#باقیماندههای_من
عضو یک گروه کوهنوردی هستم که در طول هفته برنامههای مختلف دارند و البته عموما توفیقی در مشارکت ندارم.
دیروز یعنی صبح جمعه برنامه صعود به یکی از کوههای فریمان داشتند. صبح زود راهی شدند و صعود را آغاز کردند.
فقط 240 متر مانده به قله، در یک توقف کوتاه، وقتی سرپرست گروه میخواهد کولهاش را برای لحظاتی پایین بگذارد، از حال میرود و تلاش امدادگران گروه در سیپیآر و موارد دیگر جواب نمیدهد و ایشان متاسفانه همانجا از دنیا میرود.
اعضای گروه همچنان در یک شوک عجیب هستند و این اتفاق باورکردنی نیست. اما آنچه از دیروز توجهم را جلب کرده است مصادیقی از خیرهایی هست که به دست ایشان انجام میشده و افراد مختلف دارند ذکر میکنند.
از توجهی که به ناشنوایان داشته، از محبتش به همنوردان در دستگیری و حمایت، حتی از خوردنیهای متنوعی که برای خوشحال کردن آدمها همیشه همراهش بوده است. بیش از 200 پیام خواندهام که مصادیق خوبیهای ایشان را هرکسی ذکر کرده است و راستش را بخواهید دلم برای این تنوع خوبیها تنگ شد.
"رفتن" سهم و تقدیر همهی ماست و بخشی از رحمت خداوند و به همین سادگی اتفاق میافتد، اما اینکه در این رفتن چه چیزهایی باقی خواهم گذاشت، خوب یا بد، ذهن و دلم را مشغول کرده است... 🌱
(از دوستان نوجوانم بابت اینکه خیلی اتفاقی در اینجا چندروزی حرف از مرگ پیش میآید، عذرخواهم
و البته باور ندارم که حرف زدن درباره مرگ،
سن و سال میشناسد که مرگ یک مرحله است و در هر زمانی باید مرورش کرد و با آن آشنا بود)
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann