eitaa logo
کانال تحلیلی حامیان ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
11.3هزار ویدیو
131 فایل
کانال تحلیلی حامیان ولایت @gh63_soldier_velyatfagih.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴کاهش وابستگی به دلار؛ آرمان یا واقعیت؟ 🎬 قسمت اول 🔹مدتی است بحث حذف دلار از مبادلات جهانی ایران از سوی رهبر انقلاب مطرح می شود. بررسی ها نشان می دهد هرچند حذف دلار از جایگاه کنونی آن امری غیرممکن می نماید اما تاکنون اتفاقاتی افتاده است که زمینه را برای مطرح شدن ارزهای دیگر در مبادلات جهانی در کنار دلار فراهم کرده است. 🔹حسین نادری: پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1944 بود که به واسطه قرارداد برتون وودز (Bretton Woods) دلار به عنوان ارز مرجع بین المللی انتخاب شد. پیش از آن ذخایر طلای هر کشور بود که پشتوانه پول آن کشور به حساب می آمد. و ارزش پول کشورها متناسب با طلا مشخص می شد. در آن مقطع عواملی سبب شد که این اتفاق بیافتند: 🔹آمریکا خود بزرگترین تولید کننده طلای جهان بود و نزدیک به سه چهارم طلای جهان توسط آمریکا تولید و توزیع می شد. 🔹پس از پایان جنگ جهانی دوم اکثر کشورهای جهان در بحران اقتصادی به سر می بردند و تنها آمریکا بود که با فاصله ی قابل توجه اقتصاد اول جهان بود. آمریکا در گروه پیروز جنگ جهانی بود و دست برتر را داشت. 🔹به این ترتیب دلار به ارز مرجع بین المللی تبدیل شد. در سال ۱۹۷۱ همزمان با بحران های مالی که کشورهای جهان درگیر آن بودند فرانسه درخواست داد که آمریکا دلارهای او را با طلا معاوضه کند به این ترتیب اکثر ذخایر طلای ایالات متحده به فرانسه داده شد و وقتی که سایر کشورها در خواست تبدیل دلار به طلا را دادند ایالات متحده با بحران درخواست ها مواجه شد و توانایی تأمین طلا ها را نداشت به این ترتیب نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا جدایی دلار از طلا را اعلام کرد. تصمیمی که شوک شدیدی به اقتصاد دنیا وارد کرد. به این ترتیب قرارداد برتون وودز به صورت یک طرفه از طرف  آمریکا نقض شد. اما ناخودآگاه دلار جایگزین طلا شده بود. و علی رغم اینکه قرارداد دیگر نبود اما با توجه به اینکه دیگر آمریکا دیگر دلار کشورها را با طلا معاوضه نمی کرد ناچاراً دلار به عنوان ارز مرجع باقی ماند. 🔹این قرارداد در آن مقطع توانست تأثیر مثبتی بر فضای اقتصادی جهان بگذارد و محدودیت هایی که طلا برای رشد اقتصادی کشورها ایجاد می کرد را از میان بردارد اما از طرف دیگر ابزاری بسیار گرانقیمت در دست ایالات متحد ایجاد کرده بود. کمااینکه در سال های بعد شاهد آن بودیم که آمریکا از این ابزار برای فشار به کشورهای مختلف استفاده کرد. 🔹امکان سنجی جایگزینی ارزی دیگر با دلار دلار در شرایطی خاص به عنوان ارز مرجع جهانی انتخاب شد. شرایطی که سایر اقتصادها پس از جنگ جهانی دوم به شدت دچار ضعف بودند، حجم اقتصاد کشورها به این اندازه بزرگ نشده بود و از همه مهمتر اینکه ارز جایگزین وجود نداشت. اما در شرایط فعلی یکی از مهمترین موانع جایگزینی ارز دیگر با دلار وابستگی کشورهای جهان به این ارز است. نکته ی جالب این است که پس از فروپاشی قرارداد برتون وودز نیز عامل اصلی که سبب شد کشورها دلار را حذف نکنند همین مسئله بود. زیرا الان هر کشور منابعی از دلار برای خود ذخیره کرده است و در صورت کم ارزش شدن دلار منابع او نیز ارزش خود را از دست می دهند و این مسئله مانع از حذف دلار می شود. 🔹ایالات متحده خود یاری دهنده افول مرجعیت دلار اما در این شرایط که وابستگی کشورها به دلار تقویت کننده جایگاه آن است که آن را به عنوان ارز مرجع حفظ کند. سیاست های تحریمی آمریکا نسبت به کشورهای مختلف این مسئله را تضعیف می کند. وقتی آمریکا ساز و کار ورود و خروج دلار نسبت به کشوری را تحریم می کند وابستگی آن کشور به دلار را کاهش می دهد و وقتی از این ابزار بارها نسبت به کشورهای مختلف استفاده می کند به مرور کشورهایی که وابستگی آن ها به دلار است کم می شود. از طرف دیگر چین که بزرگترین رقیب اقتصادی آمریکا به حساب می آید و در سال های آتی پیش بینی می شود تبدیل به اقتصاد اول جهان شود از این سیاست آمریکا دارد حداکثر استفاده را می کند. @Gh63_soldier_VelyatFagih
