eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
271 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
245 ویدیو
88 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 🔹«کنار قدم‌های جابر، سوی نینوا رهسپاریم ستون‌های این جاده را ما، به شوق حرم می‌شماریم» این اثر، یکی از مهم‌ترین و خاطره‌انگیزترین نوحه‌های راه‌پیمایی اربعین است. سال‌هاست که صدای میثم مطیعی به واسطه اشعار محسن رضوانی، راوی وجوه متمایزی از پدیده اربعین حسینی است و هربار، بخشی از آن وجوه، خود را به زیبایی در بستر شعر و نوحه نشان می‌دهد. این دو هنرمند از پیشگامان شعر و نوحه برای موضوع اربعینند. هم‌افزایی این دو هنرمند، منحصر در پیشتازیِ پرداخت هنری به اربعین نیست. آن‌ها آثاری خلق کرده‌اند که صرفا به سراغ مضامین دلتنگی و حس معنوی زیارت نرفته‌، بلکه نگاه تمدنی و روایت امتی از پیاده‌روی اربعین را برجسته کرده‌اند. 🔹دو زبانه بودن (فارسی_عربی) مداحی‌های اربعینیِ مطیعی، نشانه روشنی از نگاه امت‌محور او و رضوانی به پدیده اربعین است. هر دوی آن‌ها به عربی، تسلط کامل دارند و با همین نوحه‌ها، پیوندهای فرهنگی عمیقی میان ملت‌های مسلمان ایجاد کرده‌اند. 🔹تقویت و تمرکز بر وجه مجاهدانه پیاده‌روی اربعین، از دیگر ویژگی‌های اشعار محسن رضوانی است. استفاده از مضامین مبارزه، جهاد و حتی پیوند فتح قدس با حماسه اربعین، کمک می‌کند تا ارتباط تاریخی قیام کربلا با امروز و مجاهدت امت‌ها علیه ظالمان و مستکبران با همین حرکت عظیم به ظهور برسد. 🔹 تبدیل راهپیمایی اربعین به نماد قیام منتظران حضرت صاحب‌الزمان(عج) و توجه به حضور امام و تمرین آمادگی برای ظهور در بستر اربعین، از دیگر وجوه متمایز نوحه‌های اربعینی رضوانی و مطیعی است. 🔹فرم اجرای این آثار با صدای مطیعی که همزمان حس غم و حماسه را در کنار هم دارد، نکته منحصربفرد دیگری است. غمی احیاگر و فاتحانه و حماسه‌ای مبارزه‌جو که از روح شعر به صدای مطیعی جریان یافته. صدای مقتدرانه او مضامین گسترده اشعار رضوانی را به خوبی به دوش می‌گیرد و به گوش می‌رساند. 🔹ترکیب هنری رضوانی و مطیعی تا به امروز، آثار خاطره‌انگیزی را از این دو برای اربعین به یادگار گذاشته. ما در این فرسته، به مناسبت ایام اربعین حسینی، تعدادی از این آثار را معرفی کرده‌ایم. . .
زیارتِ خوراکی‌ها برای اربعین رفتم فقط تا پای جان خوردم زیارت شد فراموشم در آنجا بی‌امان خوردم در آنجا خوانِ برکت بود در هر گوشه گسترده به پاسِ این‌همه برکت، نشستم مثلِ خان خوردم چه فیضی بردم از این اربعین ،جای شما خالی به قدرِ چند صد میلیون، کبابِ رایگان خوردم به رسمِ جان‌فشانی در مسیر اربعین،بوده که من هر خوردنی دیدم در آنجا، جان‌فشان خوردم نکردم دست هر کس گفت مهمان باش را کوتاه شدم در خانه‌ی او یک دو روزی میهمان، خوردم نگفتم این غذا ایرانی است و آن عراقی، هیچ به یک موکب از این خوردم، به یک موکب از آن خوردم اگر چه انفرادی رفته بودم این سفر اما به هر موکب که رفتم، قدرِ چندین کاروان خوردم نگو از قهوه و چایی، فراوان بود هر جایی نه یک چایی که در هر وعده چندین استکان خوردم نهادم هستی خود را ، برای چند شاورما خدا را شکر از آن نیز در حد توان خوردم کباب ماهیِ عالی دل و دین از کف من برد دو پرس از آن به دست آوردم و با چند نان خوردم در آنجا هر چه شد خوردم، دوتا گونی نخود خوردم به قدرِ خرجِ چندین سالِ خود در این زمان خوردم نمی‌دانستم اصلا چیست حتی یک غذا ،گاهی ولی از آن دو تا کاسه برای امتحان خوردم شدم از التماساتِ دعای دوستان ، غافل به جایِ آن فقط جایِ تمامِ دوستان، خوردم
تمام هست بود وحاصلش سوخت به پای عاشقی ،آب وگِلش سوخت چنان گمنام ومظلومانه می رفت که حتیٰ رهبر ما هم دلش سوخت دلم برای رییسی سوخت! شهدای پرواز اردیبهشت
همسایه ی خدمت وخطر ابراهیم با عشق همیشه همسفر ابراهیم خورشید که از سمت خراسان تابید هر صبح بگو سلام بر ابراهیم شهید جمهور
به مناسبت اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیه السلام.... این شعر به صورت بداهه و سال1396سروده شده است. دوباره هر که عزیز است دستچین شده است مسافر سفر عشق اربعین شده است دوباره هر که دلش سوخت انتخاب شده ملازم قدم حضرت رباب شده فرشتگان خدا هر که را جدا کردند برات داده و راهی کربلا کردند هر آنکه در حرمش سر بر آستان دارد به روی پا ز ملک بوسه ای نشان دارد خوشا کسی که گرفته برات با دل شاد زدست معجزه آسای پنجره فولاد هر آنکسی که برات از امام هشتم داشت نه یک پیاله، جواز تمامی خم داشت خوشا کسی که رضا کرده صاحب نظرش دعای حضرت معصومه توشه ی سفرش مسیر عشق پر از پیچ وتاب و باریک است سواره نه که به پای پیاده نزدیک است در این سفر که سلوکی به مقصد نور است بحکم "فاخلع نعلیک" وادی طور است تواضع و ادب اینجا به کار می آید پیاده زودتر از هر سوار می آید پیادگان حریمی که محترم شده اید! شما که همسفر بانوی حرم شده اید! "معاشران ز حریف شبانه یاد آرید"!۱ ز ماندگان سفر در میانه یاد آرید به جای ما دلتان چون شکست گریه کنید به پای کودکی تاول نشست گریه کنید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد دوباره نوبت روضه به اربعین افتاد سلام ما به زنی که ز دور می آید شکسته است ولی با غرور می آید دوباره پرچم سرخ قیام در دستش می آید و سند فتح شام در دستش سلام کشته ی لب تشنه خواهر آمده است نه زینب است که زخمی مکرر آمده است... اگر چه سخت ولی با شکوه آمده ام شبیه صاعقه رفتم چو کوه آمده ام تمام راه به عشق سر تو آمده ام فقط ببخش که بی دختر تو آمده ام رقیه ماند که در شام انقلاب کند که خواب شب زدگان را پر اضطراب کند اگر چه با جگر پاره پاره آمده ام هزار سال پس از تو دوباره آمده ام به پاست تا به ابد خطبه خوانی زینب لهیب شعله ی جنگ جهانی زینب ببین چقدر برای تو لشکر آوردم چقدر عاشق عباس و اکبر آوردم پیادگان حریمت ز خاک هر وطنند مدافعان قسم خورده ی حریم منند چقدر دور ضریح تو جابر آمده است به پیشواز بیا خیل زائر آمده است ۱- از حافظ -زینب ............. کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1
تک بیت اصلآ زکودکی شده بودم من عاشقت نام مرا گذاشت اگر مادرم ،،حسین،،
81.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-‌-‌- لحظه ی دیدار پای ضریح در اومد اشکم گرفت جلو چشمامو اشکامو نمیبخشم -‌-‌- ‌‌ 🎙 بانوای : کربلایی محمد رضا همتی 🎬 نویسنده و کارگردان :احمد هادی 🎥تصویر برداری : امیر حسین گردان 🎞 تنظیم: حسن فاطمی نیا ✒️ شاعر: حسام زعیم زاده 🏴 ویژه ایام سیدالشهدا علیه‌السلام . . . . . . 🔰هیئت مکتب الشهداء شیراز [ @shirazmaktab ]
