9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدانید که ممکن است بیشتر از این اتفاق بیفتد، مثل آنکه فرعون پسران را میکشت و زنان را زنده نگه میداشت ...
این سخنان #شهید ابراهیم عقیل را وقتی حالتان خوب بود گوش کنید. پاسخ به بسیاری از سوالات است. پاسخ به اینکه امروز چه باید بکنیم، چگونه نگاه کنیم و ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
خیلی حالم بد بود....
قرآن باز کردم بلکه خدا خودش دست بکشه به دلم...
طاقت نیاوردم براتون نفرستم...
امیدوارم شما هم دلگرم بشید.
بچه ها بیاید توبه کنیم! همه مون دسته جمعی...
بگیم خدایا اگر ما دانسته و نادانسته باعث به تعویق افتادن ظهور شدیم مارو ببخش.
ببخش بابت گناهانی که خودمون ازش مطلع هستیم و گناهانی که ازش مطلع نیستیم.....
ببخش خدا...
ببخش یا صاحب زمان....
به اسم رب شهدا
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻳﺪ ، ﻭ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﻬﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ; ﺍﻳﻦ [ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺟﻬﺎﺩ ] ﺍﮔﺮ [ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﻭ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺁﻥ ]ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ [ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ] ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ .( سوره صف١١)
بوی تن سوخته آدمها جانم را میآورد بیخ گلویم. بویی که از پشت صفحهی به رنگ خون درآمدهی گوشی هم میتوانم حسش کنم. چشمم روی دود سرخ و نارنجی میدود. دودی که کمی بعد جز سیاهی و خروارخروار خرابه چیزی به جا نمیگذارد. رژیم غاصب مرزهای حیوانیت را هم جابهجا کردهاند. مثل هیولاهای فیلمهای هالیوودی دندانهای خونچکانش را باز کرده و میبلعد. زن و مرد و کودک و نوزاد هم برایش فرقی ندارد. دیگر وقتش رسیده که این غده سرطانی برای همیشه ریشهکن شود و شرش را از خاورمیانه کم کند.
الان وقت آنست که جامه عمل را بپوشانم بر تن دعای همیشهام: ( اللهم الرزقنا توفیق جهادة و شهادة في السبيلك.)
هیچوقت حالم را وقتی در آغوش امام حسین بودم، فراموش نمیکنم. نصف شب بود و دور ضریح خلوت. خودم را توی کنجترین و امنترین گوشهی عالم، فرو برده بودم. مشبکهای ضریح را توی پنجههایم قایم کردم. پیشانیام را چسبانده بودم به خنکیشان و مردمکهایم را دخیل بسته بودم به امام و علی اکبرش. زیر قبه بودم. دقیقا همانجایی که میگویند بیبرو و برگرد، دعا مستجاب است. کلی راه را کوبیده بودم تا بروم زیر قبه و دعایم را از آنجا به معراج بفرستم؛ اما شک مثل دندانهای تیز گرگی درنده افتاده بود به جان قلبم. زبانم قفل شده بود. انگار وزنهای سنگین بهش آویزان بود. مثل آدمی شده بودم که بختک مرگ پنجه به پنجهاش شده و نیمی از روح از تنش بهدر شده. از خجالت ارباب چشمهایم را بستم و سرم را پایین انداختم. چه سست بودم منی که فکر میکردم آدم عمل و میدانام. فکر میکردم اگر دعای شهادت محمد را بکنم، همین الان از دستش میدهم. جرات دلکندن نداشتم. جان کندم و التماس خود ارباب کردم تا گره زبانم باز شد و دعایم را نشاندم روی بال ملائکی که حافین به قبر مولا بودند.
باورم شد که این دعا محقق میشود اگرخودمان را لایقش کنیم.
شش سال گذشته و امروز و این ساعت فکر میکنم زمانش رسیده. باید از محمد دل بِکنَم و به محض فرمان فرمانده خودم ساکش را ببندم و راهیاش کنم. من باید سهمم را به اسلام و به انقلاب بدهم. خیلی برایم سخت است. حس میکنم دارند زندهزنده پوستم را میکَنند. از مرگ برایم سختتر است. من با محمد بزرگ شدهام. ستون خانهام و رفیق و جانم است. همیشه گفتهام، از دست دادن بچهها برایم راحتتر از نداشتن محمد است؛ اما الان غده سرطانی بزرگ شده و دارد محدودهاش را بزرگتر میکند و این یعنی خطر. از دست دادن یک دست یا یک پا یا هرچه، راحتتر از این است که کل پیکره نابود شود. جهان اسلام یک پیکرهایست که درگیر سرطانی بدخیم شده و نیاز به جراحی فیالفور دارد. مدام با خودم زمزمه میکنم:
《ربنا افرغ علینا صبراً و ثبِّت اقدامنا وأنْصُرْنا علي القوم الكافرين.》
میخواهم کار نزیستهای را که فقط در حد آرزو بود، تبدیل به زیستهای عمیق کنم. از دار دنیا جانبیمقدار، همسری همراه، فرزندانی نوگل و اندکی مال بیشتر ندارم که همهشان فدای اسلام و انقلاب و امام.
