فائزه جان تو شاید برای همه بغضی در گلو ، اشکی در چشم و آهی بر دل بودی اما برای من فراتر از اینهایی...
تو برای من تلنگری
ذکری
نشانه ای...
تو قاصدکی پر از خبرهای فراموش شده برایم فرستادی
تو با نسیمی خاکستر ِبه ظاهر آرام گرفته ام را برافروخته کردی و آتشم زدی...
فقط برای اینکه هم نام و نشانم بودی و مالک تمام آرزوهایم...آرزوهای خاموش و فراموش شده ام...
حال که آتش زدی و هوشیارم کردی نکند تنها رهایم کنی...رها اگر شوم مبتلای فراموشی میشوم و رکود...
تو برایم نسیم بمان ، قاصدک باش و آیه ی زندگانی ام...
شهیده فائزه رحیمی ، هوای فائزه ی رحیمی را داشته باش تا به شهادت برسد،مثل خودت
#رفیق_شهید
✍فائزه رحیمی