eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
284 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
290 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نذر حضرت مادر شب میلاد حضرت گلهاست عاشقانه ترین شبِ دنیاست فاطمه ،نورهُ علی' نور است قدر او تا همیشه مستور است بهترین شعر دفتر ازل است مادرِ عاشقانه ی غزل است دلِ او آبی ست و دریایی ست عطرِ احساس او تما شایی ست فاطمه ،دفتری زشعر خداست غزلِ عاشقانه ی مولاست السلام ای شفیعه ی محشر دستِ ما را بگیر یا مادر چادرت خیمه ی بلندِ حیاست رمز وراز کرامتِ زن هاست چشمه ی مهر و کوثر طه ها ساقی عشق ومادر دریا واژه در واژه ی تو زیبایی ست مریمِ چشمِ تو مسیحایی ست ناز چشمت ،کرشمه ی هستی است کوثر نور وچشمه ی هستی است با تو قافیه می شود حیدر السلامُ علیکِ یا مادر # سروده :حسین کیوانی کوثر نورمبارک شهر راز
میلاد حضرت فاطمه سلام الله علیها و روز زن مبارک... 🌸🌷✨💫✨🌙🌙🌙🌙🌿🌼🍃🌿🌼🍃🌺🌻🌻🌻🌻☘🍀🌼🌼🌼🌼 باید که جهان باشد و جان فاطمه باشد آوای زمین ، آه ِ زمان فاطمه باشد در باغ جمالی که بخندد گل احساس مبنای محبت طلبان فاطمه باشد دل در گرو آل علی ،عشق محمد حق خواهی هر پیر و جوان فاطمه باشد ایام به کام است و زمان در پی ِ زهراست هر لحظه مراد همگان فاطمه باشد بر قلب همه نور خداوند بتابد تا چشم و سر و گوش و زبان فاطمه باشد بی نور رخ فاطمه خورشید نتابد در وادی پیدا و نهان فاطمه باشد هرجا سخن از حق و حقیقت شود آنجا آوای خوش خرد و کلان فاطمه باشد دست همه ی غم زدگان دامن زهرا در روز جزا نیز امان فاطمه باشد معنای خروشیدن مردان خدا خواه الگوی ِ تعالی ّ ِ زنان فاطمه باشد روز و شب ما در جهت راه پیمبر ما را همه جا فکر و بیان فاطمه باشد حس و سخن و فکر و نگاه و هدف و شوق عشق و ادب و روح و روان فاطمه باشد ما شیعه ی اوییم و همین بس به دو عالم احساس خوش کون و مکان فاطمه باشد هم هاجر و هم مریم و هم ساره و حوّا در کوثر اخلاص همان فاطمه باشد با فاطمه هستیم و علی ، بنده ی خالق عشق و ادب و مکتبمان فاطمه باشد از یمن وجودش به دو دنیاست شفاعت چون خوشدلی هر دو جهان فاطمه باشد از خلقت او ارض و سما گشته فرحناک چون کوثر پنهان و عیان فاطمه باشد جعفرزارع خوشدل آئینی ۲۹۷ https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6 https://t.me/khoshdeltanzjedi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتـنـد وزن و قافیــه تعطیـل می‌شود قحطـی اسـتعاره و تمثـیل می‌شود قوت گرفت شایعه می‌گفت بعد از این هر صورتی به آینه تحمیل می‌شود حتـی خبـر رسـیـد کـه از سردی هـوا گـلدسـته چـند ثـانـیه قندیل می‌شود پرکار تا نود درجه رفت ناگهان مژده! شعاع دایره تکمیل می‌شود یک حوریه به قالب انسان حلول کرد از این حلول هر چه که تشکیل می‌شود در مصرعی خلاصه کنم حرف خویش را زهرا به قلب فاطمه تنزیل می‌شود از آن شبی که روی زمین کرده‌ای نزول هر آیه با شئون تو تحلیل می‌شود تو چشمۀ شگفتی و انجیر می‌دهی تحریف قطره‌های تو انجیل می‌شود گاهی درخت می‌شوی و میوه‌های تو خامش غذای سفرۀ جبریل می‌شود تو سیب می‌شوی و تو را میل می‌کند سرخی گونه‌هاش که تکمیل می‌شود تو می‌شوی خدیجه و او با وجود تو حس می‌کند به آمنه تبدیل می‌شود وقتی شما شدی نخ تسبیح قطره‌ها هم مشرب فرات، لب نیل می‌شود وقتی تو ای الهه دریا غضب کنی ماهی بالدار، ابابیل می‌شود طفل تو مبدا همۀ اتفاق‌هاست هر سال با حسین تو تحویل می‌شود این شعر را ببخش اگر تو زیاد داشت خانم غزل بدون تو تعطیل می‌شود ... ✍
دوم دی ماه زادروز «سیروس طاهباز» نویسنده، محقق و گردآورنده آثار "نیما یوشیج"
