#وحدت_اسلامی
🔹مسیر روشن🔹
حقیقت مثل خورشید است در یک صبح بارانی
نمیماند به پشت ابرهای تیره زندانی
حقیقت کشتی امنیست در بین تلاطمها
که ما را میبرد تا ساحل از دریای توفانی
حقیقت برکهٔ آبیست در گرمای تابستان
میان یک کویر تشنهٔ خشک و بیابانی
حقیقت شوق پیغمبر به سلمان است تا آخر
نه سلمانی که دارد با خودش آیات شیطانی
اگر آیینهای از شرح حال ما سخن گوید
بگوید آه! حیرانی! بگوید آه! حیرانی
بیا دلسوز هم باشیم نه پاسوز یکدیگر
«خدارا یک نفس بنشین گره وا کن ز پیشانی»
برادر! با جدل؛ با تفرقه؛ بازندهٔ جنگیم
به قحطی میرسیم اینگونه در اوج فراوانی
شنیدم از روایات صحاح و متن مُسندها
میان درسهای خارج آیات ربانی
من از احوالتان غافل نبودم لحظهای حتی
و از اقوالتان، هر چند میدانم که میدانی
برای اتحاد ما همان صبر علی کافیست
که با صبر است اگر ماندهست نامی از مسلمانی
سپید از گریه شد چشمان پیغمبر، برادرها!
که پشت میلههای ظلم، یوسف مانده زندانی...
سرانجام مسیر سید قطب است همراهی
مسیر روشنی که نیست فرجامش پریشانی
به شوقت «یاء وحدت» هم کنار قافیه آمد
همینکه هدیه آوردم گلی در دست گلدانی
الهی که بهار از کوچههای دور برگردد
که دنیا یخ زده در بین این عصر زمستانی
#رضا_خورشیدی_فرد
@ghalamhaye_bidar
#سانحه_هوایی
مرا ببخش اگر واژههای معصومم
خبررسان خبرهای ناگوار شدند
خبر درشت، خبر سنگدل، خبر اين بود:
پرندهها همه در آسمان غبار شدند...
#سعید_بیابانکی
@ghalamhaye_bidar
رباخواری در اصفهان خانه ای داشت با آجرهای سرخ
مردم آن را #کاخ_خون نامیدند
گریخت و اکنون کتابخانه شده است...
بچشان کاسهی زهری به تلنگر ساقی
که هم از توبره خوردیم و هم آخور ساقی!
از چه در کوچهی میخانه دکان واکرده است
شیخ طرّار ریاکار رباخور ساقی!
کر و کوری که مکرّر دم از انکار تو زد
بده جامی که بیفتد به تکرّر ساقی(:
آجر خانهاش از مرمر سرخ است و دریغ
خادم میکده نانش شده آجر ساقی
روی هم چیدن مستانه فروریختنی است
واگذارش که نشیند به تکاثر ساقی
#مهدی_جهاندار
@ghalamhaye_bidar
#سال_حمایت_از_کالای_ایرانی
سحر می روید از تاریکی شبهای ایرانی
تنفس می کند صبح از دل فردای ایرانی
تمام قیس ها مجنون تر از فرهاد می گردند
اگر لب تر کند شیرینی لیلای ایرانی
خیال زعفران گل کرد در خرمای خوزستان
نبات اصفهان خندان شده در چای ایرانی
عرب لر بختیاری کرد قشقایی بلوچ و ترک
خلیج فارس یعنی جوشش دریای ایرانی
نه از رومم نه از زنگم، همان یک رنگ بی رنگم
که دل دادم به رنگارنگی زیبای ایرانی
زمین یک روز می فهمد جهان یکسر نمی ارزد
بدون عشق آری عشق_این کالای ایرانی
#حامد_صافی
@ghalamhaye_bidar
تبریک به برگزیدگان #اصفهانی هفتمین جشنواره بین المللی #شعر_انقلاب:
بخش تک اثر شعر کهن:
اول: اکرم هاشمی سجزئی از اصفهان
دوم: یاسین نجارزاده از اصفهان
سوم: ابوالفضل محمدزاده آقایی از اصفهان
بخش تک اثر شعر نو:
دوم: فهیمه قائدی برای شعر از اصفهان
سوم: علیرضا رجبعلیزاده کاشانی از اصفهان
بخش مجموعه شعر کهن:
سوم: به طور مشترک حسنا محمدزاده از اصفهان و علی فردوسی از اصفهان
@ghalamhaye_bidar
غزلی از #سجاد_طحان_پور
با موضوع #عدالت_خواهی
خوانده شده در #انجمن_نارنج
محو در رفت و آمد مردم، در شلوغ پیادهرو گم بود
پیرمردی که در نفسهایش، ردی از گرد پای مردم بود
خیره بر کفشهای براق و کفشهایی که خاک میخوردند
با زبان سیاه و ساکت واکس با همه گرم در تکلم بود
کفشهای دهنگشاد مدام خیره بر دستهای او بودند
کفشهایی که وصله میخوردند روی لبهایشان تبسم بود
او ولی با نگاه غمگینش در نخ دخل و خرج خود میرفت
هر زمان رفت وام بستاند حق یک عده در تقدم بود
پای درس و کتاب فرزندش همهی دسترنج خود را داد
گاه باید به او کمک میداد پسرش که کلاسِ... چندم بود؟
دم هر سازمان و ارگانی دستگاهیست جای او حالا
پیرمردی که کل عمرش را خیره بر کفشهای مردم بود
@ghalamhaye_bidar
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
منتخبی از آرشیو کانال #قلم_های_بیدار در تلگرام
با قریب به 50 موضوع متنوع شعری
@ghalamhaye_bidar
🚩انجمن شعر نارنج
🌻سهشنبهها
📖 #شاهنامه_خوانی و #نقد_شعر
⏰ از 6 عصر تا اذان مغرب
🏠 #سها
جنب پایانه بابلدشت،کوچه شهید مقارزاده،نبش کوچه شهید جلوخانیان،پلاک 18
@ghalamhaye_bidar
#مرتضی_حیدری_آل_کثیر
با سراب وعده ها رؤیایمان را ساختی
هر چه همت داشتیم از آب و تاب انداختی
با کلیدت بافتی زنجیر بر فردای ما
ای عمو! خورشیدمان را پشت کوه انداختی
با چه امیدی معاش مردمت را کوختی؟
با چه تدبیری نمای منزلت را کاختی؟
«دوش از میخانه آمد سوی مسجد شیخ ما»
شیخ! بر منبر فقط بر اهل تقوا تاختی
دشمنت را دوست خواندی، دوستت را ناسپاس
خویش را در آینه دیدی ولی نشناختی…
#غزل_اعتراض
https://eitaa.com/ghalamhaye_bidar
🚩انجمن شعر نارنج
🌻سهشنبهها
📖 #شاهنامه_خوانی و #نقد_شعر
💡کارشناسی و اجرای امروز با مهدی جهاندار و صادق میرصالحیان
⏰ از 6 عصر تا اذان مغرب
🏠 #سها
جنب پایانه بابلدشت،کوچه شهید مقارزاده،نبش کوچه شهید جلوخانیان، پ 18
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/ghalamhaye_bidar
https://sapp.ir/ghalamhaye_bidar
#یعنی_ترامپ
مردكِ بي آبروي بي حيا يعني ترامپ
گيج و گنگ و ابله و بي دست و پا يعني ترامپ
دلقكِ سيركِ فضاحت، شومنِ دنياي جهل
زنگِ تفريحِ جهانِ پر جفا يعني ترامپ
كارتر و ريگان و بوشِين و كلينتون خر شدند
خرتر از خر در تمام آمريكا يعني ترامپ
با خليج فارس شوخي كارِ هر مغضوب نيست
ميخورد درياي ما فرعون را يعني ترامپ
خشم بر ايران چو بازي با دُم شير است، هِي!
هِي مزن لاف تهاجم اي دغا يعني ترامپ!
كدخدائي كه معطل مانده در كار خودش
حيفِ نان در دهخداي شهر ما يعني ترامپ
با سپاه آنكه در افتد، وَر بيفتد بي گمان
قهرمانِ خود زني در ماجرا يعني ترامپ
تاجرِ پوشك فروشِ غرب، با موشك چكار
پِرزيدنتِ احمقِ پر مدعا يعني ترامپ
وارثِ جنگ و جدال و هرج و مرج و شوروشر
معنيِ امروزِ اشقي الاشقيا يعني ترامپ
خندهٔ شيطان كوچك بين به شيطان بزرگ
خرسِ بي غيرت تر از خوكِ شما يعني ترامپ
سرزده، بايد به گورستانِ داعش سر زند
تا ببيند خصم، گورِ خويش را يعني ترامپ
هيچ جا حرفِ سبك مغزان ندارد اعتبار
سنگِ ديوانه به چاهِ مافيا يعني ترامپ
پارس كم كن اي سگِ زردِ برادر با شغال
گرگِ افتاده به دام گرگها يعني ترامپ
با نهنگِ زير دريائيِ ما شوخي مكن
طعمهٔ يك لحظهٔ پهباد ما يعني ترامپ
احتياجي نيست نابودش كني، با ظلمِ خود
ميگذارد دولتش را زير پا يعني ترامپ
عاقبت جايش زباله دانِ تاريخ است و بس
آشغالِ مانده از پسماندها يعني ترامپ
#محمود_ژولیده
کانال شعر قلم های بیدار👇👇👇
https://eitaa.com/ghalamhaye_bidar
https://sapp.ir/ghalamhaye_bidar
تبریک به شاعران اصفهانی برگزیده #هفتمین_دوره_آموزشی_شعر_جوان مؤسسه شهرستان ادب
آقایان:
مسعود پایمرد
علی سلیمیان
علی شریف الحسینی
امیر مؤمنی
محمدصادق میرصالحیان
امیر حسین نیکویی منش
و خانم ها:
زینب زمانی
نسرین عسکری فروشانی
مریم کریم آبادی
بتول محمدی
#انجمن_شعر_شهرستان_ادب_اصفهان (نارنج)
https://eitaa.com/ghalamhaye_bidar
https://sapp.ir/ghalamhaye_bidar
@ghalamhaye_bidar