غیرتی ها : اخلاق خانواده ، همسرداری و آرامش
💞 مردی که اقدام به #تعدد_زوجات کند 💞 باید بین همسرانش به عدالت رفتار کند . 💞 و عدالت ، به دو گونه ا
عزیزانی که در مورد رعایت عدالت سوال کردند
لطفا این متن را با دقت مطالعه کنند .
تا بدانند که رعایت عدالت ، خیلی هم سخت نیست .
🌷 شوخی با آقایان 🌷
😍 اگر تونستی مردی را در پنج دقیقه ،
😍 نسبت به موضوعی متقاعد کنی
😍 حتما اون مرد پدرته... ☺️
😍 اما اگه ۱۰ دقیقه طول کشید
😍 اون مرد برادرته... 😝
😍 و اگه ۲۰ دقیقه طول کشید اون پسرته 😊
😍 و اگه یه عمر توضیح دادی و قانع نشد ،
😍 حتما اون مرد لامصب ، شوهرته 😂 😍 😁
💟 @ghairat
#طنز #لطیفه #جوک #خنده #شوخی
🌸 شوهر خوب و ایده آل بودن ،
🌸 به هیچ وجه کار سختی نیست .
🌸 در خانه و خانواده و در نزد همسرتان ،
🌸 برای تبدیل شدن به یک مرد نمونه ،
🌸 به چند چیز احتیاج دارید :
💫 یک قلب مهربان 🧡
💫 وجدانی پاک
💫 اخلاقی زیبا
💫 زبانی نرم
💫 کنترل خشم
💫 و عشق بی شائبه به همسرتان .
💟 @ghairat
غیرتی ها : اخلاق خانواده ، همسرداری و آرامش
💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت 💞 قسمت ششم 🌟 پدر و مادرم ، بعد از ۲۲ سال ، 🌟 و بعد از ۵ فرزند پسر
💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت
💞 قسمت هفتم
🌟 آنقدر افسرده و منزوی شدم
🌟 که حتی از پول و مادیات و زیبایی ،
🌟 خوشحال نمی شدم
🌟 هر پولی که بهم می دادند ،
🌟 خرج نمی کردم و در قلکم می گذاشتم
🌟 هر وقت پدرم پول نیاز داشت
🌟 از پولهای قلک من بر می داشت.
🌟 یک روز پدرم ،
🌟 به جای همه پولهایی که از من گرفته بود ،
🌟 برایم دوچرخه خرید .
🌟 از شانس بدم ، همه سوارش می شدند الا خودم
🌟 و گاهی سر همین دوچرخه دعوایمان می شد
🌟 که در آخر خودم کوتاه می آمدم .
🌟 اما اگر خراب میشد ،
🌟 تعمیرش می افتاد گردن من .
🌟 یکسال بعد از تولد خواهرم ،
🌟 پدر بزرگم بعد از سکته ، فوت کرد .
🌟 خیلی وقته که از قبیله ما ،
🌟 کسی نمرده بود .
🌟 متاسفانه این حادثه ،
🌟 شروع سریال مرگهای ناگهانی شد .
🌟 ایام عید فطر ، که همه خوزستانی ها ،
🌟 خصوصا بچه ها ، با چه ذوق و شوقی ،
🌟 برای خرید لباس نو ، به بازار می رفتند
🌟 یا برای زیبا شدن ، به پیرایشگاه می رفتند
🌟 من آنقدر بی خیال و بی ذوق بودم
🌟 که خود بابام یا داداش بزرگم ،
🌟 برایم لباس عید می خریدند .
🌟 بی توجهی پدر و مادرم نسبت به ما ،
🌟 بیش از حد شده بود .
🌟 نمی دانم شاید ما پر توقع بودیم
🌟 شاید هم ، بهانه گیر شده بودیم
🌟 ولی به هر حال ،
🌟 انتظار داشتیم مثل سوسنگرد ،
🌟 به ما خوش بگذره ولی نشد .
🌟 آنقدر نیاز به محبت داشتیم
🌟 که گاهی ما برادران ،
🌟 برای جلب توجه پدر و مادرمان ،
🌟 رقابت می کردیم .