‍ ‍ ‍ ۲ دی زادروز سیروس طاهباز (زاده ۲ دی ۱۳۱۸ بندر انزلی -- درگذشته ۲۵ اسفند ۱۳۷۷ تهران) نویسنده و مترجم. او برای خواندن پزشکی وارد دانشگاه تهران شد اما وقتی که سال ششم پزشکی را می‌گذراند، برای همیشه آنرا کنار گذاشت و سراغ ادبیات رفت. اولین فعالیت ادبی‌اش را با انتشار مجله ادبی «آرش» آغاز کرد و به معرفی شاعران مورد علاقه خود و همچنین ترجمه آثار ادبی برجسته جهان پرداخت و در سال ۱۳۴۰ در حالی که دو سال از مرگ نیمایوشیج می‌گذشت، کار روی دستنوشته‌های او را شروع و بی‌وقفه آنرا پیگیری کرد. وی ۳۱ ساله بود که مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را برعهده گرفت و در طول هشت سال فعالیت در کانون، مجموعه ارزشمندی از داستانهای کودکان را منتشر کرد اما در سال ۱۳۵۷ از این سمت کنار رفت و به‌طور متمرکز بررسی دستنوشته‌های نیما را ادامه داد. وی تا سالهای پایانی عمر همچنان به نوشتن و کار در عرصه ادبیات ادامه داد و چندین کلاس داستان‌نویسی و نقد داستان نیز برگزار کرد، کلاسهایی که تابع هیچ قاعده‌ای نبودند. عشق او به نیما در کلمه نمی‌گنجد، عشقی که موجب شد ۳۷ سال از عمرش را پای آن بگذارد و از آثار نیمایوشیج ۲۳ دفتر گرد آورد و خودش نیز چند کتاب درباره او قلم بزند. طاهباز که بزرگترین افتخار زندگی‌اش را کار روی آثار نیما می‌دانست، در روزهای جنگ و زیر بمباران، تهران را ترک نکرد چرا که اعتقاد داشت «اگر قرار است دستنوشته‌های نیما که در خانه‌ ماست نابود شود، همان بهتر که من هم با آنها بروم.» اما گرد‌آوری بیش از ۲۰ هزار برگ از دستنوشته‌های نیما و انتشار مجموعه کامل شعرهای نیما،  تنها فعالیت طاهباز نبود. او که خود نویسنده بود و دستی هم در ترجمه داشت، در طول عمر کاری‌اش آثار برجسته نویسندگان بزرگی همچون جان اشتاین‌بک، ارنست همینگوی، آرتور میلر و ساموئل بکت را به فارسی ترجمه کرد. او ۷۰ کتاب از خود برجای گذاشت و چند جایزه مختلف ادبی را از آن خود کرد که از معروفترین آنها میتوان به جایزه‌ سیب طلایی دوسالانه‌ براتیسلاوا برای کتاب «باز هم زندگی کنیم» اشاره کرد. برخی از آثار طاهباز: شاعر و آفتاب بچه‌ها و کبوترها باغ همیشه بهار پیروزی بر شب یادگار دوست تک‌نگاری یوش پردرد کوهستان کماندار بزرگ کوهساران مصیبت نویسنده بودن تپه آویشن درنای صلح کتاب ماهی سیاه دانا از پا نیفتاده دنیا خانهٔ من است : منتخبی از شعر و نثر نیما زنی تنها: درباره زندگی و هنر فروغ دره طویل (ترجمه)  از جان اشتاین‌بک اسب سرخ (ترجمه) از جان اشتاین‌بک وی در مراسم چهارشنبه‌‌سوری بارانی در خانه یکی از آشنایانش، ناگهان به‌زمین افتاد و درگذشت. آرامگاه وی در کنار نیمایوشیج است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
                       طنز روز زن.... 😊😄😊💫✨🌷🌸 هرکسی،یک جور در دام زنش افتاده است هرکسی،یک جور لرزه بر تنش افتاده است ما نمی گوییم اما پیش از این هم گفته اند هرکه زن دارد بلا بر گردنش افتاده است زن یکی ، خالق یکی ، هر کس که دارد بیشتر مثل اینکه آتشی بر دامنش افتاده است مثل اینکه چشم بندی تیره و بسیار سخت سالها بر روی چشم روشنش افتاده است مثل اینکه کل اموالش به رسم انتقام در شبیخونی به دست دشمنش افتاده است هرکه اصلا زن ندارد شک نکن بیچاره هست مثل اینکه دزد توی خرمنش افتاده است خانه ی بی زن شبیه آنکه توی کشت و کار از تراکتور بارها گاو آهنش افتاده است ای خدا دنیا بدون زن شبیه دوزخ است مثل گلزاری که لذت بردنش افتاده است گر زنت رفت و برای او نوشتی نامه ای خوب دقت کن ببین برگشتنش افتاده است؟😀 باز آید با هزاران عشق و احساس لطیف بعد می فهمی که یاد مردنش افتاده است خوشدل آن باشد که هرگز با زنش دعوا نکرد شاید او هم یاد دارو خوردنش افتاده است زن ذلیلی عالمی دارد که حتی بعد مرگ زن به فکر بیشتر چاپیدنش افتاده است اجتماعی طنز ۲۹۶ https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6 https://t.me/khoshdeltanzjedi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم به آنان که مادر ندارند:💔 دسته دسته گل زیبا و معطر دارند در بغل چلچله دارند، کبوتر دارند سایه‌ای هست به روی سرشان، دلگرمند پشت‌گرمی به همین نخل تناور دارند تا که از رایحه‌ی عطر بهشتی مستند چه نیازی به گلاب وگل و قمصر دارند شانه‌ای هست که با آن دو بغل گریه کنند دامنی هست که لبخند از آن بردارند هرچه عشق است خداوند به آنها داده دلشان زنده به این است که دلبر دارند اهل چای و غزل وکرسی و یلدا هستند شعر و موسیقی و آجیل و سماور دارند جمعشان جمع‌تر از شمع و گل و پروانه است عده‌ای نیز فقط جمع مکسر دارند احمد امروز نه، هر روز از این غم بنویس تا زمانی که قلمهای تو جوهر دارند ما کجا و دل خوش !هان دل خوش سیری چند؟ دلخوشی مال کسانی است که مادر دارند