🔴کاهش وابستگی به دلار؛ آرمان یا واقعیت؟ 🎬 قسمت اخر 🔹برنامه ریزی چین برای افول مرجعیت دلار چین در سال های اخیر برای افول مرجعیت دلار دو اقدام مهم انجام داده است: 🔹ایجاد بازار مشترک میان شرکای منطقه ای خود در آسیا بر پایه ی یوآن 🔹اضافه کردن تحریم شدگان از سوی آمریکا به این بازار 🔹به این ترتیب او در حال جایگزینی یوآن با دلار در این کشورها در روابط فی مابین است. با این سیاست او دلار را حذف نمی کند اما برای مبادلات آن ها با خود که حجم قابل توجهی دارد و همچنین معاملات آن ها با یکدیگر سعی می کند یوآن را جایگزین دلار کند. 🔹امکان پذیری حذف دلار در مبادلات تجاری ایران ایران در تجارت های خود با سه گروه از کشورها در تعامل است: 🔹کشورهایی که همسایه هستند و داد و ستد میان ما و آنها در جریان است. برای این کشورها تا حدی می توان از ارزهای خود کشورها یا ارز توافقی مانند یوآن استفاده کرد. 🔹کشورهایی که در کاروزار حذف دلار از مبادلات با چین همراهی کرده اند. با این کشورها می توان تا جایی که امکان داشته باشد با یوآن مبادله کرد. 🔹کشورهایی که همچنان با دلار مبادله می کنند، مبادله با دلار انجام شود. 🔹در این صورت وابستگی به دلار به حداقل می رسد و تنها با آن کشورهایی محدود می شود که وابستگی به دلار دارند و اتفاقا در حال حاضر به خاطر تحریم ها حجم مبادلات ما با کشورهای دسته ی سوم کمتر است. 🔹البته در کنار این مبادلات از ظرفیت ارزهای دیجیتال نیز می توان استفاده کرد. 🔹حال که سازوکار خارجی برای این مسئله مهیا است دو اقدام داخلی نیز برای تحقق این امر نیاز است 🔹اول اینکه مبادی صادرات و واردات وقتی براساس یوآن شکل بگیرد دیگر نیاز به تراست هایی که به صورت غیررسمی تحریم ها را دور می زدند نیست. باید سازوکار جدید مستقل از دلار به صورت رسمی شکل بگیرد و تراست هایی که تاکنون در دور زدن تحریم ها بوده اند حذف شوند. البته این مسئله احتمالا به خاطر در قدرت زیاد تراست‌ها و مافیای آنها بدون تنش نخواهد بود. 🔹دوم اینکه یکی از راه های تأمین کالاهای اساسی از طریق کشور امارات است. داد و ستد با امارات وابسته به دلار است. این در حالی است که کشورهای دیگر ظرفیت همکاری در این مسئله را دارند و ما می توانیم با تغییر شریک تجاری خود در این زمینه نیز به حذف دلار نزدیک تر شویم 🔹جمع بندی رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی خود بحث کاهش وابستگی به دلار را مطرح کردند. در این خصوص با یک بررسی می توان به این نتیجه رسید هرچند سلطه دلار بر بازار جهانی بسیار بزرگ است و حذف آن از این جایگاه جهانی امری سخت و پرچالش است. اما این امر میان کشورهایی که از سوی آمریکا مورد تحریم قرار گرفته اند آسان تر است و فرصت های بسیار خوبی برای تجارت فراهم می کند. به خصوص با توجه به تلاش هایی که چین و روسیه و برخی کشورهای دیگر برای حذف دلار از مبادلات فی ما بین انجام داده اند این مسئله راحت تر شده است. 🔹وضعیتی که برای ارز مرجع در جهان پیش بینی می شود این است که حذف دلار ممکن است امکان پذیر نباشد اما می توان به مرور ارزهای دیگر را با توجه به قدرت اقتصادی آن ها مطرح کرد و نظام جهانی را از تک ارزی به چند ارزی تغییر داد و به مرور این اتفاق در حال رخ دادن است. @Gh63_soldier_VelyatFagih
🔴جنگ ترکیبی با «شعار رفراندوم» 🎬 قسمت اول 🧩کسانی که رفراندوم و همه‌پرسی را مطرح می‌کنند، به‌دنبال تغییر نظام سیاسی هستند و خلاصه‌ی کلام آنها این است که نظام جمهوری اسلامی نباشد. اگر آنها بر این سخن اصرار دارند، روال آن مشخص است و باید از روال قانونی همه‌پرسی صورت گیرد. 🧩«فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی»؛ درباره‌ی برگزاری رفراندوم یا همه‌پرسی برای برخی از مسائل مهم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی چند نکته را باید یادآور شد 🧩این‌که بحث همه‌پرسی و برگزاری رفراندوم در نظامات که براساس مدل جمهوریت و مردم‌سالاری هستند در قانون‌های اساسی وجود دارد، در بسیاری از کشورهایی که مدل حاکمیت آنها دیکتاتوری، سلطنتی و پادشاهی است رفراندوم معنایی ندارد. پس همه‌پرسی در نظامات مردم‌سالاری که در آنها انتخابات وجود دارد، در قانون اساسی آنها مورد اشاره قرار گرفته است و بر این اساس در نظام سیاسی جمهوری اسلامی در اصول مختلف مانند اصل ششم و پنجاه و نهم قانون اساسی به همه‌پرسی و مراجعه به همه‌پرسی اشاره شده‌است 🧩اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌گردد. 🧩اصل پنجاه و نه: در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسی و مراجعه مستقیم به آرا مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرا عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد. 🧩بنابر این اصل رفراندوم و همه‌پرسی در قانون اساسی پذیرفته شده‌است؛ اما الزامی و اجباری نیست؛ بلکه حاوی این این قیود است: 🧩۱. ممکن است. 🧩. در اموری که مربوط به اعمال قوه‌ی مقننه است. 🧩۳. باید به تصویب دوسوم از نمایندگان مجلس برسد. 