پیامبر :
إن أناسا من أمتی سیماهم التحلیق یقرءون القرآن لا یجاوز حلاقیمهم یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة »؛ و«یخرج ناس من قبل المشرق یقرءون القرآن لا یجاوز تراقیهم یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة ثم لا یعودون فیه حتى یعود السهم الى قوسه. قیل ما سیماهم قال سیماهم التحلیق »
منبع: صحیح البخارى، کتاب التوحید، باب 57، ح 7123.
✅ولایت باطن قبله
▫️ هنوز نيم قرنى از حجةالوداع نگذشته بود كه امت محمد، تيغ بر اوصياى او كشيدند و با نام اسلام، #قلب_اسلام را كه #امام است، هدف تيرها، تيغها و خنجرهاى كينه و نفاق خود قرار دادند. به ظاهر يگانهپرست شده بودند؛ اما در باطن همان بتهايي را ميپرستيدند كه محمد به يارى على آنها را در هم شكسته بود.
▫️ رو به قبله نماز ميگذاردند؛ در حالى كه با #باطن_قبله كه #امامت است، پيكار ميکردند.
▫️ بارى، جاهليت ريشه در درون دارد و اگر آن مشرك هواپرست كه در درون آدمى است، ايمان نياورد چه سود كه بر زبان لااله الا الله براند؟!
▫️عجبا! جهان را ببين كه چه وارونه ميشود: روزى در صف پيشگامان هجرت و #بيعت و ديگر روز در جرگه پيشوايان #بدعت و #ضلالت.
📚 آیت الله مصباح یزدی، آفتاب ولایت
⛔️ متن شبهه
دین یعنی مسیحیت و زرتشت، دین صلح و دوستی، اسلام هم دین شد با این همه خشونت؟
❇️ پاسخ ❇️
👈 ابتدا به این دستورات و حکایات دینی در کتب مقدس مسیحیان توجه کنیم
♦️ اما از شهرهای این امت هایی که یَهُوه، خدایت، تو را به ملکیت می دهد، هیچ ذی نفس [جاندار] را زنده مگذار. بلکه ایشان را، ....، بالکل هلاک ساز. (تثنیه : 16:20)
♦️ حال برو و مردم عمالیق را قتل عام کن. بر آنها رحم نکن، بلکه زن و مرد و طفل شیرخواره، گاو و گوسفند، شتر و الاغ، همه را نابود کن» (اول سموییل، 3:15)
♦️و قوم یعنی هركس پیش روی خود به شهر برآمد و شهر را گرفتند. 21 و هرآنچه در شهر بود از مرد و زن و جوان و پیر و حتی گاو و گوسفند و الاغ را به دم شمشیر هلاك كردند .... و شهر را با آنچه در آن بود به آتش سوزانیدند. لیكن نقره و طلا و ظروف مسین و آهنین را به خزانة خانة یَهُوَه گذاردند. (یوشع 6: 20-25)
👈 اکنون به ورقی از سیره عملی کلیسا دقت کنیم
♦️ در قرن دوازدهم فرقه اي به وجود آمد كه با مالكيت اراضي توسط كليسا مخالف بودند و معتقد بودند كه كليسا بايد به دوران انجيلي باز گردد و همچون گذشته روحانيون فقط به تبليغ احكام بپردازند و از امور دنيوي و تشريفات كليسايي كناره گيري كنند اما درخواست اين گروه با مذاق سران و رهبران مسيحي سازگار نبود و تصميم به قلع و قمع اين فرقه گرفتند
♦️ در 1208 ميلادي پاپ اينوسنت سوم سپاهي را براي اين منظور گسيل داشت اين جنگ به طول انجاميد و بيست سال ادامه يافت، لشكريان پاپ قساوت عجيبي را از خود به نمايش گذاشتند آرنو Arnaud كه نايب پاپ و سردار لشكر بود شهر بژيه Begiers را به تصرف خويش درآورد و دستور قتل عام تمام سكنه را صادر كرد، از او سؤال شد، آيا كودكان و مخالفين با الحاد را نيز بكشند؟ جواب داد : آري همه را بكشيد خدا بندگان خوب خود را باز خواهد شناخت!(دربارۀ مفهوم انجيلها، كري ولف)
♦️ در سال 1099 بعد از محاصره اي پنج هفته اي مسيحيان موفق به فتح بيتالمقدس شدند گود فرو آدوبويون در نامهاي به پاپ نوشت : اگر مي خواهيد بدانيد با دشمناني كه در بيت المقدس به دست ما افتادند چه معامله شد همين قدر بدانيد كه افراد ما در رواق سليمان در لچه اي از خون مسلمانان مي تاختند و خون تا زانوي مركب مي رسيد (تاريخ عرب و اسلام، ص 327)
👈در خاطرات سربازان جنگ های صلیبی آمده است در بیت المقدس زنان و مردان را در دیگ های جوشان می پختند و کودکان را به سیخ کشیده و کباب کرده و میخوردند...
