ملکوتیان رسوا نکند؟ 🖤 علیه‌السلام می‌فرماید: 🌴تعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لاَ تَفْضَحْکُمْ‏ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ: با استغفار خود را معطّر کنید، تا بوی بدِ گناهان شما را رسوا نکند... 📚امالی الطوسی، ص ۳۷۲ ‌‌ ‌‌ ┄┅═══✼📩✼═══┅┄
هدایت شده از سبک زندگی دینی
🔴نگراني از داوري‌هاي مردم! 🖊احمدحسين شريفي 🔸چه در مقام نظر و چه در مقام عمل، نبايد به داوري‌هاي مردم دربارة خودمان «اصالت» بدهيم. هرگز نبايد دنبال تأمين خوشايند و بدآيندهاي مردم باشيم. بلکه بايد دغدغة حقيقت را داشت و نه دغدغة داوري‌هاي ديگران دربارة آراء و رفتارهايمان را. 🔸کسي که بخواهد داوري‌هاي مردم را معيار و ملاک درستي افکار و رفتارش قرار دهد و به آنها اصالت بدهد، اولاً، هرگز نمي‌تواند يک زندگي حق‌طلبانه، استوار و رضايت‌بخشي داشته باشد. و ثانياً، بايد دانست هيچ کس نمي‌تواند کاري کند که همه مردم از دست او راضي باشند حتي نمي‌توان طوري رفتار کرد يا طوري انديشيد که همة هم‌صنفان و هم‌مسلکانت از تو راضي باشند. 🔸جعفر بن عيسي از ياران و شاگردان (ع) مي‌گويد نزد امام رضا بوديم که ، از بزرگترين و فهيم‌ترين شاگردان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)، هم آنجا بود. همزمان عده‌اي از مردم بصره درخواست ملاقات با حضرت را داشتند. امام رضا(ع) به يونس اشاره کرد و اتاقي را که پرده‌اي جلوي آن افتاده بود نشان داد و فرمود شما آنجا برو. و تا به تو اجازه نداده‌ام از آن اتاق خارج نشو و هيچ عکس‌العملي هم نشان نده. شيعياني که از بصره آمده بودند سخنان ناروايي عليه يونس در محضر امام رضا گفتند. و امام رضا(ع) سر خود را پايين انداخته بود و گوش مي‌کرد. وقتي آنها خداحافظي کردند و خارج شدند، امام رضا(ع) اذن خروج به يونس داد. وي در حالي که گريه مي‌کرد و اشک از چشمانش جاري بود، از آن اتاق بيرون آمد، و عرض کرد: آقا جان من با اينکه اين همه در راه نشر معارف شيعي تلاش مي‌کنم و اين همه به اين مردم خدمت مي‌کنم، چنين داوري و قضاوتي نسبت به من دارند؟! امام خطاب به يونس فرمودند: وقتي امام تو از تو راضي است، داوري مردم اهميتي ندارد. و سپس فرمود: يونس، با مردم به اندازه درک و شعورشان سخن بگو؛ و اموري را که فراتر از درک و فهم آنهاست با آنها در ميان نگذار. يونس، چه اهميتي دارد که اگر در دست تو دُرّ باشد اما مردم بگويند «پشکل» است و يا اگر پشکلي در دست تو باشد اما مردم بگويند «درّ» است؟! آيا اين داوري و قضاوت مردم تأثيري در تغيير حقيقت و واقعيت آنچه که نزد تو است دارد؟! مهم اين است که تو بر راه صواب و حقيقت باشي، و امام معصوم از تو راضي باشد، داوري و قضاوت مردم هيچ اهميتي ندارد. 🔸البته اين سخنان هرگز به معناي مخالفت با مردم نيست؛ يعني تک‌روي و زيست ملامتي‌گونه هم هرگز نبايد در زندگي انسان اصالت پيدا کند؛ زيرا اين هم به نوبة خود نوعي خودمحوري و عجب و خودبرتربيني يا خودممتاز بيني است. که اين هم رذيله‌اي اخلاقي و اجتماعي است. آنچه که بايد معيار قرار گيرد، حقيقت است. تنها درسايه حق‌انديشي و عمل به حقيقت است که دل انسان آرام مي‌گيرد و مي‌تواند مخالفت‌ها و طعنه‌ها و نامردمي‌ها را تحمل کند. همچنين اين حديث بدان معنا نيست که داوري ديگران دربارة گفتار و رفتار و انديشه انسان هيچ ارزشي ندارد؛ چرا که انسان در سايه داوري‌هاي ديگران مي‌تواند بهتر خود را بشناسد؛ آنچه که مهم است اين است که اين داوري‌ها «اصالت» ندارند. يعني نبايد زندگي خود را بر اساس آنها سامان دهيم. زندگي را بايد بر اساس تعهد به حقيقت سامان داد.
