سیداحمد غفاری
بسم الله الرحمن الرحیم #بخش_دوم پاسخ به جناب آقای گرگیچ پاسخ دوم: جناب گرگیچ میگوید: اگر جنگها
بسم الله الرحمن الرحیم
#بخش_سوم پاسخ به جناب آقای گرگیچ
همانگونه که مشاهده شد، سخنان این عالم اهل سنت هیچ وجاهتی ندارد.
لکن ما نیز، در مقابل رویکرد استدلالی گرگیچ، استدلالهایی را در نامشروع بودن خلافت خلفای اهل سنت تقدیم می کنیم ؛ به این امید که ایشان یا یکی از عالمان اهل سنت، همت بکند و به این استدلال ما، پاسخی قانع کننده ارائه کند:
استدلال اول:
طبق مستندات متواتر و بدون تردید نزد اهل سنت و شیعه، رسول اکرم «ص» قرآن و عترت را دو حقیقت جدا نشدنی معرفی نمودند؛ حال سوال این است که آیا عقل سالم ، عترت پیامبر را ، که حقیقتی همدوش با قرآن کریم است، رها میکند و به سراغ دیگری می رود؟
استدلال دوم:
قرآن کریم در آیه ۵۵ سوره مائده میفرماید:
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
یعنی:
سرپرست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی كه همواره نماز را برپا میدارند و در حالی كه در ركوعند، زكات میدهند.
طبق تفسیر اهل سنت و شیعه، کلمهی «ولیّ» در این عبارت نمی تواند به معنی دوست باشد به دلیل حرف حصر یعنی «انما».
از سوی دیگر، به اجماع مسلمین، تنها مومنی که در حال رکوع صدقه داده است، امیرالمومنین امام علی علیهالسلام است.
حال پرسش این است که آیا عقل سالم با وجود مشاهدهی این آیه شریفه، که می گوید «سرپرست های شما فقط و فقط خدا و پیامبر و علی بن ابیطالب است» علی را رها میکند و سراغ دیگری میرود؟
این دو استدلال، دو مورد از صدها استدلالی است که برای نامشروع بودن خلافت خلفای اهلسنت قابل طرح است.
و اما سخن آخر:
بسیار زیبا خواهد بود که در راستای الفت و برادری میان اهل سنت و شیعه، این گفتگوهای علمی، بدون هیچ هیجان و حاشیه صورت بگیرد، و نه برادران شیعه و نه برادران اهل سنت، از این گفتگوها نگران نشوند و آن را مانعی در مقابل وحدت نپندارند.
قاطعانه اعلام میکنیم که حاضر به مناظره و گفتگوی علمی و استدلالی، در هر موقعیتی هستیم که عالمی از عالمان اهل سنت، اعلام کند و اظهار آمادگی بکند، «به شرط آنکه در مقابل دوربین زنده خبرنگاران بیطرف و رسانههای مستقل قرار بگیرد.»
والسلام
سیداحمد غفاری قرهباغی
طلبه حوزه علمیه قم
عضو هیئت علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران
🆔 @ghafari_ir
.
.
✨﷽✨
⚜ سهنکتهی تبیینی در بررسی دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش دربارهی عاشورای حسینی
#بخش_سوم
تصمیم امام حسین علیهالسلام؛ عاشقانه یا فقهی؟
دکتر عبدالکریم سروش در بخشی دیگر از نگرش عاشوراییاش، بر عاشقانهبودن این حرکت تاکید می کند و به همین دلیل، این حرکت را خارج از چهارچوب فقه معرفی میکند؛ بر این اساس، تصمیم امام حسین علیهالسلام، تصمیمی عاشقانه بوده است، نه فقهی.
در بررسی این سخن، اولین محل تأمل در تفکیک رویکرد عاشقانه و فقیهانه است؛ دکتر سروش توضیح نمیدهد که آیا به عنوان مثال نمیتوان نمازی را که فقه، آن را واجب تلقی کرده است، عاشقانه برگزار کرد؟ به عبارت دیگر، چه اشکالی وجود دارد که ما اقدام حسین بن علی علیه السلام را اقدامی هم فقهی و هم عاشقانه تلقی کنیم؟ تفکیک میان عشق و فقه، تداعیکنندهی رویکرد ایمانگرایی در مسیحیت است و بسیار بعید است که با وجود انتقادات فراوانی که امروز بر این رویکرد وجود دارد، همچنان دکتر سروش بر آن گرایش داشته باشد.