👈اما خشونتهای مجاز در دین زرتشت:
✅شکنجه، اسارت کردن با زنجیر و مرگ مخالفان دستور مستقیم زرتشت به پیروانش
📚 گاتها، ترجمه دکتر آبتین ساسان فر، هات ۵۳ بند ۸
🔻دکتر آبتین ساسان فر بنیانگذار و رئیس انجمن جهانی زرتشتیان در گاتهای خود می نویسد:
زرتشت در هات 31 بند 18 دستور می دهد که مخالفان خود را با هر جنگ افزاری [شاید حتی با بمب اتم] نابود کرده و ریشه آنها رو از زمین برکنند.
🔻 همچنین در اوستا آمده است که تنها راه جبران کمبود روغن کشتن گنهکاران اونم به شکل فوری است.
اوستا، وندیداد( دارمستتر) ، فرگرد نهم،بند 54 الی 56
✅ دو نکتهی مهم
۱) مطالب مذکور در کتب انجیل و اوستا، معلوم نیست در دین آسمانی و حقیقی حضرت عیسی و حضرت زرتشت هم وجود داشته باشد. بلکه آنچه در دست ما است، چنین است.
۲) توجه یک جانبه به آیات مربوط به جنگ در قرآن، مغالطهای است برای خشن نشان دادن دین اسلام، امکان اگر به آیات صلح و دوستی نیز توجه شود، مییابیم که اصل اولی در اسلام صلح است و خشونت، راهکار نهایی برای مقابله با ستمگران است.
به تعبیر سعدی: درشتی و نرمی به هم در به است.
هدایت شده از سبک زندگی دینی
بچه هامون بزرگ شدند
جوونامون پیر شدند
پیرامون دارن از دنیا میرن
ولی
متاسفانه
داریم به غیبت اماممون عادت میکنیم!
گمانم من چندتا عذرخواهی به شما بدهکارم آقا!
مثلا قرار بود خوشیهای دنیا که آمد سراغم؛ دلم را بندش نکنم
عوضش بگویم این خانه ی دل؛ خانه ی مهدی فاطمه است
قرار بود غمهای دنیا که رسید؛ نگذارم به جانم بنشیند
عوضش بگویم اینجا حرمت دارد!
صاحب دارد و...
شما باید مرا ببخشی عزیز زهرا!
که قرار بود علی وار دست به سینه بکوبم و آه بکشم و داد بزنم «شَوْقاً اِلَی رُؤْیتِهِ» ولی..
نبودم..نکردم..نشدم..
عوضش..
هی شما صدایم زدی و هی من پشت کردم
هی دنبالم آمدی و هی من پس زدم
هی دق الباب کردی و هی دیدی خانه پُر است و جایی برایتان نمانده!
....
آقا! حالا که نگاه میکنم به نظرم میاید کارم از چندتا عذرخواهیِ ساده گذشته باشد
وضع خراب است..
گمانم شما باید
خیلی زیاد مرا ببخشی..مثلا به اندازه ی یک عمر بی وفایی..
هدایت شده از سبک زندگی دینی
🔵 توجّه دادن مردم به امام زمان علیه السلام آثار وضعی در زندگی دارد؛ یعنی هرکه می خواهی باش، اگر این کار را توانستی انجام بدهی، از جهت دنیایی و اولاد و یک سری مسائل، خیر می بینی و عمر و زندگی برکت می کند؛ یعنی همین که توجّه پیدا کردی یا توجّه دادی مردم را یا خودت را خدمت حضرت بقیة الله صلوات الله علیه، آثار وضعی خوبی دارد و زندگی را پربرکت می کند.
🔴 شیخ جعفر #ناصری:
💠در آغوش امام زمان
🔹شهدا و امام زمان
❇️ بعد از اینکه محمد رضا تورجی زاده
به شهادت رسید، تا مدت ها نوارهای روضه و مداحی او را پخش می کردیم که همه را به عشق امام زمان می خواند..
