#من_رسانه_حسینم
#عراق_میزبان_خوبیست
#منصف_باشیم
مرزها شلوغ شدهاند، ازدحام جمعیت زیاد است، مردم وسط جاده و بیابان ماندهاند، گرمازدگی دارد اذیتشان میکند،
این یک وجه مساله است که باید مدیریت شود و مردم را به قدر ظرفیت راهی کنند و وجه خوش ماجرا هم جمعیت عاشق است که از حد تصور گذشته است،
علیایحال چندجا دیدم و شنیدم که از ناتوانی طرف عراقی یا حتی کارشکنیهای عراقیها میگویند، به عنوان یک شاهد که فعلا در کشور عراق است شهادت میدهم که عراقیها همهی آنچه که دارند آوردهاند وسط، همهی دارایی و توانشان را، ظرفیت هرجایی محدود است، باید مدیریت کرد، باید کمکشان کرد، باید در اعزام ناوگان حمل و نقل شتاب کرد، آنها دارند همهی تلاششان را میکنند، تاکید میکنم که کمال بیانصافی و ناجوانمردیست حتی یک کلمه از عراقیها گفتن، دوستان آخرت خودشان را در هر حرف و تحلیلی مراقبت کنند!
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#من_رسانه_حسینم
#اگر_مهربانی_نمیتوانیم_دل_نشکنیم
این "محمدعلی" است، اهل نجف، خادم یکی از موکبهای بین راه، شبیه یکی از بچههای دوستداشتنی محله است، سنش را که میپرسم چون احتمال میدهد اعداد عربی را ندانم با انگشتش میشمارد "وان تو تری... ناین" 9 ساله است. پیکسل #سلام_فرمانده را روی لباسش زده، بسیار مودب و تمیز است و رفتارش نشان میدهد در یک خانواده اهل فرهنگ و توجه بزرگ شده، با تلفیقی از عربی و انگلیسی با هم حرف میزنیم، میپرسد از کجا آمدم، میگویم "مشهد علیبنموسیالرضا" گل از گلش میشکفد، میگویم چه مردم خوبی دارید و چقدر ما دوستشان داریم، بعد تاکید میکنم "محمدعلی انی احبک..." جملهای میگوید که خلاصهاش میشود او هم مرا دوست دارد. چندخانم که از کرج آمدهاند شروع میکنند به نقد کشور عراق و با لحنی نامناسب میگویند "چرا شما کثیف هستید؟ چرا عراق ماندید؟ بیایید ایران، اینجا به درد نمیخورد... " شاید هم میخواهند سربهسر پسرک بگذارند، اینها فارسی و با خنده و شوخی حرف میزنند، اما عجیب است که محمدعلی انگار فهمیده تیزی حرفهایشان را، ناگهان عصبانی میشود و اخمالود بلند میشود و در حالیکه دستش را در هوا تکان میدهد به آنها میگوید که اصلا دوستشان ندارد و با یک "فقط" غلیظ به سمت ما اشاره میکند که اینها را دوست دارم، برایش با انگشتهایم قلب درست میکنم، میخندد و همین کار را میکند، دلم میسوزد اما نه برای محمدعلی، برای کسانی که قلبشان نمیتواند محبت و معرفت و خدمت را دریافت کند و جبران نماید.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#من_رسانه_حسینم
#امبشار_مادر_همه_است
ایشان امبشار است، برای عکس که اجازه میگیرم خجالت میکشد و نمیداند چقدر داریم در محضرش خجالت میکشیم،
مادری میکند برایمان، هنوز نرسیده برایمان رختخواب پهن میکند، میگوید لباسها را بدهید بشورم، میگویم نه... با اصرار میگیرد و در ماشین میاندازد، نمیگذارد دست بزنم، خودش روی بند پهنشان میکند، همهجا تمیز است و لحظهای نمینشیند، میگویم انت نظیف! میخندد و کاش زبان عربی میدانستم تا همهی محبتی که از او در وجودم شکل گرفته انتقال دهم.
اهل کوفه است اما شبیه اهل کوفه نیست،
این زن که رفتار و کلام و چهرهاش نشان میدهد از طبقات بالای جامعه است، همهی توانش را در خدمت زائر گذاشته است، کافیست کسی لب تر کند و چیزی بخواهد و او برایش در نهایت تواضع مهیا میکند، اصلا تواضع اینجا کاربرد ندارد، این مردم خود را خادم تمام و کمال زائر میدانند، بیتوقع و بیسروصدا...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
قلمزن
#من_رسانه_حسینم
#یک_شایعه_بزرگ
در مسیر اربعین، خوردن و نوشیدن و غذا فرع مساله است و از آن گفتن و شنیدن صرفا به جهت انعکاس میزبانی فوق تصور عراقیهاست، اتفاقی که ما هرگز در فرهنگ کشور خود ندیده و نداشتهایم و البته قصد شماتت نیست که تفاوتها بسیارند.
تمایل نداشتم از خوردنیهای فراوان و متنوع این بندگان سخاوتمند خدا، عکسی بگذارم و گزارشی بدهم، از گاو و شتری که زمین میزنند، از انواع خوردنیهایی که شبانه روزی در اختیار زائر است از بهشتی که فراهم کردهاند، اما پیامهای دردناک و غیرمنصفانهی قلیلی از هموطنان، سبب شد کمی به این وجه قضیه بپردازم.