از سوی دیگر، عالمان کلامی و فقیهان دینشناس، بر این نکته تاکید نمودهاند که حفظ کیان دین از واجبترین واجبات است و در صورتی که دفاع از دین، واجب عینی بشود، دیگر جای تقیه نیست و شخص باید تا پای جان، به دفاع از کیان دین بپردازد و جلوی نابودی آن را بگیرد. حضرت اباعبدالله علیه السلام نیز در چنین موقعیت تاریخی قرار گرفت و به تکلیف شرعی خویش در دفاع از دین و جلوگیری از فراموشی آن، عاشقانه عمل کرد.
━━💠🍃🌺🍃💠━━
📳 لینک عضویت در کانال استاد سیداحمد غفاری:
🆔 http://eitaa.com/ghafari_ir
.
✨﷽✨
مصباح یزدی و مسأله #علوم_انسانی_اسلامی
#بخش_سوم
#معانی_مردود_علم_دینی
گذشت که علامه مصباح یزدی نیز، آنچه زیدآبادی نام آن را علوم انسانی اسلامی مینهد، را لایق این عنوان نمیداند.
✨ علامه مصباح در کتاب نفیس «رابطهی علم و دین» قبل از تعیین معنای منتخب از علم دینی، احتمالاتی را طرح میکند و همهی آنها را مردود میداند؛ معانی محتمل و مردود برای واژهی علم دینی، از نظر علامه مصباح یزدی عبارتند از:
۱. رقيقترين مناسبت که دينی و اسلامیخواندنِ برخی از علوم را توجيه میکند، پيدايش و رشد يک رشتهی علمی يا يک نظريه در سرزمينی اسلامی است.
۲. اگر واقعيت مکشوف، با نظری الهی نگريسته شود و آن را مخلوق ارادهی خداوند دانسته شود، و با نظری طبيعی و مادی ملاحظه نشود، علم دینی شکل میگیرد.
۳. دانشی که موضوعش، سخن يا فعل خداوند باشد، علم دینی است.
۴. از معيارهای حداقلی مطرحشده برای دينیناميدن علوم، آن است که مبانی و اهداف و نظریات يک رشتهی علمی، با آموزههای دينی اسلام تنافی نداشته باشند.
۵. معياری دقيقتر از ملاکهای گذشته، آن است که علمی را دينی بناميم که نه تنها با دين مخالف نباشد، بلکه دين آنرا تأييد هم بکند.
۶. رشتهای علمی که پاسخ به مسائل خود را از منابع اصيل دينی ميطلبد و آنها را با روش نقلی صحيح به دست میآورد، علم دينی ناميده میشود.
۷. مناسبت روششناختی ديگر برای تجويز و توجيه دينیدانستن يک علم، آن است که روش آن علم مورد تأييد دين باشد، و اعتبار آن در آموزههای دينی به اثبات رسيده باشد.
۸. تنها ملاک برای اتصاف علم به دينیبودن، اين است که موضوع آن علم، از موضوعات دينی باشد، مانند خداشناسی و آخرتشناسی.
۹. اگر علمی، اصول موضوعهی دين را فراهم کند، شايستهی نام «علم دينی» است. بنابراین، علومی چون لغت و ادبيات عربی، علوم صرف و نحو عربی، معانی و بيان، و علوم مربوط به فصاحت و بلاغت عربی را باید از علوم دينی دانست.
✍ سیداحمد غفاری
🆔 @ghafari_ir
.
✨﷽✨
#صدرزاده_های_امیدآفرین
#بخش_سوم
✍️ سيداحمد غفاری
🌟 تفاوت اميد و خيالپروری
🌟 برخی اميدواری را با آرزوپردازی و خوشخيالی اشتباه میگيرند، در حاليکه تفاوت فاحشی ميان اميدواری و خيالپردازی و آرزوپروری وجود دارد.
✅ به عنوان نمونه، در منابع قرآنی به مؤمنان تأکيد شده است که هيچگاه و در هيچ شرايطی، اميد به خدا را از دست ندهيد. زيرا خدای متعال وعدهی قطعی نصرت به ناصران راه حق داده است. در همين راستا، چهل و چند سال است که رهبران حکيم جمهوری اسلامی ايران با وجود مواجهه با صدها مانع داخلی و خارجی، صرفاً با اميد به قدرت لايزال الهی و با اعتماد به بازوان زنان و مردان توانا و مسلمان ايرانی، توانستهاند نه تنها سکان اين کشور را از خطرها عبور دهند، بلکه پيشرفتهای شگرفی را در عرصههای مختلف صنعت پزشکی و صنعت دريایی و صنعت هوايی و صنعت هستهای و صنايع مختلف ديگر رقم بزنند. هرچند همچنان مشکلات فراوانی پيشروی اين مسير است.