حجت الاسلام کاشانی04 امام رضا سلام الله علیه؛ خود را خرجِ تبلیغ و اثباتِ امامت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نمودند.mp3
زمان: حجم: 3.66M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⏳ 37 روز مانده به عیدالله الاکبر 💢 سلام الله علیه؛ خود را خرجِ تبلیغ و اثباتِ امامت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نمودند
✳ سرّ «رضا» بودن امام هشتم 🔻 هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام ؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی‌یابد و خوشحال نمی‌شود، مگر به وساطت مقام رضوان (سلام الله علیه)؛ و هیچ نفس مطمئنه‌ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام ! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد. 👤
✳️ اینجا حرم همه‌ی معصومین است! 🔻 (ره) می‌فرمود: سلام الله علیها با علیه السلام ارتباطاتی خیلی قوی‌ دارند. در حرم او همه‌ی معصومین را باید زیارت کرد؛ چون حرم آن حضرت، حرم معصومین است لذا جا دارد خوانده شود. 📚 از کتاب 👤 راوی: حجت الاسلام علی بهجت
🔴راست‌گویی، امانت‌داری و شیعگی در کلام امام رضا(ع) (ع) می‌فرماید: به فراوانی نماز و روزه و حج و اعمال نیک و نماز شب‌های آنها نگاه نکنید؛ بلکه به راستگویی و امانت‌داری آنها بنگرید. لَا تَنْظُرُوا إِلَى‏ كَثْرَةِ صَلَاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيْلِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ.
8.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷ضمانت امام‌رضا برای زِندانی (دوربین مخفی) 🔸به زِندانی که هیچ کَس و کاری نداره میگن: یک نفر ضامنت شده. زندانی با تعجب جواب میده: من که هیچ کَسو ندارم🥺
✅ائمه اطهار(علیهم السلام) در طول تاریخ با جملات قصار یا با عباراتی کوتاه، از مصیبت امام حسین(علیه السلام) یاد کرده اند که به برخی از آنان اشاره می کنیم :👇🏻 1⃣ علیه السلام : ▪️《لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)!》 🔹هیچ روز و سرنوشتی مانند روز تو نیست ای ابا عبدالله(ع)!(۱) 2⃣ علیه السلام : ▪️《هَذِهِ الرَّزِيَّةُ الَّتِي لَيْسَ مِثْلُهَا رَزِيَّةً!》 🔸این مصیبتی است که نظیر و مانندی ندارد.(۲) 3⃣ علیه السلام : ▪️《یَا لَهَا مِنْ مُصِیبَةٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَامِ وَ فِی جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض‏》 🔹واى از این مصیبت، چقدر بزرگ است و چه قدر عزاى آن در اسلام و بین جمیع اهل آسمانها و زمین گران و سنگین است.(۳) 4⃣ علیه السلام : ▪️《فَمَا أَنغَصَ ذِكرَ الحُسَينِ(ع) لِلعَيشِ!》 🔸چه اندازه ياد مصیبت حسين(ع) زندگی را ناگوار می كند.(۴) 5⃣ علیه السلام : ▪️《اِذَا کَانَ الْيَوْمُ العَاشِرُ [مِن المُحَرَّمِ] کَانَ ذَلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ : هُوَ الْيَوْمُ الّذِّی قُتِلَ فِیهِ الحُسَینِ(ع)》 🔹هرگاه ده روز از ماه محرّم می گذشت، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه امام موسی کاظم(ع) بود و می فرمود : این روز، روز مصیبت شهادت امام حسین(ع) است.(۵) 6⃣ علیه السلام : ▪️《إِنَّ يَوْمَ اَلْحُسَيْنِ(ع) أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا》 🔸روز شهادت حسين(ع) چشم ما را ريش كرد و اشك ما را روان ساخت.(۶) 7⃣ علیه_السلام : ▪️《فَلَأُنْدِبَنَّكَ صَبَاحَاً وَ مَسَاءً وَ لَابْكِینَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَمَاً》 🔹ای جد بزرگوار! من هر صبح و شام برای غربت شما ندبه می كنم و عزاداری می كنم و در عوض اشك خون گریه می كنم.(۷) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۶ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۴ ۳)كامل الزيارات ابن قولويه قمی، ص۱۷۷ ۴)مسند الإمام الصادق(ع) عطاردی، ج۴، ص۱۰۷ ۵)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۱ ۶)اقبال الأعمال ابن طاووس، ج۲، ص۵۴۴ ۷)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۱
⭕️ حکایت زینب کذابه / روایتی از کتاب فرائد السمطین نقل می‌شود: 👤 ابوالفضل‌بن ابی‌نصر حافظ می‌گوید در کتاب عیسی‌بن ‌مریم عمانی خواندم که روزی از روز‌ها امام رضا(ع) بر مأمون وارد شد، در حالی‌که «زینب کذّابه» که ادعا می‌کرد دختر علی‌بن ابیطالب است و علی(ع) برای او دعا کرده که تا روز قیامت زنده بماند، نزد او بود. ‼️ مأمون به امام رضا(ع) گفت: «به خواهرت سلام کن.» حضرت فرمود: «به خدا سوگند، او خواهر من نیست و علی‌بن ابیطالب پدر او نیست.» زینب هم گفت: «به خدا سوگند، او برادر من نیست و علی‌بن ابیطالب پدر او نیست.» مأمون گفت: «دلیل این سخن شما چیست؟» 💚 حضرت فرمود: «ما اهل بیت گوشتمان بر درندگان حرام است، او را پیش درندگان بینداز، اگر راست بگوید، درندگان از خوردن گوشتش خودداری می‌کنند.» ⚠️ زینب گفت: «با این شیخ (امام رضا) آغاز کن.» مأمون گفت: «سخن منصفانه‌ای گفتی.» حضرت فرمود: «باشد.» 🌤 در این حال درِ جایگاه حیوانات وحشی را گشودند، آنان را مهیای غذا کردند و امام رضا (ع) به سوی آن‌ها پایین رفت 😱 هنگامی که چشم آنان به حضرت افتاد، همه دم تکان دادند و در برابر حضرت سرِ تعظیم فرود آوردند. حضرت میان آن‌ها دو رکعت نماز خواند و از آنجا خارج شد. 🔰 آنگاه مأمون به زینب دستور داد او پایین برود؛ اما امتناع کرد. از این رو، او را گرفتند، پیش آن‌ها افکندند، آن‌ها هم او را خوردند! پس از آن مأمون بر این مقام حضرت حسادت ورزید. 💜 پس از مدتی امام رضا(ع) بر مأمون وارد شد و او را نگران یافت، به او فرمود: «تو را نگران می‌بینم.» مأمون گفت: آری، صحرانشینی به درِ دارالاماره آمده، هفت تار مو به من داده و معتقد است این‌ها از محاسن رسول خداست و درخواست جایزه کرده است. ⚠️ اگر راست بگوید و من به او جایزه ندهم، شرافت (نسبی) خود را زیر پا گذاشته‌ام. اگر دروغ بگوید و به او جایزه بدهم، مرا به استهزا گرفته است. نمی‌دانم چه کنم! 💚 امام رضا(ع) فرمود: «مو‌ها را به من بده. وقتی آن‌ها را دید، بویید و فرمود: «این چهار تار مو از محاسن رسول خداست، اما بقیه از محاسن او نیست.» ⁉️ مأمون گفت: «از کجا می‌گویی؟» حضرت فرمود: «آتش بیاورید.» مو‌ها را در آتش افکند. آن سه تار موی بدلی سوخت و آن چهار تار موی اصلی سالم ماند و آتش بر آن‌ها تأثیری نداشت. ‼️ مأمون گفت: «آن صحرانشین را بیاورید.» وقتی در برابر او ایستاد، دستور داد گردنش را بزنند. صحرانشین گفت: «به چه جرمی؟» مأمون گفت: «درباره مو‌ها راستش را بگو.» گفت: «چهار تار مو از محاسن رسول خدا (ص) و سه تار آن از محاسن خودم است.» 📚 منبع:  کتاب مستدرک عوالم‌العلوم، محقق: آيت‌الله سيد محمدباقر موحد ابطحي اصفهاني، انتشارات بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضاع
✳️ راه باز کنید؛ مشهدی رمضان آمده است! 🔻 مشهدی رمضان می‌گوید: دیدم زنی از نوبت خود در صف قصابیِ من طفره می‌رود؛ تا این‌که جلو آمد و گوشتی خرید ولی به‌جای پول، شناسنامه‌ی شوهرش را به‌عنوان گروئی به من داد و گفت که او کارگر بنا است و در حین کار از دیوار افتاده و در خانه بستری است و یک هفته است که شام نداریم. 🔸 من آدرس او را گرفتم و به خانه‌ی او وارد شدم. دیدم روی گلیمی نشسته و به شوهر مجروحش غذا می‌خوراند. اتفاقا قرار بود چند روز بعد با خانواده‌ام به برویم و دویست تومان پول پس‌انداز کرده بودم. رو کردم به علیه السلام و عرض کردم ای آقا! من یک وقتی دیگر به زیارت شما می‌آیم و آن وجه را به آن خانواده پرداختم. 🔺 من به خاطر انصراف از سفر مشهد مورد ملامت خانواده‌ام واقع شدم. همان شب خواب دیدم وارد مشهد شدم ولی صحن امام پُر است و کسی را اجازه‌ی ورود نمی‌دهند. در این میان دیدم خادم حرم جلو آمد و گفت: ایها الناس! راه دهید، راه دهید، مش رمضان آمده است. دیدم آن حضرت از داخل ضریح با من دست می‌دهد و می‌گوید خوش آمدی به خانه‌ی ما. این‌جا فهمیدم عمل حکیمانه‌ی من مقبول افتاده است. 👤 📚 برگرفته از کتاب | ج۲ 📖 ص ۹۵
🔴 برداشت دیگران 🔶 علیه السلام خطاب به هشام فرمودند: يَا هِشَامُ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ جَوْزَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ مَا كَانَ يَنْفَعُكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا جَوْزَةٌ وَ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ إِنَّهَا جَوْزَةٌ مَا ضَرَّكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا لُؤْلُؤَة (تحف العقول، ص۳۸۶) ای هشام! اگر در دست تو گردویی بود؛ اما مردم گفتند جواهر است، این قضاوت مردم تو را سود نبخشد زیرا می‌دانی که آنچه در دست تو است گردوئی بیش نیست. و اگر در دست تو، جواهری باشد، لکن مردم گفتند گردویی است؛ این قضاوت مردم نیز به تو زیانی نمی‌رساند زیرا تو می‌دانی که جواهر است.» 🔶پابلو (۱۸۸۱-۱۹۷۳) نقاش و هنرمند بسیار مشهور و صاحب سبک اسپانیایی، در جمله مشهوری می‌گوید: «غمگین‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که برداشت دیگران برایشان زیادی مهم است.» 🔶کسانی که دائماً دغدغه‌مند «تأیید شدن» از سوی دیگران یا به دنبال «قضاوت کردن» دیگران هستند، نه تنها به پیشرفت و تعالی نخواهند رسید؛ بلکه از آرامش در زندگی محروم‌اند؛ 🔸چه در مقام نظر و چه در مقام عمل، نبايد به داوري‌هاي مردم دربارة خودمان «اصالت» بدهيم. هرگز نبايد دنبال تأمين خوشايند و بدآيندهاي مردم باشيم. بلکه بايد دغدغة حقيقت را داشت و نه دغدغة داوري‌هاي ديگران دربارة آراء و رفتارهايمان را. 🔸کسي که بخواهد داوري‌هاي مردم را معيار و ملاک درستي افکار و رفتارش قرار دهد و به آنها اصالت بدهد، اولاً، هرگز نمي‌تواند يک زندگي حق‌طلبانه، استوار و رضايت‌بخشي داشته باشد. و ثانياً، بايد دانست هيچ کس نمي‌تواند کاري کند که همه مردم از دست او راضي باشند حتي نمي‌توان طوري رفتار کرد يا طوري انديشيد که همة هم‌صنفان و هم‌مسلکانت از تو راضي باشند. 