❇️ یک شب او را خواب دیدم، خیلی نورانی و خوشحال بود، پرسیدم، محمد رضا تو که این همه در دنیا برای امام زمان خواندی توانستی او را ببینی؟
❇️ محمد در حالی که می خندید گفت، من حتی آقا امام زمان را در آغوش گرفتم...
📚یازهرا(کتاب خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده) ص180
هدایت شده از تاریخ تفکر تمدن
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام خمینی:
خطاب به مرحوم حاج سید احمد آقا :
پسرم آنچه در درجه اول به تو وصیت می کنم آن است که انکار مقامات اهل معرفت نکنی که این شیوه جهال است و از معاشرت با منکرین مقامات اولیاء بپرهیزی که ایشان قطاع طریق حق هستند .
( صحیفه امام ح۲۰ ص ۱۵۴ الی ۱۵۸ )
هدایت شده از سبک زندگی دینی
🔰 جریان سقیفه و اتفاقات بعد از آن
✍ مردم برای خواندن نماز در مسجد جمع شدهاند، امیرالمومنین(ع) وارد مسجد میشود؛ همه تعجب میکنند، او که قسم خورده بود تا قرآن را ننویسد از خانه خود خارج نشود.
حضرت بعد از ورود به مسجد شروع به سخن میکند و خطاب به مردم فرمود:
🍃«ای مردم، من در این مدت، مشغول نوشتن قرآن بودم، نگاه کنید، این قرآنی است که من نوشتهام، من به تفسیر همه آیههای قرآن آگاه هستم، چرا که از پیامبر(ص) در مورد همه آنها سوال کردهام».
👈🏻عمر از جا بر میخیزد و میگوید:
ما نیازی به قرآن تو نداریم.
علی قرآن را که نوشته است به خانه بر میگرداند.
👈🏻 قبایل مختلف با خلیفه بیعت کردهاند، ولی هنوز کسی از بنیهاشم برای بیعت نیامده است، از این سو خلیفه با گروهی به خانه عباس میروند، تا وی را با خود همراه کنند، اگر وی بیعت کند بقیه بنی هاشم نیز بیعت خواهند کرد،
👈🏻 ابوبکر خطاب به عباس میگوید: «بعد از وفات پیامبر(ص) مردم منرا به عنوان خلیفه او انتخاب کردند و من هم این مقام را قبول کردم، شنیدهام که یک نفر میخواهد میان مسلمانان اختلاف بیاندازد. ای عباس! چقدر خوب است تو هم مانند بقیه مردم با من بیعت کنی. اگر تو این کار بکنی من قول میدهم که بعد از خود، تو را به عنوان جانشین معرفی کنم».
👈🏻 عمر رشته سخن را به دست گرفته و خطاب به عباس میگوید:
«ای عباس، ما نمیخواهیم در میان مسلمانان اختلاف بیافتد، ما نمیخواهیم کسی تو را به عنوان شخص تفرقهانگیز بشناسد».
👈🏻 عباس در جواب خلیفه میگوید:
«اگر مردم تو را انتخاب کردند، آیا ما بنیهاشم از این مردم نبودیم، آیا ما حق رأی دادن نداشتیم؟ ای ابوبکر! مگر این خلافت ارث پدر توست که به هر کس میخواهی میبخشی!؟»
خلیفه همراه با دوستانش بدون خداحافظی از خانه بیرون میروند.
👈🏻 شب فرا رسیده است، و امیرالمومنین به همراه فاطمه و حسنین(ع) برای هدایت مردم تلاش میکنند. آنها درِ خانه یکی از انصار را میزنند.
صاحب خانه با خود میگوید که این وقت شب کیست که در خانه ما را میزند؟ او سراسیمه بیرون میآید. و اهل بیت رسولخدا(ص) را میبیند.
🖤 فاطمه(س) با او سخن میگوید:
- آیا تو به یاد داری که در غدیر خم با علی(ع) بیعت کردی، آیا به یاد داری که پدرم او را به عنوان جانشین و خلیفه خود معین کرد؟
ـ آری، ای دختر رسول خدا.
ـ پس چرا پیمان خود را شکستی؟
ـ اگر علی، زودتر از ابوبکر خود را به سقیفه میرساند ما با او بیعت میکردیم.
ـ آیا میخواستی علی(ع) پیکر پیامبر(ص) را به حال خود رها کند و به سقیفه بیاید؟
او به فکر فرو میرود، و از کار خود اظهار پشیمانی میکند.
👈🏻 امیرالمومنین(علیهالسلام) به وی میفرماید:
«وعده من و تو، فردا صبح، کنار مسجد، در حالی که موهای سر خود را تراشیده باشی».
آن شب امیرالمومنین و فاطمه(ع) از سیصد وشصت نفر دیگر نیز پیمان میگیرند، تا پای جان خود از حق دفاع کنند. وقت اذان صبح است، امیرالمومنین(علیهالسلام) به مسجد میرود، تا به همراه افرادی که دیشب میثاق همراهی بستهاند، مسیر تاریخ اسلام را به راه صحیح خویش باز گرداند. ولی تنها چهار نفر در کنار مسجد منتظر حضرت هستند؛ آنان «سلمان» ، «مقداد» ، «عمار» و «ابوذر» بودند.
شبهه :
«آنگلا مرکل ، صدر اعظم آلمان
او حرفی زد که هیچ مسلمانی نتوانست جوابش را بدهد
هند و چین نزدیک به ۲/۵ میلیارد نفر جمعیت دارند صد و پنجاه خدا و هشتصد عقیده متفاوت دارند و در صلح زندگی می کنند !!!
مسلمانها یک خدا و یک پیامبر، یک دین و یک کتاب دارند، ولی خیابانهایشان سرخ شده به خون یکدیگر!!!
قاتلش می گوید: الله اکبر!!!
مقتول هم می گوید: الله اکبر
و کشته های دو طرف شهید نامیده میشوند
و این درد است که متوجه نشدیم دین چیست!!!»
پاسخ:
1. این سخنان آنگلا مرکل نیست و جمله آخر روشن می کند، که متن توسط دین ستیزان تهیه شده است! مرکل خود یک فرد مسیحی، فرزند یک کشیش و عضو حزب دموکرات مسیحی است.
۲. همواره خشونتهای مذهبی در چین و هند گزارش شده، خصوصا در هند که تنوع مذاهب و نفوذ استعمار بیشتر است.
۳. بله مسلمان های واقعی یک خدا و یک پیامبر و یک کتاب دارند.
اما آن فرقه های افراطی که بیشترین خشونت برای آنهاست مسلمان واقعی نیستند و خدا و پیامبر و کتاب را به سلیقه و رای شخصی خودشان تفسیر میکنند.
4. باید بدانیم برخلاف تبلیغات جهانی، در طول تاریخ بیشترین جنایات و جنگها توسط مسیحیان و منتسبان آنها علیه خود مسیحیان یا سایر ادیان و مذاهب صورت گرفته، نه مسلمانان، بعنوان مثال:
– خشونت مسیحیان تندرو در تاریخ و در کتاب مقدس!
– ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ ﺑﺎ ۱۷ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﮐﺸﺘﻪ!
ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺑﺎ ۵۰ تا ۷۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﮐﺸﺘﻪ!
و…
1. این سخنان آنگلا مرکل نیست و جمله آخر روشن می کند، که متن توسط دین ستیزان تهیه شده است! مرکل خود یک فرد مسیحی، فرزند یک کشیش و عضو حزب دموکرات مسیحی است.
2. همواره خشونتهای مذهبی در چین و هند گزارش شده، خصوصا در هند که تنوع مذاهب و نفوذ استعمار بیشتر است! تنها در سال ۲۰۱۴ بیش از ۸۰۰ مورد خشونت مذهبی در هند رخ داده است.
3. اصول ادیان الهی یکی است و تفاوت در جزییات می باشد، تضاد های امروزی بین ادیان ناشی از تحریف آنهاست.
4. آموزه های اسلام که آخرین و کاملترین دین الهی است، بزرگترین مانع مستکبران جهان است. ایجاد فرقه های ضاله یکی از موثر ترین راهکارهای آنها برای تبلیغ ضد اسلام است.
5. اسلام در میان ادیان، بیشترین اهمیت را به حفظ جان و حرمت انسانها داده، چنانچه قتل یک نفر را مانند کشتن همه انسانها می داند و مجازات اقامت دائم در آتش که مخصوص کفّار است را براى قاتل عمد در نظر گرفته است.
مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً (مائدة/32)
ترجمه: هر كس كسى را بدون قصاص و بدون فسادى كه در زمين كرده بكشد چنان است كه تمام مردم را كشته است و هر كس كسى را زنده نمايد چنان است كه همه مردم را زنده كرده است.
6. صرف ادعای مسلمانی کافی نیست و مسلمان کسی است که به قوانین اسلام که آیین صلح و رحمت است عمل کند. آنها که برخلاف دستورات اسلام، در میان مسلمانان خشونت و کشتار می کنند، مسلمان نیستند!
7. باید بدانیم برخلاف تبلیغات جهانی، در طول تاریخ بیشترین جنایات و جنگها توسط مسیحیان و منتسبان آنها علیه خود مسیحیان یا سایر ادیان و مذاهب صورت گرفته، نه مسلمانان! چند مثال:
* خشونت مسیحیان تندرو در تاریخ و در کتاب مقدس!
* ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ ﺑﺎ ۱۷ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﮐﺸﺘﻪ!
* ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺑﺎ ۵۰ تا ۷۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﮐﺸﺘﻪ!
* خشونت فرقهای مسیحیان در ایرلند
* قتل عام فرقهای مسیحیان در هلند، فرانسه و …
* آغاز جنگهای صلیبی علیه مسلمانان
8. مسلمانان در طول تاریخ همواره قربانی خشونت سایر ادیان و فرق بوده اند و امروزه نیز در میانمار، نیجریه، آفریقای مرکزی، هند، چین، و… مورد تعدی و کشتار واقع می شوند!
غدیر شناسنامه شیعه
شبهه : «آنگلا مرکل ، صدر اعظم آلمان او حرفی زد که هیچ مسلمانی نتوانست جوابش را بدهد هند و چین نزدیک
پاسخ دوم:
1. بعد سیاسی:
در میان اهداف فراوان سیاسی به یک نکته اساسی بسنده میکنیم و آن، این است که فتنهانگیزی دشمنان «دین حق» میان مسلمانان، الزاماً نباید با پرچم کفر و الحاد باشد؛ بنابراین گاهی دشمن اسلام، لباس اهل اسلام را هم میدزدند و با چهره «یک مسلمان» تبر به ریشه اسلام میزند. به «داعش» و «القاعده» و «طالبان» و دیگر تروریستهای مسلماننما نگاه کنید؛ آیا جز اهداف سیاسی ـ اقتصادی دشمنان قسم خورده اسلام ـ از جمله آمریکا و دیگر متحدانش ـ چیزی میبینید؟ آیا این گروهها دستپرورده دولتهای مزدور و چندچهره اسلامستیز نیستند؟
پس باید به محکمی پاسخ داد که ما هر جریانِ دینستیز مسلماننمایی را مسلمان راستین نمیدانیم و اگر در میان این قبایل، مسلمانی هم یافت شود، او را فریبخورده و غافل و بنان آن بنیان میدانیم.
بهترین شاهد بر این مدعا، اقرار خود سیاستمداران غربی در تأسیس و حمایت از این جریانهای به ظاهر مسلمان منطقهای است.
و هدف اصلی از ایجاد این گروههای تروریستی، مشغول نگه داشتن کشورهای اسلامی به یک مسأله داخلی فرسایشی است که میتواند غاصبان منحوس فلسطین مظلوم را با خیالی آسوده به پیگیری اهدافشان مشغول کند.
2. بعد اقتصادی:
توجه دارید، مناطق نفتخیز عراق و سوریه در دست چه جریانی است. داعش بشدت وابسته به دلارهای نفتیای است که از این مناطق به دست میآورد. از سویی تعادل و توازن بازار سوخت جهان به نفع دولتهای مصرفکننده غربی به هم خورده است؛ زیرا هم نفت قاچاق شده و عملاً رایگان داعشی را در اختیار دارند و هم مبادی رسمی فروش نفت، مجبورند نفت را با کمتر از یک سوم قیمت متعارف به بازار عرضه کنند تا مشتریان خود را حفظ کنند.
این تنها یکی از فواید آفرینش جریانهای تندروی درون جامعه اسلامی است. صرف بودجههای کلان در همه کشورهای اسلامی برای خرید تجهیزات نظامی از کشورهای غربیِ حامی تروریستها، صحنهای دیگر از این سناریوی دقیق است.