✅ اساساً انسان به اميد زنده است؛ در همين راستا، پيامبر اکرم فرمود: «الأمل رحمة لأمتي و لولا الأمل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرها» اميد و آرزو، رحمت براي امت من است و اگر اميد و آرزو نبود، هيچ مادری فرزندش را شير نمیداد و هيچ باغبانی نهالی نمیکاشت.»
مولوی نيز میگويد:
گر نبودی ميل و اميد ثمر
کي نشاندی باغبان بيخ شجر
✨ در عين حال، در منابع روايی، بطور مکرر بر اين محتوا تأکيد شده است که از تکيه کردن بر خيالپردازی و آرزوهای دامنهدار بپرهيزيد که آرزو سرمايه احمقان و مانع خير آخرت و دنيا است. مولوی در قالب داستانی کوتاه، دلبستن بيهوده به امور واهی و دور از حقيقت را چنين ترسيم کرده است که شخص غريبی با شتاب به دنبال خانهای میگشت؛ دوستش که خانهی خرابی داشت، وی را با خود برد و به او گفت: اگر اين خانه سقف میداشت، تو را در کنار خود جای میدادم. اگر در اين خانه اتاق ديگری میبود، همسرت نيز آسوده در اين جا اقامت میکرد. اگر اتاق ديگری بود، ميهمانت را نيز در آن جای میدادی. آن شخص در پاسخ گفت:
گفت آری! پهلوی ياران خوش است
ليک ای جان! در (اگر) نتوان نشست
🆔 @ghafari_ir
.
✨﷽✨
⚜ جوابیهای به #بیانیهی_هزینهساز
#بخش_سوم
👈 نکته چهارم: استاد علیدوست نوشته است: «نباید تردید کرد دفاعهایی این چنین، هرگز منتقدِ به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمیکند؛ بر عکس، چوب حراج بر تراث میزند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام، وضعیتش چنین است!»
✍ #پاسخ: سطوح متفاوت انتقاد به جمهوری اسلامی ایران را باید از هم تفکیک کرد؛ گاه، برخی از افراد، به لزوم حاکمیت اسلام در زمان غیبت امام زمان معتقد هستند؛ لکن با مشاهدهی فساد اداری و اختلاسهای متعدد، ذهنشان مشتبه میشود.
در چنین فرضی، با تاکید بر این نکته که «باید میان کارآمدی ساختار حکومت اسلامی و عملکرد غلط برخی کارگزاران تفکیک کرد، و نباید فساد کارگزار را به حساب ناکارآمدی حکومت اسلامی نوشت» میتوان ذهن او را به آرامش رساند.
از سوی دیگر، خوب است با تشبیه حکومت در عصر غیبت با حکومت علوی، همگان بدانند که شکلگیری حاکمیت اسلامی، نافی سنت اختیار در میان کارگزاران نیست. بر این اساس، نزدیکترین اشخاص به امام معصوم علیهالسلام، ممکن است به دلیل کجروی و شهوترانیِ اختیاری، مانند علیبنابیحمزه بطائنی که نمایندهی مالی امام کاظم علیهالسلام بود، ملعون اولین و آخرین شوند. امثال بطائنی، اگر امام کاظم علیهالسلام صاحب حکومت میشدند، ممکن بود در جرگهی مدیران امام علیهالسلام قرار گیرند و سپس با انحراف خود، آسیب به حاکمیت بزنند. لکن بطور قطع، انحراف بطائنی را شاهد بر انحراف حکومت امام کاظم علیهالسلام تلقی نمیکردیم.
👈 نکته پنجم: استاد علیدوست نوشته است: «این گونه سخنرانیها، تأمین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند، بلکه بیش از هر چیز و هر زمان، محتاج شنیدن نقدهای منصفانه هستند»
✍ #پاسخ: قطعاً چنین نیست. پاسخ به شبههی مربوط به ناکارآمدی نظام، مقامی متفاوت از التفات یا غفلت نسبت به ترکفعل یا فساد کارگزار است. قوای تبیینگر باید مراقب آسیب نرمافزاری به کارآمدی نظام باشند و قوای نظارتی با افزایش پایش نسبت به کارگزاران، باید مانع سوءاستفاده آنان و بهتر نمودن عملکرد کارگزاران شوند.
✍ سیداحمد غفاری
🆔 @ghafari_ir
.
