فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅غافل نباشیم از حُجَّتِ بنِ الْحَسَن(ع)!
خدمتی که از همه بر میاد این هست که مردم رو به #یاد_امام_زمان(عج) بیاندازیم...
#کلیپ_مهدوی_امام_زمان(عج)
🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚
دهه شصتیها خوب میدانند چقدر ریاضی درس سرنوشتسازی برای محصلها بود. اگر ریاضیت خوب بود جایگاه ویژهای پیش معلم و بچهها داشتی. اگر نه همه به چشم خنگ نگاهت میکردند. حالا اگر مثل من مقنعه چانه دار هم به قیافهات نمیامد و شلخته بنظر میرسیدی اوضاع بی ریختتر هم میشد. 😅
نصف روزهای تحصیل من، توی دوران ابتدایی با اضطراب و بیانگیزگی گذشت. شاگرد خوبی نبودم. چون همه این را توی کلهام کرده بودند که تو درست ضعیفه! تو خوب نیستی. و همین برچسب تا دبیرستان رویم ماند. حالا نمیخواهم روضه بخوانم. اصلاً اصل حرفم چیز دیگری است.
ده سالم بود که سر جریانی _حالا اگر عمری باقی بود تعریف میکنم_فهمیدم قریحهی خوبی دارم. گوشهی دفترهایم بجای مشق, جملات ادبی مینوشتم. هیچ کس آن جملهها را نخواند. هیچ کس نفهمید من قلم خوبی دارم. مادرم وقتی دفترم را نگاه میکرد بخاطر شلختگی دعوام میکرد. معلمها روی صفحه یک ضربدر بزرگ میکشیدند که چرا جای مشق چرت و پرت نوشتی. من هم مینشستم گوشهای و گریه میکردم. دروغ چرا؟ پذیرفته بودم بی استعداد و شاگرد تنبلم. پذیرفته بودم همه از من در مدرسه بدشان میآید. زنگ انشا شد. معلم موضوع داد. گفت دربارهی پاییز بنویسیم. همه نوشتند پاییز فصل زیبایی است. در این فصل برگهای درختان میریزد..
من اما یک صفحه پر از آرایه و استعاره و تمثیل نوشتم._ آن وقتها نمیدانستم اسم این عناصر را_ دست بلند کردم تا انشا بخوانم. معلم با اکراه گفت بیا. معمولاً سر این زنگ صدایم نمیکرد. شاید چون تنها زنگی بود که خودم دواطلبانه پای تخته را میخواستم. اما در عوض سر ریاضی و علوم مدام اسم من را صدا میکرد و وقتی بلد نبودم با خطکش کتکم میزد و پای تخته نگهم میداشت. انشا را خواندم. وقتی تمام شد و سر بالا بردم دیدم سی و چند جفت چشم گشاد با دهانهای باز نگاهم میکنند. یک نفر از آن عقب گفت:«وای خانوم چقدر قشنگ بود» آن یکی گفت:«واقعا خودش نوشته؟» کلاس شلوغ شد. همه برای اولین بار داشتند از من تعریف میکردند و من برای اولین بار بجای اینکه از خجالت و تحقیر سرخ بشوم از غرور و لذت سرم شدم. اما من به چیزی بیشتر از توجه آنها نیاز داشتم. من تایید معلمم را میخواستم. با گونههای گلگون نگاهش کردم. سرش به دفتر بزرگ حضور و غیاب و نمرههای کلاسی بود. اخمهایش را هرگز از یاد نمیبرم. بدون اینکه نگاهم کند جلوی اسمم منفی گذاشت و پررنگش کرد. با تعجب زل زدم به خودکارش. سرش را بالا آورد.براق شد به صورتم:«از کجا کپی کرده بودی؟»
ادامه دارد....
#ف_مقیمی
https://www.instagram.com/p/CTiaSchKVO-jX5weVbAq_6dcIy2kf5c5ORs-jc0/?utm_medium=share_sheet
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
💥💥💥خب خب یه خبر💥💥💥
اینم پیج اینستاگرام ف_مقیمی که خیلیا منتظرش بودن
بالاخره دیشب پیجشون شروع به فعالیت کرد
اونایی که اینستا دارین با فالو کردنش حمایتشون کنید 👌
مجله قلمــداران
🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚🖋📚 دهه شصتیها خوب میدانند چقدر ریاضی درس سرنوشتسازی برای محصلها بود. اگر ریاضیت خوب
اونایی که مدام آدرس پیج اینستاگرام سرکار خانم مقیمی رو توی شخصی میخواستید ،
بفرمایید خدمتتون☺️🌸👆🏻
🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀
چلهی دعای هفتم صحیفه سجادیه
#روز_بیستوهفتم
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا مَنْ تُحَلّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدّ الشّدَائِدِ،
وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ.
ذَلّتْ لِقُدْرَتِکَ الصّعَابُ،
وَ تَسَبّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ،
وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ،
وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ.
فَهِیَ بِمَشِیّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَهٌ،
وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَهٌ.
أَنْتَ الْمَدْعُوّ لِلْمُهِمّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمّاتِ،
لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلّا مَا کَشَفْت
وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبّ مَا قَدْ تَکَأّدَنِی ثِقْلُهُ،
وَ أَلَمّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجّهْتَهُ إِلَیّ.
فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجّهْتَ،
وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ،
وَ لَا مُیَسّرَ لِمَا عَسّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
فَصَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ،
وَ افْتَحْ لِی یَا رَبّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ،
وَ اکْسِرْ عَنّی سُلْطَانَ الْهَمّ بِحَوْلِکَ،
وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ،
وَ أَذِقْنِی حَلَاوَهَ الصّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ،
وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَ فَرَجاً هَنِیئاً،
وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً.
وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ،
وَ اسْتِعْمَالِ سُنّتِکَ.
فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیّ هَمّاً،
وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ،
فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ،
یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
اللهم عجل لولیک الفرج
🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱
💚🔸💚🔸💚🔸💚🔸
🔸💚🔸💚🔸
💚🔸💚🔸﷽
🔸💚🔸
💚
🔸
میانبر مطالب کانال
داستان #زخمنشدجوانهشد 👇به قلم#الهاماصغرنیا
#جوانه_1
https://eitaa.com/ghalamdaaran/10508
#میانبر پستهای داستان #زخمنشدجوانهشد 👇
https://eitaa.com/ghalamdaaran/14047
داستان کوتاه #چهل_و_هشت_ساعت_ویرانی به قلم #م_رمضانخانی با موضوع داعش
#ویرانی_اول👇
https://eitaa.com/ghalamdaaran/396
#داستان_کوتاه مناسبتی محرم به قلم #م_رمضانخانی 👇
https://eitaa.com/ghalamdaaran/18553
داستان مناسبتی #زنهار_از_این_بیابان به قلم #م_امیرزاده 👇
#زنهار_1
https://eitaa.com/ghalamdaaran/18272
داستان کوتاه #اعترافات_شیطان_به_یک_زن به قلم #ف_مقیمی👇
#قسمت_اول
https://eitaa.com/ghalamdaaran/19317
داستان کوتاه #من_زنده_نیستم به قلم #ف_مقیمی 👇
#قسمت_اول
https://eitaa.com/ghalamdaaran/19696
🥀@ghalamdaaran🥀
💚🔸💚🔸💚🔸💚🔸💚🔸💚🔸💚
AUD-20210805-WA0005.mp3
7.26M
سلام همهی زندگیم
سلام امام حسین من...
#حسینخلجی