eitaa logo
مجله قلمــداران
5.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
307 ویدیو
10 فایل
این کانال متعلق به چهار یار هم‌قلم است! کپی یا اشتراک‌گذاری آثار، شرعا حرام‌ است. #به‌جان‌او به قلم ف_مقیمی راه ارتباطی @moghimstory ادمین تبادل و‌تبلیغ @Gh_mmm
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز دوم ماه مبارک رمضان
تازه از سفر برگشته بودیم. خسته بودم ولی باید برای سحری چیزی می‌پختم. علی گفت برنج بگذار با تن ماهی می‌خوریم. دلم نیامد شب اول ماهی غذای خوب نپزم. لپه خیس کردم و پیاز رنده شده را توی قابلمه سرخ کردم. یک‌هو یاد این افتادم که فلانی زنگ نزده عید را تبریک بگوید.. گوشی را برداشتم و زنگ زدم به آبجی. پرسیدم ازش خبر داری؟ گفت آره همان شب اول تلفنی عید را تبریک گفت. گوشت و پیاز را تفت دادم.. شروع کردم به گله‌گذاری! «آره خیلی موذیه! عمدا خواسته بهم بی‌احترامی کنه! تقصیر منه که خودم‌و برا اینا می‌کشم! نه دیگه! واقعاً همینه! نههههه! عمرا! دیگه زنگم بزنه محلش نمی‌دم!» رب و‌ نمک را زدم و در قابلمه را گذاشتم. صورتم گر گرفته بود. پشت سرم گز گز می‌کرد. نشستم پای تبلت و پیام‌هام را چک کردم. خواب از سرم پریده بود. کمی بعد رفتم به خورش سر بزنم. از انجا که همیشه نمک غذا را آخر می‌زنم، نمک و آبغوره را اضافه کردم. بعد از چند جوش زیر اجاق را خاموش کردم. وقت سحری نمی‌دانستیم با شوری غذا چه کنیم! بچه‌ها و پدرشان دلداری‌ام دادند. اما از آنجا که می‌دانستم دلیل شوری چه بود حالم گرفته شد. گاهی وقت‌ها واقعاً شورش را در می‌آورم.. خدایا خودت هدایتم کن! البته اول یک درس درست و حسابی به اون طرف بده بعد! والا بخدا! غیبت آدم‌و در میارن! نکته اخلاقی: تا شورش را در نیاوری شور نمی‌شود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#م.رمضان‌خانی کابوس، شناسنامهٔ افسردگی است! اصلا روایت داریم هرکس که کابوس نمی بیند از افسرده ها نیست ( قال نویسنده!) کابوس‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند. اولی کابوس‌های تکرار شونده هستند. یعنی یک مردم آزاری ماموریت دارد هروقت که می‌خوابی فیلمی تکراری را پِلِی کند. جالب است که مغز، با این‌همه ادعا هرشب می‌ترسد. بابا این را همین دیشب دیدی ، این ادا اصول‌ها دیگر چیست که در می‌آوری! این کابوس‌های تکراری معمولا ریشه در اتفاقی دارد که توی کودکی یا در گذشته تجربه کردید. شاید حتی خودتان به خاطر نیاورید، اما ضمیر ناخودآگاه لطف می‌کند و یادآوری می‌کند که چنین بدبختی‌ای را تجربه کردید! دومی کابوس‌هایی است که نمی‌دانی چه دیدی! به نظر من این ترسناک‌ترین نوع کابوس است. از خواب بیدار می‌شوی و فقط ترسیدی! احساس می‌کنی سایهٔ مرگ افتاده توی اتاق! اول تا چند ثانیه هنگ هستی. انگار خودت مردی و توی قبر بیدار شدی. چند لحظه منتظر نکیر و منکر می‌مانی و وقتی می‌بینی خبری نشد، می‌فهمی مشقی بوده! تازه این شروع ماجراست! با ترس می‌نشینی روی تخت و به قفسه سینهٔ بغل دستی‌ات نگاه می‌کنی تا ببینی بالا پایین می‌رود یا نه. حالا نوبت این است که بروی سروقت باقی اعضای خانواده؛ و تا وقتی نبض و قند و فشار خون تک تک افراد را چک نکنی آرام نمی‌گیری. سومی