🔸جعفر بن عيسي از ياران و شاگردان (ع) مي‌گويد نزد امام رضا بوديم که ، از بزرگترين و فهيم‌ترين شاگردان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)، هم آنجا بود. همزمان عده‌اي از مردم بصره درخواست ملاقات با حضرت را داشتند. امام رضا(ع) به يونس اشاره کرد و اتاقي را که پرده‌اي جلوي آن افتاده بود نشان داد و فرمود شما آنجا برو. و تا به تو اجازه نداده‌ام از آن اتاق خارج نشو و هيچ عکس‌العملي هم نشان نده. شيعياني که از بصره آمده بودند سخنان ناروايي عليه يونس در محضر امام رضا گفتند. و امام رضا(ع) سر خود را پايين انداخته بود و گوش مي‌کرد. وقتي آنها خداحافظي کردند و خارج شدند، امام رضا(ع) اذن خروج به يونس داد. وي در حالي که گريه مي‌کرد و اشک از چشمانش جاري بود، از آن اتاق بيرون آمد، و عرض کرد: آقا جان من با اينکه اين همه در راه نشر معارف شيعي تلاش مي‌کنم و اين همه به اين مردم خدمت مي‌کنم، چنين داوري و قضاوتي نسبت به من دارند؟! امام خطاب به يونس فرمودند: وقتي امام تو از تو راضي است، داوري مردم اهميتي ندارد. و سپس فرمود: يونس، با مردم به اندازه درک و شعورشان سخن بگو؛ و اموري را که فراتر از درک و فهم آنهاست با آنها در ميان نگذار. يونس، چه اهميتي دارد که اگر در دست تو دُرّ باشد اما مردم بگويند «پشکل» است و يا اگر پشکلي در دست تو باشد اما مردم بگويند «درّ» است؟! آيا اين داوري و قضاوت مردم تأثيري در تغيير حقيقت و واقعيت آنچه که نزد تو است دارد؟! مهم اين است که تو بر راه صواب و حقيقت باشي، و امام معصوم از تو راضي باشد، داوري و قضاوت مردم هيچ اهميتي ندارد. 🔸البته اين سخنان هرگز به معناي مخالفت با مردم نيست؛ يعني تک‌روي و زيست ملامتي‌گونه هم هرگز نبايد در زندگي انسان اصالت پيدا کند؛ زيرا اين هم به نوبة خود نوعي خودمحوري و عجب و خودبرتربيني يا خودممتاز بيني است. که اين هم رذيله‌اي اخلاقي و اجتماعي است. آنچه که بايد معيار قرار گيرد، حقيقت است. تنها درسايه حق‌انديشي و عمل به حقيقت است که دل انسان آرام مي‌گيرد و مي‌تواند مخالفت‌ها و طعنه‌ها و نامردمي‌ها را تحمل کند. همچنين اين حديث بدان معنا نيست که داوري ديگران دربارة گفتار و رفتار و انديشه انسان هيچ ارزشي ندارد؛ چرا که انسان در سايه داوري‌هاي ديگران مي‌تواند بهتر خود را بشناسد؛ آنچه که مهم است اين است که اين داوري‌ها «اصالت» ندارند. يعني نبايد زندگي خود را بر اساس آنها سامان دهيم. زندگي را بايد بر اساس تعهد به حقيقت سامان داد. احمدحسین شریفی
🔴 برداشت دیگران 🔶 علیه السلام خطاب به هشام فرمودند: يَا هِشَامُ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ جَوْزَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ مَا كَانَ يَنْفَعُكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا جَوْزَةٌ وَ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ إِنَّهَا جَوْزَةٌ مَا ضَرَّكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا لُؤْلُؤَة (تحف العقول، ص۳۸۶) ای هشام! اگر در دست تو گردویی بود؛ اما مردم گفتند جواهر است، این قضاوت مردم تو را سود نبخشد زیرا می‌دانی که آنچه در دست تو است گردوئی بیش نیست. و اگر در دست تو، جواهری باشد، لکن مردم گفتند گردویی است؛ این قضاوت مردم نیز به تو زیانی نمی‌رساند زیرا تو می‌دانی که جواهر است.» 🔶پابلو (۱۸۸۱-۱۹۷۳) نقاش و هنرمند بسیار مشهور و صاحب سبک اسپانیایی، در جمله مشهوری می‌گوید: «غمگین‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که برداشت دیگران برایشان زیادی مهم است.» 