eitaa logo
قاب دوستان آل یاسین
370 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
128 فایل
حضور شما در این کانال اتفاقی نیست😉 ارتباط با ادمین ها ✍️ @z_agh61 @yas1979
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@ghabedoostan زندگی تعداد دم و بازدم‌ها نیست بلکه لحظاتی هست که قلبت محکم می‌زند به خاطر خنده به خاطر اتفاق های خوب غیره منتظره به خاطر شادی به خاطر عشق به خاطر مهربانی زندگیتون پر از خوشبختی🌷 صبحتون بخیر و خوشی ❤️
-آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی در نامه‌ای به فرزندشان فرمودند: قرة‌العینا! به خدا سپردمت، خدا را در هر حال در نظر داشته باش و توسل به ولی‌عصر(عج) را پیش از هر نماز و بعد از آن مراقبت داشته باش. هر وقت توسل میکنی هفتاد مرتبه بگو: "یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی ولاتهلکنی🌱" -آیت‌الله‌گلپایگانی- @ghabedoostan
ادامه داستان ویدا سیمین که با هم دستی برادرهاش کلی پول مردم بیچاره رو بالا کشیده بودن الان برای خودش اون ور آب کلی ثروت داشت واز طرفی اردلان هم رو با تهدید نتونست از ویدا جدا کنه این دفعه از در وعده های بزرگ بزرگ وارد شد به اردلان گفت بچه ها تو برای تحصیل به خارج از کشور می فرستم اینده خوب براشون می سازم یک کار خانه بزرگ برات راه اندازی می کنم زندگی خوب خوشی رو کنار هم خواهیم داشت . اما اردلان گوشش به این حرفها نبود و به سیمین گفت تمام این چیز های رو گفتی من با یک تار مویی ویدا عوض نمی کنم که این حرف اردلان بیشتر سیمین و عصبانی می کرد بالاخره سیمین تصمیم گرفت خودش با ویدا رو به رو بشه و کاری بکنه که ویدا خودش طلاق بگیره گوشی رو برداشت و به خونه ویدا زنگ زد وبا او قرار گذاشت . ویدا هم منتطر این لحظه بود و کنجکاو بود که سیمین رو ببینه یک قوطی کوچیک رو برداشت وتوش اب ریخت گذاشت تویی کیفش و رفت سر قرار , سیمین با یک ماشین مدل بالا امد و از ویدا خواست سوار ماشین بشه ویدا با ترس سوار شد اما به روی خودش نیاورد سیمین ویدا رو به یک کار خانه متروکه برد و به ویدا گفت این کارخانه رو برای ارلان خریدم قراره با هم راه اندازی کنیم و ادامه داد من وارلان می تونیم بچه هاتون خوشبخت کنیم کافیه تو از زندگی مون بری بیرون هر چی پول هم بخواهی بهت می دم تو هم برو یک زندگی جدیدیی برای خودتت شروع کن همین طور که سیمین داشت صحبت می کرد ویدا دست شو کرد تویی کیف و قوطی آب وبرداشت و سر ش ر و آروم آروم باز کرد و به طور ناگهانی ریخت تویی صورت سیمین جوری ریخت که سیمین فکر کرد اسید ریخته تویی صورتش سیمین از این کار ویدا حسابی ترسید ویدا به سیمین گفت این دفعه که آب بود اما امکان دار ه به جای آب اسید روت بریزم پس پا تو از زندگی من و ارولان بکش بیرون ما بدون کارخونه و پول تو خوشبختیم لازم نیست تو ما رو خوشبخت کنی واز سیمین جدا شد سیمین با ترس و منومن گفت واقعا که روانی هستی بعد از مدتی که سمیمین از اردلان نا امید شد با یکی از همکارهای سابقش ازواج کرد و برای همیشه از ایران رفت تمامی داستان های این کانال واقعی هست ارتباط با ما B2n.ir/r01191 https://eitaa.com/vaqhei @ghabedoostan
وظایف منتظران 3(1).mp3
4.56M
۳ 📝 دعوت مردم به سوی امام زمان 🔗 برگرفته از کتاب مکیال المکارم
🔴تکمیلی/ با توجه به تاکید مدیریت بحران استان به جهت صرفه جویی در مصرف انرژی، مدارس فردا دوشنبه 26 آذر تعطیل خواهد بود. 💠 کانال‌های آموزش و پرورش استان اصفهان: 📍| ایتا | 📍| شاد | 📍| روبیکا | 📍| بله |