هوالباقی
محبت پدرانه، فقط از رابطه ی خونی نیست. گاهی کسی آنقدر بزرگوار است که مهربانی خدا را در رفتارش می توان دید. گاهی یکی از همین آدم های ظاهراً عادی در قلبش انسان دوستیِ عظیمی نهفته که در مواقع نیازِ دیگران، فرشته ی نجات و پدری معنوی می شود تا حس کنیم که انسانیت هنوز از یاد نرفته است. این روزها بیماری تلخی نفس های عزیزانمان را بند آورده است.
وای اگر آن مرد عزیز، پدر مرد زندگیات باشد. انگار کن پدر خودت... .
خیلی از انسانها هستند که با مرگ، نمی میرند. مُردن یعنی فراموش شدن؛ امّا کسی که با ازخودگذشتگی و نیکوکاری، حواسش را به دنیای اطرافیانش و آخرت خودش داده است، فراموش شدنی نیست.
دلِ پاک این مردِ آسمانی، بی ریا و صمیمانه خوبی های زندگی را نشان می دهد و هنوز خانواده اش از رفتارهای مهربانانه و بزرگواری اش خاطره ها دارند. کم پیدا می شود مثل این بزرگمرد، پدر نازنینی که سعی کند همه را از خود راضی نگه دارد و موفق هم شود. آنقدر کم که نمی شد با دیدن پیامهای تسلیت برای این عزیز، همچنان از بیان خوبی های ایشان، ساکت ماند.
برای بیان خوبیهای ندیده از ایشان، همین در شنیدن بس است که عروسشان با اندوه از رفتن پدر یاد می کند.
کم پیدا می شود کسی که هم خانواده و زن و فرزند و هم اطرافیان، کمترین گله ای از او نداشته باشند. مسلماً حضور این پدر بزرگوار، خواب نبود ؛ امّا مثل خوابی کوتاه با خاطرات خدایی اش در دل ها مانده است. هنوز هم با خود می گوییم نکند هنوز این خواب ادامه دارد؟ چه می شود بیدار شویم و مثل همیشه لبخندهای پدرانه اش را ببینیم که هر غمی را از دلمان دور کند؟
وجدان پاک و بیدار، این روزها با شنیدن وجود چنین پاکمردانی خودش را نمایان می کند. و صدها هزار حیف که خوب ها، ماندنی نیستند و گاهی با رفتن این عزیزان پی می بریم که چقدر بودنشان قوّت قلب بوده است و حالا چقدر بی پناه شده ایم. خدایا! از تو می خواهیم روح پاک این پدر عزیز، آقای حسین سبحانی بزرگوار را با امام علی(ع) محشور نمایی وجایگاهی شایسته به او عنایت فرمایی؛ چرا که او در این دنیا، یاور خلق بود و از چون تو مهربانی انتظار می رود این نیکمرد را در آغوش لطف خود بپذیری. خدایا! این مرد اکنون مهمان همیشگی توست و مهمان نوازیِ تو البته که بیشتر از یتیم نوازیِ اوست. او،راه نیکی را در دنیایی که هرکس به فکر خویش است، پیموده است. تو نیز رحمت خود را شامل حالش فرما و آرامش و صبر را به خانواده ی محترمش عنایت نما.
#تجسسی
#دلنوشته
#برگزیده
🌸🌸🌸
تو نوحی و من کشتی این قصه ی جالب
تو در من و من کرده تهی از تن و قالب
هر چند نباشی، نشوم ساخته از نو
اما تو که باشی، ... تو که تنها... تو... فقط تو...
آنگاه زمین را و زمان را بفروشم
با خنده ی تو، جام پر از عشق بنوشم
این ما. طهور است که بیتاب توام کرد
با چار سفیری که پر از خواب توام کرد
کن تکیه به نامم یاس! این دلهره بیجاست
من هستم و هستیّ و خدا با دل ماهاست
دلبر اگر این "تو" وَ عاشق اگر این "من" ،
تو باش پیمبر، خود من جای نهنگت
۲۷مهر۹۹
#تجسسی