🧩در اصل ششم قانون اساسی مشخص می‌کند که همه‌پرسی و اتکاء به آرا عمومی در انتخابات ریاست‌جمهوری، نمایندگان مجلس، شوراها و نظایر آن است که در کشور وجود دارد و نکته‌ی مهم این است که در همه‌ی امور نمی‌شود به همه‌پرسی و رفراندوم مراجعه کرد؛ بلکه در اعمال قوه‌ی مقننه؛ یعنی اختیارات قوه‌ی قضائیه و اختیارات قوه‌ی مجریه قابل همه‌پرسی نیست. 🧩در جایی که ما نیاز به همه‌پرسی داریم و مسائل بسیار مهمی که اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند، ممکن است اعمال قوه‌ی مقننه و آن هم با تصویب دوسوم از نمایندگان مجلس از راه همه‌پرسی به آرا مستقیم مردم مراجعه شود. درباره‌ی مراجعه به همه‌پرسی که در قانون اساسی هم به آن اشاره شده‌است، چند نکته را عرض می‌کنم 🧩 ۱- هم در کشور ما و هم در سایر کشورها، اصل همه‌پرسی و رفراندوم برای تغییر نظام سیاسی است؛ لذا بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای تعیین مدل سیاسی و برای تصویب قانون اساسی همه‌پرسی انجام شد. در سایر موارد هم به‌نوعی همه‌پرسی داریم: از جمله انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخابات نمایندگان مجلس و انتخابات شوراها 🧩- نکته‌ی دوم این است که معنای همه‌پرسی چیست؟ آیا مناسبت‌هایی که مردم در آنها حضور دارند؛ مانند راهپیمایی‌های عمومی مردم در 22 بهمن یا روز قدس و سایر مناسبت‌هایی که شورای عالی تبلیغات اسلامی از مردم دعوت به راهپیمایی می‌کند، همه‌پرسی در تأیید نظام هستند یا نیستند؟ چه کسانی امروز بحث رفراندوم و همه‌پرسی را مطرح می‌کنند؟ بحث رفراندوم و همه‌پرسی امروز نه‌تنها بحث حقوقی نیست؛ بلکه یک بحث سیاسی، دستاورد سیاسی و بازی سیاسی برای برخی از احزاب، گروه‌ها و جریانات ورشکسته از ملت و توده‌ی ملت هستند. از قائلین به همه‌پرسی در همه‌ی مسائل کشور سؤال می‌پرسم آیا پدیده‌ی مشروطیت در ایران براساس همه‌پرسی صورت گرفت؟ آیا تغییر نظامی سیاسی از قاجار به پهلوی و برآمدن رضاخان و محمدرضا شاه براساس همه‌پرسی بود؟
🔴جنگ ترکیبی با «شعار رفراندوم» 🎬 قسمت اخر 🧩کسانی طرفدار و خواهان رفراندوم بودند و هستند که سابقه‌ی خوبی نداشتند. بازماندگان حکومت پهلوی که قائل به همه‌پرسی هستند، آیا دیروز و گذشته‌ی حکومت پهلوی و امروز بازماندگان حکومت پهلوی براساس خواست مردم و مراجعه به رأی مردم هستند؟ آیا مطالباتی که جریان‌های اپوزیسیونی و ضدانقلاب در این 44 سال مطرح کردند، براساس رفراندوم و همه‌پرسی و رأی مردم بوده است؟ دوستان اصلاح‌طلبی که امروز بحث همه‌پرسی و مراجعه به آرا عمومی را مطرح می‌کنند، آیا در زمان حاکمیت خودتان در هشت سال گذشته که بحث برجام، FATF، INSTAX و خیلی از مباحث مهم فرهنگی و اجتماعی را مطرح کردید، آیا به آرای عمومی مردم و همه‌پرسی مراجعه کردید؟ 🧩سؤال جدی‌تر این‌که آیا در انتخابات سال 1388 مراجعه‌ی عمومی به آرای مردم را پذیرفتید یا در مقابل انتخاب مردم ایستادید و کشور را درگیر بحران و اغتشاش کردید؟ آیا شما که انتخابات را تحریم می‌کنید، تحریم انتخابات رفراندوم و همه‌پرسی است؟ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی برخاسته از رفراندوم و رأی مردم بوده و هست. از فردای پیروزی انقلاب در تأیید نظام سیاسی جمهوری اسلامی در یازدهم دوازدهم اردیبهشت سال 1358 و بعد از آن تصویب قانون اساسی، مجلس خبرگان قانون اساسی و بعد از آن مجلس خبرگان رهبری، انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای شهر و روستا، همه‌ی این موارد همه‌پرسی بود و هست. در این 44 سال قریب چهل همه‌پرسی و رفراندوم را مردم شرکت کردند.راهپیمایی‌های مردم و همراهی‌های آنها با نظام نوعی رفراندوم بوده و هست و خواهد بود. 🧩۳- نکته‌ی پایانی طرح یک سؤال جدی است. کسانی که بحث همه‌پرسی و رفراندوم را هرازگاهی مطرح و دستاویز سیاسی می‌کنند، کدام‌یک از نظامات سیاسی مطلوب شما (مانند آمریکا، اروپا و سایر کشورها) سالی یک‌بار همه‌پرسی برگزار می‌کنند؟ آیا تاکنون از اربابان خود پرسیدید که آیا ایالت متحده‌ی آمریکا اجازه‌ی می‌دهد که قانون اساسی خود را به رفراندوم بگذارد؟ قانون اساسی آمریکا در چه سالی تصویب شده‌است؟ چرا آمریکا هر سال در همه‌ی موارد و مباحث رفراندوم برگزار نمی‌کند؟ آیا آمریکایی‌ها اجازه می‌دهند برای استقلال ایالت‌های پنجاه و یک‌گانه‌ی آمریکا رفراندوم برگزار شود؟ آیا انگلستانی که برای شما مهد دموکراسی است، اجازه می‌دهد که استقلال برخی ایالات چسبیده به انگلستان به رفراندوم و همه‌پرسی گذاشته شود یا با آن مخالفت و مقابله می‌کنند؟  🧩کدام نظام سیاسی اجازه می‌دهد که به کوچک‌ترین بهانه در مسائل مختلف به رفراندوم و همه‌پرسی صورت بگیرد؟ وقتی یک نظام سیاسی ثابت و اثبات شد طبیعتاً در همراهی با آن همه کوشش خواهد کرد؛ البته ممکن است این نظام سیاسی عیب‌ها و ایرادهایی داشته‌باشد که باید با همفکری صاحب‌نظران و اندیشمندان در عرصه‌های مختلف برطرف گردند و نظام سیاسی را بهبود و پیشرفت بخشید. 🧩سخن آخر این‌که: کسانی که رفراندوم و همه‌پرسی را مطرح می‌کنند، به‌دنبال تغییر نظام سیاسی هستند و خلاصه‌ی کلام آنها این است که نظام جمهوری اسلامی نباشد. اگر آنها بر این سخن اصرار دارند، روال آن مشخص است و باید از روال قانونی همه‌پرسی صورت گیرد؛ یعنی مسأله‌ای مطرح شود و دوسوم از نمایندگان مجلس رأی دهند و بر برگزاری رفراندوم تأکید کنند. حالا این‌که مردم به تغییر نظام سیاسی رأی می‌دهند یا نه بحث دیگری است. این مسئله بیشتر یک جنگ ترکیبی روانی علیه جمهوری اسلامی و دستاوردهای نظام سیاسی جمهوری اسلامی است. ما رفراندوم را سال گذشته در مقابله با فتنه و فتنه‌گران دیدیم و حضور حماسی مردم در راهپیمایی‌های ۱۳ آبان، ۲۲ بهمن، روز قدس و بسیاری از عرصه‌هایی که حضور مشارکت جدی مردم را در تأیید نظام و سیاست‌های کلی نظام داشتیم و کسانی که همه‌پرسی را مطرح می‌کنند، دلسوزان نظام و انقلاب نبودند و عملکرد مثبتی هم نداشتند. به‌علاوه تجربه‌ی تلخی هم دارند. معمولاً کسانی که سخن از همه‌پرسی می‌زنند، تجربه‌ی خوبی در عرصه‌ی مشارکت عمومی و سیاسی نداشتند و ما محصول آنها را در فتنه‌ی ۸۸ و مقابله با رأی مردم و انتخابات و مشارکت مردم دیدیم. 🧩سخن این افراد این است که اگر آنچه را که ما می‌گوییم و ما می‌پسندیم، مردم تأیید کردند پس مشارکت مردم مورد قبول است؛ اما اگر انتخابات و خواست مردم، خواست آنها و حزب آنها نبود طبیعتاً نظام را به دیکتاتوری متهم خواهند کرد.
🔴 فهم نادرست اصلاح طلبان از عزت، حکمت، مصلحت، و ضرری که به ایران زدند! 🧩روز گذشته حضرت آیت الله امام خامنه ای در دیدار سفرا و روسای نمایندگی های ایران در خارج از کشور به موضوعات مختلفی اشاره کردند که توجه به هر بخش میتواند چراغ راهی برای مردم و خصوصا مسئولین باشد. 🧩یکی از فرازهای بیانات ایشان به سه کلید واژه عزت، حکمت و مصلت اشاره داشت که توجه به آن برای مخاطب میتواند بسیار مفید و ارزشمند باشد. رهبر انقلاب عزت را به واضح ترین شیوه ممکن تبیین نموده و فرمودند وقتی میگوییم عزت، یعنی "نفی ‎دیپلماسی التماسی! ما در طول این سالها مواردی را داشته ایم که تعبیر درست در قبال آن همین ‎دیپلماسی التماسی است؛ عزت یعنی نفی این جور دیپلماسی؛ نفی چشم دوختن به دست و زبان این و آن"! 🧩اینکه رهبر انقلاب عزت را اینچنین توصیف میکنند و التماس را ولو اینکه در لحن مشاهده نشود، آفت این عزت میدانند، لزوم توجه به این مقوله را برای مسئولانی که هم اکنون عهده دار وزارت خارجه جمهوری اسلامی هستند صد چندان میکند. دیپلماسی نباید به گونه ای باشد که دشمن تلقی کند ما از روی نیاز به آنها پناه برده ایم؛ لازمه دیپلماسی ایجاد گزینه های متعدد موازی است؛ متاسفانه در دولت قبل دیپلماسی کشور در دست کسانی بود که با کنار زدن مولفه های قدرت، خالی نشان دادن دست نظام، جدا کردن دیپلماسی از میدان، و متفرق جلوه دادن اتحاد در هرم قدرت جمهوری اسلامی، دیپلماسی کشور را تنها بر رویکرد لبخند و پیاده روی و رفاقت با دشمن بنا کرده و هیچ گزینه جایگزینی هم برای آن تعریف نکرده بودند، که مثلا اگر جواب نداد چه باید کرد! 🧩این در حالی بود که شالوده همه امورات داخلی را نیز به همین دیپلماسی سست و فالوده ای موکول نمودند و متاسفانه نتیجه شد آنچه نباید میشد؛ یعنی چندین سال عقب ماندگی و اخلال های شدید در نظام سیاسی و اقتصادی که آثارش تا سالها این کشور را رها نخواهد کرد. 🧩رهبر معظم انقلاب در خصوص حکمت نیز فرمودند: "حکمت یعنی در همه تعاملات دو جانبه و چند جانبه خردمندانه، اندیشیده، و حساب شده عمل کنیم و از اظهار نظرهای دفعی، ارتجاعی، و حساب نشده پرهیز کنیم. حکمت یعنی هر کاری که میکنیم پشتوانه عقلی داشته باشد"! 🧩اینها را که از بیانات رهبر انقلاب شنیدم، بلافاصله به یاد اقدامات نابخردانه دولت روحانی و تیم دیپلماسی جواد ظریف افتادم که رفتارهایشان هیچ وقت منطقی و عقلی نبود و با منافع ملت ایران تعارض داشت. بی توجهی به ظرفیت های همسایگان، دست رد زدن به سینه چین و روسیه و چسبیدن به آمریکا، غرب و برجام به هر قیمتی، نمونه های تلخی از بی تدبیری و بی عقلی در تعاملات دو جانبه و چندجانبه بود که همه از آن آگاهیم و دیگر نیاز به توضیح بیشتر نیست. 