3. بعد اجتماعی:
آنچه روشن است و بارها به استناد آمار به اثبات رسیده، این است که قدرت عظیم اسلام در جذب قلوب آماده و مستعد پذیرش حق در سراسر جهان در حال جلوهنمایی است و زنگ خطر را برای سردمداران جهان غرب به صدا درآورده است. بنابراین برای مخدوش کردن چهره نورانی اسلام، عمال خود را مجبور می کنند که به خشن ترین شکل ممکن رفتار کنند تا چهرهای منفور از اسلام به جهانیان نشان دهند.رسانههای غربی، این نیت باطل خود را با پوشش گسترده تبلیغاتی جنایتهای این تروریستهای به اصطلاح مسلمان نشان داده و آن را بهترین ابزار اسلامستیزی و اسلامهراسی شناختهاند.
4. بعد اعتقادی:
عقبه فکری و اعتقادی تمامی این گروهها ریشه در نوعی توهم بیمارگونه از مسأله دین دارد. چیزی که آن را در یک کلمه به عنوان «تفکر تکفیری وهابی» میشناسیم. این نوع اسلام و معادل آن در مذهب شیعه که «بهائیت» است و جریانهای نوظهور دیگری مثل «تفکر تکفیری آخوندهای انگلیسی»
مدل هایی از اسلام را ارایه می دهند که حاکمان مستکبر جهان امروز بشدت آن را میپسندند.
این نوع تفکر که ساخته و پرداخته اتاقهای فکر لندنی و حیفایی است، رسالتی ندارد مگر اینکه مسلمانان را از درون تهی کند و از اسلام چهرهای کاریکاتوری در عرض گاوپرستان، طبیعتپرستان و بودیستهای هندی قرار دهند و درنتیجه برای آنها خطری نداشته باشند.
نکته پایانی اینکه تمایل شیاطین غربی به این است که مسلمانان در مقابل هیچگونه تجاوزی از خود مقاومت نشان ندهند؛ یعنی مشکل آنها با «روحیه جهادی» و هوش دفاعی اسلام و بخصوص شیعیان است. طبیعی است که اگر کسی در مقابل تجاوز دشمن روحیه دفاع نداشته باشد و از خود ایستادگی نشان ندهد، اصولاً جنگی صورت نمیگیرد و این بهترین راه برای متجاوزان است که بدون زحمت و بدون روبهرو شدن با کوچکترین مقاومتی به خواستههای نامشروع خود برسند.
غدیر شناسنامه شیعه
پاسخ دوم: 1. بعد سیاسی: در میان اهداف فراوان سیاسی به یک نکته اساسی بسنده میکنیم و آن، این است که
پاسخ سوم:
این که به قول نوشته خیابان های مسلمانان به خونشان رنگین شده است به خاطر داشتن یک دین و یک کتاب نیست بلکه به به خاطر دشمنی هایی که با این عقیده میشود نمونه کوچک آن همین داعش ایست که مستکبرین آنرا بدنیا آورده است.
آیا غیر از این است که داعش ساخته خود امریکاست؟ ایا غیر از این است که القاعده ساخته امریکاست؟
همه این دشمنی ها چه از داخل جامعه مسلمین و چه از خارج به خاطر عقیده توحیدی و ازادی مسلمانان است
مفصل:
احترام ادیان الهی به یکدیگر موضوعی منطقی و پذیرفته شده است. اسلام با جنگ بر سر عقیده مخالف است و راه ترویج اسلام را تبلیغ میداند و دعوت.
اینکه عده ای به ظاهر مسلمان در خاورمیانه هم در حال جنگ اند، باید گفت، روشن است که این استعمار و غرب است که همواره به تفرقه مذهبی در این منطقه، دامن زده است و خود موجد و محرک این نزاع ها و جنگها بوده اند. نمونه اتم آن داعش است که هدفگیری اصلی آن مسلمانان چه شیعه چه سنی و کشورهای در خط مقاومت با اسرائیل بوده است و بیشترین دستاورد آن خدمت به اسرائیل و درگیر کردن حزب الله و مخالفان اسرائیل بوده است.
اما احترام به ادیان یک موضوع است و حقانیت و عقلانی بودن آنها (پلورالیسم دینی) موضوعی دیگر است.
بسیاری از ادیان و فرقه های موجود در هند، آغشته به خرافات، افسانه ها و موهومات و دارای آرای ضدبشری هستند. بعضی از آنها، درخت، حیواناتی چون گاو، موش و حتی بعضی اعضای بدن را می پرستند!!! آلت پرستی در هند آئینی است که خیلی از مردم هند آنرا پرستش میکنند یعنی یکی از هفت معبد بسیار مقدس شیوا (لینگایی هند) است.