🌟 و گاهی به همدیگر ، حسادت می کردیم
🌟 و متاسفانه این حسادت ها ،
🌟 تبدیل به دشمنی یین ما شده بود .
🍁 ادامه دارد 🍁
💟 @ghairat
#ارسالی از اعضای خوب کانالمون : مژگان
ممنون بابت کانال خوب و مفیدتون
و ممنون بابت مطالب و داستان های آموزنده تون
داستان آخری شما گاهی عشق گاهی نفرت ،
خیلی شبیه زندگی ماست
ما هم توی بچگی هامون ، از روستایی که عاشقش بودیم کوچ کردیم و تا مدتها دلتنگ اونجا می شدم .
منزوی و افسرده شده بودم ، با همه قهر کردم
بهانه گیر شدم ...
خلاصه ممنونم ، خدا خیرتون بده
🧡 متاسفانه بعضی از مردان ما ،
🔸 در بحث مدارا کردن با زن ، همسرداری ،
🧡 زناشویی ، عشقبازی ، همبستری و ...
🔸 خیلی ضعیف و بی سوادند .
🧡 ما در کانال غیرتی ها ، به شما می آموزیم
🔸 که چگونه یک مرد رومانتیک ، جذاب ،
🧡 نمونه و ایده آل ، برای همسرتان باشید .
🔸 فقط به شرط اینکه ، اهل عمل باشید .
💟 @ghairat
💞 کد ۲۳۷ 💞
💍 #خانم
💍 #مجرد
💍 #دائم
💍 #متولد ۶۰
💍 #تهران
💍 #کارشناسی_ارشد
💍 #قد ۱۶۰ #وزن ۶۱
💍 #مذهبی #مقید #چادری #ولایی
💍 شرایط آقا : بدون سابقه ازدواج و فرزند
💍 تحصیلکرده ، ترجیحا سید باشند .
💍 حداقل سنشون ، ۳۶ حداکثر ۴۳
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💞 کانال ازدواج دائم بانوان
💟 @arooos2
💞 کانال ازدواج دائم آقایان
💟 @daem_ezdewaj
🎂 اگر همه همسران می توانستند
🎂 به درک متقابل برسند ،
🎂 دیگر هیچ طلاقی ثبت نمی شد .
🎂 درک متقابل یعنی اینکه ،
🎂 ماجراها را از دید همدیگر ببینید .
🎂 قبل از آن که حرفی به همسرتان بزنید ،
🎂 یا کاری انجام بدهیدکه او خوشش نیاید
🎂 و یا قبل از قضاوت کردن همسرتان ،
🎂 به خاطر انجام دادن کاری که
🎂 شما دوست نداشتید ،
🎂 لطفا خودتان را به جای او بگذارید .
🎂 و ماجراها را ، از دید او ببینید .
💟 @ghairat
🏆 شاید نظر و دیدگاه همسرتان را ،
🌪 اشتباه می دانید
🏆 اما بعد از تلاش برای درک کردن او ،
🌪 می توانید بدون مشاجره و دعوا ،
🏆 درباره ی اختلاف نظرتان با هم صحبت کنید
💟 @ghairat
💞 کد ۲۹۱ 💞
💍 #آقا
💍 #مطلق
💍 #دائم
💍 #آذربایجان_شرقی
💍 #تبریز
💍 #متولد ۶۳
💍 #قد ۱۷۵ #وزن ۸۰
💍 #تحصیلات #طلبه اتمام پایه ده
💍 #طلاق داده و یک دختر ۱۲ ساله دارم
💍 فقط از شهر خودم می پذیرم
💍 #منزل و #ماشین دارم .
💍 دوست دارم خانم اهل #چادر و واقعا زن طلبه باشه و اهل #نماز و #واجبات الهی باشه دروغ نگه و به وعده هایی که داده عمل کنه . و در گذشته زندگی نکنه .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💞 کانال ازدواج دائم بانوان
💟 @arooos2
💞 کانال ازدواج دائم آقایان
💟 @daem_ezdewaj
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موزیک ویدئو #طنز امید و مجید 😁
👈 باید برن به زندان
🎧 آهنگ طنز در مورد دولت حسن فریدون
💟 @amoomolla
💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت
💞 قسمت هشتم
🌟 من فرزند وسط خانواده بودم .
