eitaa logo
قبسات
185 دنبال‌کننده
597 عکس
54 ویدیو
8 فایل
قبسات یعنی پاره‌های نور @ghabasat 📚 ارتباط: @ghabasat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
قبسات
اجاره نشین خیابان الامین علی اصغر عزتی پاک/ نشر معارف
برای کسی مثل من که ذائقه‌ی کتاب‌خوانش، مشکل‌پسند است، انتخاب رمان و سفرنامه و شرح‌حال و اتوبیوگرافی، دشوار است. گاهی پس از تورق صفحات ابتدای یک کتاب، سلیقه‌ی سخت‌پسندم مرا مجاب می‌کند که از مطالعه‌ی ادامه‌اش انصراف بدهم و بی‌خیال خواندنش بشوم. اما در مواردی به خلاف انتظار، خط روایت یا کشش قصه بقدری گیراست که مرا تا انتهای کتاب با خود می‌کشاند. از همین موارد است. کتابی که دیروز از وقتی خریدمش، تا انتهای شب که به پایان رساندمش، مرا با روایت خواندنی زندگی همراه کرد. هشت سال از زندگی متفاوت و ملتهب جمال در مرکز یک التهاب را به قلمی روان و ساده روایت کرده است. ماجرا آنقدر جذابیت دارد که بی هیچ قصه‌پردازی و جلوه‌های ویژه‌ای، مخاطب را با خود همراه می‌کند. خواننده هم‌قدم با داستان زندگی آقاجمال، پا به معرکه‌ی جنگ در سوریه می‌گذارد و قصه با رسیدن داعش به قلب شهر، به اوج می‌رسد. هرچند روایت داستان‌گونه‌ی کتاب، این ظرفیت را داشت که با فصل بندی و تقطیع، استراحتی به ذهن مخاطب بدهد، اما همین روایت یک‌نفس هم نه تنها خواننده را خسته نمی‌کند بلکه از جذابیت اثر نیز نمی‌کاهد. یکی از محاسن مطالعه‌ی این ماجرا، وقوف و اشراف دقیق‌تر بر تحولاتی است که در سالهای اخیر در منطقه‌ی شام رخ داده. نگاه مخاطب نکته‌سنج با مطالعه‌ی این اثر، به واقعیت‌هایی از تفکرات مردم سوریه و مواضع مختلف‌شان در جنگ اخیر می‌رسد و این یکی از امتیازات این کتاب است. را که به همت منتشر شده، بخوانید و ببینید که جمال فیض‌اللهی چگونه از زندگی مرفه در استانبول، به اجاره‌نشینی در دمشق می‌رسد. @ghabasat https://t.me/ghabasat در به‌خوان هستم👇🏻 https://behkhaan.ir/profile/Ghabasat?inviteCode=5B85E7268A6 در توییتر هستم👇🏻 https://twitter.com/ghabasat?t=vMH4ulXX2viCMsRNHA4e7g&s=09 در اینستاگرام هستم👇🏻 https://instagram.com/ghabasat?igshid=YmMyMTA2M2Y=
نبرد تک‌خوان قصه‌ای که در روایت می‌کند، ماجرای تلاش پسری در یکی از روزهای زمستان است. تلاش برای به چنگ آوردن عنوانی که قرار است او را با گروه سرود، از راهی کند. ، تکخوان گروه سرود مدرسه‌ی است و باید خودش را برای اجرای سرود، به کانون برساند، وگرنه به آرزویش که رفتن به منطقه است، نخواهد رسید. تمام این صدوبیست صفحه، قصه‌ی همین است. مخاطب در این کتاب، از یک بعد از ظهر تا عصر، با سفرِ ایمان از خانه تا مدرسه و از آنجا تا کانون همراه می‌شود و بماند که چه ماجراها و خرده‌ماجراها در این میان رخ می‌دهد. خرده ماجراها غیرواقعی یا حتی دم دستی نیستند و برای مخاطب، مخصوصا خواننده‌ی ، باورپذیرند. داستان بدون نقص و باگ پیش می‌رود و نثر روان و خوشخوانی دارد. ، متولد دهه‌ی هفتاد است؛ و از نظر من همین بودنش مهمترین نکته‌ی کنکوری ماجراست. فضاسازی و توصیف قمِ دهه‌ی شصت، کاری است که او به خوبی از عهده‌اش برآمده. و در پایان هم با یک جذاب، در رمانش، نقطه‌زنی هوشمندانه‌ای کرده است. با اینکه اولین رمان این نویسنده است، به عقیده‌ی من قوه و ظرفیت ستایش در جشنواره‌ها را داراست. . یادداشتم را اینجا بخوانید @ghabasat