#خاطــره
🌸منظور از کارهای #خیر،
کمک و سرکشی به نیازمندایی بود
که خودش میشناخت و گاهی به
آنها سر میزد و #کمکهای_نقدی
میکرد و اگر خانوادهای نمیتوانست
برای فرزندش لباس تهیه کند با هم
دست آن بچه را میگرفتیم و
برایش خرید میکردیم، گاهی
#وسایل_منزل تهیه میکرد و سعی
میکرد همه این کارها را کسی متوجه
نشود و به صورت #ناشناس انجام میداد،
حتی در انجمنهای خیریه زیادی عضو بود.
#شهیدبابڪنورے🥲♥️
#داداشبابڪم🥺❤️
«(هَمْقَدَمْتاظُهوࢪ)»🦋✨
#خاطره✨
|شهادترادوستداشت|
آرمان شهادت رو دوست داشت
همیشه میگفت :
《مامان برای ما جوان ها دعا کن.
در نمازهایت برای من دعا کن که عاقبت بخیر و شهید شوم
چون میگویند دعای مادر میگیرد》
_بهروایتازمادرِبزرگوارِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے⚘️🥲❤️
#برادرشهیدم🥺♥️
«(هَمْقَدَمْتاظُهوࢪ)»✨🦋
یکی از خصوصیتهای🙃🌱
بارز شهید صدرزاده تاکید
بر نماز اول وقت بود،
همیشه 🥹💛اذان نماز صبح
مقر را سید ابراهیم میگفت
.ما به دلیل اینکه بحث
تبلیغ را انجام میدادیم
و مستمر به نقاط مختلف🫧👀
سفر میکردیم نمیتوانستیم
روزه بگیریم اما او روزه
میگرفت و برای سحری
بیدار می شد.
🫀🥲یک روز نماز صبح را با
صدای سید بیدار شدم،
توی مقر قدم میزد و
لابه لای هر بند از اذانش
فریاد میزد و میگفت:🦋🕊
برادرها وقت نماز شده برپا،
دلاورا بلند شوید🌻🌿 وقت نماز است.
ما هم از آن به بعد سر به سرش
🙂❤️میگذاشتیم و با اینکه صدای
خوبی هم نداشت (با خنده)
میگفتیم بعد از این با صدای
خوش خودت 🫀👀اذان بگو!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#خاطره
«(هَمْقَدَمْتاظُهوࢪ)»✨🦋