دوست هستید یا دشمن، نمیدانم، اما خندهآورترین جوک تاریخ است که بنویسید و منتشر کنید که میزبانی سفر اربعین به عهده ایران است و بگویید که اینها کار عراقیها نیست! آنقدر این شایعه مضحک است که شدت دروغ بودنش را فقط کسانی میفهمند که این سفر را تجربه کرده باشند و با مرام عراقیها نسبت به زائر آشنا باشند.
دست ایرانی و ایرانی درست و دمشان گرم، اما برای خدا فکر کنید و باور کنید که ارسال چند میلیون عدد آب از ایران که عدد بزرگی به نظر میآید، نصف روز جمعیت زائر را هم جواب نمیدهد.
حتی ذرهای به مخیله خود راه ندهید این گزاره را که ما ایرانیها در پذیرایی اربعین نقشی داریم، یکبار این سفر را تجربه کنید تا بدانید چنین اتفاق عظیمی از عهده و توان حاکمیتی ایران هم خارج است، این اتفاق یک حرکت کاملا مردمی در دل عراق است، تلاش نکنیم با نیت دوستی یا دشمنی، آن را به خودمان نسبت دهیم.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#من_رسانه_حسینم
#لاسوگاس_روشنترین_نقطه_دنیا_نیست
میگویند لاسوگاس در #آمریکا روشنترین نقطه زمین است که شبانه روز توریستها آنجا بیدارند و کازینوها و کابارهها تعطیل نمیشوند و لذت و عیش و خوشگذرانی در اوج خودش وجود دارد،
خاک بر دهان هر نوع قیاس معالفارق،
اما میخواهم بگویم اینجا در دل یک کشور عقب نگهداشته شده در خاورمیانه، یک مسیر 70 کیلومتری هست که ثانیهای خاموش نیست، ثانیهای در آن توقف وجود ندارد و در تمام ساعات شبانهروز، زندگی با شکل و شمایل عجیب و منحصربفردی جریان دارد.
این میان یک تفاوت عظیم وجود دارد، اینجا حال آدمها به شکل واقعی خوب است و لذت با همه معنای عمیقش در تاروپود وجودشان دریافت میشود، اینجا آدمها دست هم را میگیرند، نوبت را به یکدیگر میدهند، بار هم را برمیدارند، پای هم را ماساژ میدهند، لباس هم را میشویند، کفش هم را جفت میکنند، در جمع کردن زباله از هم سبقت میگیرند، اینجا آدمها به یکدیگر عشق میورزند.
اما آنجا، در آن منطقهی مدعیِ لذت، حال کسی خوبتر است که بیشتر از جیب دیگری خورده باشد، که بیشتر سر دیگری را کلاه گذاشته باشد، که بیشتر از دیگری تمتع جسته باشد، که بیشتر در غفلت و بیخبری و سکر و مستی فرو رفته باشد.
روشنترین نقطه زمین که در آسمان هم میدرخشد، درست جاییست که میلیونها نفر با یک عشق مشترک، رنج و سختی و گرما و خستگی را به جان خریدهاند، اما دلخوشترین انسانهای جهانند، گوارای وجودشان...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#من_رسانه_حسینم
#سفر_اربعین_رنج_و_سختی_دارد
راستش را بخواهید اینطور نیست که سفر اربعین فقط گل و بلبل باشد و چیز دیگری نباشد، این سفر به سختی هم شهرت دارد، به گرما، به گردوخاک، به ازدحام، به چندروز درست نخوابیدن، به قاطی شدن با انواع آدمها و فرهنگها و رفتارها و خیلی چیزهای دیگر،
خلاصهاش میشود این که سفر اربعین همهی ضعفها و نقاط خالی و آسیبپذیر وجود آدمی را رو میکند، هر تصوری که از خودت و داشتهها و قوتهایت داری میریزی روی دایره تا در این سفر یکی یکی سنجیده شوند و نمره بگیرند، اینجا دست ادعاهای من نسبت به خودم رو میشود و خلاءهایم را میبینم و ناچار میشوم برایشان فکری کنم.
رنج هم دارد اینطور نیست که راحت بیایی و بروی، همین نگارنده مطالب که فقط دارد حرف میزند یک آدم نازکنارنجی است که در اولین سفر آنقدر مسائل بهداشتی اذیتش کرده بود که از شدت فشار و رنجی که برایش داشت گریه میکرد، اما چارهای نیست، ما در همین موقعیتهای متفاوت است که گِل وجودمان زیر و رو میشود و از تنعم و راحتطلبی و رفاه مطلق فاصله میگیریم،
اصلا قرار نیست شعار بدهیم، قرار است واقعبینانه خودِ تنپرورمان رصد شود تا ببینیم چقدر مهیای شرایط سخت هستیم که اگر نباشیم و نشویم، افقی که در مسیر زندگی متصور هستیم، بیش از یک سراب خوشرنگ و لعاب نخواهد بود.
مخلص کلام اینکه اگر بخواهم
برای "عزیزترین"هایم چیزی را در دنیا آرزو کنم،
حتما تجربه سفر اربعین خواهد بود با همهی سختیها و رنجهایی که برایش شمردهاند.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann