eitaa logo
ماه رحمت ماه میهمانی
341 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
882 ویدیو
459 فایل
در کنار شما و باشما هستیم تا محبت اهل بیت را در دل ها نهادینه کنیم و ایده های نابی را در اختیارتان قرار دهیم تا در کنار هم خاطراتی عالی بسازیم. Addres: eitaa.com/joinchat/3245146125C7a4f91e67d ID Admin: @Sadat1 با نظراتتان ما را یاری فرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر خوبه اگه دارید میرید از این رنگ آمیزی ها کپی بگیرید نذر فرهنگی کنید نذر فرج مولامون و به جای یکی چند تا کپی کنید و تو هیات یا مسجد میرید بدین به بچه ها تا هم رنگ کنن و در مورد این شب با ارزش یاد بگیرن و هم ساکت باشن و هم خاطره خوشی براشون بمونه
امشب بچه ها رو بیدار😳 نگه داریم .براشون شمع 🕯 روشن کنید و خانه را تاریک کنید خیلی دوست دارن البته اگه کوچیک باشن شاید بترسن . چراغ قوه بازی 🔦 با بچه ها ذکر بگیم اللهم العن قتله امیرالمومنین . استغفرالله ربی و اتوب الیه و..... باهاشون بازی کنیم🧑🧒🏾👦👧🏼👶 مسجد بازی🕌 . احیابازی ⛼🌃. تو خونه یک چادر 🏕⛺⛺بزنیم بشه هیات بچه ها اونجا بریم چای روضه☕ بخوریم و با بچه ها قرآن 📖بخوونیم و....
قصه بگیم براشون اینکه حضرت زهرا سلام الله هم بچه هاشونو بیدار نگه میداشتن
❌از آوردن کینه و کدورت و حق‌الناس و... خودداری فرمایید. ✳️با دل سر به هوای😇 اهلبیت تشریف بیاورید، ✂️حواستان به زمین نباشد. ⚠️دعا برای دیگران علی‌الخصوص امام زمان و رهبری فراموش نشود. یاعلی!...
یک داستان مینویسم که از توش نکاتی راجع به امشب برای مادران هست تا به بچه ها منتقل کنن
تو یک خونه ای یک خواهرو برادر مهربون بودن که تو یکی از روزهای ماه مبارک رمضان مشغول بازی بودن . وقتی موقع افطار کله گنجشکی شون بود یعنی داشتن ناهار میخوردن مامانشون گفت حتما حتما امروز عصر بخوابید تا خسته نباشید و بتونید امشب بیدار باشید. بچه ها با تعجب گفتن بیدار 😳. مگه همیشه نمیگید شب برای اینه که بخوابیم و استراحت کنیم و خستگی کارهای روزمون در بیاد پس چرا امشب باید بیدار باشیم ؟ مامان لبخندی زد و گفت . بله ولی شبهایی توی سال هست که خیلی مهمه و با ارزش بهتره همه آدما اون شبها بیدار باشن و کارهایی انجام بدن . بچه ها پرسیدن چه کارایی ؟ مامان گفتن نماز بخوونن . قران بخوونن. صلوات بفرستن . دعا کنن . باهم مهربون باشن . دعای فرج بخوونن و برای اومدن امام زمان دعا کنن . بچه ها رفتن تا بازی کنن . بعدشم خوابیدن . تا خواب بودن مامان رفت یک کوله پشتی برداشت و توش چندتا مداد رنگی و دفتر و قیچی و چسب رولی گذاشت . بعدم رفت تعدادی میوه شست و خورد کرد و گذاشت تو یک ظرف در دار . تو یک ظرف دیگه هم حلوا ریخت. و چندتا خوراکی خوشمزه که بچه ها خیلی دوست داشتن و مامان اون خوراکی ها رو فقط تو مناسبتهای خاص بهشون میداد تا بخورن رو گذاشت توی کوله . یک زیرانداز و یک جارو دستی (نپتون)هم برداشت . تعدادی نی هم تو وسایل گذاشت . بچه ها وقتی از خواب بیدار شدن کنار اتاق وسایلی دیدن . مامان گفت این وسایل برای امشب هست که میخوایم بریم احیا . بچه ها گفتن احیا یعنی چی ؟ مامان گفت یعنی شب زنده داری یعنی شب تا صبح بیداریم . بعدم بچه ها رفتن تا اماده بشن . مامان گفت حالا برید وضو بگیرید مامان رفتن کنار سفره ای که برای ماه مبارک رمضان انداخته بودن کنار اتاق و بچه ها رو صدا زدن و براشون گلاب پاشیدن و اونا رو بوسیدن و به هر کدومشون یک قران دادن و گفتن با خودتون این قران ها رو بیارید مسجد تا بهتون بگم چرا هر کدوم یک قران داریم میبریم مسجد . اگه دوست دارید میتونید مثل من و بابا جانمازاتون رو هم بیارید . بچه ها خوشحال شدن براشون جذاب بود . تو ماشین که رفتن مامان همش داشت چیزهایی میخووند بچه ها گفتن مامان چی دارید میگید ؟ مامان گفتن دارم دعای فرج میخوونم و سوره قدر . بچه ها با خوشحالی گفتن مامان بخوونید تا ماهم تکرار کنیم و تا برسن به مسجد همه باهم میخوندن .
از ماشین که میخواستن پیاده بشن از بابا تشکر کردن و بابا گفتن همه ماسک هاتونو بزنید . تو مسجد مامان به بچه ها گفتن امشب بهتره که مواظب باشیم زیاد سروصدا نکنیم تا همه بتونن خوب دعا کنن . یک گوشه از مسجد رو انتخاب کردن و زیراندازشونو انداختن .بعد مامان دونه دونه وسایلشونو دراوردن و طبق برنامه ای که ریخته بودن به بچه ها گفتن چه کارهایی انجام بدن تا هم حوصله شون سر نره هم بیدار باشن و دعا کنن . مامان اول قصه خونه حضرت زهرا سلام الله رو گفتن که بچه هارو بیدار نگه میداشتن بعدم به بچه ها گفتن نقاشی این قصه رو بکشن. بعد تو وسایل خاله بازی که برده بودن برای بچه ها میوه گذاشتن و بچه ها با دوستاشون تو ظرف های کوچیک میوه خوردن . وقتی همه دعای جوشن کبیر رو میخوندن مامان به بچه ها خمیری که خودش درست کرده بود رو داد و گفت باهاش مسجد بسازن . موقع سخنرانی که شد مامان به بچه ها چندتا نی داد و کاغذ رنگی و قیچی و چسب تا کاردستی درست کنن . و دوباره یک خوراکی خوب خوردن و مامان گفتن بچه ها امشب دعای فرج زیاد بخوونید . و بعد مامان گفتن هر کدوم قران هاتو دست بگیرید و هر موقع حاج آقای تو مسجد گفتن قران هارو روی سرتون بذارید . بچه ها گفتن چرا روی سرمون؟ مامان گفتن تا بگیم خدایا قرانت از همه چیز بالاتره تو زندگی مون و ما قران رو میذاریم رو سرمون تا همیشه از خدا کمک بخوایم تا بتونیم به کارهای خوبش عمل کنیم و حرف قران همیشه برامون بالاتر باشه و بعد مامان راجع به اینکه تو این شب عزیز همه حرفای خوب قران برای ما آدما اومده گفتن. و اینکه امشب امام زمان برای همه دوستاشون دعا میکنن . مامان گفتن همه برای اومدن امام زمان دعا کنیم و سعی کنیم کارهای خوبمون زیاد باشه . بچه ها فکر میکردن تا ببینن امشب چه دعایی کنن ؟ بچه ها شما امشب چه دعایی میکنید ؟