🧩مقام معظم رهبری همچنین مصلحت را "شناختن موارد انعطاف" دانسته و افزودند: "یک جاهایی باید انعطاف داشت؛ انعطاف منافاتی با اصول ندارد؛ بنده یک زمانی گفتم نرمش قهرمانانه؛ بد فهمیدند؛ هم در خارج بد فهمیدند و یک محاسبه دیگر کردند؛ در داخل نیز بعضی از خودی هایمان معنای این را بد فهمیدند". 🧩ببینید رهبری چقدر دقیق به این موضوع اشاره میکنند؛ البته معتقدم بد فهمیدن خارجی ها ریشه در بد فهمیدن داخلی ها داشت. داخلی ها جاهلانه یا عامدانه نرمش قهرمانانه را کوتاه آمدن از اصول جا زدند و خارجی ها این حرکت که البته با اصرار اصلاح طلبان مبنی بر دادن فرصت مذاکره به آمریکا بدست آمده بود را ضعف جمهوری اسلامی قلمداد کردند. 🧩این تصور اشتباه که رویکرد دولت اصلاح طلب روحانی به آن دامن زده بود، سبب شد تا ایران را در هیبت کشوری محتاج ببینند که تحت فشار گردن خم کرده است؛ طبعا با چنین رویکرد اشتباهی که برخاسته از دیپلماسی التماسی روحانی و ظریف بود نمیشد رفت و از ابرقدرتهای غربی امتیاز گرفت، و هیچ آورده ای برای ایران نداشت مگر ۸ سال سخت و سیاه که لبخندش برای غرب بود و اهانتش برای مردم! ✍عبدالرحیم انصاری
🔴⁉️چه کسی سفارت افغانستان را به طالبان سپرد؟ 🔶قبل از اینکه بخواهیم سر این مسئله بحث کنیم که سفارت افغانستان در تهران را ظریف به طالبان داده یا امیرعبداللهیان، بهتر است این پرسش را مطرح نماییم که اساسا این یک اقدام صحیح بوده است یا خیر؟! 🔶اگر موضع جمهوری اسلامی را در این رابطه بخواهید، از ابتدا نیز اعلام شد همانگونه که بحث حکومت در افغانستان یک موضوع داخلی است و ایران دخالتی نمیکند، بحث سفارت هم یک مسئله افغانی است؛ لذا از جمهوری اسلامی نباید انتظار داشت به ریز مسائل خصوصی و داخلی افغانها ورود نماید. 🔶اما اصل داستان سفارت افغانستان به این قرار است که پس از سقوط دولت اشرف غنی و تسلط گروه طالب بر افغانستان، سفیر این کشور در تهران نیز کناره گیری میکند و وزارت خارجه طالبان یکی دیگر از کارکنان همان مجموعه را برای مدتی بعنوان سرپرست تعیین مینماید که پس از اتمام دوران سرپرستی، طالبان نفرات جایگزین را معرفی میکند. 🔶ولی ایران همچنان دولت امارت اسلامی را به رسمیت نشناخته و حتی در دیدار امیرخان متقی وزیرخارجه طالبان با رئیس دستگاه دیپلماسی نیز پرچم این گروه مشاهده نگردید. هرچند بنده موفق به ورود به پایگاه اینترنتی سفارت افغانستان در تهران نشدم اما در جایی شنیدم که حتی این سایت نیز همچنان با پرچم ملی افغانستان فعالیت دارد (البته مطمئن نیستم). 🔶لذا ابتدا باید بدانیم سپردن سفارتخانه به طالبان، و به رسمیت شناختن حاکمیت این گروه بر افغانستان دو مقوله جدا از هم اند. کما اینکه کشورهایی نظیر ترکیه، روسیه، چین و پاکستان هم سفارتخانه های افغانستان در آنکارا، مسکو، پکن و اسلام آباد را به طالبان سپرده اند که این امر نیز تحت شرایط خاصی صورت گرفته است. 🔶کشورهای همسایه افغانستان از جمله ایران، سوئد و اتریش و آمریکا و فرانسه نیستند که در آن سر دنیا نشسته باشند و از آوارگی مردم این کشور ککشان هم نگزد! امروز افغانستان در کنترل طالبان است و ایران به تنهایی مطابق آمار رسمی میزبان بیش از ۵ میلیون و بر اساس آمار غیر رسمی میزبان حدود ۱۰ میلیون انسان افغان است. 🔶تصور کنید ایران مانع تحویل سفارت به طالبان میشد؛ رتق و فتق امورات این تعداد جمعیت را سفیر اشرف غنی میتوانست انجام بدهد درحالی که با طالبانِ مسلط بر افغانستان هیچ ارتباطی نداشت؟! ارتباط محدود و مشروط با طالبان در عین نپذیرفتن حاکمیتشان، عین تدبیر و عقلانیت بود که نه تنها ایران بلکه سایر همسایگان خصوصا پاکستان و ترکیه نیز که میزبان خیل زیادی از افغانها هستند آن را در پیش گرفته اند. ✍️عبدالرحیم انصاری
‏🔴 قرآن‌سوزی یا فشارسیاسی؟! 🔶زمستان ۱۴۰۱ "راسموس پالودان" در مقابل سفارت ترکیه در استکهلم اقدام به قرآن سوزی کرد که با مجوز رسمی پلیس سوئد انجام شد! از خود بپرسید چرا مقابل سفارت ترکیه؟ 🔶درجنگ روسیه_اوکراین، موضوع عضویت سوئد و فنلاند در ناتو مطرح شد؛ آنکارا تنها مخالف این طرح بود؛ سوئد از ‏‏اهانت به ساحت مقدس قرآن، در راستای فشار سیاسی به ترکیه، برای موافقت با این الحاقیه استفاده کرد. ترکیه کوتاه آمد؛ و فنلاند سی و یکمین عضو ناتو شد. 🔶اکنون پس از چند ماه، دوباره پلیس سوئد از صدور مجوز رسمی قرآن سوزی در عید قربان، به عنوان یک ابزارسیاسی درمقابل ترکیه بهره برد؛ زیرا ۲ کشور برسر ۱۳۰ نفر از اعضای پ.ک.ک مناقشه دارند. ترکیه، سوئد را متهم به پناه دادن تروریستهای کُرد کرده و خواستار تحویل آنهاست؛ سوئد مخالفت میکند. 🔶درنتیجه شعار آزادی بیان نه یک ارزش،بلکه ابزاری برای فشار برمخالفان در راستای منافع سیاسی دولتهاست؛ مثلاً این بار عضویت سوئد در ناتو!