🌟 دو برادر ، بزرگتر از خودم داشتم ،
🌟 و دو برادر ، کوچکتر از خودم بودند .
🌟 محبت و توجهی اگر بود ،
🌟 نصیب کوچکترها می شد .
🌟 و کاری که مختص بزرگترها ، اگر بود
🌟 به برادران بزرگتر می دادند .
🌟 و من ماندم حیران و سرگردان .
🌟 نمی دانستم بزرگ خانواده هستم
🌟 یا فرزند کوچک خانواده ...
🌟 از آنطرف هم ،
🌟 اخلاق پدرم داشت تغییر می کرد
🌟 اعتقاداتش ، در حال عوض شدن بود
🌟 انتقادهایش از ما ، بیشتر شد
🌟 انتظاراتش از ما ،
🌟 بیش از حد بچگی ما بود
🌟 انتظار داشت منِ دوازده ساله ،
🌟 عقل چهل سالگی او را داشته باشم .
🌟 همیشه دنبال ایراد گرفتن بود .
🌟 به حدی که اگر هزار خوبی هم بکنیم ،
🌟 باز هم انگار نمی دید
🌟 اما اگر خدایی نکرده یک بدی بکنیم ،
🌟 آنقدر آن بدی را ، بزرگ و گنده می کردند
🌟 و در فامیل و بین دوستان ، پخش می کردند
🌟 تا جایی که احساس جانی بودن ، قاتل ،
🌟 گنه کار و یا مفسد فی الارض بودن ،
🌟 ما را از درون نابود می کرد .
🌟 همیشه دنبال فرصتی بودم
🌟 تا از آن خانه و آن شهر ، بیرون بروم
🌟 نیمه شعبان بود
🌟 شهرک دانشگاه بودم .
🌟 و در مراسمی که برای امام زمان بود
🌟 شرکت کردم
🌟 در آنجا سوالی مطرح کردند
🌟 که امام زمان در چند سالگی به امامت رسید
🌟 اما کسی بلد نبود
🌟 و من روز قبلش این سوال را ،
🌟 در مسجدمان بلد شدم
🌟 به خاطر همین پا شدم و جواب را دادم .
🌟 به من هدیه دادند و من خیلی شاد شدم
🌟 و با خوشحالی به خانه برگشتم
🌟 دوست داشتم زود به خانه برسم
🌟 تا خوشحالیم را ، با آنها تقسیم کنم
🌟 ناگهان خانواده ام را دم در ناراحت دیدم ،
🌟 گفتند که دایی من تصادف کرده
🌟 خودش فوت شده
🌟 ولی همراهانش هنوز بیمارستان هستند .
🌟 بعد از مراسمات ختم ،
🌟 برای کار کردن ، پیش خاله پدرم رفتم .
🌟 گاهی پیش خودش لباس فروشی می کردم
🌟 و گاهی پیش پسرش فلافل می فروختم .
🌟 اما شبها ، در خانه آنها به سر می بردم
🌟 بیست روز بعد از ازدواج داداش بزرگم ،
🌟 خبردار شدم که او گم شده
🌟 به خانه برگشتم
🌟 گفتند سه چهار روزه که گم شده
🌟 بیمار بوده و رفته سرکار ؛
🌟 در همان جا با همکارش حرفش می شود
🌟 میزند بیرون و تا امروز خبری از او نیست.
🌟 همه فامیل بسیج شدند
🌟 تا دنبال داداشم بگردند
🌟 از مهمانسراها و هتل و بیمارستان ،
🌟 تا کلانتری و پزشک قانونی ،
🌟 تا پارکها و تفریح گاهها و لب ساحل ،
🌟 همه جا گشتیم اما او را پیدا نکردیم .
🍁 ادامه دارد 🍁
💟 @ghairat