eitaa logo
هر خانه یک هیات
394 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
885 ویدیو
464 فایل
در کنار شما و باشما هستیم تا محبت اهل بیت را در دل ها نهادینه کنیم و ایده های نابی را در اختیارتان قرار دهیم تا در کنار هم خاطراتی عالی بسازیم. Addres: eitaa.com/joinchat/3245146125C7a4f91e67d ID Admin: @Sadat1 با نظراتتان ما را یاری فرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸 کریم اهل بیت 🌸🍃🌸 امام حسن مجتبی ع خیلی مهربان بود و همیشه به فقیران کمک می کرد. امام حسن ع اگر چیزی به کسی می بخشید منت نمی گذاشت . او بسیار کریم و بخشنده بود. ایشان بین مردم با لقب کریم اهل بیت شناخته شده اند. امام حسن ع فرمودند:✨ کرم ، آغاز به بخشش نمودن پیش از درخواست نمودن و اطعام نمودن در وقت ضرورت و قحطی است.✨📚تحف العقول ص225 @zaminesazanezohoor313
🌹 کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ع خیلی مهربان بود و همیشه به فقیران کمک می کرد. امام حسن ع اگر چیزی به کسی می بخشید منت نمی گذاشت . او بسیار کریم و بخشنده بود. ایشان بین مردم با لقب کریم اهل بیت شناخته شده اند. امام حسن ع فرمودند:✨ کرم ، آغاز به بخشش نمودن پیش از درخواست نمودن و اطعام نمودن در وقت ضرورت و قحطی است.✨📚تحف العقول ص225 @zaminesazanezohoor313
مرد شامی‌ مسافری در شهر، امام حسن( علیه السلام) را دید و شروع کرد به فحاشی و بد گفتن به امام ولی‌ آن حضرت جوابش را نداد. وقتی فحاشی مردم تمام شد، امام به سوی‌ او رفت و سلام داد و فرمود: «یا شیخ! فکر کنم اینجا غریب هستی‌ . اگر از من چیزی‌ بخواهی‌، عطا می‌‏کنم. اگر رهنمود بخواهی‌، تو را هدایت می‌‏کنم. اگر مرکب سواری‌ نداری‌، به تو می‌‏دهم. اگر گرسنه هستی‌، سیرت می‌‏کنم و اگر برهنه باشی‌، لباست می‌‏دهم و اگر محتاج باشی‌، نیازت را بر طرف می‌‏ کنم. اگر از جایی رانده شده‏ای‌، پناهت می‌‏دهم و اگر حاجتی‌ داری،‌ برآورده می‌‏سازم. اگر اثاث سفرت را به منزل من‏ بیاوری‌ و میهمانم باشی‌، خوشحالم می کنی...» وقتی‌ مرد شامی‌، سخنان امام حسن(ع) را شنید، گریه کرد و گفت: « من از تو و پدرت، از گذشته متنفر بوده ام ولی‌ با چنین رفتاری که با من کردی، تو محبوب‏ترین مردم پیش من هستی‌. » آن گاه مرد اثاث سفر خود را به منزل آن حضرت برد و میهمانش شد و از دوستداران او شد. علیه السلام
مرد شامی‌ مسافری در شهر، امام حسن( علیه السلام) را دید و شروع کرد به فحاشی و بد گفتن به امام ولی‌ آن حضرت جوابش را نداد. وقتی فحاشی مردم تمام شد، امام به سوی‌ او رفت و سلام داد و فرمود: «یا شیخ! فکر کنم اینجا غریب هستی‌ . اگر از من چیزی‌ بخواهی‌، عطا می‌‏کنم. اگر رهنمود بخواهی‌، تو را هدایت می‌‏کنم. اگر مرکب سواری‌ نداری‌، به تو می‌‏دهم. اگر گرسنه هستی‌، سیرت می‌‏کنم و اگر برهنه باشی‌، لباست می‌‏دهم و اگر محتاج باشی‌، نیازت را بر طرف می‌‏ کنم. اگر از جایی رانده شده‏ای‌، پناهت می‌‏دهم و اگر حاجتی‌ داری،‌ برآورده می‌‏سازم. اگر اثاث سفرت را به منزل من‏ بیاوری‌ و میهمانم باشی‌، خوشحالم می کنی...» وقتی‌ مرد شامی‌، سخنان امام حسن(ع) را شنید، گریه کرد و گفت: « من از تو و پدرت، از گذشته متنفر بوده ام ولی‌ با چنین رفتاری که با من کردی، تو محبوب‏ترین مردم پیش من هستی‌. » آن گاه مرد اثاث سفر خود را به منزل آن حضرت برد و میهمانش شد و از دوستداران او شد. علیه السلام