🛑 سیاست تنهایی زلنسکی؛‌ یک عکس و هزار تفسیر 🧩ولودیمیر زلنسکی، ریاست جمهوری اوکراین در جهت آخرین تلاش ها برای عضویت در ناتو، خود را به این نشست رسانده که در تصویر فراگیر شده از او نشان میدهد در گوشه‌ای از مراسم، تنها رها شده است. 🧩سرویس سیاست مشرق – نشست ناتو در پایتخت لیتوانی برگزار شد. در جریان برگزاری این مراسم، رهبران کشورهای عضو ناتو گرد هم آمده و برای لحظاتی به صورت دوستانه با یکدیگر دیدار و ملاقات کردند. در این نشست حضور یک مهمان و تصویری پرمعنا از او توجه کاربران فضای مجازی را به خود جلب کرد 🧩ولودیمیر زلنسکی، ریاست جمهوری اوکراین در جهت آخرین تلاش ها برای عضویت در ناتو، خود را به این نشست رسانده و در جمع رهبران کشور های عضو، حاضر شده است. تصویری که از او در فضای مجازی وایرال شده نشان میدهد در حالی که اعضای نشست به طور دوستانه با یکدیگر ملاقات می کنند، زلنسکی در گوشه‌ای از مراسم، تنها رها شده و کاربران فضای مجازی هم هر کدام تفاسیری در رابطه با آن منتشر کردند. 🧩برخی کاربران این وضعیت زلنسکی را «بی توجهی و پشت کردن ناتو» به اوکراین استدلال کردند. عده‌ای این تصویر را تحقیرآمیز تحلیل کرده و برخی هم از آن با عنوان «عاقبت گدایی اوکراین از غرب برداشت کردند». حتی برخی کاربران با دیدن این تصاویر، یاد و خاطرات ذلت حکومت پهلوی در برابر قدرت های جهانی را زنده کردند. علاوه بر این کاربران یادآور دیپلماسی التماسی به غرب توسط برخی مسئولان و تحلیلگران غربگرا شده و آن ها را نیز نقد کردند. +تصاویر🔻🔻🔻
🛑 طالبان از تنش‌آفرینی علیه ایران به دنبال چیست؟ ↩️ 🎬قسمت اول 🧩طالبان اساسا در تامین نیاز‌های عادی مردم افغانستان نظیر کالا‌های اساسی و نیاز‌های روزمره آن‌ها نیز با چالش‌های عدیده‌ای رو به رو هستند. تاکنون گزارش‌های مختلفی در مورد افزایش آمار گرسنگی عمومی در افغانستان منتشر شده است. در این فضا، طالبان همچون دیگر همتایان ناکارآمد خود در طول تاریخ، به یک سناریوی تکراری دست می‌زند و آن صدور بحران‌های داخلی به خارج است. 🧩پس از عقب نشینی نیرو‌های آمریکایی از افغانستان و سقوط سریع حکومت دست نشانده آمریکا و متعاقبا، قدرت گیری مجدد طالبان، بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل امنیتی و سیاست خارجی، نسبت به خطر و تهدیداتی که طالبان می‌تواند علیه کشور مامطرح کند، هشدار می‌دادند. در این راستا، پس از دوره کوتاه مدتِ استقرار حکومت طالبان در افغانستان و نیاز آن‌ها به وجود آرامش، به تدریج تنش زایی‌های طالبان علیه ایران نیزر رنگ و بوی عینی به خود گرفت. 🧩در چندین نوبت درگیری در نقاط مرزی ایران با افغانستان از سوی نیرو‌های طالبان ایجاد شد. درگیری‌هایی که در موارد مختلف با شهادت نیرو‌های مرزبان کشور ما نیز همراه شدند. در ماه‌های گذشته نیز پس از موضع‌گیری تند ابراهیم رئیسی مبنی بر اینکه آن‌ها باید حقابه ایران را بر اساس قرارداد‌های منعقد شده میان دو کشور بدهند، برخی فرماندهان نظامی و حتی مقام‌های ارشد طالبان رویکرد‌های تقابلی را در پیش گفتند و حتی اقدام به اعزام ادوات نظامی خود به مرز‌های مشترک با ایران کردند. 🧩به تازگی نیز موضع گیری‌های مختلفی مبنی بر اشتباه در تعیین خط مرزی میان ایران و افغانستان و تسلط طالبان بر بخش‌هایی از خاک ایران مطرح شده است. مساله‌ای که با واکنش سخنگوی وزارت خارجه کشور ما رو به رو شده است. “ناصر کنعانی” تاکید کرده که ایران حاکمیت کامل خود را بر مرز‌های قانونی و شناخته شده بین المللی اش، به صورت کامل اِعمال می‌کند. با این همه، یک سوال مهم و محوری در معادله تنش‌زایی‌های گاه و بیگاه طالبان علیه ایران مطرح است: علت و محرک‌های اصلی این موضوع چیست؟ ↩️برای ادامه همراه ما باشید.....
