#مشهد_میدان_شهدا
#مسجد_والدین
میدان شهدا ، آن قسمت که هنوز معماری های مدرن، بافت سنتی شهر را تخریب نکرده است، اگر خیابان ها خلوت باشند ،
یعنی حوالی صبح،
یک بنای قدیمی را می بینی که اگرچه درش رنگ و بوی این روزها را دارد اما نما و پنجره هایش و پارچه ی رنگ ورو رفته ی بالای درش، حکایت از قدیم ترهایی دارد که حال و هوای مردم به گونه دیگری بود...
نمیخواهم ژست "یاد قدیمها بخیر" بگیرم که من نیز متعلق به قدیمها نیستم اما حس و حالی در این بنای رنگ و رو رفته وجود دارد که نمیتوان از آن نگفت
فضای کوچکی دارد،دوره اش هم گذشته است اما سردرش زده اند نماز جماعتش هر وعده برگزار میشود،
این میان، حس خوب اصلی اش تعلق میگیرد به نامی که واقف برایش انتخاب کرده است:
مسجد والدین!
درست نمیدانم کدام فرزندی به نیت پدرومادرش اینجای محقر اما مصفا را برای نماز رهگذران وقف کرده,اما درودیوارش میگویند موضوعی به نام "والدین" در عالم هستی وجود دارد که منفعت طلبانه هم بنگری سکوی پرتابند،
اصلا از عاطفه و مهر و محبت بگذریم ،
آدمها جایی در زندگی، درست در یک نقطه باید بپرند،
و موجودات عزیزی به نام "والدین" را خداوند بهانه ای برای پریدن قرار داده است،
حواسمان نیست یا گرفتاریم ، نمیدانم
فقط خواستم یادآوری کنم که فارغ از وظیفه و تکلیف،
بدجوری گیر دعای خیرشان هستیم
و نیازمند خدمتگزاری به محضرشان،
باشند یا نباشند، راه هایش بسیارند
این گوی و این میدان...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann