eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
282 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
295 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه شعبان که شیعیان شادند خرم ازجشن پنج میلادند باطلوع سه آفتاب ودوماه همه از رنج ظلمت آزادند دوستداران ساقی کوثر مست از باده خدا دادند پیروان حریم آل الله دل به آیین حیدری دادند خیر مقدم به سیدالشهدا صلوات جلی فرستادند بیگی آنانکه عاشق شرفند سربه پای حسین بنهادند نصرت الله محسن بیگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باغِ باران یک روز مرا از این بیابان ببرید از خالی بُهت شوره‌زاران ببرید تا محضر سبز آب را دریابم چشمان مرا به باغِ باران ببرید ✍🏻
حدیث حُسن شراره می‌کشدم آتش از قلم در دست بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟ قلم که عود نبود آخر این چه خاصیتی‌ست که با نوشتن نامت شود معطر دست؟ حدیث حُسن تو را نور می‌برد بر دوش شکوه نام تو را حور می‌برد بر دست چنین به آب زدن، امتحان غیرت بود وگرنه بود شما را به آب کوثر دست چو دست برد به تیغ، آسمانیان گفتند به ذوالفقار مگر برده است حیدر دست؟ برای آن‌که بیفتد به کار یار، گره طناب شد فلک و دشت شد سراسر دست بریده باد دو دستی که با امید امان به روز واقعه بردارد از برادر دست فرشته گفت: بینداز دست و دوست بگیر چنین معامله‌ای داده است کمتر دست صنوبری تو و سروی، به دست حاجت نیست نزیبد آخر بر قامت صنوبر دست هوای ماندن و بردن به خیمه، آب زلال اگر نداشت، چه اندیشه داشت در سر، دست؟ به خون چو جعفر طیار، بال و پر می‌زد شنیده بود شود بال، روز محشر، دست حکایت تو به ام‌البنین که خواهد گفت و زین حدیث، چه حالی دهد به مادر دست؟ به همدلی، همه کس دست می‌دهد اول فدای همّت مردی که داد آخر دست به پای‌بوس تو آیم به سر، به گوشهٔ چشم جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست... ✍🏻 🏷 علیه‌السلام 🇮🇷
قسم به معنی لایمکن الفرار از عشق که پر شده ست جهان از حسین سرتاسر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قوزمیت ادبی کیست؟! قوزمیت ادبی کسانی هستند که نه ذوقی برای نوشتن دارند و نه فرصتی برای خاک کتاب خانه خوردن و دو صفحه کتاب خواندن قوزمیت ادبی در تلاش است که شعر بگویند اما نمی تواند چون نه ذوقی دارد و نه سوادی. اما گهگاهی به اشعار دیگران سرک می کشد و چهار کلمه از هر شعری بر می دارد و با تقلیدی همانند تقلید. مرغ مینا از صدای انسان مدام اشعار تقلیدی اش را داد و هوار می زند بعد از مدتی هم که پاچه خواری چهار تن و دو کوته ادبی را انجام داد منتقد ادبی میشود و از آن پس خدا را بنده نیست مدام پاچه می گیرد و فهم و کمالات نداشته اش را به رخ همه می کشد قوزمیت ادبی که تا به حال رنگ کتاب و کتابخانه به خود ندیده است ناگهان ملای دهر شده دانسته و ندانسته به همه می تازد چرا؟! چون می خواهد بگویند من هستم گهگاهی هم در میان دوستان بداهه ای تقدیم این و آن می کند که بگویند بله... یارو شاعر یست در حد آراگون و شاید هم ریتسوس و به همین سادگی قوزمیت ادبی به دنیا می آید قوزمیت ادبی با دانش وتوانش پایین ادعایش گوش فلک را پر کرده است.قوزمیت ادبی بهترین هواشناس در عرصه ی ادبیات عام پسند است قوزمیت ادبی بااینکه باخوانش ناقص وابتر چندکتاب تیوریک مثل ساختاروتأویل متن بابک احمدی خودش را آگاه وصاحب نظر در ادبیات هم میپندارد.اماچون درک او از ادبیات همان درک ونگاه عام است.برای نجات ادبیات خودرا موظف میبیند که جلوی هر جریان وجنبش آوانگارد ونوینی بایستد ودرتوهمات خویش بااین سدشدن برای خودش هویتی ادبی دست وپا میکند
آفتاب شد/برف کوه ظلم و فتنه آب شد/بازگشت گل به باغ/ انقلاب شد در محفل قند پارسی،در شکوفه وری ماه بهمن و در تلاوت سوره ی فجر وحلاوت شادکامی جشن انقلاب؛ دقایقی را در محضر غزل بیدل دهلوی(با کلام دکتر غلامرضا کافی) خواهیم بود. نیزدلخوش به شنیدن سروده های نوآیین دوستان خواهیم شد. چشم انتظارتانیم در حلقه ی ذوق و گعده ی شوق: _سه شنبه، 16 بهمن1403، ساعت 4 پَسین _ کتابخانه ی رئیسی اردکانی، سالن کتابدار، میدان اطلسیِ شیراز. اداره کل کتابخانه های عمومی استان فارس
هم ترجمان گوهر نایاب است، هم علت درخشش مهتاب است این یک چکامه نیست که می خوانم، این داستان زندگی آب است این دست ها تلاطم هشیاری ست، این شانه ها اصالت سرداری ست این چشم ها درخشش بیداری ست،بی ذوق دیده ای ست که در خواب است مرقوم او صحیفه ی اعجاز است،سجاده اش به سمت افق باز است داوود در گلوش به آواز است،پیشانی اش حقیقت محراب است سجاد می نویسم و می گریم، باشد که با رطوبت چشمانم بذر دعای خفته به بار آید،در من هزار خواهش بی تاب است هر کس که خواند عابد بیمارت، از روح سبز ذکر چه می داند؟ تو فاتح سپاه مهماتی،هر کس ندیده فتح تو کذاب است در صحنه ی کشاکش دوران ها، در روز آزمایش ایمان ها این گریه بر شماست که می ماند، این نوکر شماست که ارباب است سجاد حیدری قیری
اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان فارس برگزار می‌کند: 🔰سلسله نشست‌های محفل ادبی قند پارسی با موضوع: گرامیداشت بهار انقلاب 💠سه شنبه ۱۶ بهمن ماه ساعت ۱۶ کتابخانه رئیسی اردکانی شیراز، سالن کتابدار 🌐fars.iranpl.ir 🔊 @Farspl
تقدیم به ابالفضل های انقلاب اسلامی جانبازان سرافراز... ای صفای دل جاری از صفای چشمانت می توان خدا رادید لابلای چشمانت می برد دل ما را تا سواحل امید پا به پای دریا ها ناخدای چشمانت تا سرای سبز دل می روی و می آید لحظه های اندوهم پا به پای چشمانت آن زمان که می رفتی کوله بار دل بر دوش قصه ی شهادت داشت کربلای چشمانت با من از خدا می گفت از صداقت دریا در غروب دلتنگی آیه های چشما نت من تورا که می بینم می شوم سراپا عشق کوچه کوچه می ایم در هوای چشمانت شعر من که چیزی نیست واژه های شرمنده هدیه ایست ناقابل پیش پای چشمانت کیوانی روز جانباز ومیلاد جانباز نینوا حضرت ابالفضل العباس مبارک