🍂🍂اینا چی شدن؟کجان؟ اون کلاه کامواییا بودن که کل صورتمونو میپوشوند و همیشه‌ بوی تف میدادن اون دستکشایی که مامانا برامون میبافتن و بعد برف بازی میذاشتیم روی بخاری تا خشک بشن و یه جاهاییش میسوخت اون چکمه‌های پلاستیکی رنگی که همیشه سوراخ بود اون اتروپات‌هایی که تو سرمای زمستون دستای یخ زدمونو باهاش گرم می‌کردیم اون بچه‌ها که از ظهر که هوا یه ذره گرم میشد تو حیاط و کوچه برف بازی می‌کردن و از سرما نوک دماغ و لپاشون قرمز قرمز میشد اون پیت‌های نفتی که تو سرمای زمستون می‌رفتیم پر نفتش می‌کردیم بوی پوست پرتقالایی که میذاشتیم رو بخاری قند و خودکار بیکی که میزدیم به بخاری و آب میشد اینا چرا دیگه نیستن؟کجان؟ اون کرسی‌ها که از سرما میخریدیم زیرش و همونجا خوابمون میبرد اون چراغای علا‌الدینی که شعلش آبی بود بوی پیاز داغ و آش رشته‌ی مامان که روی علاالدین درست می‌کرد و از بوش سرمست میشدیم و بیخیال دنیا… اون آسمونایی که تو بهار آبی آبی بود و تو زمستون قرمز اون روزایی که تابستونش گرم بود و زمستونش سرد اون روزایی که بخاطر سرما تعطیل میشدیم و اصلا نمیدونستیم آلودگی هوا و این داستانا چیه اینا چی شدن؟ کجان؟ ‌ #برف #دهه_شصتی #دهه_هفتاد 📌 کانال قدیم ندیما 👇__________________ @ghadim_ir

🍂🍂"ناظم مدرسه" تنها کابوس یک دهه شصتی و هفتادی😂 #دهه_هفتاد 📌 کانال قدیم ندیما 👇___________________ @ghadim_iro

🍂🍂ما نخستین نسلی بودیم که موسیقی را از رادیو ضبط کردیم. فیلم را با ویدئو دیدیم و با دسته های آتاری ساعت ها پایِ بازی های نه چندان پیچیده ی شاد بودیم . چای را با نگاهمان از کتری تا فنجان دنبال کردیم. ما آخرین نسل قصه های پای کرسی هستیم. آخرین گروه شب نشینی های پر از شادی ، دورهم هایی با یک دنیا تجربه ،آخرین نسلِ شب نشینی های گفتن از جن وغول، پیاده رفتن تا مدرسه با کفش های خاکی، کیوسک تلفن عمومی سکه ای، پشت وانت نشستن تا شهر.مخفی کردن ویدئو داخل گونی. دوربین عکاسی با فیلم ۳۶ تایی ما تنها نسلی هستیم که مثل پاییز بین تابستان و زمستان ،دو فصل متفاوت را تجربه کردیم: فصلی با عشق، فصلی بدون تکنولوژی ما متولدین دهه های۴۰ و ۵۰ و ۶۰ هستیم نسلی که دیگر شبيهي نخواهد داشت #دهه_شصت #دهه_هفتاد #نوستالژی 📌 کانال قدیم ندیما 👇_____________________ @ghadim_ir

🍃🍃 شما نوه ی خاله ی عمه ی باباتون و‌میشناسید؟😂☹️ یادش بخیر قدیما آخر هفته کـه خونه مادربزرگ جمع میشدیم با بچه هاي‌ فامیل شبا جاهامونو کنارهم مینداختیم… تا صبح ورور حرف میزدیم و ریز ریز می‌خندیدیم ! #دهه_هفتاد #دهه_پنجاه #دهه_شصتی #دهه_شصتیا 📌 کانال قدیم ندیما 👇_____________________ @ghadim_iro

🍃🍃این فکر کنم خاستگار قبلی عروس بوده ها😂 #نوستالژیک #عروسی_قدیمی #دهه_هفتاد 📌 کانال قدیم ندیما 👇______________________ @ghadim_iro

🍃🍃یادتونه درس کدوم کتاب بود ؟ علوم دوم دبستان😍🥹 #دهه_هفتاد #نوستالژی #مدرسه 📌 کانال قدیم ندیما 👇__________________ @ghadim_iro

🍃🍃،دوران نوجوونی یه چند وقتی شبا ، تو اتاق مادربزرگم میخوابیدم تا تنها نباشه،... مادربزرگم تو خونه ما زندگی میکرد ولی اتاقش جدا بود... می‌گفت :اینجوری بهتره میخوام سربار کسی نباشم ، صبحها با صدای رادیوی مادربزرگم بیدار میشدم وقتی موجشو عوض میکرد تا برنامه دلخواهش که قصه بود رو بشنوه ... صداشو هم کم میکرد تا بیدار نشم و غُر نزنم ، بعضی وقتا زیر چشمی نگاش میکردم ... می‌دیدم نگاه میکنه ببینه بیدار نشده باشم ... حسشو دوست داشتم با همون چیزای ساده خوش بود که اون وقتا برای ما مهم نبود ، همون چیزایی که الان یاد آور یشون برای ما قشنگ و دلنشینه و اسمشو گذاشتیم نوستالژی... صبح زود چاییش براه بود ،یه چایی واسه خودش میریخت و به متکّاش تکیه میداد و به قصه و اخبار و آهنگای رادیو گوش میداد بعضی وقتام زیر لب اهنگهایی که پخش میشد رو زمزمه میکرد ... این روزا یه وقتایی که رادیوی قدیمی رو روشن میکنم و موجشو عوض میکنم ناخودآگاه یاد مادربزرگم میفتم... یاد اتاق کوچیک و سادش... یاد آرامشش... یاد وقتی که بود و رفت و خاطراتشو به جا گذاشت یاد روزایی که آدما حال دلشون خوشتر بود... #نوستالژی_کودکی #نوستالژی_دهه60 #قدیما #خاطره_بازی #دهه_هفتاد

🍃🍃همینقدر ساده و بی آلایش 🤣🤣 #نوستالژی #دهه_شصت #دهه_هفتاد 📌 کانال قدیم ندیما 👇_________________ @ghadim_iro

🍃🍃بعضی از خاطره های دوران کودکی همیشه موندگارن مثل چرخ وفلک سیاری که میومد تومحلمون و با پنج تومن انقدر ذوق وشوق میکردیم.مثل بستنی یخی های دست ساز که تو کیسه فریزر میخوریم و تو جعبه های بزرگ فیبری میفروختن,یاد شانسی های بیست تومنی که همش اون بادکنک کوچیکه نصیبمون میشد و بعدها فهمیدیم اون بادکنک بزرگه فقط دکور بود وفقط جلب توجه میکرد,یاد لواشکهای به شکل سیب که انقد خوشمزه بودن، بستنی لیوانی به شکل زی زی گولو که هرکسی نمیتونست بخره,پفک مینو که توپاکتش پودر میکردیم وبعد بازش میکردیم و ازخوردنش لذت میبردیم، کیف های مدرسمون که پهلوهاش جای لیوانهای کتابی بود و کنار لیوان یه ساز کوچولو.... یاد اون همه خاطرات بخیر که دیگه هیچ وقت تکرار نمیشن... #نوستالژیک #دهه_شصت #دهه_هفتاد 📌کانال قدیم ندیما 👇___________________ @ghadim_iro