eitaa logo
مجله قلمــداران
5.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
308 ویدیو
10 فایل
این کانال متعلق به چهار یار هم‌قلم است! کپی یا اشتراک‌گذاری آثار، شرعا حرام‌ است. #به‌جان‌او به قلم ف_مقیمی راه ارتباطی @moghimstory ادمین تبادل و‌تبلیغ @Gh_mmm
مشاهده در ایتا
دانلود
مجله قلمــداران
سالهای دور وقتی انتظامات هیئت می‌ایستادم، خودم را برای همه چیز آماده کرده بودم. حتی عاشورای هشتادو هشت وقتی مسئول خادم‌ها گفت: «توی دسته ازهم جدا نشید. خیلی مواظب اطراف و مردم باشید.» می‌دانستم ممکن است هر لحظه از گوشه‌ای سفیر آسمانی، اهل شهادت را صدا بزند. اما آن سال و سالهای بعد گذشت. نه تیری، نه ترکشی، نه حتی یک لگد. از وقتی که هیئت با کید شیطان از هم پاشید، و از رزق خادمی محروم شدم، من ماندم و دست خالی، با یک سینه‌ی پر حسرت. دائم خودم را سرزنش می‌کردم، به خاطر لیاقتی که نداشتم. خامی و جهل جوانی نمی‌گذاشت ببینم شهادت، سعادت می‌خواهد. اخلاص می‌خواهد. دوشنبه مراسم جشن بانوی آب و آیینه توی مجتمع فرهنگی امام رضا(ع) برگزار شد. خیلی دلم یک جشن حسابی می‌خواست. همه کارهای خانه را انجام دادم. شام هم درست کردم تا غذای اهل خانه آماده باشد. وقتی وارد شدم انگار پا توی بهشت گذاشتم. مراسم مخصوص خانمها بود. همه خادمها هم دختران جوان و نوجوان. با روسری های یک رنگ که لبنانی بسته بودند. با لبخند و احترام راهنمایی کردند تا جای مناسبی پیدا کنم و بنشینم. حتما آن روزتوی مراسم دیده بودمت، با چوب پر انتظامات، یا خوش آمد گوی جلوی در، یا مسئول راهنمایی مستمعین. با آن روسری خادمی، مثل بقیه دخترها. امروز که کانال مجتمع امام رضا(ع) را باز کردم و خبر شهادتت را دیدم، آهی ازته دل کشیدم. به عکست خیره شدم و اشک ریختم. تو همسایه ما بودی. نزدیک ما، توی همین محل، زندگی کردی. نفس کشیدی. خادمی کردی. تو نوری در حجاب بودی. و چه زیبا مزد خادمی‌ات را از حضرت مادر گرفتی. اخلاص تو کجا و منیت های من کجا. به هیچ وجه نمی توانم خودم را با تو مقایسه کنم. من اینجاییم، زمینی، گره خورده به تعلقات دنیا. تو اما آنجایی هستی. اصلا مال دنیا نبودی. سبک، رها، بی‌تعلق، ولی با عزم و اراده و تعهد. به عهدت وفا کردی و مِنّا شدی. محرم خانه اهل بیت. متاعت را گران خریدند. به پاداش همه خوبیهایت. « بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّة» ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند. ✍️سمانه سالکی