🔶کسانی که دائماً دغدغه‌مند «تأیید شدن» از سوی دیگران یا به دنبال «قضاوت کردن» دیگران هستند، نه تنها به پیشرفت و تعالی نخواهند رسید؛ بلکه از آرامش در زندگی محروم‌اند؛ 🔸چه در مقام نظر و چه در مقام عمل، نبايد به داوري‌هاي مردم دربارة خودمان «اصالت» بدهيم. هرگز نبايد دنبال تأمين خوشايند و بدآيندهاي مردم باشيم. بلکه بايد دغدغة حقيقت را داشت و نه دغدغة داوري‌هاي ديگران دربارة آراء و رفتارهايمان را. 🔸کسي که بخواهد داوري‌هاي مردم را معيار و ملاک درستي افکار و رفتارش قرار دهد و به آنها اصالت بدهد، اولاً، هرگز نمي‌تواند يک زندگي حق‌طلبانه، استوار و رضايت‌بخشي داشته باشد. و ثانياً، بايد دانست هيچ کس نمي‌تواند کاري کند که همه مردم از دست او راضي باشند حتي نمي‌توان طوري رفتار کرد يا طوري انديشيد که همة هم‌صنفان و هم‌مسلکانت از تو راضي باشند. 🔸جعفر بن عيسي از ياران و شاگردان (ع) مي‌گويد نزد امام رضا بوديم که ، از بزرگترين و فهيم‌ترين شاگردان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)، هم آنجا بود. همزمان عده‌اي از مردم بصره درخواست ملاقات با حضرت را داشتند. امام رضا(ع) به يونس اشاره کرد و اتاقي را که پرده‌اي جلوي آن افتاده بود نشان داد و فرمود شما آنجا برو. و تا به تو اجازه نداده‌ام از آن اتاق خارج نشو و هيچ عکس‌العملي هم نشان نده. شيعياني که از بصره آمده بودند سخنان ناروايي عليه يونس در محضر امام رضا گفتند. و امام رضا(ع) سر خود را پايين انداخته بود و گوش مي‌کرد. وقتي آنها خداحافظي کردند و خارج شدند، امام رضا(ع) اذن خروج به يونس داد. وي در حالي که گريه مي‌کرد و اشک از چشمانش جاري بود، از آن اتاق بيرون آمد، و عرض کرد: آقا جان من با اينکه اين همه در راه نشر معارف شيعي تلاش مي‌کنم و اين همه به اين مردم خدمت مي‌کنم، چنين داوري و قضاوتي نسبت به من دارند؟! امام خطاب به يونس فرمودند: وقتي امام تو از تو راضي است، داوري مردم اهميتي ندارد. و سپس فرمود: يونس، با مردم به اندازه درک و شعورشان سخن بگو؛ و اموري را که فراتر از درک و فهم آنهاست با آنها در ميان نگذار. يونس، چه اهميتي دارد که اگر در دست تو دُرّ باشد اما مردم بگويند «پشکل» است و يا اگر پشکلي در دست تو باشد اما مردم بگويند «درّ» است؟! آيا اين داوري و قضاوت مردم تأثيري در تغيير حقيقت و واقعيت آنچه که نزد تو است دارد؟! مهم اين است که تو بر راه صواب و حقيقت باشي، و امام معصوم از تو راضي باشد، داوري و قضاوت مردم هيچ اهميتي ندارد. 🔸البته اين سخنان هرگز به معناي مخالفت با مردم نيست؛ يعني تک‌روي و زيست ملامتي‌گونه هم هرگز نبايد در زندگي انسان اصالت پيدا کند؛ زيرا اين هم به نوبة خود نوعي خودمحوري و عجب و خودبرتربيني يا خودممتاز بيني است. که اين هم رذيله‌اي اخلاقي و اجتماعي است. آنچه که بايد معيار قرار گيرد، حقيقت است. تنها درسايه حق‌انديشي و عمل به حقيقت است که دل انسان آرام مي‌گيرد و مي‌تواند مخالفت‌ها و طعنه‌ها و نامردمي‌ها را تحمل کند. همچنين اين حديث بدان معنا نيست که داوري ديگران دربارة گفتار و رفتار و انديشه انسان هيچ ارزشي ندارد؛ چرا که انسان در سايه داوري‌هاي ديگران مي‌تواند بهتر خود را بشناسد؛ آنچه که مهم است اين است که اين داوري‌ها «اصالت» ندارند. يعني نبايد زندگي خود را بر اساس آنها سامان دهيم. زندگي را بايد بر اساس تعهد به حقيقت سامان داد. احمدحسین شریفی