(ادیان در جوامع امروز، ج ۱، ترجمه عبد الرحیم گواهی، ۲۴۶ و ۲۴۷، چاپ اول، ۱۳۷۴، انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اسلامی.)
(برخی دیگر از خرافات گرایی هندوها: http://www.mashreghnews.ir/fa/news/138558/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C-%D9%88-%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%85-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 )
همچنین احترام به ادیان با دعوت به آئین حق که روش قرآن در مواجهه با اهل کتاب و مشرکان است، هیچ تناقضی ندارد.
آیاتی در قرآن مجید وجود دارند که خداوند متعال در آن ها اهل کتاب را به اسلام فراخوانده و آنان را به جهت دوری از آموزه های اسلام توبیخ می کند. (مائده، ۱۵ و ۱۶ و ۱۹، بقره ۴۱، ال عمران ۷۱)
قرآن، فقط اسلام را دینی حقانی و کامل می داند ((آل عمران، ۸۵) هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست، و او در آخرت از زیانکاران است.)
اما “نجات ” ورستگاری را مختص مسلمانان نمی داند و یهود، مسیحی و حتی صابئینی را که به خداوند و روز قیامت ایمان دارند و عمل صالح انجام میدهند، نجات یافته میداند. (بقره آیه ۶۲)
مسلما اگر مشی هندی، بر دعوت و مخالفت با خرافات و ایده های ارتجاعی بود، هند درگیر چنین آئین های خرافی نبود. ابراهیم نبی علیه السلام، برای مبارزه با جهل و بت پرستی، علیه مردم شهر خود شورید و او را در آتش انداختند. محمد رسول الله را بت پرستان از طائف راندند و در مکه توطئه قتل شان را ریختند و…
این مشرکان بوده اند که همواره مانع و سد راه تبلیغ آرام پیامبران و اولیای الهی بوده اند.
اگر در هند نیز، کسی بیدار می شد و دعوت به حق میکرد، مخالفت هایی با او صورت میگرفت. کما اینکه کشمیر (قم هند) (مرکز تجمع شیعیان) همواره مورد تعرض هندوها و سیک ها قرار دارد و بارها و بارها در آن به قتل عام شیعیان پرداخته اند. همین هندوهای خیلی آرام!!!!
در پایان بد نیست، این حکایت را هم در باب غوطه ور شدن هند در ادیان خرافی بدانید:
می گویند سفیر انگلیس در دهلی نو ، از مسیری در حال گذر بود ، میبیند یک جوان آگاه هندی، لگدی به گاوی میزند.. . (گاوی که در هندوستان مقدس است) .
سفیر انگلیس از خودرو پیاده شده و به سوی گاو میدود و گاو را میبوسد و در این لحظه گاو ادرار می کند . سفیر انگلیس با ادرار گاو دست و صورتش را میشوید ? و بقیه ی مردم حاضر که میبینند یک غریبه اینقدر گاو را محترم می شمارد، در جلوی گاو سجده می کنند و آن جوان لگد زن رامجازات می کنند !?
همراه سفیر انگلیس میپرسد چرا این کار را کردید ؟
سفیر می گوید ؛ این جوان آگاه، میخواست فرهنگ هندوستان را پنجاه سال جلو بیاندازد …
اما من نگذاشتم !!!
برچسبها: شبهه , اعتقادی
منبع : http://shobhexxx.blogfa.com/tag/%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87 با کمی ویرایش
امام على(ع) درباره ویژگیهای انسانی که توانایی اجرای دستورات خداوند را دارد، میفرماید: «لَا یُقِیمُ أَمْرَ اللهِ سُبْحَانَهُ إِلَّا مَنْ لَا یُصَانِعُ وَ لَا یُضَارِعُ وَ لَا یَتَّبِعُ الْمَطَامِع»؛[1] بر پا ندارد فرمانهاى خداوندِ سبحان را، جز کسى که سازش نمیکند و خود را خوار نمیسازد و از طمعها پیروى نمیکند.
در جای دیگری تاکید دارند:
میفرماید : و لا تخالطونی بالمصانعه . با من به سبک سازشکاری معاشرت نکنید.
امام(ع) در این گفتار پربار و حکیمانه صفات کسانى را که توانایى اجراى اوامر الهى را دارند بیان میکند و آنرا در سه چیز خلاصه کرده است:
الف. سازش کار و اهل رشوه نباشد؛
ب. در مقابل دیگران ذلیل و خوار نشود؛
ج. پیروى از طمعها نکند.