السلام علیک یا ابا عبداله الحسین (ع) *یک اربعین اشک واندوه ،ماندست در خاطر من پر می زنم در هوایت ،ای عشق ای باور من ای کاش باران بگیرد در خشکسال نگاهم ای کاش دریا بفهمد چشمان از خون تر من منزل به منزل دویدم ،یک اربعین در پی تو تا بر مزارت رسیدم ای کُشته ی بی سر من من جابر جاده هایم پای پیاده می آیم سوی تو پر میگشایم سردار نام آور من من با حجابم تو با خون شعر رهایی سرودیم خالی نباید بماند جای تو وسنگر من برخیز ای عشق خونین ،یک اربعین در هوایت پرواز هرچند باقیست بشکسته بال وپر من من غیر زیبایی وعشق ،چیزی در این ره ندیدم زیباتر از این ندیدست،چشمان حق باور من خاکت ببوسم برادر خاک تو بوسیدنی شد عشق تو پایان ندارد ،گویا در این دفتر من کیوانی تسلیت
"از چهلّه‌ی سوگ تا اربعین سلوک/بخش دوم" به دلیل اهمیت چهل، در سلوک عرفانی است که کتاب‌های متعدد اربعین و چهل‌حدیث در فرهنگ اسلامی نوشته شده است. این جایگاه نمادین به‌اندازه‌ای پذیرفته شده که نظامی در سلوک اسکندر و جستجوی چشمه‌ی حیات می‌سراید: چهل روز در جستن چشمه راند بر او سایه نفکند در سایه ماند ( شرف‌نامه) یا می‌گوید: جسمت را پاک‌تر از جان کنی چون که چهل روز به زندان کنی (مخزن‌الاسرار) کمال‌الدین اسماعیل نیز از تاثیر چهل روز ریاضت بر کشف حجاب‌های عالم سخن گفته است: گفته‌اند آنکه چهل روز ریاضت بکشد حجب عالم علوی شود او را مکشوف (دیوان) بر این اساس باید گفت که عدد اربعین در مناسک عاشورایی، بیش از آنکه نماد کمال سوگواری بر امام حسین(ع) باشد؛ معرّف اوج سلوک عرفانی آن حضرت و یاران ایشان در مقام "الهی رضا برضائک" و "ما رایت الا جمیلا"ست؛ معنایی عمیق که در تاویل این شعر حافظ می‌توان خواند: سحرگه رهروی در سرزمینی چه خوش گفت این معما با قرینی که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی https://eitaa.com/mmparvizan
"از چهلّه‌ی سوگ تا اربعین سلوک/بخش اول" در فرهنگ و ادبیات بشری، اعداد معانی متکثر و متنوعی دارند. این واژه‌ها، خلاف ظاهر مادی‌شان گاه بسیار نمادین‌اند و معانی‌ای پنهان دارند. از جمع اعداد شاید ۱ و ۷و ۱۰ و ۴۰ و ۷۰ و ۱۰۰ و ۱۰۰۰، بیش از دیگر اعداد جلوه‌ی نمادین و تفسیرپذیر یافته باشند. عدد چهل/ اربعین، به عقیده‌ی برخی مفسران دینی_ اسلامی، حتی متمایز با دیگر اعداد شاخص است و این تشخّص و تمایز را در ادبیات فارسی نیز می‌بینیم؛ چنانکه نجم‌الدین رازی در باب سیم مرصادالعباد می‌گوید: و عدد اربعین را خاصیتی است در استکمال چیزها که اعداد دیگر را نیست. پس عدد چهل، نمادی از کمال و غایت و نهایت امور است؛ با این توضیح که در ادبیات، گاه نماد کمال ظاهری و اغلب نشان‌دهنده‌ی کمال باطنی بوده است. در شاهنامه‌ی فردوسی و متون خراسانی و حماسی، بیش از همه به استکمال مادی و بیرونی این عدد توجه شده است؛ چنانکه حکیم توس، در بیان اغراق جنگ و نبرد از این عدد بارها استفاده کرده؛ مضمونی که به دیگر منظومه‌ها چون گرشاسب‌نامه و فرامرزنامه و کوش‌نامه نیز راه یافته است. در شاهنامه، چهل عدد کمال نیایش بر درگاه الهی نیز هست؛ چنانکه حکیم در داستان "رزم کاووس و شاه هاماوران" سروده است: چهل روز بر پیشِ یزدان‌ به‌پای بپیمود خاک و بپرداخت جای همی‌ریخت از دیدگان آبِ زرد همی از جهان‌آفرین یاد کرد این عدد، همچنین نشان‌دهنده‌ی اوج و کمال سوگواری بر بزرگان است؛ چنانکه بارها به این آیین در شاهنامه توجه شده است: چهل روز بُد سوگوار و نژند پر از گرد و بیکار تخت بلند (بخش پادشاهی اورمزد) چهل روز سوگش همی‌داشتند سرِ گاه او خوار بگذاشتند ( بخش پادشاه اورمزد نرسی) بر این اساس، سوگ چهل‌روزه و چهلم داشتن بر درگذشتگان، در آیین‌های ایرانی فراگیری داشته است: چو بهرام در سوگ بهرامشاه چهل روز ننهاد بر سر کلاه برفتند گردان بسیارهوش پر از درد با ناله و با خروش نشستند با او به‌سوگ و به‌درد دو رخ زرد و لب‌ها شده لاژورد (بخش پادشاهی بهرام) در متون ادبی سده‌های ششم به بعد به دلیل قوّت‌یافتن مباحث دینی و عرفانی، ابعاد معنوی و باطنی عدد چهل/ اربعین، بیشتر در ادبیات رسمی فارسی جلوه‌گر شده؛ هرچند این اهمیت، ریشه در تعالیم مذهبی به‌ویژه قرآن کریم دارد و واژه‌ی قرآنی اربعین از این مسیر، به تفاسیر و متون عرفانی و دیوان‌های شاعران نیز راه یافته است. اربعین از منظر دینی، نماد کمال خلقت و اوج عبادت و نهایت ایمان است؛ چنانکه گلِ آدم، پیش از آفرینش در چهل سال یا چهل روز یا چهل دوره تخمیر یافته است: لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم: پس آن را در تخمیر تکوین آورد که خمر طینت آدم بیده اربعین صباحا. (کشف‌‌الاسرار میبدی، سوره‌ی طاها) همچنین از این عدد در جایگاه کمال پیامبران برای پذیرش نبوت، عدد مومنانِ نوح و تعداد سال‌های ساخت کشتی و مهمتر از آن، تعداد روزهای داستان میقات موسی و خداوند یادشده است. این مفاهیم را در اشعار هم می‌توان دید؛ خاقانی: تا زاربعین بروجش، زینت نیافت آدم در اربعین صباحش طینت نشد مخمّر نزاری: به اربعین گِل آدم سرشته گشت و نشد تراب عشق مخمّر به شش هزار صباح اوج کارکرد چهل/ اربعین در ادبیات را در کارکرد کمال سلوک عرفانی و اوج روحانی آن می‌بینیم؛ مساله‌ای که در مناسک اربعین سیدالشهدا(ع) بیش از همه تجلی می‌یابد؛ از این منظر اربعین، نماد انسان کامل در تمدّن ایرانی_ اسلامی است. این دیدگاه را در غالب متون عرفانی می‌توان دید: و چون خواهند که کلام خداوند عزّ و جلّ به سر بشنوند، چهل روز گرسنه باشند... و چهار طبع را چهل روز نفی مشرب و غذا باید تا مقهور گردند. (کشف‌المحجوب هجویری، فی الصوم) هیچ بنده نبود که چهل روز اخلاص به جای آرد اندر عبادت، الا که چشمه‌ی حکمت از دل وی بر زبان وی گشاده شود. (ترجمه‌ی رساله‌ی قشیریه، باب چهارم، در اخلاص) گفت: هرکه چهل روز به اخلاص بود در دنیا زاهد گردد و اورا کرامت پدید آید. (تذکره‌الاولیا، ذکر سهل تستری) ادامه دارد... https://eitaa.com/mmparvizan
هوا پر شد از عطر نام حسین به قربان عطر پراکنده‌اش چه سرمست و شورآفرین می‌رود سپاهی به دیدار فرماندهش هوایی شدم، مقصدم کربلاست کجا از همین سرزمین بهتر است؟ برای رسیدن به آغوش تو هوای خوش اربعین بهتر است چه باکی‌ست از پای تاول زده به عشق تو طی می‌شود این مسیر نمانده‌ست چیزی به کرب‌وبلا امیری حسینٌ و نعم الامیر غریبم به آغوش تو دلخوشم اسیرم به عشقت شدم مبتلا در این روزها آرزویم شده فقط کربلا کربلا کربلا مرا مادرم از همان کودکی به شیرینی نام تو شیر داد پدر با خودش برد هیأت مرا به من مهر و سربند و زنجیر داد دلم خوش به داروی دیدار توست حبیبم حسین و طبیبم حسین غریبانه در کربلا خفته‌ای نگاهی به من کن، غریبم حسین قدم می‌گذاری به صحن بهشت به یاد شهیدان والامقام بگو با دلی عاشق و بی‌قرار به لب‌های عطشان مولا سلام