🔹 مافوق حماسه ها
محرم آمد و آفاق، مات و محزون شد
غبار محنت این خاکدان به گردون شد
به جامه های سیه کودکان کو دیدم
دلم به یاد اسیران کربلا خون شد
به یاد تشنه لبان کنار نهر فرات
کنار چشم من از گریه رود کارون شد
چو بر حسین بگریی به حشر خندانی
هر آن دو دیده که نگریست، سخت مغبون شد
چه آتشی است که می جوشد اشکها گوئی
که چشمها همه کارون و سینه کانون شد
چه نوحه داشت سر نعش نوجوان حسین
هزار حیف که لیلا ز غصه مجنون شد
به سوز و ساز رباب شکسته دل پرسم
که شیرخواره به خون غرقه از چه قانون شد
سر و بری که رسول خداش می بوسید
بزیر سُم ستوران خدای من چون شد
چه عالمی است که از بهر مهلت یک شب
شبیه شیر خدا نزد روبهی دون شد
گرفت مهلت و برگشت رو به خیمه ی شاه
به خاکبوسی آن خرگه همایون شد
امام گفت خدا یار تو که امشب نیز
توان به راز و نیاز خدای بیچون شد
سپس برادر با جان برابر از برِ شاه
برفتنِ سوی شط فرات مأذون شد
نخورد آب که لب تشنه بایدم جان داد
به دوش، مشکِ پر آب از شریعه بیرون شد
به بازوان قلم، مشک آب بر دندان
شهید گشت، سماوات محو و مفتون شد
فدای همت و مهر و وفای تو عباس
که قدّ هر الِفی پیش قامتت نون شد
حماسه ای است حسین از حماسه ها مافوق
هر آن حماسه که در وی رسید مادون شد
به عصر فردا آتش زدندشان به خیام
چنانکه شعله ی آتش به چرخ وارون شد
به خیمه های امامت چنان زدند آتش
که آهوان حرم سر به دشت و هامون شد
رسید نوبت زینب که شیرزاد علی است
جهان به حیرت از این سربلند خاتون شد
به دوش، پرچم آتش گرفته ی اسلام
به قصرِ ابن زیاد و یزید ملعون شد
چنان بکوفت به تبلیغ، دستگاه یزید
که خود یزید چو مار فسرده افسون شد
حسین عائله با خود نبرده بی تدبیر
که غرق حکمت او فکرت فلاطون شد
یزید جلوه ی کار حسین می پوشید
ز زینب است که این جلوه روز افزون شد
از این مبارزه بشکفت خاندان علی
چنانکه نسل پلید امیّه موهون شد
سه سال بعد تنی ز آنهمه سپاه یزید
نبود زنده چنان آسمان دگرگون شد
بنی امیه و آن دستگاه فرعونی
همان فسانه ی فرعون و گنج قارون شد
ولی حسین، علمدار عشق و آزادی
لقب گرفت و شهنشاه ربع مسکون شد
تو شاه دین چه جهادی به راه دین کردی
که مکه هم، به تو ماه مدینه مدیون شد
خوشا به حال شما ای فدائیان حسین
که دین به خون شماها رهین و مرهون شد
چو نیک می نگری زنده این شهیدانند
وگرنه هر بشری زاد و مُرد و مدفون شد
یزید نخله ی اسلام، ریشه کن می خواست
حسین بود که دین زنده تا به اکنون شد
سفینه های نجاتند جمله معصومین
ولی سفینه ی او رشک فلک مشحون شد
کنون مقابر این ها بود زیارتگاه
کدام زنده به این افتخار مقرون شد
تو شهریار، به مضون بلند دار سخن
هر آن سخن که جهانگیر شد به مضون شد
#محمدحسین_شهریار
#محرم
@ghalamhaye_bidar
🚩 #حلقه_ادبی_امین
بازخوانی کارگاهی گفتارها و نوشتارهای رهبر انقلاب درباره شعر و ادبیات
(جلسه دوم):
چهارشنبه سیزدهم شهریور از ساعت شش
👉 @ghalamhayebidar
از دست خودش بریده بود و پا شد
برخاست و راهی خیابان ها شد
افتاد میان موج زنجیرزنان
یک قطره گریست، وانگهی دریا شد
#محمد_کاروان
@ghalamhaye_bidar
چقدر گریه سرودم چقدر نامه نوشتم
به شوق آمدنت روزها چکامه نوشتم
: درخت ها همه پر بار و میوه ها همه تازه
برای دعوت تو, بیت بیت چامه نوشتم
در آرزوی تو خواندم شهادتین اذان را
به اذن قامت تو, صد غزل اقامه نوشتم
از آن عبای پیمبرنشان نشانه گرفتم
از آن محاسن مکّی، از آن عمامه نوشتم
چه شرح ها که به لفظ خواص سوی تو راندم
چه نامه ها که به خواهش به رسم عامه نوشتم
از این طرف به تو از درد کوفه گفتم از آن سو
به شام, نامه به شوق کنیز و جامه نوشتم
به شیوه ی مدنی السلام گفتم و تبریک
سپس به لهجه ی کوفی"مع السلامه" نوشتم
شتاب کن پسر مصطفی "فلا تتَأخّر"
که من همان شَبث ربعی ام که نامه نوشتم
#محمد_مرادی
#شعر_عاشورایی
@ghalamhaye_bidar
🚩 #حلقه_ادبی_امین
(جلسه سوم)
چهارشنبه بیستم شهریور نود و هشت از ساعت پنج و نیم عصر
👉 @ghalamhayebidar
@ghalamhaye_bidar
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 مکن ای صبح طلوع " به رهبری و آهنگسازی لوریس چکناواریان
فراخوان مرکز موسیقی حوزه هنری برای تولید آلبوم سرود نوجوانان به مناسبت اربعین
مهلت ارسال اثر: تا پایان روز جمعه 22 شهریور
آثار منتخب در آلبوم مذکور منتشر خواهند شد و به صاحبان این آثار، مبلغ ده میلیون ریال هدیه نقدی تعلق خواهد گرفت.
