#دوستداشتنیهای_دنیا
دهه هشتادیها اینطوریاند که صبح با یه گروهشون کلاس داری و درباره موضوعی باهاشون حرف میزنی،
عصر با یه گروه دیگه یه جای دیگه کلاس داری، اما تا میای یه چیزی رو بگی، یکیشون میگه اونی که صبح گفتین فلان...!
من😳
سرعت نور😢
دهه هشتادیها 😌😁
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#معلمها_بخوانند
کلاس پنجم است
شیرین و خوشصحبت
باادب و محتاط،
میگوید امروز ریاضی را ١٩ شدم
میگویم هزارآفرین!
میگوید البته ٢٠ شده بودم اما یکی را تقلب کردم و از دوستم پرسیدم
فکر میکردم وقتی به معلم بگویم تقلب کردم بخاطر صداقتم به من ٢٠ میدهد، اما وقتی گفتم، او نمرهام را کم کرد و شدم ١٩،
مدرسه قبلی که بودم وقتی میگفتی تقلب کردم، معلم بخاطر صداقتت نمرهات را میداد! اما اینجا نداد!
میگویم تو اگر معلم بودی و بچهها هی تقلب میکردند و بعد اعتراف میکردند، نمره کامل میدادی؟ میگوید نه، چون بچهها یاد میگرفتند که هربار همین کار را بکنند!
میگویم پس معلم کار اشتباهی نکرده، میخندد و میگوید خب نه!
🔹میفهمم، پارادوکس دشواریست البته برای معلمها، توبیخ تقلب یا تکریم صداقت، نسلی که معلم بودن را دشوارتر از همیشه کرده است...🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#معاونها_بخوانند
- عمه جون یه چیزی درباره معاون مدرسهمون بگم؟
- بگو
- آخه چیزه، خوب نیست بگم، ولی شما هم ببینینش میفهمین
- چیو؟
- چیزه، دقیقا شبیه یه حیوون وحشیه!
- عزیزم هرکسی یه شکلی داره نباید...
- نه شکلشو نمیگم که، وحشیه، بداخلاقه، #حتی کلاس اولیهارو دعوا میکنه، اصلا #احساس نداره، یکی از بچهها ناخونش شکسته بود بهش گفت "چیزی نشده که خودتو #لوس میکنی"، #همه بچهها ازش بدشون میاد، ولی یه معاون دیگه داریم اینقدر #مهربونه، اصلا #بهترین معاونیه که تو #عمرم دیدم...
🔹ارزشیابی بچهها را باید جدی گرفت!
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
نیستی یک لحظه غایب از دلم
ای جانِ جان
گَر به ظاهر غایبی
در باطنم رُخسار توست
📷 طبیعت پاییزی اطراف مشهد
@ghalamzann
مجنون که به دیوانهگری
شهرهی شهر است
در دشت جنون
همسفر عاقل ما بود...
📷 پاییز مشهد
@ghalamzann
#دوستداشتنیهای_دنیا
#دهه_هشتادیها
فاطمه، نمک کلاس است، از آنها که خوشمزه میکنند همه چیز را، حتی وسط مباحث خیلی جدی، شوخی میکند و باعث خندهی همه میشود، این کار میتواند فضای کلاس را به هم بریزد، میتواند حواس بقیه را پرت کند که البته میکند، اما خودش از آنهاست که وسط شلوغکاری، به درس و موضوع هم توجه میکند، فعال است و مثالهایی که برای هر موضوع میآورد، درست همان است که باید باشد. فاطمه میتواند در تعریف رایج معلمها، شلوغِ کلاس باشد، اما از نظر من همان نمک کلاس است، خوشمزه میکند، تنوع ایجاد میکند و شادی و نشاط با خودش میآورد.
امروز وقتی در بدو ورودم به تقلید از خواستگاریهای مدرن، روی زمین زانو زد و با شیطنت یک نارنگی را مقابلم گرفت،
حال خوب این کلاس دوستداشتنی،
قبل از شروع کلاس، در جانم دوید.
فاطمه و دوستانش،
بخشی از دوستداشتنیهای این دنیا هستند،
برایشان دعای خیر کنید... 🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
امشب #غزه دریای خون است!
وحشیترین ابناء بشر،
امشب در حال انجام بزرگترین جنایتشان از ابتدا تا به اکنوناند🔱
دلها خون و دستها کوتاه است
اما سیل #صلوات
برای پیروزی این مردم مظلوم
که میشود راه بیندازیم🙏
یا #ایهاالعزیز عجل علی ظهورک...
@ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
...
زلیخا همتی
در عرصهی عالم نمیبینم
وگرنه جنس یوسف،
کاروان در کاروان دارم...
...
🔻اجر این نماز عاشقانهی پارههای تنم، برادران اهل سنتم در غزه را به حسین حسین همهی عمر شیعیان انگلیسی نمیدهم که حسین مظهر جهاد با ظلم اکبر است و شیعهی بیجهاد عمله صهیونیسم خواهد بود.
🔻حسین اینجاست. اصلأ همهی تاریخ دین اینجاست و هرکه از این جمع جسما یا قلبا بیرون است جزء اشقیاست.
✍داوود مرادیان
@okhowahmag
#همسفرهای_متفاوت
دو پیرزن روبروی هم در کوپه قطار نشستهاند، شروع کلامشان درباره دندانهای مصنوعی است، "پیرزنِ ناراضی" از دندانهایش شکایت دارد، اینکه خوب نیستند و هیچوقت نتوانسته با آنها کنار بیاید و اذیتش میکنند بعد احوال دندانهای همسفرش را میپرسد،
"پیرزنِ راضی" اتفاقا خیلی از دندانهایش تعریف میکند و میگوید کار دندان واقعی را برایش میکنند.
حالا نوبت به چربی و قند و فشارخون رسیده است، "پیرزنِ ناراضی" فاکتورهای خوبی ندارد و شرح میدهد که همه بالا هستند،
"پیرزنِ راضی" میگوید همه چیز تحت کنترل است و مشکلی ندارد.
نوبت به فرزندان میرسد، "پیرزنِ ناراضی"
۶ فرزند دارد که از هیچکدامشان رضایت ندارد، دخترها سراغش را نمیگیرند و پسرها هم توهین میکنند، حتی یکی وقت سفر به مادرش گفته "الهی بروی و برنگردی"!...
"پیرزنِ راضی" اما با آب و تاب از ٩ فرزندش تعریف میکند که یکی از یکی بهترند و چقدر بالا و پایینش میکنند و حواسشان به مادر هست و بعد به تفصیل تعریف میکند که چندشب پیش سورپرایزش کردهاند و برایش جشن تولد گرفتهاند و بیخیال نمیشود و همینطور تعریف کردن را ادامه میدهد.
"پیرزنِ ناراضی" با حسرت به خوشیهای "پیرزنِ راضی" گوش میکند، واقعیتِ زندگیِ هر کدام، کدام است و ادراکشان از زندگی چقدر با آنچه واقعا هست، تفاوت دارد، نمیدانم، اما میدانم که یک زندگی مشابه با همهی فراز و نشیبش میتواند برای دونفر،
دو دریافت متفاوت داشته باشد.
🔹رضایتِ خاطر از زندگی داشتن لزوما به معنای هموار بودن همه چيز نیست،
گاهی این منم که باید نوع مواجههام
و زاویه نگاهم را تغییر دهم... 🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann