eitaa logo
🌙کانون فرهنگی وهیئت آقاقمربنی هاشم.روستای کاغذی ✴
568 دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
5.9هزار ویدیو
231 فایل
تاهست جهان🖤شورمحرم 🖤باقیست کانال عمومی جهت اطلاع رسانی ازبرنامه های کانون فرهنگی وهیات اقا قمربنی هاشم روستای کاغذی شهرستان آران وبیدگل باهدف روشنگری؛بصیرتی، ارتباط باادمین @Ya_zeinab44 لینک عضویت
مشاهده در ایتا
دانلود
اطلاع رسانی 📢🌹🌹🌹🌹 شهادت تولد دیگریست 🌹 قابل توجه عموم خواهران بزرگوار شماعوتیدبه مراسم یادبود شهدای حادثه تروریستی سیستان وپلوچستان همراه با گرامی داشت یاد و خاطره شهیدبزرگوار مدافع وطن هم زمان با میلاد ام ابیها حضرت زهرا -وروزمادر-ومیلاد حضرت امام -خمینی ره 👇👇👇👇 حضور- رزمنده - دفاع مقدس - امام جمعه -موقت - شهرابوزیداباد -حجه‌الاسلام والمسلمین نجفی # حجه الاسلام - والمسلمین - سید رضارزاقی مداح :کربلایی - میرزایی خانواده - شهدا -ایثارگران زمان دوشنبه 97 / 12/ 6 ساعت 15:30 🕌 حسینیه هاشم - روستای کاغذی - مراسم -حضوردر گلزارشهدای روستای کاغذی خواهدبود 💠♻️💠♻️💠♻️💠 کانون فرهنگی قمربنی هاشم روستای کاغذی واحدخواهران 🌺 🕊 @ghamarbaniihashem 🕊
🌸بسم الله الرحمن الرحيم 🌸 برنامه روزانه ختم قرآن ماه رمضان مجازی وحقیقی کانون فرهنگی قمربنی هاشم ع واحدفرهنگی خواهران جلسه زینبیون ویادخدای بزرگ شروع خواهیم کرد جزء هفدهم قرآن در روزماه مبارک رمضان که مزین شده بانام اقاامام حسن مجتبی واباعبداللله الحسین علیهم السلام نیت سلامتی وفرج اقاامام زمان عج نیت شفای همه بیماران خصوصاًمریضان منظور گرفتاری ها وبیماری کرونا شدن حوائج قلبی شماخواهران اعضای گروه وکانال 🌹 بانیان خیرامروزمان فاطمه بادپروا # سرکارخانم زهراقنایی تلاوت وقرائت امروز به روح امام راحل وشهدای عزیزمان خاصه روح سردارسلیمانی وهمرزمانش شهدای حرم ؛ مدافع امنیت و سلامت روح سیزده ستاره شهیدروستای کاغذی🌷 # وهدیه به روح همه وگذشتگان قدیما وجدیدا 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷 سلامتی برای سرکارخانم فاطمه پادپروا وخانوادشون جهت# حوائج قلبیشون روح اموات ازبیت بادپروا ورزاقی مرحوم مغفورسلاله سادات حاج سیدرزاق رزاقی سیدرضا وتازه گذشته مرحومه حاجیه خانم معصومه سادات رزاقی رزاقی🌷وخواهرمرحومه شون تازه گذشته پری سادات رزاقی ازبیت بادپروا مرحوم محمدحسین بادپروا وهمسرمرحومشون حاجربیشه ای حسین و حمیدرضا بادپروا فرهنگ بادپروا 🌸💚🌸💚🌸💚🌸 دوم مون خانم زهرا قنایی قلبی شون وسلامت خانواده شون # شادی روح اموات ازبیت قنایی وموسوی بزرگوارقاسم 🌷ومنصورقنایی🌷 گذشته پیرغلام اهلبیت مرحوم ماشاالله قنایی سلاله سادات سیداحمدموسوی حیران سادات موسوی سادات موسوی مرحومه شمسیه سادات موسوی ودیگراموات ازبیت موسوی تازه گذشته مرحوم حاج سیدعلی اقاموسوی 🏝🌸🏝🌸🏝🌸🏝🌸🏝 که قدیما ؛جدیدا دارفانی راوداع گفتن خصوصاتازه گذشتگان روستای کاغذی اموات ازاعضای گروه وکانال وبهره ببرند . 🙏 نیت قربه الله قرائت جزء هفدهم شروع شود با سلامتی اقاامام زمان عج وذکرصلوات شروع قران کریم پایانی جزء هفدهم با 👇 امن الرسول صفحه اخرسوره بقره فرج ودعای امن یجیب فاتحه برای اموات نام برده ازبانی سعی شود قرائت دریک ساعت معنوی قبل یابعداازنمازظهرانجام شود # التماس دعا 🙏 اعلام ثبت قرائت جزء خوانی ویژه ماه رمضان خواهران به ایدی @Yavadood4328 یاشماره تماس 09130549718 اعلام بفرمایند باتشکر🙏التماس دعا 🙏 🌷🕊🕊🌷🕊🌷🕊🌷 -زینبیون واحدفرهنگی خواهران فرهنگی قمربنی هاشم روستای کاغذی صالین شهیدبزرگوارحجت اله دهقانی ام کلثوم روستای کاغذی @ghamarbaniihashem
••• °• حسنــم غــریب است...! ▪️شیخ احمد ڪافى(ره) مے فرمـــود : يكى از منبــرى هاى مهم تهران مرحوم شيخ على اكبر تــــرك بود خيلى منبری خوبى بود.او دو خوبى داشت يكى آدم رشيـــدی بود ، دوم آدم متــــدينى بود. °• ايام عراق مى آمد فاطميـه اول را كربلا منبر مى رفت فاطميه دوم نجف، من از ‍ شنيدم . مرحوم حاج شيخ على اكبـر تبريـــزى مى گفت: من جــوان بودم تبريز منبــــر مى رفتم. ماه رمضــان تا شب بيست و هفتـم ماه پيـــش نيآمد که مــن یک شب نـامى از آقـا امـــام (ع) ببريم غرضى هم نداشتم زمينه حــــرف جور نشد ، گفت همـــــان شب بيست و هفتم میخوانیم، رفتم خانه خوابيدم . °• در عالم رؤيــــــا مشرف شدم محضـر مقدس بى‌بى (س) سلام كـردم حضرت كِــدرانه جوابم داد. گفتم بى بى جان ،من از آن نوكـرهاى بى ادب نيستم اسائه ادبـى خيـال نمیکنم از من سر زده باشـــد كه از من نــاراحت شده باشيد ! چـرا اين طــــــور جـواب مرا مى دهيد؟ حضرت فرمود: حاج شيخ مگــر پســر من نيست؟ فهميدم كار از كجا آب خورده ، چرا يـادى از حسنـم نمى كنى؟ غریب است ، مظلـوم است... 🕊▪️🕊▪️🕊▪️🕊▪️🕊🌴
🌙کانون فرهنگی وهیئت آقاقمربنی هاشم.روستای کاغذی ✴
🖤 السلام علیک یا بنت الحسین سکینه خاتون سلام الله علیها🖤 وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام را ب
🔶 پنجم ربیع الاول سلام الله علیها 🔶 حضرت (عليها السلام ) دختر عليه السلام ۵۶سال پس از واقعه ، در شب پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷ه.ق ‍ در مدينه وفات كرد . 📚قلائد النحور ج ربيع الاول ص۲۶ ؛ فيض العلام ص۲۰۶ ؛ مستدرك سفينه البحار ج ۴ ص۶۷ ؛ مستدركات علم رجال الحديث ج۸ ص۵۸۰ ؛ رياحين الشريعه ج۳ ص۲۸۰ ؛ معالی السبطین ج۲ ص۲۱۷ 🔸 نام و لقب نام او و به نقلي و به نقل ديگر بود كه مادرش به خاطر سكون و آرامش و وقاری كه داشت او را سكینه لقب داده بود. سكينه بنت الحسين بن علي بن ابيطالب علیهم السلام از دختران امام حسين عليه السلام و از مادري به نام متولد شد. اگرچه در منابع متقدم تاريخي، او كوچكتر از دختر ديگر امام حسين عليه السلام ، يعني معرفي شده؛ اما از تاريخ دقيق تولد او در تاريخ چيزي به ثبت نرسيده است. 🔸 حضور در كربلا مادر ایشان علیها السلام است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند، و همراه با به و رفتند. آن حضرت فقط با پسر عموی خود پسر علیه السلام ازدواج نمود و ادّعاهای دیگر در این زمینه مردود است. لازم به یادآوری است که علیه السلام چند پسر به نام عبدالله داشته که آخرین آن ها در کربلا در به رسید، و این عبدالله برادر اوست. 📚 العقیلة و الفواطم علیهنَّ السلام ص۱۸۵ سكينه از جمله زنان حاضر در به شمار مي رفت. مورخان و سيره نگاران از او در آثار خود بارها و بارها ياد كرده اند. از جمله روايت شده كه در روز ، علیه السلام پس از مدتي مبارزه ، جهت آخرين ، به سوي حرم آمدند و به زنان حرم فرمودند:"صبر پيشه سازيد و لباسهاي بلندتان را بپوشيد و آماده و مصيبت باشيد و بدانيد كه خداوند نگهدار شماست و به زودی شما را از چنگال اين گروه نجات خواهد داد و عاقبت كار شما سعادت و پايان كار دشمنان را به مي كشاند. خداوند شما را در برابر اين سختي ها كرامت عطا خواهد كرد ...". نقل شده كه در روز يازدهم و به هنگام وداع اهل بيت عليهم السلام با شهدا سكينه عليها السلام پس از سخنان جانسوز عمه اش عليها السلام پيش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به پرداخت. سخنان او با پدر و گريه هايش بر شهيد كربلا همچنان ادامه داشت تا اينكه گروهی از ياران پيش آمدند و او را به زور از پيكر پاك پدرش جدا كردند و كشان كشان نزد ديگر اسرا بردند. 🔸 ايام اسارت پس از واقعه ، سكينه و بانوان ديگر حرم عليه السلام به دشمن در آمده و همراه با كاروان اسرا به و رفتند. او همراه و همگام با اسرای عليهم السلام به افشاي جنايات و بيان مظلوميت اهل بيت پيامبر عليهم السلام پرداخت و اين تلاش را از همان آغازين روزهاي ايام اسارت آغاز كرد. 🔸 بازگشت به مدينه پس از پايان اسارت سكينه نيز به همراه كاروان اسرا به مدينه بازگشت. اما از چند و چون زندگاني او در مدينه تا وفات ايشان در منابع خبر موثق و مورد اطمينان چنداني در دست نيست. شايد بتوان گفتگوي سكينه با دختر عثمان را از معدود خبرهاي مورد اعتماد در اين دوره دانست 🔸 شخصيت علمي و معنوی حضرت سكینه سكينه دختر امام حسين عليه السلام را از برترين، باهوش ترين، و نيكوسرشت ترين زنان عصر خويش دانسته اند. او در فضل و كمال به اندازه ای بود كه به فرموده پدرش عليه السلام غالباً غرق در ذات الهی بود. 🔸 درگذشت در صبح روز رحلتش ( ) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. در چگونگي و محل وفات اختلاف شده است. اما بنا بر نقل بسياري از منابع و مآخذ وفات ايشان در روز پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷هجري قمري در زمان امارت خالد بن عبدالله بن حارث و به نقلي خالد بن عبدالملك در اتفاق افتاده است. بنا بر نقل منابع ، خالد بن عبدالله بر او نماز خواند و او را در قبرستان به خاك سپردند. برخي محل دفن اين بانو را قبرستان باب الصغير سوريه مي دانند. حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهّر جسارت شود، گفت : «صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه می آیم» ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن یحیی بن حسن علیه السلام _ و به قولی محمّد بن عبدالله نفس زکیّة _ بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند. 📚 فیض العلام ص۲۰۵ 🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 🏴روابط عمومی کانال کانون فرهنگی وهیات اقاقمربنی هاشم ع روستای کاغذی
🌸تقدیروتکریم ازمادران وخادمان فرهنگی کانون فرهنگی وهیات اقاقمربنی هاشم روستای کاغذی به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا س وروزمادر اهدای جوایز به برگزیدگان نام های زهرا و فاطمه ازبین ۲۵نفرشرکت کننده ها :فاطمه سادات رزاقی قنایی لطیفی فعال درپوشش خبری فضای مجازی طاهره سادات سیدی زهرا دهقانی فعال در برگزاری جلسات وهماهنگی نجمه دهقانی ها مرضیه دوست بین رضای رضایی سادات جوادی لطیفی پیشیار ۱۴۰۰/۱۱/۲ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @ghamarbaniihashem
۲۴ ذی الحجّه؛ پیشاپیش عید بزرگ مباهله؛ مبارک‌باد 🌺🍃 فَمَن حاجَّكَ فيهِ مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلم فَقُل تَعَالوا نَدعُ أَبناءَنا وأَبناءَكُم ونِساءَنَا ونِساءَكُم وأَنفُسَنا وَأَنفُسَكُم... 💫 سلام الله علیها آمد تا به تاویل باشد. 💫 و علیهمالسلام آمدندتا مظهر باشند. 💫 و علیه السلام آمد تا جان پیامبر و مظهر باشد. 🇮🇷 ای با شهدا
✳ کاش آقا بود و این خنده را می‌دید... ✍ زینب گفت: «دلت چگونه شاد می‌شود؟» به حسن نگاه کرد. گفت: «وقتی حسن هیبت پدرش را به خود می‌گیرد و خطبه‌های او را می‌خواند، دلم شاد می‌شود.» زینب به حسن نگاه کرد. گفت: «چرا معطلی پسرم؟ یکی از خطبه‌های پسرعمو را بخوان!» فاطمه هرچند درد در پهلوها و در شکمش پیچید اما از آن‌که زینب چنان در جلد او فرو رفته بود که حتی آگاه بود پدرش را پسرعمو خطاب می‌کند، بلند خندید. نه زینب انتظار داشت نه حسن نه حسین. صدای خنده‌ی فاطمه، فضه را هم به اتاق کشاند. آستین‌های فضه تا بازو بالا بود و دست‌هایش تا نزدیک بازو از آرد سفید. گفت: «الهی قربان صدای خنده‌تان بروم، فاطمه جان!» و با اشک‌های جاری آمد و پیش از آن‌که فاطمه بتواند مانع شود، بوسه بر پای فاطمه زد. گفت: «کاش آقا بود و این خنده را می‌دید و می‌شنید.» فاطمه گفت: «از دست این زینب!» و دوباره از خنده ریسه رفت. و حسن دید که خنده‌ی مادرش آن‌قدر قدرت دارد که می‌تواند کورترین گره اندوه را باز کند... 📚 از کتاب 📖 صفحات 69 و 70 جانم به فدای خنده ات یا فاطمه جان گره ی اندوه امام زمانمون رو باز کن 😔
السلام علیک یا فاطمة الزهرا سلام مادر... یه کم روضه بخونیم 💔وگریه برای مادری جوان ..... من به هر کوچه‌ی‌خاکی که قدم بگذارم ناخود آگاه به یاد تو می‌افتم مادر... یک تن میانِ چند نفر حرفِ ساده نیست مادر زدن به پیش پسر! حرفِ ساده نیست... پاشو از تو بسترت، برا دلخوشی من چن دقیقه راه برو، مادرم منم حسن... همه دردمو میریزم تو خودم چون که قول دادم نگم به هیچکسی از تمام کوچه‌ها بدم میاد انگار هیچوقت به خونه نمیرسی...😭 سالها گریان داغ ضربت یک سیلی‌ام ضربه‌ای محکم که روی‌ مادرم را زخم کرد😭😭 این مصیبت‌نامه را جز من نمیداند کسی دست نامردی رسید و باورم را زخم کرد 😭😭 طرز نفس کشیدنش امشب عوض شده چیزی به پر کشیدن مادر نمانده است 😭😭 رفته رفته کار من دارد به خواهش می‌کشد التماست می‌کنم، چیزی نمی‌خواهم، بمان... پیچیده در مدینه که زهرا نماندنیست... 😔😔😔😭😭ای وای مادرم فاطمه جان حرف مرا دو تا نکنی پیش بچه‌ها من قول داده‌ام که شما خوب می‌شوی... عوض شده است در این خانه کارها امشب حسین پیشِ لبت ظرفِ آب می‌گیرد... کمتر بگو حسین، صدایت گرفته است ای روضه‌خوانِ خانه‌ی ما، خوب میشوی 😭😭😭😭 پهلو بازو بانو محسن زهرا حیدر مادر مادر مادر یوما یا یوما 😭😭😭 بعدآرام‌درون‌قبـرش‌گفت: + زهـــرا . . منـــم، علــــے💔' 😭😭😭😭😭 التماس دعا😔 **فاطمیه
دل ، پا دَریِ کُهنهٔ در زیرِ پایِ توست آشفته ای که مُضطربِ توست با اِذنِ به دلم رتبه داده اند شُکرِ خدا که هر گدایِ توست 🌷 🌷 🌙