eitaa logo
قلم های بیدار
125 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
برگزیدگان سومین کنگره شعر قلم های بیدار (به ترتیب الفبایی): نفرات تقدیری: - علی اصفهانیان از اصفهان - عاطفه جوشقانیان از قم - سمانه خلف زاده از قم - محسن سلطانی از اصفهان - فاطمه عارف نژاد از قم - حمیدرضا فاضلی از اصفهان نفر سوم: - نرگس میرفیضی از قم نفر دوم: - میلاد حبیبی از خمینی شهر اصفهان نفرات اول بطور مشترک: - داوود کفعمی از اصفهان - علی مردی پور از اصفهان طبق فراخوان نفرات برتر توسط خود برگزیدگان انتخاب شدند به دلیل تقارن دهه بصیرت و میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها در سال 1398، موضوع شعر قلم های بیدار، و قالب متناسب برای تبیین این مفهوم تعیین و اعلام گردید که فراخوان آن سال آینده منتشر می گردد متن اشعار، عکس، صوت و فیلم مربوط به کارگاه و شب شعر سومین کنگره، به مرور در همین کانال بارگذاری خواهد شد eitaa.com/ghalamhaye_bidar sapp.ir/ghalamhaye_bidar ble.im/ghalamhaye_bidar @ghalamhaye_bidar
🔹فیض نخست و خاتمه🔹 دختر فکر بکر من، غنچه ی لب چو وا کند از نمکین کلام خود حقّ نمک ادا کند طوطى طبع شوخ من گر که شکر شکن شود کام زمانه را پر از شکّر جان‌فزا کند بلبل نطق من ز یک نغمه ی عاشقانه‌اى گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند خامه ی مُشک‌ساى من گر بنگارد این رقم صفحه روزگار را مملکت ختا کند مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهى دائره‌ی وجود را جنّت دلگشا کند شمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد شاهد معنى من ار جلوه ی دلربا کند وهم به اوجِ قدسِ ناموسِ اله، کِى رسد؟ فهمِ که نعت بانوى خلوت کبریا کند؟ ناطقه ی مرا مگر روح قُدُس کند مدد تا که ثناى حضرت سیده ی نسا کند فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه چشم دل ار نظاره بر مبدأ و منتهى کند صورت شاهد ازل، معنى حسن لم یزل وهم، چگونه وصف آیینه ی حق نما کند مطلع نور ایزدى مبدأ فیض سرمدى جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند بسمله ی صحیفه ی فضل و کمال معرفت بلکه گهى تجلّى از نقطه ی تحت «با» کند دائره ی شهود را نقطه ی ملتقى بود بلکه سزد که دعوى «لو کشف الغطا» کند حامل سر مستمر حافظ غیب مستتر دانش او احاطه بر دانش ماسوى کند عین معارف و حکم، بحر مکارم و کرم گاهِ سخا محیط را قطره ی بى‌بها کند لیله ی قدر اولیا، نور نهار اصفیا صبح جمال او طلوع از افق علا کند وحى نبوّتش نسب، جود و فتوّتش حسب قصه اى از مروّتش سوره ی «هل اتى» کند دامن کبریاى او دسترس خیال نى پایه ی قدر او بسى پایه به زیر پا کند لوح قدر به دست او کلک قضا به شست او تا که مشیّت الهیه چه اقتضا کند در جبروت، حکمران، در ملکوت، قهرمان در نشئات «کن فکان» حکم به «ما تشا» کند عصمت او حجاب او عفت او نقاب او، سِرِّ قِدَم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند نفحه ی قدس بوى او جذبه ی انس خوى او منطق او خبر ز «لا یَنطِقُ عَن هَوى» کند قبله خلق روى او، کعبه ی عشق کوى او چشم امید سوى او تا به که اعتنا کند «مُفتقرا» متاب رو از در او به‌هیچ سو زآن‌که مس وجود را فضّه ی او طلا کند علامه @ghalamhaye_bidar