🛑طالبان از تنش‌آفرینی علیه ایران به دنبال چیست؟ ↩️ 🎬قسمت دوم 🧩به بیان ساده تر، طالبان از ایجاد درگیری و تنش با ایران چه سودی می‌برد؟ به نظر می‌رسد جهت پاسخ به این پرسش، به طور خاص می‌توان به ۵ مولفه عمده و محوری اشاره کرد. 🧩۱. انحراف توجه از ناکارآمدی‌های طالبان یکی از اصلی‌ترین دلایل و محرک‌های طالبان در تنش‌زایی‌های متعدد علیه ایران، منحرف کردن اذهان افکار عمومی افغانستان از ناکارآمدی‌های این گروه در مدیریت درست کشور افغانستان است. بر کسی پوشیده نیست که طالبان در عرصه حکمرانی به هیچ عنوان پیشرفته نیست و صرفا با زور سرنیزه است که قدرت را به دست دارد. این در حالی است که مخصوصا نسل‌های جدید افغانستان به شدت با منطقِ گروه طالبان در عرصه حکمرانی و مخالفت‌های آن با نمود‌های عینی پیشرفت و ترقی، زاویه دارند. برای مثال جامعه زنان افغانستان به شدت با اقدامات طالبان علیه زنان و محروم کردن آن‌ها از تحصیل مخالفت می‌کنند. 🧩در عین حال، طالبان اساسا در تامین نیاز‌های عادی مردم افغانستان نظیر کالا‌های اساسی و نیاز‌های روزمره آن‌ها نیز با چالش‌های عدیده‌ای رو به رو هستند. در این زمینه مثلا تاکنون گزارش‌های مختلفی در مورد افزایش آمار گرسنگی عمومی در افغانستان منتشر شده است. در این فضا، طالبان همچون دیگر همتایان ناکارآمد خود در طول تاریخ، به یک سناریوی تکراری دست می‌زند و آن صدور بحران‌های داخلی به خارج است. 🧩از این منظر، آن‌ها از طریق تنش زایی مرزی علیه ایران سعی دارند تا جای ممکن، حواس افکار عمومی را از بی‌کفایتی خود در حوزه حکمرانی افغانستان منحرف کنند. محدودیت‌های جدی طالبان در تنش‌زایی علیه پاکستان، چین و ترکمنستان، همه و همه ایران را به مطلوب‌ترین گزینه برای طالبان در تنش‌زایی خارجی تبدیل کرده اند. 🧩. جذب متحدان خارجی بر کسی پوشیده نیست که ایران از جمله کنشگرانی در خاورمیانه است که دشمنان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قابل توجهی دارد. در این چهارچوب، طالبان به امید جذب متحدان خارجی تازه برای خود که جزء مخالفان ایران هستند، سعی در تقویت جایگاه سیاسی و اقتصادی خود دارد. در این رابطه، دلار‌های نفتی کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس که سنتا برخی از آن‌ها (نظیر عربستان سعودی و امارات)، پیوند‌های نزدیکی نیز با طالبان داشته اند، از جذابیت فراوانی برای این گروه برخوردار است. 🧩از این رو، طالبان به نوعی سعی دارد تا به این طیف از کنشگران بین المللی این سیگنال و پیام را برساند که در اقدامات خصومت آمیز خود علیه ایران، می‌توانند روی طالبان به عنوان یک برگ برنده قابل توجه حساب کنند. اگرچه که نقطه تمرکز طالبان در این معادله صرفا معطوف به بازیگران منطقه‌ای نیست و تاکنون اخبار مختلفی از سفر‌های پنهانی “ویلیام برنز” رئیس سازمان سیا به افغانستان نیز منتشر شده است. 🧩مقام‌های طالبان بار‌ها وبار‌ها از آمریکایی‌ها درخواست کرده اند تا نسبت به بازگشایی سفارتخانه خود در افغانستان نیز اقدام کنند. درخواستی که جدا از آمریکا، در رابطه با کشور‌های اروپایی نیز مطرح شده است. این امر در کلیت خود می‌تواند موقعیت و جایگاه طالبان را در قالب معادلات منطقه‌ای و بین المللی ارتقا دهد و فرصت‌های تازه‌ای را پیش روی آن قرار دهد. 🧩۳. بسیج کاذب داخلی از جمله اهداف دیگر طالبان در تنش زایی علیه ایران، ایجاد بسیج کاذب داخلی است. در واقع، طالبان سعی دارد تا در فضای اوج گیری ناکارآمدی، حواس افکار عمومی را از ناکارآمدی‌های خود در عرصه حکمرانی افغانستان منحرف کند، در عین حال، بر آن است تا طیف‌های مختلف افغانستان که مخالف با ایران هستند را به سمت خود جذب کند. موضوعی که هم می‌تواند تهدیدی علیه ایران باشد و هم بنیان‌های قدرت طالبان را تا حد زیادی تقویت کند 🧩برای ادامه ی تحلیل همراه ما باشید....
🛑طالبان از تنش‌آفرینی علیه ایران به دنبال چیست؟ ↩️ 🎬 قسمت اخر 🧩۴. کسب مشروعیت بین المللی ایران تاکنون در چندین نوبت اعلام کرده که طالبان را به عنوان حاکمان مشروع افغانستان در نظر نمی‌گیرد. در واقع، موضع رسمی ایران مبتنی بر این مساله بوده که تا زمانی که یک حکومت فراگیر در افغانستان ایجاد نشود، ایران نیز مشروعیتی را برای حاکمیت طالبان بر افغانستان قائل نیست. در این فضا، طالبان با تنش زایی علیه ایران و نشان دادن لجاجت و خصومت در پرونده‌هایی نظیر مسائل مرزی و ارائه حقابه ایران از هیرمند، عملا سعی دارد تا ایران را جهت مذاکره با خود تحت فشار قرار دهد. 🧩نکته اصلی در این معادله این است که اگر یک هیات رسمی از ایران با طالبان در مورد موضوعات مذکور مذاکره کند، این به معنای قائل شدن مشروعیت برای طالبان از جانب دولت ایران است. موضوعی که طالبان به شدت تشنه آن است و بار‌ها و بار‌ها از جامعه بین المللی و کشور‌های منطقه درخواست کرده است تا طالبان را به عنوان نماینده قانونی ملت افغانستان به رسمیت بشناسند. 🧩۵. ماجراجویی‌های جنگ سالاران طالبان در نهایت باید گفت که بخشی از تنش زایی‌های طالبان علیه ایران نیز ناشی از شکاف‌ها و چنددستگی‌های حاکم بر طالبانِ کنونی و حاکمیت آن‌ها بر افغانستان است. به بیان ساده تر، باید توجه داشته باشیم که اساسا وقتی صحبت از طالبان می‌کنیم، نباید تصور کنیم که با یک موجودیت یکپارچه طرف هستیم بلکه برعکس، گروه طالبان با دسته بندی‌ها و انشعابات مختلفی شناخته می‌شود. 🧩در این فضا، شماری از جنگ سالاران طالبان بدون مشورت و دریافت دستور از مقام‌های بالاتر از خود، اقدام به تنش زایی علیه ایران می‌کنند و البته که شبه نظایمان مرید آن‌ها نیز در انجام تحرکات این‌چنینی با آن‌ها متحد هستند. در این رابطه شاهد بودیم که در پی تنش زایی‌های اخیر مرزی طالبان علیه ایران، مقام‌های ارشد گروه مذکور اعلام کردند که بعضا برخی فرماندهان محلی طالبان به صورت خودسرانه وارد عمل شده اند و اقدام آن‌ها موضع رسمی طالبان نبوده است. 🧩از این منظر، چالش عدم فرماندهی متمرکز و مرکزی در ساختار‌های نظامی و امنیتی طالبان نیز یک مشکل بزرگ است که خود، برونداد‌های خطرناکی را در قالب تنش زایی‌های برخی فرماندهان و جنگ سالاران طالبان علیه ایران نشان داده است.
🛑 نگاه جالب جامعه‌شناس آمریکایی به ماهیت انقلاب اسلامی 🔸جامعه‌شناس آمریکایی در کتاب خود با عنوان “ناگهان انقلاب” با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی ایران جزو مردمی‌ترینِ انقلاب‌هاست، به نکات مهمی درباره ماهیت این انقلاب اشاره می‌کند که متأسفانه در بیان و قلم برخی از اساتید دانشگاهی ایران مورد بی توجهی و کم توجهی قرار گرفته و می‌گیرد. 🔸در حالی که برخی از اساتید دانشگاهی در کشور که بعضاً رسانه‌ها آنها را در جرگه‌ی روشن‌فکری ایرانی قرار می‌دهند، نسبت به ماهیت انقلاب اسلامی ایران نگاه و رویکرد غلطی مبتنی بر تحلیلی اشتباه دارند و بدین خاطر عمق تأثیرگذاری انقلاب به‌خصوص در خارج از مرزها و در مواجهه اندیشه‌ای و تمدنی با ملت‌های جهان را درک نمی‌کنند، برخی اندیشمندان غربی در سایه تحلیل عمیق و دقیق از این موضوع به نکاتی اشاره می‌کنند که برای خود ما همه جالب و درس‌آموز است. 🔸از جمله این افراد “چارلز کورزمن”، نویسنده و جامعه‌شناس آمریکایی است که در کتاب خود با عنوان “ناگهان انقلاب” تأکید می‌کند که بر اساس طبق یک پژوهش آماری، انقلاب اسلامی ایران جزو مردمی‌ترینِ انقلاب‌هاست 🔸وی در مقدمه اثر خود در همین رابطه می‌نویسد: در روند انقلاب اسلامی ایران بیش از ۱۰ درصد مردم حضور فعالانه داشتند که این رقم در مورد انقلاب فرانسه که کبیر می‌خوانندش ۲/۵ درصد و درمورد جنبش‌های ضد سیاست شوروی کم‌تر از ۱ درصد است. انقلاب ایران، که به رهبری حضرت امام و مجاهدت شخصیت‌های مهم حوزوی و دانشگاهی هدایت می‌شد، یکی از اصیل‌ترین جنبش‌های منطقه و جهان است 🔸امام‌خمینی (ره) در سخنرانی‌های خود عنوان می‌کردند که انقلاب برای همه مردم است و حتی نمی‌گفتند فقط برای آن‌هایی است که انقلاب را قبول دارند. انقلاب فرانسه را بورژواها به ثمر نشاندند و انقلاب اکتبر روسیه به‌دست کارگران رقم خورد، اما هیچ طیف و قشری را نمی‌توان صاحب انقلاب اسلامی ایران دانست مگر اینکه بگوییم «مردم» صاحبان انقلاب‌اند. 🔸وی در بخش دیگری از کتاب خود به این نکته مهم اشاره می‌کند که؛ رهبر فقید ایران بر خلاف تبلیغات رسانه‌های ضدانقلاب، انقلاب اسلامی را حتی مختص قشر روحانی و مذهبی نمی‌دانست و رنگ و بوی مردمی و ملی به آن بخشیده‌بود. گرچه حفظ و تعالی ارزش‌های الهی و دینی یکی از غایات عظیم انقلاب اسلامی است، اما باید توجه کرد این مسأله عوارضی چون استکبارستیزی و استقلال را برای کشور به ارمغان آورد که موجب شد سایر مردم؛ ولو آن‌هایی که چندان در گیرودار باورهای مذهبی نیستند از انقلاب اسلامی دفاع کنند و پای کار آن بایستند. 🔸این جامعه شناس آمریکایی همچنین بیان می‌دارد: نکته مهمی که درباب پشتوانه مردمی انقلاب اسلامی ایران وجود دارد این است که قشر کثیری از مردم در وجود جمهوری اسلامی، ثمره تلاش‌ها و مجاهدت‌های خود و نسل‌های قبل‌تر را می‌بینند و نسبت به آن نوعی حس مالکیت دارند. در توضیح این موضوع باید گفت، انقلاب اسلامی با تأکید بر ارزش‌های ازلی و ابدی نظیر استقلال، عدالت، مبارزه با ظلم و… توانست طیف گسترده‌ای از مردم را با خود همراه سازد و ایرانیان در بستر انقلاب اسلامی نیز این فرصت را یافتند تا پس از قرن‌ها تحقیر و استعمار، آزادی و استقلال را زیر سایه این انقلاب درک کرده و الهامی برای جهانیان باشند.