🍂🍂تهران ۵۰ سال پیش؛ «خدایا برف بس است» در روزهای #سرد زمستانی #بهمن سال ۱۳۵۰، بارش برف شروع شد و تا حدود ۲‌هفته در سراسر مناطق شمالی و مرکزی و غربی ایران ادامه داشت و #تهران نیز از این اتفاق مستثنی نبود. جالب‌ترین تیتر مربوط به #روزنامه اطلاعات بود که تیتر زد:«خدایا #برف بس است.» ماهیچ ما نگاه😐 📌کانال قدیم ندیما 👇___________________ @Ghadim_ir

🍂🍂رویای آرامش.. یه وقتایی اینقدر ،در زندگی آدم اتفاق های غمناک میافتد... که دوس داره یکی یوهو بگه…کاااااات…عالی بود عالی… خسته نباشین بچه ها…واسه امروز بسه #برف #روستا 📌کانال قدیم ندیما 👇_________________ @Ghadim_ir

🍂🍂یادش بخیر قدیما اینجوری برف میومد صبح از خواب بیدار میشدیم میدیدی یک متر برف اومده🥹 #نوستالژی #برف 📌 کانال قدیم ندیما 👇______________________ @ghadim_ir

کاش میشد طی الارض کنم همین الان برم اینجا ،🥹😍😍😍 #برف #خدایا_شکر 📌 کانال قدیم ندیما 👇____________________ @ghadim_ir

🍂🍂اینا چی شدن؟کجان؟ اون کلاه کامواییا بودن که کل صورتمونو میپوشوند و همیشه‌ بوی تف میدادن اون دستکشایی که مامانا برامون میبافتن و بعد برف بازی میذاشتیم روی بخاری تا خشک بشن و یه جاهاییش میسوخت اون چکمه‌های پلاستیکی رنگی که همیشه سوراخ بود اون اتروپات‌هایی که تو سرمای زمستون دستای یخ زدمونو باهاش گرم می‌کردیم اون بچه‌ها که از ظهر که هوا یه ذره گرم میشد تو حیاط و کوچه برف بازی می‌کردن و از سرما نوک دماغ و لپاشون قرمز قرمز میشد اون پیت‌های نفتی که تو سرمای زمستون می‌رفتیم پر نفتش می‌کردیم بوی پوست پرتقالایی که میذاشتیم رو بخاری قند و خودکار بیکی که میزدیم به بخاری و آب میشد اینا چرا دیگه نیستن؟کجان؟ اون کرسی‌ها که از سرما میخریدیم زیرش و همونجا خوابمون میبرد اون چراغای علا‌الدینی که شعلش آبی بود بوی پیاز داغ و آش رشته‌ی مامان که روی علاالدین درست می‌کرد و از بوش سرمست میشدیم و بیخیال دنیا… اون آسمونایی که تو بهار آبی آبی بود و تو زمستون قرمز اون روزایی که تابستونش گرم بود و زمستونش سرد اون روزایی که بخاطر سرما تعطیل میشدیم و اصلا نمیدونستیم آلودگی هوا و این داستانا چیه اینا چی شدن؟ کجان؟ ‌ #برف #دهه_شصتی #دهه_هفتاد 📌 کانال قدیم ندیما 👇__________________ @ghadim_ir

🍂🍂الهی شکر امروز اکثر شهر ها و‌روستاها برفی بوده عکسهای قشنگ برفیتون رو بفرستید بزارم چنتاش رو 😍 #برف #زمستان 📌 کانال قدیم ندیما 👇___________________ @ghadim_ir

🍂🍂 خودم: رابطه‌ی بین خودکار بیک و نوار کاست ‌ #نوستالژی #زمستان #برف 📌کانال قدیم ندیما 👇________________ @ghadim_iro

🍂🍂 مگه تنهایی چقدر سخته که هر وقت از خونه ننه برگشتیم، بغض کرد!؟🥲🤍 #برف #دهه_هفتاد #دهه_شصتیا 📌کانال قدیم ندیما 👇________________ @ghadim_iro

🍂🍂 یادتونه اون وقتا که چند روزی پشت هم برف میومد و تموم کوچه و خیابون و محله پُرِ برف میشد ، پدرِ یا یکی از بزرگترا و مرد خونه که قوَتشو داشتن یه پارو بر میداشتن و میرفتن رو پشت بوم که برفارو پارو کنن تا سقف خونه سنگین نشه ، همش هم نگران بودن اگه برف شدیدتر بشه برای سقف خونه مشکل پیش میاد یا با همکاری همسایه ها و کمک به هم سقف خونه رو برف روبی میکردن که البته یا برفا رو تو حیاط یا کوچه میریختن که بازم راه بسته میشد و اونوقتم یه راهرو تو حیاط باز میکردن برای رفت و آمد اهل خونه ، کوچه هم با همکاری همدیگه راه رو برای عبور و مرور تا حدودی باز میکردن ، کار و کاسبی برف پارو کن ها هم با همه سختیاش بد نبود ،تو کوچه و خیابون داد میزدن و میگفتن: برف پارو میکنیم و تقریباً تو هر محله ای چند نفر میومدن و سقف خونه هارو پارو میکردن امسال وقتی صداشونو از تو کوچه شنیدم یاد کوچه قدیمی و زمستونای پر برفِ اون سالها افتادم ، و خدارو شکر کردم که هنوز نشونه هایی از گذشته که مارو پرت میکنه به کودکی و روزهای خوشش وجود داره... #خاطره_سازی #برف #زمستان_قدیم 📌کانال قدیم ندیما 👇________________ @ghadim_iro

🍃🍃 وقتی از پشت بوم امد پایین دستاش یخ زده بود صورتش و گوشاش قرمز شده بود چکمه‌هاش در آورد و گذاشت پشت بخاری پاهاش خیس خیس بود خستگی از سر و صورتش میبارید یک راست رفت سراغ سماور یه استکان کوچولو برداشت یه چای برا خوش ریخت انقد عجله داشت که چای داغ داغ سرکشید از زور سرما رفت زیر کرسی و لحاف تا روی سرش کشید تا سرش رو گذاشت روی متکا خوابش برد وقتی بیدار شد دید بازم پشت بوم پر شده از برف و باز رفت روی پشت بوم… خسته نباشی بابا جون خدا قوتت بده… ‌ #زمستان #برف 📌کانال قدیم ندیما 👇_______________ @ghadim_iro