خدایا! کمک کن به وقت عمل سست نشویم. جا نزنیم. جا خالی ندهیم تا امام سپر ما شود، زبانم لال!
بلند میشوم و قامت نماز عصر میبندم. صدای مجری بلند است: ( بیانات رهبر معظم انقلاب تا لحظاتی دیگر.) دیگر حالم دست خودم نیست. قلبم حجیم میشود. میخواهد از قفسه سینهام بزند بیرون. من ترسیدهام. وقت اثبات حرف و نیتم رسیده. اگر رهبر حکم جهاد بدهد باید محمد را بفرستم برود. میترسم نتوانم. برود و برنگردد، چه؟ سختی مسئولیت جلوی چشمهایم ظاهر میشود. بدنم یخ میکند. سعی میکنم نفس حبس شده پشت دندههایم را بکشم بیرون تا خفه نشوم. اشک میریزم و تلاش میکنم سر نماز تسلیم شوم. با صدایی که میلرزد سلام نماز را میدهم. کلام رهبرم که توی خانه طنینانداز میشود میگویم تسلیم. قلبم آرام میشود و لرزم کم.
✍زهرا نوری
#هنرجوی_قلمدار
سوره مزمل عامر الکاظمی.mp3
1.63M
سوره مزمل با صدای عامر الکاظمی عراقی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حفظ حال خوب از کلام امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
#آهازغمیکهتازهشودباغمیدگر
داشتیم آماده میشدیم برای انتقام. نه یک سیلی یا عملیات ساده. محور مقاومت میخواست در سالگرد طوفان الاقصی بزند به دل صهیون و اندکی تسلی بدهد این همه قلب داغدار را. میخواستیم توی بیتالمقدس، کنار مسجدالاقصی سرود:« خیبر خیبر یا صهیون، جیش محمد قادمون» بخوانیم.
اما این رژیم دست نشانده شیطان است، وحشیانه دست به کشتار میزند. خارج از قواعدانسانی و حتی جهانی. موشکهایش از غزه و کرانه باختری به ضاحیهی لبنان رسیده.
خبرنگاری از مقر سازمان ملل و نشست جهانی سران کشورها گزارش میداد.میگفت:« نشد مسئولی سخنرانی کند و به مسئله غزه و لبنان اشاره نکند.» حالا این دیگر فقط مربوط به مسلمانان نیست. شده مسئلهی همهی مردم جهان.
آدم اهل هر دین و مسلکی هم باشد، اگر از انسانیت بویی برده باشد وقتی خبر این جنایتها را بشنود، نمیتواند ساکت بماند. مثل دانشجویان آمریکایی که به قیمت از دست دادن فرصت تحصیل، پشت مردم فلسطین ایستادند.
حضرت آقا یک زمانی فرموده بودند:« فلسطین کلید رمز آلود ظهور است.». چه بصیرتی دارد آقای ما؟ اتفاقات این روزهای دنیا دانه دانه رمزگشایی میکند این معما را. چالش« WHO IS MAHDI» و حالا سیل برادران سنی مذهب که دارند شعار« اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیٌ حَقَّ وَلیُ الله» را سرمیدهند. حکومت جهانی حضرت صاحب الزمان مستقر نمیشود مگر به فراگیر شدن نام امام حسین علیه السلام در جهان. که این روزها با گسترش مذهب شیعه آن هم دارد اتفاق میافتد.
قلبهای ما امروز زخمی و چشمهایمان خونبار است. خواهران و برادران مسلمان ما را دارند در غزه و لبنان قتلعام میکنند. خشم سراسر وجودمان را گرفته. با مشت گره کرده آماده دستور فرماندهایم.
اما جایی در اعماق وجودمان میدانیم، دین خدا مستقر نمیشود اِلّا به خون شهید، مثل خون ثارالله که جوشید و جوشید تا امروز. و خون شهدای امروز که میجوشد تا پرچم یا لثارات الحسین را در جهان به اهتزاز درآورد. تا وقتی صدای نازنین موعود در جهان طنین انداخت که:« الا یا اهل العالم، ان جدی الحسین قتلوه عطشانا» همه بدانند کیست و برای چه ندا سر داده.
آن روز بیشتر مردم دنیا میروند در صف اهل هدایت، پشت مهدی فاطمه میایستند. شهدا رجعت میکنند تا با کمک مولایشان جهان آرمانی وعده داده شده را بسازند.
« وَلَقَد کَتَبْناَ فِی الْزَّبوُرِ مِنْ بَعدِ الْذِّکْر اَنَّ الْاَرضَ یَرِثُهٰا عِبٰادِیَ الصّٰالِحوُنَ»
#سمانه_سالکی
#هنرجوی_قلمدار
#دلنوشته
#روایت_نیست
#دلتونخواستنقدکنید
#شاید_عهدگرام