14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 اجرای سرود زیبا در وصف آقا #امیرالمؤمنین علیهالسلام توسط نوجوانان در #حسینیه_معلی
@moallatv3
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│💌 @arame_janam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ #امیرالمؤمنین علیهالسلام از زبان دانشمند مسیحی
📖 خواندن بخشی از کتاب الامام علی علیهالسلام توسط #میثم_مطیعی
#نهج_البلاغه_بخوانیم
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از #نهج_البلاغه بپرسیم
صحبت های نجمالدین شریعتی درباره آقا #امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
@moallatv3
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│💌 @arame_janam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
15.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 شعر بوعلی سینا در مدح امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
🎤 شعرخوانی سید مجید بنیفاطمه
@moallatv3
#امیرالمؤمنین علیهالسلام
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│💌 @arame_janam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نهج_البلاغه
✨ همه تکیه بر علی علیهالسلام داریم
◻️ تا أبد پای #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میایستیم🤲
ان شاءالله با این گنجینه ی عظیم معرفت الهی بیشتر آشنا شویم.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
#امام_زمان عجّلاللهتعالیفرجه
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰๛- - - - -
#خطبه_اول | ۱
اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لا یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقائِلُونَ وَ لا یُحْصی نَعْماءَهُ الْعادُّونَ وَ لا یُؤَدّی حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ،
اَلَّذى لا یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لا یَنالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ،
اَلَّذى لَیْسَ لِصِفَتِهِ حَدّ مَحْدود، وَ لا نَعْت مَوْجُود، و لا وَقْت مَعْدُود، وَ لا اَجَل مَمْدود، فَطَرَ الْخَلائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّیاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَیَدانَ أرْضِهِ.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
ستايش مخصوص خداوندى است که ستايشگران هرگز به مدح و ثناى او نمى رسند و حسابگران (زبردست) هرگز نعمتهايش را شماره نمى کنند و تلاشگران هرگز قادر به اداى حقّ او نيستند.
همان خدايى که افکار بلند و ژرف انديش، کنه ذاتش را درک نکند و غوّاصان هوشمند (درياى علوم و دانش ها) دسترسى به کمال هستى اش پيدا ننمايند، همان کسى که براى صفاتش حدّى نيست و توصيفى براى بيان اوصافش وجود ندارد و نه وقت معيّنى و نه سرآمد مشخّصى براى ذات پاک اوست.
مخلوقات را با قدرتش آفريد و بادها را با رحمتش به حرکت درآورد و گسترش داد و لرزش و اضطراب زمين را به وسيله کوه ها 🏔⛰ آرام ساخت.
هماى بلند پرواز اندیشه ها به کنه ذاتش نرسد!
یک نگاه کوتاه به این فراز از خطبه نشان مى دهد که امیرمؤمنان على(علیه السلام)دوازده وصف از اوصاف الهى را با انسجام زیبا و نظام جالبى بیان کرده است:
در مرحله اوّل نشان مى دهد که چگونه بندگان در مقام مدح و ثنا و شکر خداوند در عمل ناتوانند (در این مرحله به سه وصف اشاره شده است).
در مرحله دوّم این حقیقت را بیان مى کند که از نظر اندیشه نیز چگونه انسانها از درک عظمت و کنه ذات او عاجزند (در این مرحله به دو وصف اشاره شده است).
در مرحله سوّم دلیل این مطلب را بازگو مى کند که ذات پاک او از هر نظر نامحدود و طبعاً نعمتهایش نیز بى پایان است و عجز ما از درک ذاتش یا اداى حقّش درست به همین دلیل است (در این مرحله به چهار وصف اشاره مى فرماید).
سرانجام در مرحله چهارم به جهان آفرینش و مخلوقات او باز مى گردد، گویى مى خواهد این حقیقت را بیان کند که ذات پاکش را تنها از این طریق باید شناخت و این حداکثر توان و قدرت ماست (و در این قسمت به سه وصف از اوصاف فعل او اشاره شده است).
اینها گواهى مى دهد که این معلّم بزرگ عالم بشریّت تعبیراتى را که در خطبه بلند خود انتخاب فرموده همه حساب شده و روى نظام خاصّى بوده است.
با این نگاه اجمالى به تفسیر اوصاف دوازده گانه بالا باز مى گردیم:
امام(علیه السلام) سخن را از حمد و ثناى الهى شروع مى کند و در برابر آن اظهار عجز کرده، مى گوید: «ستایش مخصوص خداوندى است که ستایشگران از مدح و ثناى او عاجز و ناتوانند» (اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لا یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقائِلُونَ).(۱)
چرا که اوصاف «کمال» و «جمال» او از حدّ بیرون است.
آنچه انسانها و فرشتگان از حمد و مدح او گویند به مقدار معرفت و شناخت خودشان از آن ذات بى مثال است نه به مقدار کمالات او.
هنگامى که شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) که بزرگ ترین پیامبر الهى است مطابق حدیث مشهور، اظهار عجز از معرفت خالق متعال مى کند و نغمه «ما عَرَفْناکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ»(۲) را سر مى دهد دیگران چگونه مى توانند دعوى معرفت او کنند؟
و هنگامى که انسان از معرفت او عاجز باشد چگونه مى تواند حقّ حمد و ستایش او را به جا آورد؟ بنابراین بالاترین حدّ «حمد» ما همان است که مولا فرموده، یعنى اظهار عجز و ناتوانى در برابر حمد و ثناى او کردن و اعتراف به این که هیچ گوینده اى توانایى ندارد که بر قلّه حمد و ثنایش عروج کند.
در حدیثى از «امام صادق(علیه السلام)» مى خوانیم که: «خداوند به موسى(علیه السلام) وحى فرستاد: اى موسى! حقّ شکر مرا به جا آور.
عرض کرد: پروردگارا! چگونه حقّ شکر تو را به جا آورم در حالى که هرگاه شکر تو را به جا آورم، این خود نعمتى است که به من ارزانى فرمودى (و توفیق شکرگزارى دادى و به این ترتیب مشمول نعمت تازه اى شده ام که شکر دیگرى بر آن لازم است)؟!
فرمود: «یا مُوسى اَلآنَ شَکَرْتَنى حینَ عَلِمْتَ اَنَّ ذلِکَ مِنّى; اى موسى الآن شکر مرا به جا آورى که دانستى این هم از من است (و تو از اداى شکرش ناتوانى)».(۳)
البتّه از یک نظر هنگامى که انسان به طور سربسته مى گوید: الحمدلله (هر گونه حمد و ستایش مخصوص خداست) چیزى از مراتب حمد و ستایش باقى نمى ماند، مگر این که مخصوص ذات پاک او مى شود.
به همین جهت در حدیثى مى خوانیم که امام صادق(علیه السلام) از مسجد بیرون آمد در حالى که مَرکب او گم شده بود، فرمود: «اگر خداوند آن را به من بازگرداند، حقّ شکر او را ادا مى کنم، چیزى نگذشت که مرکب امام(علیه السلام) را آوردند در این موقع عرض کرد: الحمدلله! کسى گفت ـ فدایت شوم ـ مگر شما نفرمودید حقّ شکر خدا را به جا مى آورم؟
امام فرمود: مگر نشنیدى گفتم الحمدلله» (مگر چیزى بالاتر از این است که هر گونه حمد و ستایش را مخصوص او بدانم).(۴)
در توصیف دوّم مى فرماید: «و حسابگران (زبردست) هرگز نتوانند نعمت هایش را شماره کنند» (وَ لا یُحْصی نَعْمائَهُ الْعادُونَ).
زیرا نعمت هاى مادّى و معنوى، ظاهرى و باطنى، فردى و جمعى او از آن برتر و بیشتر است که قابل احصا باشد.
بدن یک انسان از سلولها و یاخته هاى بى حدّ و حصرى تشکیل شده (۱۰ میلیون میلیارد به طور متوسّط!) که هر کدام یک موجود زنده است با ساختمان پیچیده اش و هر یک نعمتى است از نعمتهاى پروردگار که شمارش آنها در ده ها هزار سال نیز ممکن نیست.
وقتى انسان نتواند تنها این بخش کوچک از نعمت هاى الهى را شماره کند، چگونه مى تواند آن همه نعمتهاى بیرونى چه در جنبه هاى مادّى یا معنوى را شماره کند؟ اصولا ما از همه نعمت هاى او آگاه نیستیم که بخواهیم آنها را شماره کنیم؟
بسیارى از نعمتهاى او سراسر وجود ما را احاطه کرده و چون هرگز از ما سلب نمى شود، پى به وجود آنها نمى بریم (زیرا وجود نعمت همیشه بعد از فقدان آن شناخته مى شود).