رو، آبی صلح است ،به زیر آتش جنگ است
این خاک ، طلا نیست ، پر از پوکه فشنگ است
جز پوچ نیاورده به هر دستی و امروز
یک دست گل آورده و یک دست تفنگ است
هشدار که لبخند زند اشک بگیرد
تردید مکن آنچه گناه است درنگ است
سجیل به دست آر ، اگر ارتش فیل است
در دست تو موم است ، اگر اسلحه سنگ است
با دامن عبری عربی در چه نمازند؟
وقتی که نجس گشته ی آن لکّه ننگ است
روزی فرجی می رسد از بیت مقدّس
زود است که دیگر دل بی حوصله تنگ است
#صادق_میرصالحیان
#استکبار_ستیزی
@ghalamhaye_bidar
🔸 شعری اعتراضی از #صادق_میرصالحیان خوانده شده در انجمن نارنج
صندلی های بی خیال بس است
دست از روی دست بردارید
جایتان را به دیگران بدهید
از صف پشت در خبر دارید
پیش مردم به جنگ مشغولید
پشت پرده به دست و روبوسی
دسته ای تکه تکه ملک خدا
عده ای کیسه کیسه زر دارید
رویتان زرد ، چکمه هاتان سرخ
پایمال شماست خون شهید
چه پسرها که سرگذاشته اند
چه پسرها که در سفر دارید
دست مردم نمی رسد به شما
بس که سرگرم ارتفاعاتید
حرف مردم نمی رسد به شما
گرد خود بس که کور و کر دارید
یقه هاتان سفید بود اما
خون مردم چکید و لک برداشت
آب در حلق باغ خشکیدهست
تا که در دست خود تبر دارید
گرچه دشمن هنوز شیطان است
گفت اعدا عدوک نفسک
نفس اماره اید و هر نفسی
که فرو می برید، شر دارید
با خطای دوقطعه کم یا بیش
آخرش در کنار هم هستیم
گرچه از ما که کارتن خوابیم
چندتا خانه بیشتر دارید
@ghalamhaye_bidar
حضور اعضای #انجمن_شعر_نارنج اصفهان آقایان #علی_سلیمیان و #صادق_میرصالحیان در اولین اردوی هفتمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی #شهرستان_ادب
تهران مجتمع آدینه
@ghalamhaye_bidar
#شب_آرزوها
غم کهنه ی در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
اگر چشم من آبروی مرا ریخت
چه غم؟ بعد از این آبرویم حسین است
به دنبال نامی به جز عشقم اما
سرانجام هر جست و جویم حسین است
شب آرزوها شب جمعه باشد
و کتمان کنم آرزویم حسین است؟
به سجاده گفتم که مایل بیفتد
که از این سحر سمت و سویم حسین است
سرآغاز عالم سرانجام عالم
خلاصه بخواهم بگویم حسین است
#صادق_میرصالحیان
@ghalamhaye_bidar
🔹 انتظارِ آمدن
در ایستگاه نشستم قطار آمدنت را
کدام ریل بههم زد قرار آمدنت را
چه می شود بدهی ای ستاره شب آخر
به راه شیری ما افتخار آمدنت را
چه بود داشتهی ما، در این هجوم نداری
نداشتیم اگر انتظار آمدنت را
نه این که بی هنر است آسمان، بخار ندارد
گذاشته ست ببارد بهار آمدنت را
نشسته ایم به راهی که می روند شهیدان
که دیده اند به میدان، غبار آمدنت را
به چشم های خودم قول داده ام که ببینند
به روشنای سحر روزگار آمدنت را
قرار بود بیایی همین که صبح بیاید
بهم مزن شب آخر، قرار آمدنت را
#صادق_میرصالحیان
@ghalamhaye_bidar
🔸 شمشیرهای کج فهم
چو بین اهل کرم صحبت از مقام کنند
به خاک پای حسن باید احترام کنند
دمیده ماه حسن روز نیمه ی رمضان
بگو که عید شده، روزه را حرام کنند
بقیع، خاک حسن بوده و سلام بر اوست
به هر بقیع نشینی اگر سلام کنند
به جنگوصلح پرستان بگو جدال بساست
بگو بریدن تاریخ را تمام کنند
رسول گفت حسین و حسن امامان اند
اگر قعود کنند و اگر قیام کنند
بعید نیست از آنان که "یا مُذِلّ" گفتند
به سکه های معاویه احترام کنند
چه لشگری که چو شمشیر خویش کج فهم اند
به وقت تیغ زدن تیغ در نیام کنند
بگو به خیل غریبان که می رسد آخر
میان صحن حسن روزی ازدحام کنند
#صادق_میرصالحیان
#امام_حسن_مجتبی
@ghalamhaye_bidar
🔹 دعای عرفات
وقتی کلماتش همه آیینه ی ذات است
مکشوف ترین روضه، دعای عرفات است
افتاده ی در ورطه ای از در به دری را
هم کشتی نوح است و هم باب نجات است
قحطی نکشد شهر، اگر شهر حسین است
خالی نشود رود، اگر آب حیات است
با نام حسین است دل از بند غم آزاد
خود گرچه در این دشت، اسیر الکربات است
افتاده به هرجا تنی از آل محمد
این دشت بلا نیست که ختم صلوات است
#صادق_میرصالحیان
#روز_عرفه
@ghalamhaye_bidar