article_46796_b04dc259a1d6258280545c1760371bef.pdf
756.9K
🌹 کتاب خلاصه ۲۸ صفحه ای
🌹 از ویژگی ها و فضایل ام البنین
💟 @ghairat
🌸 در جمله " هیچی همینجوری زنگ زدم "
👈 یه دنیا دلتنگی موج میزنه ❤️
🌸 بنابراین با کسی که به شما زنگ می زند
🌸 عاشقانه صحبت کنید .
🌸 البته با نامحرم ، باید سنگین بود .
💟 @ghairat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 ازدواج مجدد ، برای شهوترانی و تنوع و اذیت همسر اول نیست
✍ حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
منبع 👇👇👇
@tanakahootanasaloo
💟 @ghairat
🇮🇷 یکی از عوامل آرامش ،
👈 دعا کردن برای همدیگر است .
🇮🇷 به جای لعن و فحش و نفرین همدیگر ،
👈 بهتر است که برای همدیگر دعا کنیم .
🇮🇷 به فرموده امام صادق علیهالسلام :
🌹 دعا در حال سلامتی و آسایش ،
🌹 باعث برآورده شدن حوائج ،
🌹 در روزهای بلا و سختیها است .
📚 وسائل ، ج ٤ ، ص ١٠٩٦
@ghairat
#دعا #آرامش #عوامل_آرامش
🌹 دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 قسمت بیست و یکم 🌹
🍎 چندتا از دانشجویان ،
🍎 که در حال گذر از کوچه بودند ؛
🍎 متوجه نیما شدند
🍎 که بیهوش ، کنار دکه فلافل فروشی افتاده
🍎 و دستانش بسته شده
🍎 و کاغذی روی سینه اش که نوشته :
🔥 من مواد فروشم 🔥
🍎 تک تک مواد فروشان ،
🍎 به دست سمیه تنبیه شدند .
🍎 و آبروی همه آنها در دانشگاه رفت .
🍎 هر کدام را در جایی ادب کرد .
👈 یکی را در کلاس خالی گیر آورد و کتک زد
👈 یکی را در سرویس بهداشتی
👈 یکی را در کتابخانه
👈 یکی را در کارگاه علوم و...
🍎 سمیه موفق شد ؛
🍎 تا ترس و وحشت زیادی در دانشگاه ،
🍎 بین مواد فروشان و فاسدان بیاندازد .
🍎 دیگر کسی جرات نمی کرد ،
🍎 تا آزادانه مواد بفروشد .
🍎 هر روز ، یکی از مواد فروشان رسوا می شد .
🍎 و علاوه بر تنبیه ،
🍎 اطلاعات جدیدی از آنان کسب می کرد .
🍎 سمیه ، همچنین فهمید ،
🍎 که پای دوتا از اساتید ،
🍎 و یکی از مسئولین دانشگاه ،
🍎 در این ماجرا هست .
🍎 اما هنوز نام آنها را نمی داند .
🍎 رئیس مواد فروشان ،
🍎 شخصی به نام کامبیز بود .
🍎 که به شدت از این اتفاقات عصبانی بود .
🍎 و چند نفر را مامور کرد ،
🍎 تا دختر پوشیه پوش را پیدا کنند .
🍎 و به بدترین حالت ، مجازاتش نمایند .
🍎 و دستور داد که همه مواد فروشان ،
🍎 تا اطلاع ثانوی ، کارشان را تعطیل کنند ؛
🍎 و به جای مواد فروشی ،
👈 به دنبال آن دختر مزاحم بگردند .
🍎 بعد از نماز صبح ،
🍎 سمیه با خود فکر می کرد .
🍎 که فقط داریوش مانده بود .
🍎 که هم باید تنبیه شود ،
🍎 و هم اطلاعاتی در مورد نام اساتید ،
🍎 و مسئولینی که در این فساد ، دست داشتند ،
🍎 از او بگیرد .
🍎 سمیه به دانشگاه رفت .
🍎 و داریوش را زیر نظر گرفت .
🍎 داریوش ، بعد از اتمام کلاسش ،
🍎 در حال صحبت کردن با دوستانش ،
🍎 از کلاس خارج شد .
🍎 کنار درب دانشگاه ، از دوستانش جدا شد .
🍎 سمیه نیز به دنبال داریوش رفت .
🍎 و در یکی از کوچه های خلوت ،
🍎 پوشیه خود را زد و سرعتش را بیشتر کرد ؛
🍎 و جلوی داریوش ایستاد و گفت :
🌷 آقا داریوش ؟!
🌹 ادامه دارد ... 🌹
📚 نویسنده : حامد طرفی
💟 @ghairat
🇮🇷 برای گفتن اینکه چقدر دوستت دارم
🇮🇷 باید ابرها را کاغذ کنم و دریاها را جوهر
🇮🇷 پس یادت باشد عزیزم ،
🇮🇷 تا بی نهایت عاشقتم .
💟 @ghairat
#متن_عاشقانه #پیامک_عاشقانه
🌷 یکی از انواع #حیا و #عفت ،
👈 حیا و عفت در اختلاط با نامحرم است .
🌷 حیا و عفت یعنی با جنس مخالف ،
👈 سنگین و باوقار و با شخصیت بودن
🌷 شوخی نکردن با نامحرم ،
👈 حتی در فضای مجازی
🌷 در جمع مختلط از محرم و نامحرم ،
👈 ننشستن و نماندن .
🌷 با مردان نامحرم فامیل ،
👈 هم سفره نشدن .
🌷 در محل کار ، با مراجعین و همکاران
👈 سر سنگین برخورد کردن
💟 @ghairat
🌹 دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 قسمت بیست و دوم 🌹
🍎 داریوش ، از دیدن دختر پوشیه پوش ،
🍎 شوکه شد و جا خورد .
🍎 و با ترس و وحشت به سمیه گفت :
🔥 بله داریوشم ، چی می خوای ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 هم می خوام اَدَبت کنم
🌷 تا دیگه جوونای مردم و بدبخت نکنی
🌷 و هم ازت اسم می خوام
🌷 نام چندتا مواد فروش بهم بده
🌷 اسم اونی که ازش مواد می گیری
🌷 اسم بالادستاتو می خوام .
🍎 داریوش کمی مکث کرد ،
🍎 سپس لبخندی زد و گفت :
🔥 بدجور تو تله افتادی دختر پوشیه پوش
🍎 سمیه به پشت سرش نگاه کرد .
🍎 سه نفر به طرفش می آمدند .
🍎 سه نفر دیگر نیز از پشت داریوش آمدند .
🍎 و چهار نفر دیگر نیز ،
🍎 از بالای پشت بام خانه ها به پایین پریدند .
🍎 سمیه تا به خودش آمد
🍎 ناگهان خود را ، بین یازده نفر محاصره دید .
🍎 بعضی از آنها ، موادفروشانی بودند
🍎 که قبلا توسط سمیه ،
🍎 کتک خورده و رسوا شده بودند .
🍎 اما سمیه بدون اینکه بترسد
🍎 چرخی زد
🍎 و نگاهی به موادفروشان و اطرافش انداخت .
🍎 یکی از آنها گفت :
🔥 پس تو بودی
🔥 که کار و کاسبی ما رو به هم زدی ؟!
🍎 یکی دیگه گفت :
🔥 با زبون خوش ، با میای
🔥 نه جیغ میزنی نه کاری می کنی ، فهمیدی ؟
🍎 یکی دیگه گفت :
🔥 خاک تو سر ما ، که نتونستیم
🔥 از پس این دختر خانوم بربیاییم .
🍎 یکی دیگه گفت :
🔥 چطوره به رئیس بگیم ،
🔥 که این خانمه رو هم ، بیاره تو گروهمون
🍎 یکی دیگه گفت :
🔥 اگه رئیس اجازه بده ،
🔥 من حاضرم باهاش ازدواج کنم .
🍎 یکی دیگه خندید و گفت :
🔥 این همه دختر ، چرا با این ؟
🍎 دوباره گفت : چون همه چی تمومه
🔥 هم حجابش کامله
🔥 هم تو این گرمای خوزستان ،
🔥 پوشیه و دستکش و جوراب پوشیده
🔥 اونم با عشق نه با اجبار
🔥 هم شجاعت و غیرت داره
🔥 که تنهایی با ما در افتاده
🔥 هم پایبند اعتقاداتشه
🔥 هم خیلی با کلاسه نه قرتی و هرزه
🔥 کجا چنین دختری پیدا میشه ؟
🍎 یکی دیگه گفت :
🔥 آره والله ، راست گفتی
🔥 اصلا اگه با هم ازدواج کنید ،
🔥 گروه خوب و موفقی می شید .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
📚 نویسنده : حامد طرفی
💟 @ghairat
🎧 با ریتم بخونید 😉
🇮🇷 شوهر شوهره ، شوهر 👏
🇮🇷 قنده عسله ، شوهر 👏
🇮🇷 دُر و گوهره ، شوهر 👏
🇮🇷 یار و یاوره ، شوهر 👏
🇮🇷 بالشت پَره ، شوهر 👏
🇮🇷 هم تاج سره ، شوهر 👏
🇮🇷 از گل بهتره ، شوهر 👏
🇮🇷 همه چی فداش ، شوهر 👏
🇮🇷 قربون نگاش ، شوهر 👏
🇮🇷 نازه خنده هاش ، شوهر 👏
🇮🇷 میمیرم براش ، شوهر 👏
🌸 خانما از فردا صبح ،
🌸 روزی چندبار این شعرو بخونید 😂
🌸 روز زن نزدیکه هاااا ... 😉
🌸 اگه می خواین بیشتر جواب بده
🌸 حتما با ریتم بخونید آآاااا ... 😍
🌸 حالا یه رقص هم کنارش باشه
🌸 دیگه غوغا می کنه 😍 😁
🌸 چون رقصیدن فقط برای شوهر حلاله
😂 پیشاپیش روزتون مبارک ❤️
💟 @ghairat
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
🌹 معمای نام مادران ۱۴ معصوم 🌹
🇮🇷 مادر پیامبر اکرم ( ص ) ؟!
👈 حضرت آمنه
🇮🇷 مادر حضرت فاطمه ( س ) ؟!
👈 حضرت خدیجه
🇮🇷 مادر امام علی علیه السلام ؟!
👈 فاطمه بنت أسد
🇮🇷 مادر امام حسن مجتبی ؟!
👈 حضرت فاطمه علیه السلام
🇮🇷 مادر امام حسین علیه السلام ؟
👈 حضرت فاطمه علیه السلام
🇮🇷 مادر امام سجاد علیه السلام ؟
👈 شهربانو
🇮🇷 مادر امام باقر علیه السلام ؟
👈 فاطمه دختر امام حسن
🇮🇷 مادر امام صادق علیه السلام ؟
👈 فاطمه ( ام فروه )
🇮🇷 مادر امام کاظم علیه السلام ؟
👈 حمیده
🇮🇷 مادر امام رضا علیه السلام ؟
👈 نجمه خاتون
🇮🇷 مادر امام جواد علیه السلام ؟
👈 سبیکه
🇮🇷 مادر امام هادی علیه السلام ؟
👈 سمانه
🇮🇷 مادر امام عسکری علیه السلام ؟
👈 حدیث
🇮🇷 مادر امام زمان علیه السلام ؟
👈 نرگس
@amoomolla
#روزمادر #زنانه #دخترانه #مادران_پیامبران