بدیهى است که پر واضح است اهل «مصانعه» (به معناى سازشكارى و رشوه گرفتن) هستند هرگز نمى توانند حق را به حق دار برسانند، چرا كه زورمندان اهل باطل آنها را خريدارى مى كنند و از حق منصرف مى سازند و در اين ميان حقوق ضعفا پايمال مى شود. همچنين كسانى كه ضعيف و ذليل و ناتوانند قدرت اجراى فرمان خدا را ندارند، زيرا اجراى فرمان حق قاطعيت و شجاعت و استقلال شخصيت را مى طلبد و افراد زبون كه به روش اهل باطل عمل مى كنند توان اين كار را ندارند. نيز اشخاص مبتلا به انواع طمع ها; طمع در مقام، مال و خواسته هاى هوس آلود هرگز نمى توانند مجرى فرمان خدا باشند، زيرا طمع بر سر دوراهى ها و چند راهى ها آنها را به سوى خود جذب مى كند و از پيمودن راه حق باز مى دارد. به همين دليل در طول تاريخ كمتر زمامدارى را ديده ايم كه به طور كامل مجرى فرمان حق باشد (مگر انبيا و اوليا) زيرا گاه يكى از اين سه نقطه ضعف و گاه همه آنها را داشته است، از اين رو از پيمودن راه حق باز مانده است.
سازش با دیگرى باعث رضاى اوست و این عمل مانع از اجراى حدود و دستور الهى درباره او میگردد. و همچنین فرومایگى و چشم طمع داشتن به دیگران، هر دو باعث خوددارى از پرداختن به دستورها و حدود الهى است که بر او دشوار مینماید.
آنان که اهل سازشکارى و رشوه گرفتن هستند هرگز نمیتوانند حق را به حقدار برسانند؛ چرا که زورمندان اهل باطل آنها را خریدارى میکنند و از حق منصرف میسازند و در این میان حقوق ضعیفان پایمال میشود. همچنین کسانى که ضعیف و ذلیل و ناتوانند قدرت اجراى فرمان خدا را ندارند؛ زیرا اجراى فرمان حق قاطعیت و شجاعت و استقلال شخصیت را میطلبد و افراد زبون که به روش اهل باطل عمل میکنند توان این کار را ندارند. نیز اشخاص مبتلا به انواع طمعها؛ طمع در مقام، مال و خواستههاى هوس آلود هرگز نمیتوانند مجرى فرمان خدا باشند؛ زیرا در سر دوراهیها و چندراهیها راهی را برمیگزینند که سود مادی بیشتری برای آنها داشته و از پیمودن راه حق باز میدارد. به همین دلیل در طول تاریخ کمتر زمامدارى را دیدهایم که به طور کامل مجرى فرمان حق باشد، مگر انبیا و امامان و اولیای الهی؛ زیرا زمامداران گاه یکى از این سه نقطه ضعف و گاه همه آنها را داشتهاند؛ از اینرو از پیمودن راه حق باز ماندهاند.
4. در مورد طمع که مانع سوم است، در روایتى از امام علی(ع) چنین آمده است که: «هیچ چیز مانند بدعتها دین را از بین نمیبرد و چیزى مانند طمع انسان را فاسد نمیسازد».
در حدیث دیگرى از آنحضرت میخوانیم: «کسى که میخواهد در طول عمرش آزاد زندگى کند باید اجازه ندهد طمع در قلبش سکونت یابد».
از امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) : «ما هَدَمَ الدّينَ مِثْلُ الْبِدَعُ وَ لا أفْسَدَ الرَّجُلَ مِثْلُ الطَّمَعُ; هيچ چيز مانند بدعت ها دين را از بين نمى برد و چيزى مانند طمع انسان را فاسد نمى سازد».
در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «مَنْ أرادَ أنْ يَعيشَ حُرّاً أيّامَ حَياتِهِ فَلا يُسْكِنِ الطَّمَعَ قَلْبَهُ; كسى كه مى خواهد در طول عمر آزاد زندگى كند بايد اجازه ندهد طمع در قلبش سكونت يابد».
سعدى در شعرى كه بر گرفته از اين حديث است مى گويد:
هر كه بر خود در سؤال گشاد *** تا بميرد نيازمند بود
آز بگذار و پادشاهى كن *** گردن بى طمع بلند بود