کابوس‌هایی هستند که از ترس شما می‌آیند. خدا نکند فوبیای چیزی را داشته باشید؛ تا با همان فوبیا، دو سه تا سکته ناقص به شما ندهد ول کن ماجرا نیست. مثلا ترس از ارتفاع دارید، هی می‌بینید از کوه پرت می‌شوید پایین! من خودم فوبیای این را دارم که مهمان دعوت کنم و یادم برود برنج دم کنم. لامصب ماه نیست بیاید برود کابوسش را نبینم. یکی نیست بگوید خب حالا برنج نپخته باشی، عهد قلقله میرزا که نیست. نهایت از رستوران سر کوچه می‌گیرید. مغز است دیگر... حرف حساب که حالی‌اش نمی‌شود. کابوس‌های بعدی خوراک فکر و خیال روزانه‌ات را تأمین می‌کنند! یک نفر نشسته آنجا با خودش دودوتا چهارتا می‌کند، به این نتیجه می‌رسد که ای بابا! این چند وقت چقدر کم اعصابش را ریختیم به هم! یک برنامه‌ای بچینیم... همان شب خواب می‌بینی سگ، بچه‌ات را گاز گرفته. صبح تا بچه برود مدرسه و برگردد نصف موهایت سفید شده. یا احیانا خواب می‌بینی همسرت خیانت کرده! واویلا اگر آن روز یک گربه ماده از جلوی ماشینش رد شود! ماجرا را خیلی باز نمی‌کنم! فقط اینکه بسوزد پدر تجربه! این یکی را نمی‌دانم بگذارم لای کابوس‌ها یا نه. اما از نظرم آنقدر دردناک است که باید اسمش را بیاوریم. کابوس‌های شیرینی که دلبستگی می‌آورد! مثلا خواب می‌بینی یک بچه جدید داری. آنقدر خواب زنده و حقیقی است که وقتی بیدار می‌شوی تا چند دقیقه دنبال بچه می‌گردی! خدا نیاورد آن لحظه‌ای که می‌فهمی خواب بوده. انگار که فرزندی را از دست دادی. مسئول اتصالات این کابوس، مردم‌آزارترین موجودی است که در دنیا وجود دارد! خب بی‌انصاف! نشستیم زندگی‌مان را می‌کنیم، این دیگر چه مدلش است؟! متاسفانه کابوس دیدن مداوم، آدم را از خوابیدن متنفر می‌کند. حالا هی از افسرده‌های اطراف‌تان بپرسید، چرا شب زود نمی‌خوابی؟ چرا صبح دیر بیدار می‌شوی؟ و.... مطمئن باشید ترجیح می‌دهد چشمش ازحدقه بیرون بزند تا اینکه مجبور شود تا صبح چند بار علائم حیاتی اطرافیان را چک کند! ✍م. رمضان خانی @ghallamdaaran
بیا اینجا از کابوس‌هات بگو. فکر کنم جذاب باشه... https://eitaa.com/joinchat/1149108524C68997f8ead
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه‌جان❤ روایتِ آیه‌هایی است که به جان نشسته‌اند. 🌱در این کانال تفسیر آیات و تجربیات زیستهٔ آدم‌ها را در مواجهه با آیات امیدبخش قرآن به هنگام سختی‌ها خواهید خواند. 🌙در ماه مبارک رمضان با ۳۰ آیه و ۳۰ قصهٔ واقعی همراه شما هستیم. به ما بپیوندید😊 https://eitaa.com/ayehjaan @ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
🦋💔🦋💔🦋💔🦋💔🦋 🎭 دوستان عزیز خوش آمدید 🎭 رمان بسیار جنجالی جان او 😍👇🏻 https://eitaa.com/ghallamdaaran/24497 مطلبی که به خاطرش دعوت شدین😊👆🌹 🦋💔🦋💔🦋💔🦋💔🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان
بچه های الان چه عاقلن😐 من از بچگی هروقت روزه می‌گرفتم تا ثانیه آخر آب می خوردم. یادمه لیوان آخر رو جلوی تلویزیون ده ثانیه قبل از اذان سر می کشیدم. فکر می‌کردم ذخیره میشه😐 البته الان می دونم ذخیره نمیشه، اما بازهم همین کارو می کنم!!! بعد دخترم یک لیوان آب می خوره، میشینه جلوی تلویزیون پوکر فیس، رفتار منو نگام می‌کنه😑 قشنگ معلومه داره برای شفام دعا می کنه! چه وضعشه خب؟ یکی رسیدگی کنه😒
دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز نهم ماه مبارک رمضان
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم وقتی جامعه دچار التهاب‌های پی‌در پی می‌شود، نوعی در خود فرو رفتگی جمعی را تجربه می‌کنیم. این انزوا طلبی شبیه ظرفی است که می‌توان آن را با محتوای متفاوتی پر کرد. خودخوری‌، مردم ستیزی، ناامیدی یا حتی به قول فروید در توضیح فرایند دفاع خود در برابر اضطراب دست به والایش و تولید اثر هنری زدن. بین سال‌ ۶۱ تا ۶۷ هجري چند حادثه مهم در دنياي اسلام اتفاق افتاد؛ واقعه عاشورا، فاجعه حرّه و واقعه مكه كه باعث به آتش كشيده شدن خانه كعبه شد. همچنین قيام مختار، قيام توابين و.... از طرف دیگر مدینه تبدیل به شهری ثروتمند شده‌بود که از آن رقاصه‌ها و آوازخوانان به شهرهای دیگر صادر می‌شد. در كتاب الاغاني ابوالفرج اصفهاني فهرست بلندي از آوازخوانان مدينه و نمونه اشعار آنها آمده. در این شرایط امام سجاد(ع) نیایش را به عنوان محتوای خلوت گزینی خود انتخاب کردند. نیایش کمک می‌کرد سرگشتگی انسان در بستر اجتماعی چنین ملتهب و تحول طلب کاسته شود. و هویت اسلامی را به جامعه‌ مضطرب و مستاصل یا گمشده یادآوری می‌کرد. 🌷 در این روزگار سرگردانی‌ و سرگشتگی‌ در این روزگار انزوا طلبی خسته از تحول خواهی ... به بهانه ماه مبارک و ماه علی(ع) می‌خواهم در چند قسمت درباره نیایش‌های امام علی(ع)با شما گفتگو کنم. هر کدام از نیایش‌های مولا آینه‌ای است در برابر او یا زمانه‌اش اما بهترین فایده‌ای که می‌توان از مجموع مطالعه نیایش‌ها برد این است که دایره گفتگوی یک انسان با خداوند تا چه حد می‌تواند وسعت یابد. پیدا کردن نقطه امن در پهنه هستی در پناه نیایش. نیایش‌هایی که در نهج البلاغه از علی (ع) به یادگار مانده‌ از جهت برجستگی مضمون به شش دسته تقسیم می‌شود: _ستایش پروردگار _نعت پیامبر(ص) _سیاسی – اجتماعی  _شخصی _در طلب باران _سفر با مولا همراه باشید. ✍معصومه امیرزاده https://ble.ir/rozhaye_khob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
✍️ مهدیه صالحی من از نوشتن می‌ترسم! ساعت‌ها می‌نشینم روبروی صفحه‌ی سفید و به کلمه‌های ننوشته زل می‌زنم. مثل شناگر عاشقی که هزار سال به دریا خیره می‌ماند و نمی‌پرد. خیال می‌کند وسعت بال‌هاش به وقت شنای پروانه، کوتاه‌تر از قد و بالای دریاست! یک آن به خودم می‌آیم و می‌بینم موج کلمه‌ها صورتم را خیس کرده و قلمم توی این عادت هر روزه، خشک شده! دیشب که سرم گرم نگاه کردن به سفیدی بود، چشمم سیاهی رفت. کلمه‌ها توی ذهنم دست و پا درآوردند و وحشیانه به طرفم دویدند. تک تکشان آبستن فریاد بودند و دلم را خالی می‌کردند. ترسیده بودم؛ اما زورِ یأسی که تهِ وجودم متولد شده بود، به این ترسِ تازه می‌چربید. باز داشتم خودم را بالای قله تصور می‌کردم. در حالی که دست‌هام را باز کردم و آماده‌ام برای یک سقوط بی‌پایان! جهان تاریک بود و جیغ واژه‌ها گوش‌خراش. کف پاهام را فشار دادم روی زمین. وقتش رسیده بود. آمدم بپرم که یکهو وسط آن همه تشویش و آشوب، «یا مَن یُنجیِ الْهَلکیٰ» یِ جوشن بین لب‌هام جوشید؛ یک بار، دو بار، سه بار، ده بار... می‌ترسم هنوز از نوشتن! ولی دیشب، درست وسط بلبشوی کلمات و کمال گرایی و سقوط، دیدم کسی نجاتم داد از هلاکت! «مَن یَسمَعُ النجوا» ی من، آن همه هجوم را پس زد که من فوج فوج فخر روانه‌ی جهان خسته‌ام کنم. چشم که باز کردم دنیا ساکت بود. تکه واژه‌ها یک طرف افتاده بودند و صفحه‌ی سفید کمی آن‌طرف‌تر. بی اراده، حرف‌ها را گره زدم روی تنِ لُخت دفتر: «یا مَن یَفتَخِرُ المُحِبّون...