#تحلیل_فوری
#بخش_سوم
🖋 سیداحمد غفاری
▪️ هر اقدام سخت در صحنهی جنگ، همگام با یک گام مهم در افق نرمافزاری است. پرسش این است که راهبرد نرم دشمن در کنار این بمبگذاری چیست؟
▪️ پاسخ روشن است؛ دشمن ابتدا بمبگذاری کرد و سپس، دو موج رسانهای مهم را راهاندازی کرد:
1⃣ موج اول این بود که توسط امثال برخی عناصر قابل خرید و فروش مانند علی کریمی و توسط برخی عوامل بدون اجرت همچون دکتر زیباکلام، چنین القا کند که نظام جمهوری اسلامی خودش ارادهی قتل مردم خودش را داشته است.
👈 این موج نتیجهبخش نشد؛ چرا که بهدلیل موضع برخی مقامات اسراییل در به عهده گرفتن بمبگذاری، با تناقضگویی مواجه شد و در درون خودش ناکام شد.
2⃣ موج دوم را اما دشمن سالها است که بعد از شهادت حاجقاسم راه انداخته است و امروز و دیروز، دوستان کمصبر یا فاقد اندیشهی راهبردی در جریان انقلاب، مدام تکرار کردهاند.
👈 در این موج، اصرار بر ورود جمهوری اسلامی به صحنهی درگیری با دشمن و زدن فیزیکی یکی از نقاط مهم دشمن و آغاز یک جبههی جنگی تمامعیار است.
👈 جریانسازی دشمن در این موج رسانهای، تا حدودی نتیجه داده است و امروز شاهد اعتراضات متعدد از سوی جریان اجتماعی انقلابی به استراتژی سپاه پاسداران هستیم. گاه سپاه را به سستی و ترس و انفعال متهم میکنند و گاه، سپاه را به بیتدبیری و بیبرنامگی در انجام سفارش رهبری نسبت به ضرورت انتقام سخت، متهم میکنند.
👈 چهار پاسخ راهبردی به موج رسانهای دوم:
1⃣ بارها گفتهایم که انتقام خون حاجقاسم، باید هموزن این خون باشد؛ چرا دوستان معترض کمی فکر نمیکنند تا متوجه شوند «انهدام هیچکدام از موقعیتهای فیزیکی دشمن، معادل خون نیروی راهبردی جمهوری اسلامی، حاج قاسم عزیز، نیست.»
☑️ تنها معادل برای این جنایت، نابودی بنیادی و در سطح راهبرد است و برای تحقق آن، باید سال به سال شاهد افول قدرت و هژمونی اسراییل و آمریکا در منطقه شویم. این دقیقاً همان مسیری است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با هوشیاری آغاز کرده است و امروز چهار سال پس از شهادت حاج قاسم، طوفان الاقصی توسط جریان مقاومت فلسطینی حماس محقق میشود و اسراییل بعد از ۸۸ روز، هنوز نتوانسته آسیب این صدمه را جبران کند. این دقیقاً بخاطر افول تدریجی توان اسراییل است و این افول، همچنان ادامه خواهد داشت بإذنالله.
2⃣ دوستان کمصبر چرا در این مواقع، پناه به قرآن کریم نمیبرند؟ قرآن کریم با صراحت، نتیجه و سعادت نهایی را مختص اهالی صبر و بلکه «صبّار» یعنی بسیار صبور دانسته است. ابراز توقعی ذاتاً صحیح در سطح اجتماع، ولی همراه با آسیب بنیادین به اعتماد مردمی به نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چه سودی به جبههی انقلاب دارد؟ و این غیر از کمصبری چه تعبیر دیگر دارد؟ آیا ما در معرض امتحان صبر نیستیم؟
3⃣ همچنین، در سیرهی اهلبیت علیهمالسلام، آیا ما شاهد جسارت دشمن به ساحت مقدس حضرت صدیقه طاهره علیهاسلام نیستیم؟ راهبرد حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام در انتقام، در قبال این ظلم روشن چه بود؟ آیا معادل ظلم به حضرت صدیقه طاهره، صدمهزدن به یک شخص بود؟ به هیچ وجه! دقیقاً به همین دلیل، حضرت امیر دو دهه صبر کرد تا بلکه بتواند جبران شایسته برای آن ظلم کند.
4⃣ پاسخ چهارم، برخاسته از ضرورت اقتدا به فصلالخطاب جامعه اسلامی در عصر غیبت، یعنی نایب امام زمان علیهالسلام است. رهبر معظم انقلاب، صدمه به موقعیت فیزیکی دشمن را صرفاً یک سیلی تعبیر نمود و انتقام حقیقی از خون نیروی راهبردی جبههی مقاومت را امری عظیم دانست. «صبار شکور» در این صحنه، کسی است که نه خودش فریب مهندسی دشمن در این موج رسانهای را بخورد و نه دیگران را به آسیب بیاعتمادی به نیروهای راهبردی نظام مبتلا کند. این نیروهای راهبردی که برنامهریز برای انتقام سخت هستند، همان دوستان صمیمی و یار غار حاجقاسم، همچون سردار قاآنی عزیز و همرزمان دیگر حاجقاسم هستند که سالهای سال آرزوی شهادت دارند و بیش از همه، شهادت حاجقاسم، آنان را پیر کرد.
🆔 @ghafari_ir
.
❓ رییس جمهور شایستهٔ من کیست؟
✍️ سیداحمد غفاری قرهباغی
#بخش_سوم
💢 مديريت جهادی بجای مديريت أشرافی
⚜️ #مدیران_اشرافی چند ویژگی دارند:
1⃣ بسیار #هزینه_ساز هستند. میزان هزینهکرد آنها بیش از میزان خدمت آنها است.
2⃣ اصرار بر #ریخت_و_پاش_مالی و اظهار تجمّل دارند، بدون هیچ توجیه اقتصادی و شرعی.
3⃣ رسیدگی به محرومان، #اولویت مدیریت آنها #نیست؛ روابط اصلی خود را در دولت، با سرمایهداران تنظیم میکنند. سرمایهداران برای آنها مردم هستند و بقیه دیده نمیشوند و شهروند درجه دو محسوب میشوند.
#مدیران_جهادی، برخلاف مدیران اشرافی:
1⃣ اصولاً #تولید_محور هستند و مدیریت آنها مدیریت کمهزینه است.
2⃣ #بیت_المال را #حریم حقالله و حقالناس میبینند و حق تعدی به آن را برای خود قایل نیستند.
3⃣ اصولا دولت خود را #دولت_محرومان محسوب میکنند و روابط اصلی خود را با مردم و تودههای متنوعش تنظیم میکنند، نه صرفاً با سرمایهداران.
به عنوان نمونه:
👈 در سال ۱۳۹۵ و در دولت آقای روحانی، ایشان سفر نیمروزه داشت به کرج، یعنی بیخ گوش تهران. هزینه این سفر نصفروزه، ۵۱۴ میلیون تومان شد!! توجه کنید: این مبلغ صرف هزینه ناهار، خرید حوله!! بالش!! پرده اتاق، گونی، لوازمالتحریر، تیشرت تبلیغاتی، کلاه تبلیغاتی، شال تبلیغاتی و... شده است!!
👈 اما در سال ۱۴۰۱، حاج ابراهیم رییسی به کرج سفر کرد. اگر میخواست مانند رئیسجمهور سابق رفتار کند، با احتساب تورم، باید حدود ۶ میلیارد تومان هزینه میشد.
اما رییسی عزیز، بدون تشریفات و حتی بدون استفاده از خودرو به کرج رفت. او هم عقل داشت و هم تقوا؛ لذا از مترو که سریعترین و در دسترسترین وسیله بود، استفاده کرد. با صفر ریال هزینه! چرا که در ماه رمضان مسافرت کرد و افطار را مهمان سفرهٔ دانشجویی دانشگاه خوارزمی شد.
⚜️ آری دوست عزیز! چشمهایت را باز کن و متوجه باش:
⚜ اگر نامزد ریاستجمهوری، مدل اسراف در حاکمیت را در دوران مدیریت خود اجرا کرد و در مقابل تاکید رهبری بر استفاده مسئولان از خودروهای ایرانی، واردات بنز الگانس را کلید زد و به هنگام سفر نوروزی به شمال، یک طبقه از یک هتل مجلل را به بهانهی تأمین امنیت، تصرف کرد، دولت او نمیتواند ادامهی دولت سید ابراهیم رییسی باشد که دولت محرومان بود.
⚜ اگر کسی ستاد انتخاباتی خود را در منطقه سعادتآباد تهران قرار میدهد و با حزب کارگزاران دیدارهای مکرر و هدفدار میکند، با این اقدامات، پیام روشنی به تودههای سرمایهدار و مستضعف میفرستد که همان ایدهٔ شهروند درجه دو بودن محرومان را پسندیده است! پس خود را اسیر و مبتلای عدهای سرمایهسالار و بیاعتنا به معیشت محرومان قرار ندهیم.
✍️ ادامه دارد
🆔 @ghafari_ir