قبسات
اجاره نشین خیابان الامین علی اصغر عزتی پاک/ نشر معارف
برای کسی مثل من که ذائقهی کتابخوانش، مشکلپسند است، انتخاب رمان و سفرنامه و شرححال و اتوبیوگرافی، دشوار است.
گاهی پس از تورق صفحات ابتدای یک کتاب، سلیقهی سختپسندم مرا مجاب میکند که از مطالعهی ادامهاش انصراف بدهم و بیخیال خواندنش بشوم. اما در مواردی به خلاف انتظار، خط روایت یا کشش قصه بقدری گیراست که مرا تا انتهای کتاب با خود میکشاند. #اجاره_نشین_خیابان_الامین از همین موارد است. کتابی که دیروز از وقتی خریدمش، تا انتهای شب که به پایان رساندمش، مرا با روایت خواندنی زندگی #جمال_فیض_اللهی همراه کرد.
#علی_اصغر_عزتی_پاک هشت سال از زندگی متفاوت و ملتهب جمال در مرکز یک التهاب را به قلمی روان و ساده روایت کرده است. ماجرا آنقدر جذابیت دارد که بی هیچ قصهپردازی و جلوههای ویژهای، مخاطب را با خود همراه میکند. خواننده همقدم با داستان زندگی آقاجمال، پا به معرکهی جنگ در سوریه میگذارد و قصه با رسیدن داعش به قلب شهر، به اوج میرسد.
هرچند روایت داستانگونهی کتاب، این ظرفیت را داشت که با فصل بندی و تقطیع، استراحتی به ذهن مخاطب بدهد، اما همین روایت یکنفس هم نه تنها خواننده را خسته نمیکند بلکه از جذابیت اثر نیز نمیکاهد.
یکی از محاسن مطالعهی این ماجرا، وقوف و اشراف دقیقتر بر تحولاتی است که در سالهای اخیر در منطقهی شام رخ داده. نگاه مخاطب نکتهسنج با مطالعهی این اثر، به واقعیتهایی از تفکرات مردم سوریه و مواضع مختلفشان در جنگ اخیر میرسد و این یکی از امتیازات این کتاب است.
#اجارهنشینخیابانالامین را که به همت #نشرمعارف منتشر شده، بخوانید و ببینید که جمال فیضاللهی چگونه از زندگی مرفه در استانبول، به اجارهنشینی در #شارع_الامین دمشق میرسد.
@ghabasat
#قبسات
#سعیده_شبرنگ
#کپی_فقط_با_ذکر_منبع
#فوتوبایمی
https://t.me/ghabasat
در بهخوان هستم👇🏻
https://behkhaan.ir/profile/Ghabasat?inviteCode=5B85E7268A6
در توییتر هستم👇🏻
https://twitter.com/ghabasat?t=vMH4ulXX2viCMsRNHA4e7g&s=09
در اینستاگرام هستم👇🏻
https://instagram.com/ghabasat?igshid=YmMyMTA2M2Y=
نبرد تکخوان
قصهای که #فهیمه_شاکری_مهر در #نبرد_تکخوان روایت میکند، ماجرای تلاش پسری #نوجوان در یکی از روزهای زمستان #دههی_شصت است. تلاش برای به چنگ آوردن عنوانی که قرار است او را با گروه سرود، از #قم راهی #جبهه کند.
#ایمان، تکخوان گروه سرود مدرسهی #قطب_راوندی است و باید خودش را برای اجرای سرود، به کانون برساند، وگرنه به آرزویش که رفتن به منطقه است، نخواهد رسید. تمام این صدوبیست صفحه، قصهی همین #تعلیق است. مخاطب در این کتاب، از یک بعد از ظهر تا عصر، با سفرِ ایمان از خانه تا مدرسه و از آنجا تا کانون همراه میشود و بماند که چه ماجراها و خردهماجراها در این میان رخ میدهد.
خرده ماجراها غیرواقعی یا حتی دم دستی نیستند و برای مخاطب، مخصوصا خوانندهی #نوجوان، باورپذیرند.
داستان بدون نقص و باگ پیش میرود و نثر روان و خوشخوانی دارد. #نویسنده، متولد دههی هفتاد است؛ و از نظر من همین #دهه_هفتادی بودنش مهمترین نکتهی کنکوری ماجراست.
فضاسازی و توصیف قمِ دههی شصت، کاری است که او به خوبی از عهدهاش برآمده. و در پایان هم با یک #غافلگیری جذاب، در #پایان_بندی رمانش، نقطهزنی هوشمندانهای کرده است.
#نبردتکخوان با اینکه اولین رمان این نویسنده است، به عقیدهی من قوه و ظرفیت ستایش در جشنوارهها را داراست.
.
#نبرد_تکخوان #نشرمعارف
#سعیده_شبرنگ #کتاب_خوب
#فوتوبایمی
یادداشتم را اینجا بخوانید
@ghabasat