دوستت دارم و می‌دانم که دوستم داری!» ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌━━ .•🦋•.━━━━━━━━ @ghalamdaaran ━━━━━━━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان
🌷 بسم‌الله الرحمن الرحیم همسفر سلام رسیدیم به این ایستگاه که نیایش در زندگی معصوم (ع) رفتاری انفرادی و شخصی محسوب نمی‌شود. هر آنچه به عنوان نیایش از این بزرگواران به جا مانده یا دریچه‌ای نو به معرفت شناسی است و یا به نحو زیرکانه‌ای گویای شرایط حاکم بر زمان زندگی آن امام و یا راهبری اجتماعی و یادآوری هویت انسانی به جامعه‌ای افسار گسیخته. با این مقدمه سوال مهمی هم داشتیم: (دامنه مطالبات یک انسان از خداوند از کجا تا به کجاست؟) در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که جامعه بشری به شکل توامان هم در جستجوی وحدت است و هم مبتلا به کثرت. هم دنبال کارما و فرکانس و انرژی مثبت و کائنات است هم تن به تنوع طلبی و لذت جویی می‌دهد. حالا ما بچه مسلمان‌ها لابه‌لای صفحات نهج‌البلاغه دنبال چه می‌گردیم؟ ما به دنبال آنیم که با مطالعه گفتگوی امام با خداوند به سمت توحید متمایل شویم. یاد بگیریم که در مورد چه چیزهایی و چگونه می‌توان با خداوند گفتگو کرد و به توحید متمایل شد. گفتنی است مولای متقیان علی (ع) خود بخشی از پاسخ این سوال را در نامه‌ای خطاب به امام حسن (ع) فرموده است. پیش از ورود به بحث انواع نیایش‌ها پاسخ امام را شبیه خنکای آبی در برهوت شلوغی‌های کاذبمان می‌نوشیم: « و از گنجينه‏هاى رحمت او چيزهايى را درخواست كن كه جز او كسى نمى‏تواند عطا كند، مانند عمر بيشتر، تندرستى بدن، و گشايش در روزى. سپس خداوند كليدهاى گنجينه‏هاى خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه دعا كردن داد، پس هر گاه اراده كردى مى‏توانى با دعا، درهاى نعمت خدا را بگشايى، تا باران رحمت الهى بر تو ببارد. هرگز از تأخير اجابت دعا نا اميد مباش، زيرا بخشش الهى باندازه نيّت است، گاه، در اجابت دعا تأخير مى‏شود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاى آرزومند كامل‏تر شود، گاهى درخواست مى‏كنى امّا پاسخ داده نمى‏شود، زيرا بهتر از آنچه خواستى به زودى يا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستى، دعا به اجابت نمى‏رسد، زيرا چه بسا خواسته‏هايى دارى كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود، پس خواسته‏هاى تو به گونه‏اى باشد كه جمال و زيبايى تو را تأمين، و رنج و سختى را از تو دور كند، پس نه مال دنيا براى تو پايدار، و نه تو براى مال دنيا باقى خواهى ماند.» (نهج البلاغه /نامه 31) با مولا همراه باشید ✍معصومه امیرزاده https://ble.ir/rozhaye_khob ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌━━ .•🦋•.━━━━━━━━ @ghalamdaaran ━━━━━━━━━━━━