سرودها بایستی خوش آهنگ، مناسب اجرای گروه نوجوان و ترجیحا دارای بیت ترجیع باشند.
آیدی دریافت آثار در بله و تلگرام: @office4poem
11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فراخوان تولیدات هنری اربعین
#تیزر
🚩اولین #سوگواره_حماسی_اربعین
♦️نوا و نما
♦️هنرهای تجسمی
♦️شعر و ادبیات
♦️هنرهای دیجیتال
♦️اجراهای پاتوقی
📌۷۲ کمک هزینه سفر زیارتی کربلا
#مرکز_آفرینش_های_هنری_بسیج
@afarineshbasij
💠 شعر عاشورایی بعد از انقلاب
🔹ترکیببند محتشم کاشانی در قلهی مرثیهی عاشورایی قرار دارد و پس از او و به استقبال از او جریان ترکیببندسرایی عاشورایی تا امروز پررونق بوده و هست.
در ترکیببند محتشم و ترکیببندهایی که در استقبال از آن سروده شدهاند و به طور کلیتر در منظومهها و مرثیهی عاشورایی گذشتهی ما، غالباً توجه به زوایای اجتماعی قیام عاشورا کمرنگ است و گاهی به مجرم دانستن افلاک و ستارگان و نفرین به تقدیر و سرنوشت بسنده شده است (البته نه به این معنا که شعرا به هیچ وجه توجهی به ابعاد اجتماعی و برملا کردن چهرهی یزیدیان نداشتهاند). در نتیجه مخاطب شعر با وجود اینکه با خواندن اشعار و مراثی در سوگ آل الله میسوزد و میگدازد اما این سوز و گداز کمتر منجر به واکنش اجتماعی مبنتی بر ظلمستیزی و عدالتخواهی و انتقامجویی میشود. هر چند نفس تذکر مصیبت امام حسین(علیهالسلام) خود اثر اجتماعی و تبری از ائمهی جور را در پی دارد اما این جنبه از مرثیهپردازی کمتر مورد توجه شعرا بوده است. به طور مثال عمان سامانی با اینکه در مثنوی بلند و پر مغز خود مرثیهی سیدالشهدا(علیهالسلام) را با لایههای عرفانی عمیق درآمیخته اما در نهایت اگر به تابلویی که او از عاشورا ترسیم میکند بنگریم، در آن تابلو اثری از تبری که در کنار تولی یکی از دو بال تفکر شیعی است دیده نمیشود.
از این روست که ترکیببند نیر تبریزی با آوردن چنین بیتی در میان استقبالکنندگان از محتشم متمایز میشود و میدرخشد:
گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...
🔸با پیروزی انقلاب که حاصل همین عزاداریها و زنده نگه داشتن چراغ مرثیهی عاشورایی بود، ادبیات عاشورایی نیز رنگ و بوی تازهای گرفت و درونمایههایی چون برائت جستن از ائمهی جور، اعتراض، تبیین و ملامت مرام کوفیان، هشدار نسبت به حسینی بودن و یزیدی نبودن و... در اشعار عاشورایی بسامد یافت. یکی از ترکیببندهایی که پس از انقلاب سروده شد و از این حیث با تمام ترکیببندهای پیش از خود متفاوت است، ترکیببند «با کاروان نیزه»، سرودهی علیرضا قزوه است.
زبان اعتراض و تعریضهای سیاسی و اجتماعی در بندهایی از این چهارده بند و به طور خاص در بند چهارم آن بسیار قابل توجه است.
به ابیاتی از این دست توجه کنید:
بند چهارم:
پیشانی تمامیشان داغ سجده داشت
آنان که خیمهگاه مرا تیر میزدند
این مردمان غریبه نبودند، ای پدر
دیروز در رکاب تو شمشیر میزدند
بند هفتم:
دست خداست، اینکه شکستید بیعتش
دستی خدایگونهتر از این بیاورید!
بند چهاردهم:
هنگامهی برون شدن از خویش، چون حسین
راهی برو که بگذرد از مسجدالحرام
🔹دربارهی شعر علیرضا قزوه به ویژه اشعار عاشورایی او میتوان در نوشتار مستقلی از زوایای مختلف سخن گفت. علت انتخاب ترکیببند عاشورایی او از میان اشعار فراوان عاشورایی این شاعر، تمایز آشکاری بود که این ترکیببند در جریان ترکیببندسرایی عاشورایی داشت. وگرنه اشعار و ابیات درخشان عاشورایی علیرضا قزوه کم نیستند.
📝 #حسن_بیاتانی
📗 #چهل_شعر_چهل_نکته
🌐 shereheyat.ir
✅ @ShereHeyat
🔻«شب شعر اعتراض» ویژه «شعر هیئت» در شهرستان ادب برگزار میشود.
☑️ @ShahrestanAdab